۱۴
#نوحه
#زمزمه
#ورود_اهل_بیت_به_شام
بی حیا شامیان،کرده اند ازدحام
کارشان این شده،ظلم و کینه مدام
اهل بیت حق جان شان بر لب
خون شده زین غم ها دل زینب
وای امان از شام۴
همه اهل حرم،زین سفر خسته اند
به روی ناقه ها،دست شان بسته اند
بر اسیران ظلم و ستم افزون
اهل بیت گردیده همه دلخون
وای امان از شام۴
سر پاک حسین،بین زن ها بود
این مه جلوه گر،گل زهرا بود
زین مصیبت ها گریه ها دارند
همه از دیده اشک غم بارند
وای امان از شام۴
بی حیا شامیان،همگی آمدند
پیش چشم همه،کودکان را زدند
در ورود شام همه خندیدند
پیش سرها با خنده رقصیدند
وای امان از شام۴
بی حیا شامیان،چنگ و نی دف زدند
رو به روی حرم،همگی کف زدند
همه ی مردم را خبر کردند
آل عصمت را خونجگر کردند
وای امان از شام۴
کودکان را همه،وحشیانه زدند
بر گلان حسین،تازیانه زدند
خونجگر گشته زین همه بیداد
چارمین مولی حضرت سجاد
وای امان از شام۴
#سبک_همه_جا_بروم
#دروازه_ساعات
#شام
بسم الله الرحمن الرحیم
#سبک_ای_صفای_قلب_زارم
تقدیم به #امام_حسین علیه السلام #شب_جمعه شب زیارتی ارباب
به سبک ای صفای قلب زارم هر چه دارم از تو دارم ...
به دلم دارم هوای دیدن کرب و بلا را
بوسه ها چیدن از آن شش گوشه ی عشق و صفا را
الهی یا الاه ، به دل دارم دعا
نصیبم کن شبی ، روم من کربلا
امیری یا حسین ۴
از ازل بودم گدای خانه زاد مادر تو
تا ابد من بر ندارم دست حاجت از در تو
بود ذکر لبم ، تمام مذهبم
نفس تا می کشم ، غلام زینبم
امیری یا حسین ۴
تو که مصباح الهدایی بر همه دل ها صفایی
کشتی نجات عالم معدن جود و سخایی
سرشته شد گلم ، بخدا سائلم
تو هستی امام و ، امیر این دلم
امیری یا حسین ۴
مرغ دلم پر کشیده سوی حریم تو ارباب
عاشق دلخسته و درموندتو آقا تو دریاب
منم خاک درت ، غلام و نوکرت
شده واجب بهشت ، برای زائرت
امیری یا حسین ۴
کار ما از کودکی راه وفا پیمودن است
روز وشب عشق ولایت را به دل افزودن است
با حسین بودن که ما را ادعایی بیش نیست
لیک بر دل آرزوی ما حسینی بودن است
محمد مبشری
۹
#نوحه
#زنجیرزنی
#شام_بلا
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_به_تماشابیا_ای_پسرفاطمه
کاروان اسیران سوی شام آمده
همرهان شهید تشنه کام آمده
کرده اند ازدحام
مردم شهر شام
وای از این شام۲
دم دروازه شد غوغای محشر به پا
همره کاروان سرها روی نیزه ها
شده شام بلا
بدتر از کربلا
وای از این شام۲
بین زن ها صدای گریه ها می رسد
بر مشام عطر و بوی کربلا می رسد
بین شام خراب
همه در اضطراب
وای از این شام۲
بهر دیدار سرها همه صف می زدند
همگی شادمان گشته و کف می زدند
کینه افزون شده
هر دلی خون شده
وای از این شام۲
بس که در شام غم زخم زبان ها شنید
بین اهل حرم قامت زینب خمید
مرهم خستگان
شده زخم زبان
وای از این شام۲
شده در شهر شام روز همه همچو شام
بر اسیران زدند سنگ ز هر روی بام
حضرت ساجدین
زین ستم دلغمین
وای از این شام۲
کودکان حسین را وحشیانه زدند
اهل بیت را ز کین به تازیانه زدند
رفته دیگر توان
اشک شان شد روان
وای از این شام۲
#دروازه_ساعات
#شام
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
▪️زمزمه/ واحد اربعین▪️
ای برادر شهیدم هر جوری که بود رسیدم
شده زینبت دوباره
کربلائی کربلائی
موقع زیارت اومد زینب از اسارت اومد
بارون از چشام میباره
پس کجایی پس کجایی
پاشو ای گلو بریده
پاشو مهمونت رسیده
یااخا ای باوفا شد
این چهل روزه چهل سال
خسته ام پربسته ام
چطور بازم بیام تو گودال
آه چشمام دیگه وانمیشه
دیگه پا نمیشه پای خواهر
آه خسته از محن شده ام
پیرزن شده ام ای برادر
کنار خاکت عزیزم چه خاکی بسر بریزم
جون نداره دست و بالم
ای برادر ای برادر
