🌷 *انسانهای بزرگ*
🍃 نوجوانانی که با ارزشترین دارایی خودشون رو در راه خدا دادن...
#کلام_رهبر
#ملت_امام_حسین
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
پاتوق نوجوان
#تربیتی
#ویژگی_های_نوجوان
♨️ دوستیها و دوریها
یکی از خطراتی که در دوره نوجوانی برای بعضی پدید میآید، دوستیهای افراطی با هم سن و سالها و دوری و حتی فراموشی خانه و خانواده است.
نوجوان باید بداند دوستان هر قدر هم که باحال و مشتی باشند، باز نمیتوانند جای خالی پدر، مادر، برادر و خواهر را برای ما پر کنند.
🌼 نسیم مهربانی داخل خانه و خانواده هم ملایم تر و هم ماندنی تر هستند. ما درون همین خانه و به کمک اعضای این خانه رشد و پرورش پیدا کردیم و همیشه به هم نیازمندیم.
بر فرض که ما هیچ نیازی به افراد این خانه نداشته باشیم، باز خوب است یادمان باشد کسانی در این خانه هستند که نگران ما و چشم به راه ما هستند. کسانی که منتظرند ما سربلندشان کنیم و مایه افتخارشان باشیم.
#استاد_اخوی
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_زمانعلیهالسلام
#انتظار
#حسن_عطایی
#ملت_امام_حسین
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
🍃امام خمینی [رضوان الله تعالی علیه]
💠 #رمز_بقای_انقلاب_اسلامی، ایستادگی بر ارزشها و آرمانهایی است که در منطق #عاشورا به شفافترین و زلالترین وجه ممکن متجلی گردیده است.
📚 صحیفه امام؛ ج۱۷، ص ۴۸۲
#ملت_امام_حسین
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
کلام استاد #شهید_مطهری ره🔻
☑️ عصر تاسوعا
🔹شمر با هزار نفر در همین روز تاسوعا وارد کربلا شد. دستور ابن زیاد هم بسیار اکید و شدید بود که به سرعت و فوریت باید اجرا بشود. عصر روز نهم است. عمر سعد برای اینکه از شمر کم نیاورده باشد و برای اینکه نزد ابن زیاد شهادت بدهند که دستور شما را خیلی خوب اجرا کرد فورا دستور داد که به لشکریان بگویید که حرکت کنند و همین الآن حمله کنند.
🔸نزدیک غروب آفتاب است. اباعبدالله (ع) در آن وقت در جلو یکی از خیمهها در حالی که شمشیر را روی زانوهایش گذاشته و نشسته بود و دستهایش را روی شمشیر و سرش را روی دستش تکیه داده بود خوابش برده بود. یک وقت صدای همهمه لشکر و صدای سم اسبها و صدای بهم خوردن اسلحه برخاست، و سی هزار نفر مکمَّل شده بودند، درست مثل دریایی که موج بزند و بخروشد. اینها هم که [افراد جنگاورشان] یک جمعیت 72 نفری بودند که برخی از آنها هم بچه بودند. همه نفوسشان، زن و مرد و بچهشان شاید به صد نفر نمیرسید. آنها دور تا دور اینها بودند، حلقه را تنگتر و تنگتر کردند.
