شـٰایدبـٰایدجہـٰانرارهـٰاکردوفنجـٰاني
چـٰايخورد ؛ مبـٰاداکھخودمـٰانراازیـٰاد
ببریم ! بيگمـٰانلایقترینفرددرزندگیمـٰان
خودمانیم؛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹هیچ زمان،آدمهایـی که تو را
به خـــدا نزدیک میکنند رها نکن!
بودن آنها یعنی خــــدا هنوز حواسش
بهت هـــست!
•شهید جهاد مغنیه🕊•
داستان #عزرائیل از ماجرای قتل یک گروه مواد مخدر در تهران و چند سرباز نیروی قدس سپاه در دوحه شروع میشود و با یک ماجرای هیجانی به ترکیه و شمال سوریه به پایان می رسد.
نویسنده تنها محدود به اتفاقات هیجانانگیز نمی پردازد.بلکه او به سراغ پشت پرده اتفاقات مهمی میرود. #کهنه_سرباز نقبی به اتفاقات چهل سال گذاشته ایران هم میزند و داستان را به گروهک تروریستی منافقین و سالهای جنگ میکشاند.
درد اصلی جلد اول رمان عزرائیل پیدا کردن قاتل و قاتلان احتمالی نیست. درد اصلی این رمان خیانت است! خیانتی که هیچکس باورش نمیکند
›. نیما اکبرخانی در رمانش با دقتی مثالزدنی از جزئیات این ماجرا پرده میبردارد و قلمی روان، دو داستان موازی را پیش میبرد .
❀' سَبڪِشُھَכآ '❀
باز بارانٰ با ترانہ ...
دارد از مادر نشانہ ...
بوی باران ...
بوی اشڪ مادرانہ ...
پر ز نالہ ...
ڪودڪی با مادری پهلو شڪستہ ...
سمت خانہ ...💔
ڪوچہ ها و تازیانہ ...
گریه های ڪودڪانہ ...
حمله ی نامرد پَستی وحشیانہ ...
تازیانہ تازیانہ ...
پس چرا مادر ، چرا گم ڪرده راه آشیانہ ...
باز باران ...
دانہ دانہ ، حیـدرانہ ...
بی صدا و مخفیانہ ...
آه ، از غسل شبانہ ...
زینبــانہ ...
لرزه افتاده به شانہ ...
پشت تابوتی روانہ ...
باز باران . . .باز ..((:
#فاطمیه
--------•|🖤🥀|•-------
@sabkeshohadaa
❀' سَبڪِشُھَכآ '❀
/✋🏼🍃/ یه حرفی دارم با مادرم زهرا(س)
مادرم قربون پهلوی شکستت..
من از عالم بریدم!
دلم به وجود تو خوشه..