خیلی دیر به واقعیت فضای مجازی پی بردیم و ماهیت آن برای ما آشکار شد. فضای مجازی بستر مزاجشناسی، ذائقهسازی و هاضمهسوزی است. سرآشپزهای سایبری، مزهی دهان ملتها را میفهمند، لقمههای چرب و نرم تعارف میکنند و تا چشم بهم بزنی، قورتت میدهند. تا وقتی روی سفرهی اجنبی نشستهایم، بلع و هضم و جذب و دفع ما غیرارادی است.
برای حفظ تمامیتِ ارضی، گُردانگُردان خون دادهایم اما در گردنهی سوقالجِیشی مجازی، شبیخون خوردهایم. در زمين مجازیِ دشمن، بازی میکنیم و بازی میخوریم تا توپ ضعف و انفعال همیشه در سرزمین حقیقی ما بوده و دستِ برتر و دستهی بهتر همواره در اختیار دشمن ما باشد.
در هزارهی سوم، "داده" عنصر قدرتساز و "اطلاعات"، زیربنای هژمونی است. اگر دیروز قشونکشی وسیلهی استعمار کهنه بود، امروز "دادهکاوی" ابزار استعمار نوین است. دیروز ستون پنجم راپورت میداد تا آتش بریزند و امروز ریپورتها آن طرفِ فایروالها روی میز دشمن است.
"شبکهی ملی اطلاعات"، محدودیت نیست، مصونیت است. آسانسور پلتفرمهای وطنی است اما سانسور آزادیهای مدنی نیست. دسترسی هیتلرهای مجازی را با هدف اخاذی ویرانگر اطلاعاتی، فیلتر میکند. در بوران حوادث ناگوار، بهمنهای عظیم شُبهه را تبدیل به برف شادی میکند.
تفکری که از کود انسانی تا مدیر، به دنبال واردات است و از جو بایدن تا کری به دنبال ارتباطات است، #شبکه_ملی_اطلاعات را انزوای سایبری میپندارد و خودکفایی مجازی را لابد در حد آفتابه و آبگوشت بُزپاش میداند. #مجلس_انقلابی، جلوی طرحهای قلابی را بگیرد و برای مطالبهی رهبری، طرحی نو بریزد.
✍ #زهرا_محسنی_فر
🇸🇩 زندگی مهدوی 🇸🇩
🔴آواز دلفینها و دعای گربهسیاه
بهار سال ۱۳۸۷ و در دوران فترت اصلاحطلبان و دوری آنها از قدرت، معصومه علینژاد خبرنگار روزنامهی اعتماد ملی مقالهای مینویسد و در آن سفرهای استانی رییسجمهور وقت را مورد انتقاد قرار میدهد. او حلقهی مردمی را که به استقبال رئیسجمهور میآمدند و در حمایت از او شعار سرمیدادند و نامهها و عریضههایی همراه میآوردند، به دلفینهای گرسنهی پارک آبی تشبیه میکند که حاضرند آوازی هماهنگ اما ناهمگون سر دهند تا مربی آنها لقمهای غذا برای آنها بیندازد. تشویق دولت به استمرار سفرهای استانی از جانب طرفدارانش را شبیه تشویق تماشاگران پارک آبی میداند که از مشاهدهی سمفونی باشکوه گرسنگی دلفینها به وجد میآیند و کف و سوت میزنند. بعدا مهدی کروبی، صاحب امتیاز روزنامهی اعتماد ملی به دلیل انتشار این مقالهی موهن مجبور میشود از مردم ایران عذرخواهی کند.
دنیا میچرخد و میچرخد و معصومه با دلی مملو از حقد و کینه و عقده نسبت به مردم ایران و جمهوری اسلامی ترک وطن کرده و رسماً اپوزیسیون میشود. در رقابت شدید میان سلطنتطلبها و مجاهدین و براندازان ضد انقلاب و روح الله زم و جمیع اپوزیسیون مفلس برای کسب رضایت آمریکا و سعودی و اسرائیل جهت شل کردن سرکیسه و تخصیص بودجه (بخوانید یک لقمه نان) به فعالیتهای این گروهها، مسیح علینژاد با تمرکز بر اباحهگری و مبارزه با حجاب، کمکم شناخته شده و مورد توجه قرار میگیرد. در میان گلهی گوسفندان، یک بُز اَخفَش سربرمیآورد. با توسعهی شبکههای اجتماعی در دهه ۹۰، مسیح موجسواری خود را ذیل کمپین مجازی «آزادیهای یواشکی» و «چهارشنبههای سفید» ادامه میدهد. او موفق میشود با تعدادی از سیاستمداران غربی مثل پمپئو، بلینکن، زلنسکی و همچنین تَرَکهی پهلوی ارتباط بگیرد و از این طریق پولهای خوبی به جیب بزند.
مسیح که به تازگی از جامعه یهودیان آمریکا کاپ اخلاق گرفته، از وزیر امور خارجه این کشور خواسته که به جمهوری اسلامی (بخوانید مردم ایران) رحم نکند! این خوشرقصی و دم تکان دادن و التماس کردن، ناخودآگاه رفتار آن دلفینهای گرسنه را در ذهن تداعی میکند. #مسیح_علینژاد که از بیماریهای روحی رنج میبرد، برای ارتزاق و بقای خود ناچار است هر روز شعبدهای جدید رو کند و آوازی تازه سر دهد تا مربی تکهای نان جلویش بیندازد. رسم شاه و تلخک همیشه با زمین خوردن دلقک و درآوردن شکلک همراه بوده تا بینوایی به نان و نوایی برسد. مسیح و کمپینها و میتینگهایش را نباید جدی گرفت. به دعای گربهسیاه باران نمیبارد.
✍#زهرا_محسنی_فر
2.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تو در میانهی انبوه مردان، بایست و سؤال آن زن را بیجواب مگذار. بگو که بداند همسرت پزشک متخصص است و پسرت دانشجوی دانشگاه شریف. بگو که در تبلیغات انتخاباتی از آنها رونمایی نمیکنی تا از جنس زن برای جذب رأی استفاده نکنی و به پدیدهی پُرتواتر آقازادگی ضریب ندهی. بگذار طالبانیِ خشکمغزِ چماقبهدست صدایت کنند. در دنیای بیاخلاقهای کاسب رأی، تو همینطور جنتلمن بمان.
#سعید_جلیلی
✍🏻#زهرا_محسنی_فر