🔹این صدا که پیچید، زینب(س) در درون یک خیمه بود، فورا بیرون دوید ببیند چه خبر است. تا این وضع را دید آمد سراغ اباعبدالله. آرام دست روی شانه اباعبدالله گذاشت، عرض کرد: برادر جان! این صداها را نمیشنوی؟ اباعبدالله سر را بلند کرد ولی بیاعتنا به این وضع. ظاهراً در همین جاست که فرمود: الآن در عالم رؤیا جدّم پیغمبر را در خواب دیدم و به من فرمود: حسینم! تو عنقریبٍ به من ملحق خواهی شد. (حالا اینجا ببینید دیگر زینب چه حالی پیدا میکند!) فورآ اباعبدالله از جا حرکت کرد و فرمود: برادرم عباس بیاید. اباالفضل آمد با دو سه نفر از بزرگان و خیار صحابه که از مشاهیر دنیای اسلام بودند، مثل جناب حبیب بن مظهّر و جناب زهیر بن القین. اینها همه صحابه پیغمبر بودند. فرمود: برادر! برو ببین چه تازهای است، چه خبر است، سرشب وقت غروب اینها از ما چه میخواهند؟
🔸ابیالفضل با این دو سه نفر رفتند و در مقابل لشکر ایستادند و اعلام کردند: بایستید، با شما حرف داریم. آنها هم ایستادند. فرمود: چه شده است، چه میخواهید؟ گفتند: امر قاطع از امیر ابن زیاد رسیده است که حسین باید یکی از دو کار را انتخاب کند: یا تسلیم، کتبسته او را تحویل ابن زیاد بدهیم یا جنگ. فرمود: پس شما بایستید، از جای خود تکان نخورید تا من بروم با برادرم در میان بگذارم. ابیالفضل میداند و شک ندارد که حسین چه راهی را انتخاب کرده است ولی به قدری در مقابل اباعبدالله باادب است که هرگز نمیخواهد از طرف خودش حرف بزند، میخواهد پیغام اباعبدالله را برساند. برگشت ولی آن دو نفر ایستادند، شروع کردند به صحبت کردن، پند و اندرز دادن، نصیحت کردن. اباالفضل بازگشت و گفت: برادرجان! چنین میگویند، حالا هرچه امر میفرمایید من همان را بگویم. فرمود: اما تسلیم، محال است من میجنگم تا در راه خدا شهید بشوم، ولی فقط یک موضوع هست تو با اینها در میان بگذار و آن اینکه الآن سر شب است، جنگ را بگذارند برای فردا. برادرجان! خدا خودش میداند که من که این جمله را میگویم نه برای این است که میخواهم شهادت را به تأخیر انداخته باشم بلکه میخواهم امشب را تا صبح با خدای خودم نماز بخوانم و راز و نیاز کنم.
🔹حضرت ابیالفضل برگشتند و فرمودند: برادرم میگوید من جنگ را انتخاب کردم ولی ما فقط یک استدعا از شما داریم، میپذیرید یا نه؟ و آن این است که امشب را به ما مهلت بدهید. عدهای فریاد کردند که خیر مهلت نه، امیر گفته است که بعد از اینکه نامه من رسید معطل نشوید. یک عده هم گفتند چه عجلهای است برای امشب، باشد فردا. در میانشان اختلاف افتاد. پسر سعد دید که کار به اختلاف کشیده است و اگر روی نظر خودش پافشاری کند ممکن است که در میان لشکر تفرقه بیفتد و بد بشود. گفت: بسیار خوب، امشب را ما مهلت میدهیم تا فردا.
📚آشنایی با قرآن، جلد ۱۰، ص۸۵
#ملت_امام_حسین
#شهید_مطهری
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
ذکر مکرر این ایام برای بزرگترین حاجتما✨
«يا كاشِفَ الكَرْب عَن وَجْهِ الحسين اِكْشِف كَربي بحق اخيك الحسين»
جهت بر طرف شدن مشکلات بخوانیم
اولین درخواست در این ایام فرج وظهور امام تنها و غریبمان امام عصر روحی فدا
یا صاحب الزمان
چشمان تو ...
روضه مکشوف دیده است😭
#شب و دلتون پر از اجابت ⚫️
#ملت_امام_حسین
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
در عزای شه دین کرببلا می لرزد
نه همین کرببلا عرض و سما می لرزد
گوئیا ناله زهرا رسد از دور به گوش
کاین چنین دست و تن شمر دغا می لرزد😭
🏴 #عاشورای حسینی تسلیت باد.
#ملت_امام_حسین
#محرم
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
#قرآن_کریم
✅سوره مبارکه #اسراء، صفحه282، آیات 1 تا 7
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖤در روز عاشورا با یاد امام زمان (عج) به یکدیگر تسکین دهیم...
