السلام علیک یا اُمَّ البُدور السَّواطع یا فاطمة بنت حِزام الکِلابیه المُکَنّاة باُمِّ البنین و رحمت الله و برکاته #یا_ام_البنین_ام_العباس روشناتر ز آب ام بنین بانوی آفتاب ام بنین انتخاب ابوترابی تو افتخار بنی کلابی تو خانه دار علی پس از زهرا بی قرار علی پس از زهرا خانه ات خانه‌ی ولایت بود همسریِ علی برایت بود چِقَدَر خوب بخت تو وا شد زندگانی تو چه زیبا شد قلب و جانت شده به نام علی که شده شوهرت امام علی با حضورت بهار آوردی عطر زیبای یار آوردی آمدی بوی فاطمه آمد خنده روی لب همه آمد تو برای همه عزیز شدی پیش زینب ولی کنیز شدی آسمان هستی و قمر داری درّ و گوهر به روی سر داری در حیا و شرف قَدَر هستی مادر چار تا پسر هستی به تو و مادری ات ایوالله مادرِ مهربانِ " عبدالله " دلت از عرش هم فراتر بود "جعفرت" درحماسه محشر بود دامنت مهد زهد و ایمان بود اثر پاکی تو "عثمان " بود به به از این یقین و اخلاصت همه عالم فدای ” عباست” عصمت بی نظیر تو عشق است شوکت شرزه شیر تو عشق است دانش مکتبت دلیری بود خانه ات کهکشان شیری بود پسرانت اگر چه یل بودند به وفا و ادب مثل بودند درس مردی تو یادشان دادی از خودت عشق را نشان دادی کربلا شور جلوه گاه تو بود نوبت جلوه ی سپاه تو بود ادبت بود رو سپیدت کرد تا ابد مادر شهیدت کرد شرف و شمس حق نگینت کو؟ آی ام البنین ؛ بنینت کو ؟؟ ✍محمد حسن بیات لو (سروده‌ی قدیمی با کمی تطور ) https://eitaa.com/sabkosher_madahi

وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ام البنین یعنی مرید راه زهرا یعنی دلش میلرزد از هر آه زهرا نه یک قدم پیش و نه حتی یک قدم پس یعنی همیشه تا ابد همراه زهرا ام البنین یعنی سراسر شور و احساس یعنی تمام هستی اش نذر گل یاس او مادر چندین پسر بوده ولیکن تاجی به سر دارد که نامش باشد عباس ام البنین سوی امام خود دویده ست بر روی بوم عشق نقاشی کشیده ست با دست عباسش به نقشش رنگ پاشید نقشی چنین فاخر در عالم کس ندیده ست ام البنین یعنی نماد صبر و ایثار یعنی ز دامانت کند جلوه علمدار ام البنین یعنی هزاران چون ابالفضل قربانی یک طره از گیسوی دلدار ام البنین شرمنده از روی رباب است توصیف غمهایش به قدر صد کتاب است از بعد عباس و به جای مشک خالی یک چشم او خون و یکی هم پر ز آب است ✍ وحید خسروبیگی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

زمینه حضرت ام البنین سلام الله علیها بند اول وقتی که هرچی دره به روی من بسته میشه وقتی که دلم دیگه از آدما خسته میشه دل من میدونه که چیکار کنه کجا بره میدونه کدوم خونه جون پناه خستگیشه ام البنین تو گرفتاری رسیدی تو به دادم ام البنین غیر عباست به هیچکی دل ندادم ام البنین من به جز این این خونه جایی رو ندارم ام البنین مادری کردی برام نمیره یادم شاه حسینه پسرت وزیر جان فدای این دولت کبیر مادر قمر من دخیلتم جان عباس دستمو بگیر *ام البنین ام الادب بانوی با اصل و نسب* ......‌....... بند دوم خوش به حال ما که رزق خونمون دست توئه خوش به حال اونکه تو زندگی پابست توئه هرکسی دلش تو زندگی به یه یاری خوشه تو خودت میدونی که این دل ما مست توئه ام البنین،یه نگاهی تو به حال این گدا کن ام البنین مادرانه تو برای من دعا کن ام البنین روز محشر که کسی رو من ندارم ام البنین تو منو با اسم کوچیکم صدا کن دامنت رو از دستم نگیر کوه ثروتی و منم فقیر مادر قمر من دخیلتم جان عباس دستمو بگیر *ام البنین ام الادب بانوی با اصل و نسب* ✍ وحید خسروبیگی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها از خلقت جن و ملک و آدم و حوا تا یوسف و هود و زکریا و مسیحا از ریزترین ذره در این عالم هستی تا شمس فروزنده و تا گنبد مینا اصلا سبب خلق همه مردم دنیا و علت خلق همه‌ی عرش معلا یک درّ گرانمایه و یک نور عظیم است آن نور کسی نیست به جز حضرت زهرا زهراست طپش های دل حضرت مولا زهراست فقط در دو جهان ام ابیها زهراست که در معرکه و در دل پیکار نامش شده سربند سر حضرت سقا عالم همه پر بود ز تاریکی شبها دلها همه بی جان شده چون پهنه صحرا آنگاه خدا روی زمین جلوه نمود و آن جلوه کسی نیست به جز حضرت زهرا صد دسته ملک آمده از عالم بالا مات و متحیر همه در حال تماشا دست چه کسی لایق لبهای نبی شد دستان کسی نیست به جز حضرت زهرا آمد به جهان تا بشود دختر طاها دختر که چه گویم بشود مادر بابا یک عشق فقط در دل حیدر شده ساکن آن عشق کسی نیست به جز حضرت زهرا آمد که بیارد به جهان زینب کبری آمد که شود هم نفس حضرت مولا او کیست که مادر شده بر کل خلائق مادر که کسی نیست به جز حضرت زهرا حالا که دگر مادر ما آمده دنیا ای کاش کشد عمر عزیزش به درازا هجده به خدا عمر کمی بود برایش آنهم چه کسی؟مادر ما حضرت زهرا ✍ وحید خسروبیگی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

