eitaa logo
Sabksher
100 دنبال‌کننده
2 عکس
8 ویدیو
5 فایل
سبک و شعرهای سید علی مرتضوی جهت ارتباط با ادمین @jahat_payam
مشاهده در ایتا
دانلود
Nakhe Chador - Mohammad Koohrokhi.mp3
13.13M
قشنگترین جای دنیا پناه مادره تنها امیدم همیشه نگاه مادره دوسش دارم آخه عمری سایه روی سرم داره بی حرم مادرم نیست چون توو دلامون حرم داره روزیمو گرفتم از نخ چادر مادرم از بچگی عاشق آیه های کوثرم ...... این اشکای روی گونه بارون نم نمه لبای عاشق میخونه مادرم فاطمه راز خلقت سر لولاک فاطمه جان پیغمبر ای بهشت بی قرینه ای قرار دل حیدر روزیمو گرفتم از نخ چادر مادرم از بچگی عاشق آیه های کوثرم @sabksher
30.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نخ چادر با صدای: محمد کوهرخی شعر و ملودی: سید علی مرتضوی تنظیم: علی وانیار فایل تصویری @sabksher
وقتی که با دردی، جوان از پا بیافتد بر روی قدش لحظه لحظه تا بیافتد وقتی که پهلو با نفس درگیر باشد هی دنده از جا در بیاید، جا بیافتد تو شیر خیبر باشی و در پیش چشمت با ضربه ی مردانه ای زهرا بیافتد آن چادری که سایه‌سار عرش باشد بر آن نباید رد ضرب پا بیافتد در بین کوچه ماجرا هرچه که بوده مادر که رو گیرد، حسن از تا بیافتد یک نوجوان باشی و مادر در کنارت با ضرب سیلی بین کوچه ها بیافتد شرحی نمی‌خواهد، همین یک جمله کافیست در وقت غسل فاطمه مولا بیافتد بعد از مدینه رسم شد افتادن زن زینب چهل منزل تک و تنها بیافتد یا بر روی ناقه رقیه دسته بسته خوابیده و با سر از آن بالا بیافتد سر را به روی نیزه ها بردند و دیدم مادر دوباره در دل صحرا بیافتد بعد از هزاران سال وقت روضه ی در در بین روضه مهدی زهرا بیافتد @sabksher
بند اول ای یاس پرپر علی رو از علی چرا میگیری از درد پهلو فاطمه با هر نفس داری میمیری حرفاتو با علی بگو بغضت امونمو برید از کوچه و سیلی علی لبخندتو دیگه ندید ای یار علی دیوار و میخ در دیگه سهمت نبود سخته به خدا ببینمت تو رو با این روی کبود بین کوچه ها تنها پناه من فقط دست تو بود ای فاطمه میبینی غصه های حیدرو که بی حسابه میری ولی دیگه سلام من توی مدینه بی جوابه ..... بند دوم اشکای نیمه شب تو آخر میشه قاتل جونم دست به دیوار بلند میشی چرا تو ای یاس کمونم نفس نفس که میزنی دلیل اشکای منه ببین که بدتر از علی این شبا حال حسنه آتیش میزنه نگاه خون تو به قلب خون من سخته به خدا میبینمت که پیر شدی جوون من زهرا تو ببین برات میباره چشمای گریون من دق میکنم رو از علی نگیر که اینجوری علی میمیره نفس بکش نفس های علی با هر نفس داره میگیره @sabksher
بند اول مسافر غریب من نیمه ی شب تو داری میری پرستوی مهاجرم تو پرشکسته پر میگیری ای یاس پرپر علی انقد غریبونه نرو بی تو غریبم فاطمه ببین تو حال مضطرو چشماتو نبند بیشتر از این منو پریشونم نکن ای یار علی منو به درد دوری مهمونم نکن سخته به خدا نفس بکش فاطمه گریونم نکن میری ولی هنوز با هر نگاهِ سمت در دلم میسوزه یادم میاد که با لگد یکی مسمارو به پهلو میدوزه ....... بند دوم چه سخت غسل پیکری شکسته و پر از نشونه دعا کن ای عزیز من بی تو دیگه علی نمونه نگفتی با علی چرا که تو شدی پهلو شکسته من بمیرم که با غلاف ورم روی بازو نشسته میسوزه دلم نیمه ی شب وقت وداعمون نبود ای قلب رسول تو مدینه چشمی برات گریون نبود بانوی غریب زخم زبون به زخم تو درمون نبود تابوتتو خودم جلوی چشم بچه ها از خونه بردم ای فاطمه تو رفتی و بدون تو نفس هامو شمردم @sabksher
بند اول میباره چشم آسمون وقتی که تو آروم میباری از کوچه های بی کسی زهرا دیگه آروم نداری تنها تو رو تو کوچه ها وقتی که دید راهت رو بست من بمیرم زهرا برات بدجوری قلبت رو شکست افتادی زمین با ضربه ی سیلی عزیز مرتضی یکجوری زده که حتی گوشواره شد از گوشت جدا یادم نمیره که اومدی ولی با اون قامت تا گریه نکن ببین ای فاطمه قلب علی طاقت نداره اگه بری بدون که قلب حیدرت از داغ دوری کم میاره ........ بند دوم از آتیش و مسمار در هنوز دل علی میلرزه سنگینه داغ فاطمه که شونه یلی میلرزه دستور صبر اگر نبود تو یاس پر نشون نبودی دست علی بسته نبود ای فاطمه کمون نبودی بیچاره حسن که بد شکست غرورشو تو کوچه ها سخته ببینه مادرشو میون چل تا بی حیا یادش نمیره که دستای مادر شد از دستش جدا وای از دلش چه سخته مادرت پیش نگات زمین بیافته وای از دلش حسن با هیچکسی از غصه ی کوچه نگفته @sabksher