تنم و لاله گرفته صدام از ناله گرفته
خیلی آهسته مینالم
ای برادر ای برادر
یادته مقتل و دیدم
از تنت نیزه کشیدم
با شتاب دنبال آب
رفتم به هر طرف برادر
از جفا واویلتا
آبت دادن با نوک خنجر
آه وقتی ناله ها میزدی
دست و پا میزدی آه کشیدم
آه باسر سوی تو اومدم
رو سرم میزدم آه کشیدم
با رباب و با سکینه چطوری برم برم مدینه
آسمون روی سر من
شده آوار شده آوار
با همین چند تا گل یاس میزنم یه سر بزنم به عباس
وقت درد و دل رسیده
باعلمدار باعلمدار
باز میخوام پیشش بشینم
قبرش و میخوام ببینم
بعد از اون فصل خزون
اومد سراغ ما بهار رفت
شد حرم دریای غم
از صورتم نقاب کنار رفت
آه پیش دیده های رباب
روضه خون شده آب وای برادر
آه رو دست مشک پاره داره
سر بخاک میزاره وای برادر
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
321.3K
◾نوحه زمزمه سینهزنی
◾کاروان اسراء اهلبیت
◾بنداول
ای سر غرق به خون آمدهای از تنور
تنور خولی شده برای تو مثل طور
کلیم نیزه سوار ای سر سِّر خدا
از سر نیزه دمی به روی دامن بیا
تا ببوسم سر اطهرتت
من به قربان زخم سرت
یاحسین یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین یاحسین
◾بنددوم
صورت خاکستری زده به قلبم شرر
شاهد بازاریم ز تو نبودم خبر
ز راه دور آمدی به خواهر کن نظر
ز تازیانه ببین شکسته شد بال و پر
همسفر با خولی و سنان
از دست شمر دون الامان
یاحسین یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین یاحسین
◾بندسوم
تمام طفلان تو بسته شده با رسن
فرشتتگانت اسیر به پنجه اهرمن
لطمه به صورت زند سکینهات با رباب
رفته به روی نیزه علیِ اصغر بخواب
روی نیزه طفلک رباب
گرفته از حرمله جواب
یاحسین یاحسین یاحسین
یاحسین یاحسین یاحسین
#مرتضی_محمودپور
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
۳۲
(امام سجاد ع)
تو نور دل عالمی ساجدین
شهید خدایی تو با زهر کین
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
مدینه ز داغ تو ماتمسراست
به پا در عزای تو بزم عزاست
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
شد از زهر کینه بهارت خزان
تو رفتی و خون شد دل عاشقان
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
به دوشت کشیدی غم کربلا
شدی یابن زهرا به غم مبتلا
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
بدیدی پر از خون تن اکبر است
علی اصغر از کین گل پرپر است
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
بدیدی عمویت دو دستش جداست
ز جور و جفا در ره دین فداست
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
بدیدی پدر را که تنها شده
اسیر ستم های اعدا شده
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
بدیدی عدو سوی بابا دوید
به گودال مقتل سرش را برید
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
چه ها تو کشیدی به شام بلا
که گفتی بود بدتر از کربلا
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
بدیدی ستم ها تو در شهر شام
زدند بر شما سنگ کینه ز بام
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
به شام بلا تو کشیدی عذاب
ببرده تو را سوی بزم شراب
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
شده خون دلت دیده ای تو پدر
سر پاک او را تو در تشت زر
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
بدیدی پدر دم زند از خدا
زند بر لب او به چوب جفا
ز غم ها خمیدی
شهیدی شهیدی
گل فاطمه۲
#رضا_یعقوبیان
#کربلایی_سعید_صادقی
#امام_سجاد_ع
@sabkemoharram
#امام_سجاد_زمینه
تموم نفس هاش روضه اس
با غم محرم شد پیر
نشونه داره رو جسمش
از غل و زنجیر
بی تاب گریه می کنه