یوم الله ۹ دی مرغ طبعم باز بر گفتار با آه آمده موسم پر عبرت ایام دی ماه آمده می‌نویسم تا بماند در تمام روزگار در نهم روز زمستان ناگهان آمد بهار می‌نویسم تا بماند در تمام روز و شب جان اهل دغدغه آن روزها آمد به لب روزهای شبهه و مظلومی این انقلاب روزهای صد سئوال از ساکتین بی‌جواب روزهای خنده دشمن به اشک کشورم روزهای غربت و هل من معین رهبرم روزهای جانفشانی بسیجی های یاس روزهای شورش و طغیان جمعی ناسپاس ناسپاسانی که سنگ اشتباه انداختند یوسف حقانیت را قعر چاه انداختند ناسپاسانی که حرمت از نمک برداشتند روی خاک کشور ما بذر فتنه کاشتند ناسپاسانی که بر خود مهر بدنامی زدند مشت کینه روی جمهوری اسلامی زدند پشت پرده تاکه با بد خواه قرآن ساختند ماهها بر جان این کشور بلا انداختند هشت ماهی عهد کرده ، فتنه‌ای برپا کنند نقشه‌های دشمنان را مو به مو اجرا کنند هشت ماهی که بر اینان هشت ماه ننگ بود هشت ماهی سخت‌تر از هشت سال جنگ بود جنگ تحمیلی برادر دشمنت معلوم بود ظالم آن سو بود و این سو امتی مظلوم بود آن زمان دشمن کجا برشانه شال سبز داشت یا مگر تیر تقلب در درون سینه کاشت فتنه هشتادوهشت از جایگاه غافلی بود کار کینه‌ صدام های داخلی بی‌ خردها مملکت را در خطر انداختند ملت ما را به جان یکدگر انداختند فاش می‌گویم اگر هشیاری رهبر نبود بر حسین فاطمه سوگند این کشور نبود نی که تنها رهبر ما افتخار میهن است بلکه چون شمشیر حیدر قاتل اهریمن است گرچه این رهبر خودش فرمانده کل قواست لیک خود سرباز جانباز علی المرتضاست فکر او فکر خمینی هست و فکر خام نیست مکتبش جزمکتب پیغمبر اسلام نیست اینکه می‌بینی به دنیا تیغ او برنده است یا که چون خورشید نور صورتش تابنده است راز آن این است می گویم فقط در نیم بیت رهبر ما سر نهاده بر حریم اهل بیت باز هم یارا به عشق رهبرت بیدار باش فتنه آید دمبدم ، طلحه مشو عمار باش فتنه گرها در پی پرونده سوزی آمدند در گشودند و ز ره جمعی نفوذی آمدند مشت اهل فتنه یک بار دگر هم وا شده کارشان انکار بلوای نفوذی ها شده گرچه این دفعه کمی دم می زنند از رهبری در عمل دارند در سر نقشه های دیگری حق فروشان با اجانب در خفا می می خورند یعنی اندر کوفه هم از گندم ری می خورند من ز دلسوزان شنیدم جمله ای را بس گران فتنه اکبر بود در راه ای همسنگران ✍رحمان جعفری https://eitaa.com/sabkosher_madahi