🖤امام باقر (ع) میفرمايند:يكديگر را در روز عاشورا اين گونه تعزيت دهيد:
🏴«اعظم الله اجورنا بمصابنا بالحسين و جعلنا و اياكم من الطالبين بثاره مع وليه الامام المهدي من آل محمد (ع)،
🖤خداوند اجر ما را در مصيبت حسين (علیهالسلام) بزرگ گرداند و ما و شما را، از كسانى قرار دهد كه به همراه ولی اش، امام مهدی از آل محمد (ص)، به خون خواهی او برخيزيم».
بحارالأنوار، ج98، ص290، ح1
#حدیث
#عاشورا
#ملت_امام_حسین
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
💠وقایع روز دهم محرم الحرام سال ۶۱ ق💠
✍️ در روز دهم محرم سال 61 هجری، امام حسین (ع) با یارانشان نماز صبح را به جماعت خواندند و سپس با آنها چنین سخن گفتند: « خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید ». امام حسین (ع) در روز عاشورا زهیر بن قین را فرمانده راست سپاه و حبیب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گماردند و پرچم را به دست برادرشان حضرت عباس (ع) سپردند.
✅ گرچه سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک می شد ولی حضرت فرمان تیراندازی ندادند؛ چون می فرمودند که دوست ندارم آغاز گر جنگ با این گروه باشم. عمربن سعد تیر را بر کمان نهاد و به سوی یاران امام (ع) انداخت و گفت: گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم. سپس سپاهیان عمربن سعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران امام حسین (ع) را نشانه گرفتند. امام (ع) فرمودند: « یاران من بپا خیزید و به سوی شهادت بشتابید. خدا شما را بیامرزد ».
✅ در حمله اول بالغ بر 40 تن شهید شدند و سپس یاران باقیمانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می رسیدند. هنگام نماز ظهر، امام بدون توجه به تيرهاى دشمن به نماز ايستاد، عمرو بن قرظة به اتفاق چند تن از اصحاب امام در پيش روى امام ايستادند و سينه خود را سپر ساختند تا نماز امام به پايان برسد و بعد از آن نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند. امام حسین (ع) که یکه و تنها مانده بودند، نگاهی به اجساد مطهر شهدا نمودند و آنها را صدا می کردند.
✅ حضرت برای وداع آخرین به سوی خیام رفتند. سپس در برابر دشمن قرار گرفتند و شجاعانه جنگیدند. دشمن از هر طرف ایشان را محاصره کرده بود، ناگهان تیری سه شعبه به قلب مبارک ایشان اصابت کرد و در حالیکه نشان یکصد و چند تیر و نیزه بر پیکرشان بود نقش بر زمین شدند و روح مبارکشان به ملکوت اعلی پیوست و آن هنگام بود که شیون زنان، کودکان و حتی فرشتگان الهی بلند شد.
----------------------------
پی نوشت:
۱. وقایع الایام، ج۵، ص۲۷.
۲. مقتل الحسین، خوارزمی، ج۱، ص۲۴۴.
۳. الارشاد، ج۲، ص۷۷ تا ۸۴.
#عاشورا
#ملت_امام_حسین
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
مداحی_آنلاین_داستان_جانسوز_پیرمرد_بحرینی_حجت_الاسلام_دارستانی.mp3
3.52M
🏴 #پادکست #عاشورا #محرم
♨️داستان جانسوز پیرمرد بحرینی
👌بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #دارستانی
#ملت_امام_حسین
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•
Majid Bani Fateme - Rooze Ashora Ke Khorshid Frozndh.mp3
14.3M
🏴خورشید فروزنده
#نوحه
#بنیفاطمه
#ملت_امام_حسین
#عاشورا
🖇@sabkebandegi🖇
°•ݒـاتؤقــ ݩـۏجـۅۅڹـہاے ݕــاحــاݪ°•