نوجونهای عزیز!
امیدوارم حال دلتون خوب باشه😍
#مسابقه از کتاب #سلام_بر_ابراهیم
روز ۱۳آبان ماه (#روز دانش آموز ) و
مصادف با میلاد پیامبر رحمت حضرت
محمد صلی الله علیه و آله برگزار میشه😊
ساعت ۴عصر برخط باشین😍
جوایز اون هم صد هزار تومنه🤩
دوستاتم خبر کن😉
@sabkebandegi
📚برشی از کتاب
یک بار وارد مسجد شدم. میخواستم به دستشویی بروم.دیدم دو نفر دیگر از زیر زمین برگشتند و گفتند: چاه دستشویی گرفته. برای نماز به خانه می رویم. من هم می خواستم بر گردم، همان موقع ابراهیم رسید.
وقتی ماجرا را شنید،آستینش را بالا زد و رفت توی زیر زمین. داخل محل دستشویی شد و در را بست!
یک ربع بعد در را باز کرد. چاه دستشویی را باز و همه جا را شسته و تمیز کرده بود! بعد هم مشغول شستن دست خودش شد.
ابراهیم در مقابل خدا برای خودش شخصیتی نمی دید.هر کاری می توانست، برای رضای خدا انجام می داد. خودش را در مقابل خدا کوچک می دید و افتادگی داشت. خدا هم در چشم مردم، به او عظمت عجیبی داد.
#شهید_ابراهیم_هادی
#برشی_از_کتاب
#سلام_بر_ابراهیم
{پاتوق نوجونهای باحال}
@sabkebandegi
عزیز جونا 😍
طبق وعده ای که داده بودیم
ان شاءالله روز عید میلاد پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ساعت ۴ عصر مسابقه برگزار میکنیم.
و 100000 تومان #جایزه میدیم.
پس بجنبین و کتاب #سلام_بر_ابراهیم رو خوب خوب بخونین😊
#مسابقه
نکات مهم برای شرکت در مسابقه کتابخوانی #سلام_بر_ابراهیم
عزیزان همراه😊
ان شاءالله ساعت ۱۶ سوالات مسابقه در کانال قرار خواهد گرفت.😍
به این👇 نکات توجه کنید:
🌺هر نفر (یک شماره همراه) میتواند تنها یکبار در مسابقه شرکت کند.
🌺به هنگام ارسال پاسخ سوالات نام و نام خانوادگی و شماره کارت بانکی نیز ارسال شود .
🌺مهلت شرکت در مسابقه تا ساعت ۱۹ می باشد.
به این آیدی پاسخ سوالات به همراه نام و نام خانوادگی و شماره کارت بانکی ارسال شود 👇👇
@Alil60
➖آقا موافقین امشب یه طنز تقدیمتون بکنیم؟
این خاطره رو بخونید حالشو ببرید
#طنز_جبهه ☺️👇🏻
🕊 ماجرای جالب شوخی شهید ابراهیم هادی با دوست خود😊
برای مراسم ختم شهید شهبازی راهی یکی از شهرهای مرزی شدیم. طبق روال و سنت مردم آنجا، مراسم ختم از صبح تا ظهر برگزار میشد. ظهر هم برای میهمانان آفتابه و لگن میآوردند! با شستن دستهای آنان، مراسم با صرف ناهار تمام میشد.☝️
در مجلس ختم که وارد شدم جواد بالای مجلس نشسته بود و ابراهیم کنار او بود. من هم آمدم و کنار ابراهیم نشستم. ابراهیم و جواد دوستانی بسیار صمیمی و مثل دو برادر برای هم بودند. شوخیهای آنها هم در نوع خود جالب بود😄. در پایان مجلس دو نفر از صاحبان عزا، ظرف آب و لگن آوردند. اولین کسی هم که به سراغش رفتند، جواد بود.
ابراهیم در گوش جواد، که چیزی از این مراسم نمیدانست، حرفی زد! جواد با تعجب و بلند پرسید: جدی میگی؟!😳
ابراهیم هم آرام گفت: یواش، هیچی نگو!
بعد ابراهیم به طرف من برگشت. خیلی شدید و بدون صدا میخندید.گفتم: چی شده ابرام؟! زشته، نخند!🙁
رو به من گفت: به جواد گفتم، آفتابه رو که آوردند، سرت رو قشنگ بشور!! چند لحظه بعد همین اتفاق افتاد.😃
جواد بعد از شستن دست، سرش را زیر آب گرفت و...
