✍ امروز روز مادر بود
دلم مثل سیرو سرکه می جوشید
خدایا این روزها چه به سرِدل مادرای شهدا آمد
مادرشهیدی که طبق عادت هرساله
منتظر پسرش بود،
حتما از صبح زود بیدارشده و تمام خاطرات سالهای پیش را به یاد آورده
پسر باوفایش هرسال، روز مادر، با لبان خندان و دست پر
مهمان خانه ی مادری بود
اما حالا.....
بمیرم برای دلت. مادرررر😞
به دلت چه گفتی تا تاب بیاورد
تا کمتر پریشان شود؟
لابد گفتی فکر کن، محمدم رفته ماموریت
اما نه...
ماموریت هم که بود حداقل زنگ میزد و روز مادر را تبریک میگفت ...!
گوشه چشمی به گوشی تلفن داشت و گوش به زنگ در بود ...
چرا هنوز چشم انتظاری؟ مادررررر
وای از دلت
وای از سکوتت
وای از لبخندهای بی روحت
انگار نگاهت ، صدایت ، لبخندت زنده نیستند. تظاهر به زنده بودن میکنند.
میدانم محرم رازت نیستم
میدانی تقلاهایم بی فایده است
میدانم گریه هایت پنهانی است
داغ دلت سرد نشدنی است
اینرا از رفت و آمدهای گاه و بیگاهت به مزار شهیدت فهمیدم ...😭
🍃🌸خدایا
هوای دلشان را داشته باش ...🤲
" وای ازدل مادران شهدا "
#ادمین_نوشت
#مادرمعزر_شهیدمحمدغفاری
#طول_عمرمادران_شهداصلوات💚
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
@saberin_shahid_ghafari1
࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