eitaa logo
سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
3هزار دنبال‌کننده
47 عکس
59 ویدیو
65 فایل
کانال سبک و شعر (کربلایی سعید صادقی) ارائه اشعار مناسبتی مذهبی به همراه سبک ارتباط با مدیر 👇 @saeedsadeghiii
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه حضرت علی اکبر كمی روبرویم بمان تا تماشا كنم قامتت را كه تا لا اقل اِن یكادی بخوانم بر آن قد و بالا بمان ای همه شوق و ذوقم كه دلتنگ پیغمبرم من كه سخت است و تلخ است و سنگین ز دیدار تو دل بریدن علی جان علی جان، برو سوی میدان شده عید قربان، شده عید قربان الوداع، علی اكبر خدایا تو اینك گُواهی كه من میفرستم به میدان همه خاطرات خوشم را به سوز دل و چشم گریان رخش آینه دار زهرا قد و قامتش مثل حیدر سخن گفتنش، خَلق و خُلقش یكایك شبیه پیمبر خدایا در این دم، رود جانم از تن سوی اینهمه گرگ، رود یوسف من الوداع، علی اكبر تحمل كن این تشنگی را یل خسته تشنه كامم كه آبی بجز اشك حسرت نمانده دگر در خیامم خدایا مبادا كه اسبش كنون گم كند راه خود را رود سوی اردوی دشمن شود سرو من ارباً ارباً من و دیده تر، تو و حرف آخر: لبم گشته سیراب، ز دست پیمبر الوداع، علی اكبر موضوع: سبک: شاعر: @sabkemoharram
نوحه حضرت علی اکبر سوی میدان برو ای مه انورم قدری آهسته تر نازنین دلبرم که بود دیده ام به رهت از قفا آه و واویلتا، آه و واویلتا برده دین و دلم قد و بالای تو آتشم می زند چشم شهلای تو نظری کن پسر پدرت در نوا آه و واویلتا، آه و واویلتا سر منِه روی خاک گل زیبای من آتش افکنده ای به سراپای من عمه در خیمه گه به غمت مبتلا آه و واویلتا، آه و واویلتا از چه خونین شده طرّه ی موی تو برده هوش از سرم جلوه ی روی تو تشنه کامیِ تو زده آتش مرا آه و واویلتا، آه و واویلتا موضوع: سبک: شاعر: (با تغییر) @sabkemoharram
✅ شب هشتم: علی‌اکبر (ع) 🔻 مرحوم حاج اکبر ناظم 1️⃣ بند اول از افق خيمه آلِ‌عبا شد جلوه‌گر آيه شمس‌الضحی شبيه روی خاتم‌الانبيا می‌رود از حرم/ به ميدان اكبرم اكبر من گشته كفن‌پوش عمه او فِتاده مدهوش 2️⃣ بند دوم رسد به گوش شاه دين اين پيام يا ابتا عليك منی‌السلام عمر علی‌اكبرت شد تمام فرق من شد دو تا/ زظلم اشقيا باب تو از غصه شده پير كنار جسم تو زمينگير 3️⃣ بند سوم باب تو از عزای تو پير شد كنار نعش تو زمينگير شد ز زندگانی جهان سير شد ای مه انورم/ نوجوان اكبرم قامتم از غمت خميده جان پدر به لب رسيده علیه السلام @sabkemoharram
. (ع) دیدم اجل و اینجا توو کمین دامادِته که افتاده زمین یک لحظه بیا ای شاه و امیر بازم سرم و رو زانو بگیر عموجون عموجون از دنیا سیره قاسم عموجون عموجون (داره می‌میره قاسم)۲ تیر و نیزه و سنگ ، بُرد منو فنا لخته بست رو تنم ، خون به جای حنا ای عموجانم ای عموجانم از غربت تو ، چشمام داره شرم زیر سُم اسب ، سینه‌م شده نرم شد قامت من رعنا و بلند پیشم بیا و زخمام و ببند عموجون عموجون بشنو صدای نالم عموجون عموجون (خیلی وخیمه حالم)۲ روی خاک زمین ، دست و پا می‌زنم خون بیرون میزنه ، از ضریح تنم ای عموجانم ای عموجانم ✍بهمن عظیمی .............. (ع) لالایی علی نیلوفر من خونِت پاشیده رو پیکر من لبهای تو شد عین برهوت اشکم می‌ریزه از زخم گلوت لالایی لالایی باباجون از غمت مُرد لالایی لالایی (غم اشکم درآورد)۲ حتی یک نفرم ، حرمتم رو نداشت حرمله داغت و ، روی سینه گذاشت لالایی پسرم لالایی پسرم مستأصلم و حیرون و خراب امّید رباب ، شد نقش بر آب رو دستای من مونده بدنت باید بریزم خاک روی تنت لالایی لالایی آمال و آرزوهام لالایی لالایی (ای دلخوشیِ دنیام)۲ داغ تو پدر و ، می‌کُشه پسرم جسم بی جونت و ، من کجا بِبَرم؟ لالایی پسرم لالایی پسرم ✍بهمن عظیمی .......... (ع) نیست دست خودم هق هق نکنم پاشو پسرم تا دق نکنم پاشو پسرم ای کار و کسم بالا نمیاد حتی نفسم علی جان علی جان پاهام دیگه نِمیره علی جان علی جان (بابا برات بمیره)۲ از غمت تا ابد ، غرق غم شدم و تا تنت رو زمین ، می‌کِشم خودم و ولدی اکبر ولدی اکبر پاشیده چرا کل بدنت هرجا رو دیدم افتاده تنت بارونی شده چشای بابا باید بکنم جَمعت رو عبا علی جان علی جان اینجا که نیس جای خواب علی جان علی جان (پاشو بابات و دریاب)۲ خیلی خوب می‌دونم ، که نداری خبر پاشو عمه رو از ، بین صحرا بِبَر ولدی اکبر ولدی اکبر ✍بهمن عظیمی ................. (ع) خشکیِ لبات قلب و می‌کَنه آتیش به دل دریا میزنه قربون تو و مَشک دریده ت قربون تو و دست بریده ت ابالفضل ابالفضل بی تو می‌میره اصغر ابالفضل ابالفضل (تنهام نذار برادر)۲ ای پناه من و ، سایه ی رو سرم پیکرت رو چطور ، تا حرم نَبَرم یاابوفاضل یاابوفاضل عباس من ای شمس و قمرم از غصه ی تو خم شد کمرم زینب چه کنه بعد از تو داداش مابین خیام پیچیده صداش ابالفضل ابالفضل دشمن توو فکر غارت ابالفضل ابالفضل (وای از غم اسارت)۲ باز برادرت و ، اینجا یاری بکن خیمه بی صاحبه ، پاشو کاری بکن یاابوفاضل یاابوفاضل ✍بهمن عظیمی ........... دنبال سرت آواره میشم فردا که بِری بیچاره میشم بیچاره نکن اینجوری منو تنها نذاری اینجا یه زن و عزیزم عزیزم می‌دونم ناگزیرم عزیزم عزیزم (تنهام نذار می‌میرم)۲ کاش به اشک چشِ ، من کنی نظری عصر فردا منم ، با خودت بِبَری وای حسینم وای ، وای حسینم وای قلبم پُره از دلشوره داداش خوابی که دیدم تعبیر نشه کاش حقّم رو باید از کی بگیرم خاری بِره توو پاهات میمیرم عزیزم عزیزم ای التیام دردا... عزیزم عزیزم (تنهام نذاری فردا)۲ وای اگر سرت و ، روی نی ببینم وای اگر بعد تو ، بزم می ببینم وای حسینم وای ، وای حسینم وای ✍ ........... از غصه و غم شد زینب هلاک قرآن منه افتاده رو خاک تا خوردی زمین جونم در اومد شمر خسته شده! از بس تو رو زد حسینم حسینم تنها بدون لشکر حسینم حسینم (جونم فدات برادر)۲ خونیه دهن و ، پاره پاره تنت واسه چی شبیهِ ، نیزه زاره تنت؟ آه و واویلا آه و واویلا با پا می‌زنن روی بدنت با نیزه رو خاک هی می‌کِشَنِت نامردا چقد ناجور می‌زنن یک عده با سنگ از دور می‌زنن حسینم حسینم واسه چی رحم ندارن حسینم حسینم (زخم روی زخم می‌ذارن)۲ وقتِ مُردن من ، لحظه ی غروبه داره خنجرش و ، رو گلوت میکوبه آه و واویلا آه و واویلا ✍بهمن عظیمی ............ روزای باهم بودن که گذشت حالا چه کنم تنها توی دشت می‌دونی چقد خونه جگرم با قاتل تو چون همسفرم حسین جان حسین جان از غصه می‌زنم زار حسین جان حسین جان (دیگه خدانگهدار)۲ از توو سینه غمت ، قلب مو می‌کَنه رفتنت شروعِ ، ماجرای منه ای حسین من ای حسین من بودی همه ی آرامش من حالا رو زمین موندی بی کفن میریم اسیری همراه رباب دستای مارو بستن با طناب حسین جان حسین جان مظلومِ تشنه کامم حسین جان حسین جان (راهیِ شهر شامم)۲ وایِ من که شده ، منبرت سرِ نِی کاش نبینی منو ، توی مجلس می ای حسین من ای حسین من ✍بهمن عظیمی