جواد در حالی که آب از سر و رویش میچکید با تعجب به اطراف نگاه میکرد. گفتم: چکار کردی جواد! مگه اینجا حمامه! بعد چفیهام را دادم که سرش را خشک کند!😂😂
#شهدا
#طنزانه
#سلام_بر_ابراهیم
#برشی_از_کتاب
#ابراهیم_هادی
@tanhamasirKordestan
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧⇧
❤️ #دلنوشته ❤️
🌸من نمازامو میخوندم ولی چند سال اخیر طوری شده بود که روزانه فقط یه وعده نماز میخوندم، یا ظهر یا مغرب تا اینکه از پارسال یه وعده هم حذف شد و به طور کلی حال معنویم رو از دست داده بودم.
🌸اصلا آروم و قرار نداشتم. با چیزای الکی سرمو مشغول میکردم و با خودم میگفتم حالم خوب میشه ولی اشتباه میکردم بدتر شد.
🌸از چند ماه پیش از خدا خواستم یه معجزه ای بشه یا اتفاقی بیفته که مثل قبل بشه چون خودم قشنگ احساس کردم به خاطر کنار گذاشتن نماز اینطوری شدم.
🌸تا اینکه مدتی قبل کتاب #سلام_بر_ابراهیم اتفاقی اومد پیش من. سه روزه کتاب رو کامل خوندم و دقیقا همون روزی که خوندنه کتاب تموم شد انگار یهو کسی منو هل داد به سمت نماز و خدا رو شکر الان دو هفته هست که نمازم رو میخونم.
🌸واقعا خدا رو شکر میکنم که راهی جلوی پام گذاشت و خواست که من از طریق شهید هادی حال معنویم رو دوباره به دست بیارم. خیلی خوشحالم و حس خوبی دارم این روزا. فقط دائم با خودم میگم کاش میتونستم از شهید تشکر کنم که منو قابل دونست و کمکم کرد تا از لجنی که داشتم توش غرق میشدم بیام بیرون.
#ارسالی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
13.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#انیمیشن زیبایی براساس کتاب #سلام_بر_ابراهیم
📙داستان یدالله
کاری بسیار ارزشمند از دوستان شهدا
#شهیدانه
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#سلام_بر_ابراهیم
🔻شخصی در محله ابراهیم #معتاد بود و برای این که پول #مواد خودش را به دست آورد خیلی خانواده اش را اذیت می کرد #ابراهیم برای ترک این آقا خیلی تلاش کرد. وقتی دید که ترک نمی کند، به آن شخص گفت من پول مواد #یکسال شما را می دهم به شرطی که دست از سر خانواده ات برداری و به همین خاطر خانواده او یک سال راحت بودند.
💶او #هر_هفته وقتی مزد کار سخت خودش در بازار را میگرفت، قسمتی از آن پول را به جوان معتاد می داد تا خانواده اش را اذیت نکند!
🌻ابراهیم هر چه کرد برای رضای خداوند انجام داد و خدا هم این گونه او را در بین مردم بلند مرتبه کرد.
این ماجرای ابراهیم بسیار عجیب بوده و در کمتر خاطرات شهیدی به چنین ماجرایی برخورد کرده ایم.
#شهیدانه
#الگوی_خود_سازی
#شهید_ابراهیم_هادی
┅═✼🕊✼═┅
#سلام_بر_ابراهیم 🌷
سرش خیلی شلوغ شده بود!
نمیگذاشت وقتش خالی بماند؛
مدام درگیر بود. هرچه بود، گیر این دنیا نبود...
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#سلام_بر_ابراهیم
✨آقا ابراهیم!
فقط خودش را در نظر نداشت
بلکه سرنوشت تمامِ دوستانش برایش مهم بود.
7.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┈••✾🍃🌸🍃✾••┈
#سلام_بر_ابراهیم
👍چقدر خوبه که بعضی آدمای خوب،
بدون این که خودت بفهمی توی زندگیت
ظاهر می شن و زندگیت رو تغییر می دن
☘اون وقته که می فهمی خدا، خیلی وقته
جواب دعاهات رو، با فرستادن بنده هاش
داده.
مثل شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی🌷
پاتوق نوجوان"🌿
-@sabkebandegi』.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
🏃♂همیشه در کار خیر پیش قدم بود.
دوست داشت از صبح تا شب مشغول کار برای رضای خدا باشد.
📔دفترچه ای داشت که برنامه ها و کارهایش را داخل آن می نوشت.
روزی که خیلی برای خدا کار انجام می داد، بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود.
یادم هست یکبار به من گفت:
امروز بهترین روز من است، چون خدا توفیق داد گره از کار چندین بنده خدا وا کنم.
به هیچ یک از تعلقات دنیا دل خوش نمی کرد. هیچ چیز او را راضی نمی کرد، مگر اینکه دل یک انسان را بخاطر خدا خوش کند.
لباس نو نمی پوشید. می گفت:
هر زمان تمام مردم توان پوشیدن لباس نو و زیبا داشتند، من هم می پوشم.
📙سلام بر ابراهیم۲
پاتوق نوجوان"🌿
-@sabkebandegi』.