با آب گریه می کنه
یاد خشکیه لب
ارباب گریه می کنه
یعقوب کربلا
کم گریه کن
همراه نیزه ها
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
******************
با یه دل خون می باره
چشای امام سجاد
یاد روزی که باباش از
رو مرکب افتاد
موهاش غرق خون شده
دردا بی امون شده
عمه سینه میزنه
رو تل نیمه جون شده
بر جسم بی سرش
کم گریه کن علی
همراه خواهرش
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
نزدیک چهل سال میشه
از غصه می باره چشمام
کربلا شکستم اما
امان از این شام
بین کوچه ها توی
انظار بردن عمه رو
آبم کرده، بودمو
بازار بردن عمه رو
از مجلس شراب
کم گریه کن علی
با غصه ی رباب
کم گریه کن علی
یا سید الساجدین
زین العابدین
#وحید_محمدی
#کربلایی_سعید_صادقی
@sabkemoharram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسیر عاشقی
با صدای استاد سعید صادقی
پیشنهاد دانلود و گذاشتن استوری 👌👌😭
#زمزمه_زمینه_نوحه_اربعینی
#چل_روزه_ازهجر
☑️بند اول
چل روزه از هجر تو داغونم
چل روزه از داغت پریشونم
چل روزه که از قاتلت سیلی میخوردیم بی بهونه
چل روزه که شد سهم ما ضربه ی چوب و تازیونه
چل روزه که آزار دیدم از غم تو خدا می دونه
داداش حسین (ع)
☑️بند دوم
چل روزه که رو سرم سایَه ت
نشد بمیرم آخرش واسَت
.......
چل روزه که خواهر تو یه لحظه آرامش ندیده
چل روزه که از هر کسی تهمت و ناسزا شنیده
حالا ببین با قد خم سر مزار تو رسیده
داداش حسین (ع)
☑️بند سوم
چل روزه اما مثل چل ساله
کل غمام از بعد گوداله
.....
یادم میاد پیش چشام یه عده بی حیا رسیدن
تو قتلگاه رسیدن و موی سرت رو میکشیدن
به اشک من خندیدن و سر تو از قفا بریدن
داداش حسین (ع)
☑️بند چهارم
چل روزه که توو بند زنجیرم
از زندگانی ام داداش سیرم
چل روزه که خواهر تو اسیر درد و اضطرابه
چل روزه که قاتله من گریه و ناله ی ربابه
ببخش من و اگه داداش رقیه جا موند توو خرابه
داداش حسین (ع)
☑️بندپنجم
توو این زمین توی همین گودال
شد زیر نعلا جسم تو پا مال
......
توو این زمین دیدم خودم میونه ازدحام لشکر
توو این زمین دیدم داداش،خنجر میرفت بالای حنجر
چکمه گذاشت رو سینه تو برید سر و غریب مادر
داداش حسین (ع)
💠💠💠1⃣0⃣2⃣2⃣💠💠💠
#شورجانسوز_اربعین
#یه_اربعینه_داداش
#سبک_ام_مصایب_زینب_س
🌷🌷🌷
یه اربعینه داداش
بی توسفر کردم من
روزامو سرکردم من
چشامو ترکردم من
یه اربعینه داداش
ببین که خواهر اومد
باحال مضطر اومد
بی بال و بی پر اومد
امان از دل زینب (س)
چه خون شد دله زینب (س)
😭😭
یه اربعینه داداش
سنگ رو سرم پاشیدن
به اشک من خندیدن
دورو برم رقصیدن
😭😭😭
یه اربعینه داداش
همسفر من شمربود
تو گذر من شمر بود
دور و بر من شمر بود
یه اربعینه داداش
کابوس من گوداله
قتگاه و جنجاله
ربودن خلخاله
امون از دل زینب س
چه خون شد دله زینب (س)
😭😭😭😭
یه اربعینه داداش
ردّ دقایق کردم
بی صدا هق هق کردم
هزاردفه دق کردم
یه اربعینه داداش
هزاردفه من مُردم
تا اسم تو می بردم
لگد باسیلی خوردم
یه اربعینه داداش
شام بلا رو دیدم
تشت طلا رو دیدم
رو نیزه ها رو دیدم
امان از دل زینب (س)
چه خون شد دله زینب (س)
😭
یه اربعینه داداش
هرکسی که مارو دید
به اشک ما می خندید
جلوی ما می رقصید
امان ازدل زینب (س)
😭😭😭😭
یادم نمیره داداش
که دیدم از روی تل
شد بدنه تو مُختل
میون خاک مقتل
یادم نمی ره داداش
قیامتی بر پا شد
تو قتگاه غوغا شد
تنت به زیر پا شد
یادم نمی ره داداش
خنجر رو حنجر دیدم
تن تو بی سر دیدم
پاشیده پیکر دیدم
امان از دل زینب س
چه خون شد دله زینب (س
________
#کاری_ازشعرای_اهل_بیت_ع
#کربلایی_رضانصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
.
