eitaa logo
سرهنگ "پاسدارشهیدمحمدغفاری"
1هزار دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
6.9هزار ویدیو
118 فایل
ولادت: 1363/10/30 ـــ🌺ــ شهادت:1390/6/13 اینستاگرام https://www.instagram.com/shahid.mohammad.ghafari محل شهادت:سردشت،ارتفاعات جاسوسان محل دفن:گلزارشهدای شهرهمدان 🔻نظرات وپیشنهادات🔻 @shahedesaber 🔻خادم کانال🔻 @shahid_mohamad_ghafari
مشاهده در ایتا
دانلود
(نفر سمت راست شهید سیدرحمان هاشمی- سمت چپ محمدرضا تورجی زاده) محمد و رحمان هر دو رفیق بودن بچه محل، عضو یک گردان و...باهم عقد اخوت خونده بودن... محمد شده بود فرمانده و رحمان رو گذاشت بیسیمچی اش.... اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت... محمد خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی میخواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امانش نمیداد... یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت میکرد...رفیق بنا نبود نامردی کنی و... بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی دریده به دیدار خدا بره و اینگونه بود که ❤️ فرمانده گردان یازهرا(س) از لشکر امام حسین(ع) اصفهان بعد از گذشت چند ماه از شهادت دوستش ❤️ به خدا پیوست... الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه... جانم به این رفاقت... 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
سمت راست: 💚 سمت چپ: 💚 محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان و با هم عقد اخوت خونده بودند محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چیش. اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت... محمد خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی میخواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده گریه امانش نمیداد یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت میکرد. رفیق بنا نبود نامردی کنی و... بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی دریده به دیدار خدا بره و اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از شهادت دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست... مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهان قرار دارد. .روح.مطهر.شهدا.صلوات🌷 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1
محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان و... با هم عقد اخوت خونده بودند... محمد شده بود فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم چیش.... اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت... محمد خیلی بیقراری میکرد چند بار وقتی میخواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن میرسید دیگه نمیتونست ادامه بده...گریه امانش نمیداد... یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت میکرد...رفیق بنا نبود نامردی کنی و... بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی دریده به دیدار خدا بره و اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست... الانم مزارشون کنار هم تو گلزار شهدای اصفهانه...جانم به این ... سمت راست: 🌷 سمت چپ: 🌷 ╔═. ♡♡♡.══════╗ @saberin_shahid_ghafari1 ╚══════. ♡♡♡.═╝
محمد و رحمان هر دو رفیق بودند بچه محل، عضو یک گردان و... با هم عقد اخوت خونده بودند... محمد که شد فرمانده؛ رحمان رو گذاشت بیسیم‌چیش📞 اما رحمان تو کربلای ۵ پر کشید و رفت... محمد خیلی بی‌قراری میکرد چند بار وقتی می‌خواست مداحی کنه اول دعا که اومد بسم الله رو بگه وقتی به بسم الله الرحمن می‌رسید دیگه نمی‌تونست ادامه بده... گریه امانش نمی‌داد... یه شب محمد تو مناجاتای سحرش با رحمان صحبت می‌کرد که رفیق بنا نبود نامردی کنی و... بالاخره نوبت محمد شد با پهلوی خونین به دیدار خدا بره اینگونه بود که محمد رضا تورجی زاده فرمانده گردان یا زهرا از لشکر امام حسین اصفهان بعد از گذشت چند ماه از شهادت دوستش سید رحمان هاشمی به خدا پیوست... الانم مزارشون کنار هم تو گلستان شهدای اصفهانه...جانم به این رفاقت... سمت راست: سالروز شهادت سمت چپ: 🌹 @saberin_shahid_ghafari1