زمینه شهادت حضرت ام کلثوم (س) بند اول چقدر داغ و دردسر دیدم مثل ابر بهار باریدم روزگارم سیاه شد وقتی مادرم را به پشت در دیدم امان امان امان امان از آن هجوم بی امان خزان خزان خزان بهار مادرم شده خزان کمان کمان کمان قدم شبیه مادرم کمان وارث غصه‌ی مادر منم راوی ماجرای در منم شمعم و غصه آبم میکنه شاهد گریه حیدر منم آه و وایلا_آه و واویلا... ........... بند دوم جگر پاره پاره آبم کردم لخته خونها مرا عذابم کرد قاتلش به برادرم خندید خنده هایش خانه خرابم کرد شرر شرر شرر زده عدو به قلب من شرر جگر جگر جگر تمام خاک حجره شد جگر سحر سحر سحر نداره شام تیرمون سحر حال تو قدمو خم میکنه سرفه هات عمرمو کم میکنه رو زمین لخته خونه یا جگر هرچی هست،خواهرت جمع میکنه آه و وایلا_آه و واویلا... .............. بند سوم کربلا اوج غصه و غم بود کربلا روز داغ اعظم بود شاهد ماجرا خودم بودم روضه ها در برم مجسم بود جدا جدا جدا شد از بدن همه سرا جدا قفا قفا قفا یه سر فقط جدا شد از قفا عصا عصا عصا میزد یه پیرمردی با عصا بعد از اون ما رو بردن خرابه غصه هام قد صدتا کتابه جای من روی دوش علی بود حالا جام توی بزم شرابه آه و وایلا_آه و واویلا... ✍وحید خسروبیگی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

غزل مرثیه امام هادی علیه السلام در غربت و غمهای من جای سخن نیست حال کسی در بیکسی مانند من نیست خاموش هرگز آتش غمها نمیشد کارم در این غربت سرا جز سوختن نیست این زخمهایی که تمام عمر خوردم‌ انگار اصلا فکرشان بهتر شدن نیست گرچه غریب و بی کس این شهر هستم اما غریبی های من مثل حسن نیست با تازییانه رفتم‌ اما جای شکرش این است دیگر حرفی از نیزه زدن نیست کندن قبرم را به پیش چشمهایم اما تن رنجیده من بی کفن نیست پای برهنه بی ردا و بی عمامه شکر خدا که کارشان با پیرهن نیست من مرد بودم مجلس می آتشم زد بزم شراب اصلا خدایی جای زن نیست ✍ ابراهیم میرزائی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

فایل pdf 💠مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام 🔸شاعر برادر علیرضا فلاحی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

فایل pdf 💠 اشعار ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام 🔸شاعر برادر علیرضا فلاحی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

ولادت حضرت جوادالائمه علیه السلام سر زد ستاره ایی دگر از کهکشان نور گشتند آسمان و زمین غرق در سرور آمد همان مهی که ز نورش شفا گرفت در کودکی به اذن خدا پیرمرد کور شمس الشموس صاحب قرص قمر شده شیطان ز برکت نفسش در به در شده بر طاق عرش نوشته خدا با خط خودش مژده دهید که شاه خراسان پدر شده برکت گرفته از قدمش سفره های ماست ما کوه درد و جام عنایات او شفاست چشم امید پیر و جوان سوی مشهد است امشب تولد پسر حضرت رضاست او شاخه ایی ز نهر خروشان کوثر است او جلوه ایی ز نور درخشان حیدر است فرزند هشتمین قمر از آسمان نور او نور دیده و دل موسی‌بن جعفر است چرخیده روزگار و دگر نوبت گداست عید است و وقت شادی و هنگامه‌ی صفاست عیدی ز دست ضامن آهو طلب کنیم امشب تمام حاجت ما مشهد الرضاست مرغ دلم کبوتر صحن رضا شده مست زیارت است و ز دنیا جدا شده هنگامه‌ی تفضل سلطان به رعیت است وقت زیارت نجف و کربلا شده ✍ وحید خسروبیگی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

ولادت حضرت علی اصغر علیه السلام از تو ممنونم رباب باز افتخار من شدی مایه آرامش و صبر و قرار من شدی از تو ممنونم که در باغ دلم گل کاشتی با گلستان علی اصغر بهار من شدی از تو ممنونم رباب با این پسر آوردنت بین مردم آبرو و اعتبار من شدی از تو ممنونم که شادی ارمغان آورده ایی علت لبخندهای آشکار من شدی یک تنه لشکر برایم ساختی نانت حلال سربلندم کرده ایی و اقتدار من شدی دست خالی بودم و حالا دگر دست پرم از تو ممنونم که تیغ ذوالفقار من شدی عاقبت او را گرفت از دست من این روزگار پا به پایم مرهم این روزگار من شدی از تو ممنونم که هر لحظه مرا فهمیده ایی همدم و هم‌سنگر و همراه و یار من شدی از تو ممنونم که پشت خیمه درکم کرده ایی با سکوتت مرهم چشمان تار من شدی روی دست من علی جان داد و من جان دادم و تو ولی آن لحظه ها هم جان نثار من شدی قهر کردی بعد من با سایه تا پایان عمر از تو ممنونم که عمری سایه سار من شدی ✍ وحید خسروبیگی https://eitaa.com/sabkosher_madahi

فایل pdf 🔸تا نوشتم یا علی فوراً قلم تنظیم شد 💠مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام 🔸شاعر برادر علیرضا فلاحی https://eitaa.com/sabkosher_madahi