▪️نوحه /واحد اربعین▪️
زجا برخیز ای نور دیده
به استقبال قد خمیده
به دیدارت زینب رسیده برادر برادر
گرفته از گریه صدایم
زدرد و رنج و غصّه هایم
برایت سفره میگشایم برادر برادر
ای جانم بریده نفس بی رمق مهمانم
به قبر تو من فاتحه می خوانم
به اشک روانم
رسیده زینب از شام پر بلا
پرم شکسته در بین کوچه ها
بیا برای مرگم بخوان دعا
وای حسینم مظلوم کربلا
به خاک تو سر می گذارم
سیه شد بی تو روزگارم
بجز ناله کاری ندارم برادر برادر
کشیدم بر دل بار هجران
به دنبال تو با آه یتیمان
دویدم بر خاک بیابان برادر برادر
وقتی که ز روی سرم سایهء توکم شد
رُخم طعمهء دست نا محرم شد
دلم غرق غم شد
اگر چه فاتح برکاخ دشمنم
ولی ز زخم دل ناله میزنم
شبیه مادر خورده لگد تنم
وای حسینم مظلوم کربلا
پس از تو حرمت زیر پا رفت
مسلمانی رفت و حیا رفت
سرت بین رقاصه ها رفت برادر برادر
نبودی زینب در خطر شد
غریب هر کوی و گذر شد
به جمع ناموست نظر شد برادر برادر
بر رویم رَدِ ناخن شمر و خولی مانده
ولی شرمِ از تو مرا ترسانده
زپایم نشانده
غمی به سینه کرده خجل مرا
امانت تو رفت از کفم اخا
مانده رقیّه بین خرابه ها
وای حسینم مظلوم کربلا
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
321.3K
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
▪️زمزمه/ واحد اربعین▪️
ای برادر شهیدم هر جوری که بود رسیدم
شده زینبت دوباره
کربلائی کربلائی
موقع زیارت اومد زینب از اسارت اومد
بارون از چشام میباره
پس کجایی پس کجایی
پاشو ای گلو بریده
پاشو مهمونت رسیده
یااخا ای باوفا شد
این چهل روزه چهل سال
خسته ام پربسته ام
چطور بازم بیام تو گودال
آه چشمام دیگه وانمیشه
دیگه پا نمیشه پای خواهر
آه خسته از محن شده ام
پیرزن شده ام ای برادر
کنار خاکت عزیزم چه خاکی بسر بریزم
جون نداره دست و بالم
ای برادر ای برادر
تنم و لاله گرفته صدام از ناله گرفته
خیلی آهسته مینالم
ای برادر ای برادر
یادته مقتل و دیدم
از تنت نیزه کشیدم
با شتاب دنبال آب
رفتم به هر طرف برادر
از جفا واویلتا
آبت دادن با نوک خنجر
آه وقتی ناله ها میزدی
دست و پا میزدی آه کشیدم
آه باسر سوی تو اومدم
رو سرم میزدم آه کشیدم
با رباب و با سکینه چطوری برم برم مدینه
آسمون روی سر من
شده آوار شده آوار
با همین چند تا گل یاس میزنم یه سر بزنم به عباس
وقت درد و دل رسیده
باعلمدار باعلمدار
باز میخوام پیشش بشینم
قبرش و میخوام ببینم
بعد از اون فصل خزون
اومد سراغ ما بهار رفت
شد حرم دریای غم
از صورتم نقاب کنار رفت
آه پیش دیده های رباب
روضه خون شده آب وای برادر
آه رو دست مشک پاره داره
سر بخاک میزاره وای برادر
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی سعید صادقی
152.7K