eitaa logo
Sabksher
101 دنبال‌کننده
3 عکس
9 ویدیو
6 فایل
سبک و شعرهای سید علی مرتضوی جهت ارتباط با ادمین @jahat_payam
مشاهده در ایتا
دانلود
بنده ی رو سیاه منم آقا میخوام که ضامنم بشی تمنا میکنم ای بهترین که شافع منم بشی من چی بگم آقا نمیگنجی توی حرفم تو ماورای حروفی امید نوکری  چقد خوبه تو رو دارم که تو امام رئوفی دلشوره میگیرم اگه یک روز آقا منو رها کنی من اومدم امام رضا  خودت برام دعا کنی من چی بگم آقا نمیگنجی توی حرفم تو ماورای حروفی امید نوکری  چقد خوبه تو رو دارم که تو امام رئوفی @sabksher
اشک در چشم و درد سنگین بود آسمان مه گرفته، غمگین بود بی صدا رفت و مانده خاطره اش سر بلندی که سر به پایین بود خسته؟! نه خستگی نمی‌فهمید کار وقتی به درد تسکین بود بین خدمت رسیده وقت قرار آن قراری که عهدِ دیرین بود آمده شاه بهر استقبال پر کشیدن چقدر شیرین بود پشت نامش نشسته لفظ شهید مهر حکم ریاستش این بود @sabksher
بند اول غریبونه بودی غریبونه میری الهی بمیرم که تنها داری پر میگیری غریب زمونه جلوت تشت خونه چه دردی کشیدی که قد تو دیگه کمونه الهی بمیرم توی خونه هم یار و یاور نداری الهی بمیرم که روی زمین آخرش سر میزاری توی کنج حجره تو افتادی و هلهله پیش تو بی شماره لبات خشکه اما یکی نیست بسوزه دلش واس تو آب بیاره الهی بمیرم غم دل همینه که اینجوری مولام به روی زمینه غریب ای جواد الائمه ..... بند دوم غریبونه یعنی که بعد از شهادت سه روز جسم تو زیر آفتاب بمونه غریبونه یعنی تو دارالاماره بال کفترا روی بام واس تو سایبونه الهی بمیرم نبودش علی سر روی پاش بزاری الهی بمیرم امام هستی اما کسی رو نداری سه روز زیر آفتاب ولی توی جسمت دیگه تیغ و تیری نرفته درسته غریبی ولی بعد تو خواهرت به اسیری نرفته توی کاظمین و شدی کربلایی کسی نیست بپرسه سه روزه کجایی @sabksher
آقا نفس سخته برات دیگه میره چشات بمیرم این ورم رسید به پات اربابم شما رو آزردن اربابم چی سرت آوردن اربابم نفست رو بردن غریب بودی مثل علی بقیع شده مزار تو نیست نیمه شب چراغی و نه زائری کنار تو آقا دلت شد مبتلاتوی دشت بلا تو بودی اونروزا تو کربلا میدیدی روی نیزه سر رو میدیدی ناله ی مادر رو میدیدی گوشای دختر رو کوچیک بودی تو کربلا تو یاد تو مونده ولی گهواره رو میبردنو رو نیزه بود سر علی آقا همون روز پیر شدی غل و زنجیر شدی کنار عمه ها اسیر شدی یادت هست زخم پات وا میشد یادت هست عمه تنها میشد یادت هست که بابا تا میشد آوردنت تو شهر شام خیلی جسارت چشیدی خرابه شد خونه تو چه سخت اسارت کشیدی @sabksher
بند اول میبینم که رنگت پریده تو بستر نفسهات بریده اثر کرده زهر جفا بمیرم ورم اومده روی پا بمیرم غریبی هنوزم که خاک مزارت تو شبهای غربت کسی نیست کنارت الهی الهی الهی که بارون جای اشک چشما رو این خاک بباره الهی الهی الهی که روی مزارت تو این شب یکی گل بزاره ..... بند دوم دوباره دلت مبتلا شد مدینه برات کربلا شد میدیدی به نیزه سرو بمیرم گوش پاره ی دخترو بمیرم کوچیک بودی اما چه زجری کشیدی علی اصغرو تا روی نیزه دیدی الهی الهی الهی که خار مغیلان تو صحرا فراوون نباشه الهی الهی الهی که هیچ بچه ی خسته ای پاش از خون نباشه ..... بند سوم کشیدن‌ با زنجیر شمارو ندیدن ترکهای پارو بازم زخم پا وا شده بمیرم چقد عمه تنها شده بمیرم میدیدی که زینب تو بزم شرابه بازم روضه برپا میشه تو خرابه الهی الهی الهی کسی تو خرابه دلش تنگ باباش نباشه الهی الهی الهی نیاد روزی که دختری پیش باباش فدا شه @sabksher