بند اول چه سخته فاطمه تو رو میون این بستر ببینم رو از علی نگیر بزار اشکاتو از چشمات بچینم برا علی بلند نشو ای فاطمه پهلوت شکسته مدافع علی چرا نماز تو شده نشسته امید علی برا نماز چرا تیمم میکنی ای قوت من بین نماز مهرتو هی گم میکنی با قامت تا هنوز دعا برای مردم میکنی خورشید من گرفته روی ماهتو با ضربه ها ابر سیاهی شد حسرتم دوباره فاطمه به روی من کنی نگاهی ....... بند دوم نفس نفس نزن ببین که من دیگه نفس بریدم چه سخته از زبون تو حرفای رفتنو شنیدم من التماست میکنم ای فاطمه بمون نرو ببین چقد غریب شدم ببین تو حال حیدرو ای یاور من چه سخته دیدنت که بی جونی گلم میمیره علی چرا میگی چندروزی مهمونی گلم میباره نگام تا وقتی که تو ابر بارونی گلم غصه نخور اگر سلام حیدرت توی مدینه بی جوابه نگاه تو تنها امید قلب خسته ی ابوترابه @sabksher
بند اول نگاه من ابریه و هوای دل دم غروبه هنوز دلم میلرزه تا یکی میاد درو میکوبه با خاطرات کوچه ها حسن دیگه آروم نشد نصیب قلب زینبت جز بغض تو گلوم نشد بیچاره شدم با خاطرات کوچه و با میخ در میسوزه دلم که بی علی عزیز من رفتی سفر شد سهم علی نیمه ی شب چاهِ غمو خونِ جگر غریبمو ببین فقط نگاه آسمون برام میباره ای روزگار علی غریب شده آخه دیگه زهرا نداره ...... بند دوم از آتیش در یه روزی خیمه ی کربلا میسوزه مثل چادر فاطمه دامن دخترا می سوزه مثل مدینه یک نفر غریب میونه یک سپاهه زینب به روی تله و تنها حسین تو قتلگاهه افتاده زمین میخونه مادری که تو تاب و تبه ذبحش نکنید نگا کنید حسین من تشنه لبه جونی نداره که اینجوری به زیر سم مرکبه میاد یه روز که سهم زینب غریب دیگه بزم شرابه میاد یه روز که جون میده سه ساله دختری توی خرابه @sabksher
بند اول آه از گریه از حال حزین روضه خونیم با ام البنین به خدا دردم همینه چراکه اسمم ام البنینه ولی دیگه ندارم پسری دل شکستگیه من ی طرف این نگاه خون من ی طرف نموند برام تو دنیا قمری من دیگه نفسهام‌ شده عذاب کجایی عزیزم عباس به یادت مینوشم جرعه ی آب کجایی عزیزم عباس روضه خون شدم من مثل رباب کجایی عزیزم عباس ..... بند دوم آه از تیر و آه از هلهله آه از مشک و آه از حرمله لخته ی خونه جای اشک که تیری خورده آخر توی مشک دید آبروش میریزه رو زمین با دو دستای قلم زدنش تنها مونده بی علم زدنش پرپر شده یل ام بنین میرسه صدای ادرک اخا کجایی عزیزم عباس بمیرم که دستات شده جدا کجایی عزیزم عباس رو تنم هنوز هست رخت عزا کجایی عزیزم عباس @sabksher
بند اول میرم خون شده جگرم من‌شکسته پرم منو حال حزین میرم غرق خونِ نگام بغض توی صدام منم ام بنین یاس من سلام گل احساس من سلام به تو عباس من‌ سلام ابوفاضل از حالم نپرس که خستس احوالم نپرس شکسته شد بالم نپرس ابوفاضل قدم تا شد که مادر تنها شد عزیز دلم ..... بند دوم ای وای چی اومد به سرم من که بی پسرم نگو ام بنین ای وای خون شده جگرم من که بی پسرم نگو ام بنین چی شد پیکرت میبینی اومد مادرت ببنده زخمای سرت ابوفاضل از غوغای تو شنیدم از چشمای تو جدا مونده دستای تو ابوفاضل ای ماه عباس پشت و پناه عباس عزیز دلم @sabksher
بند اول دیدم آخرین سلامو دیدن اشک تو چشامو دیدم آسمون خونو دیدن پرپر گلامو از حال من نپرسید چون بال و پر ندارم من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم عباس پهلوون بود ماه تو آسمون بود عباس من جوون بود دیگر پسر ندارم من‌ ام بی بنینم دیگر پسر ندارم ....... بند دوم موندم با یه حال مضطر رفته یادگار حیدر موندم چشم به راهش اما رفته پهلوون مادر در این دیار غربت جز چشم تر ندارم من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم بیتاب و بی قرارم از غم خون ببارم درد است انتظارم دیگر پسر ندارم من ام بی بنینم دیگر پسر ندارم @sabksher
بند اول ای ام البنین معنای احساسی ای ام البنین رو زینب حساسی همراه علی تو اینهمه غربت ای ام‌البنین مادر عباسی ای مظهر شجاعت معنای استقامت ای مادر ابالفضل ای صاحب شفاعت مریمی اسمایی بانوی بی همتایی ام البنینی تو شوری و غوغایی تو مادر سقایی ام البنینی تو با وفایی بانو تو فخر مایی بانو ام البنینی تو ....... بند دوم ای ام البنین ای مونس حیدر ای ام البنین تو پاکی و اطهر نامت رو عوض کردی چون بودی ای ام البنین پروانه ی کوثر تو عاشق حسینی ای بی قراره زهرا حقا که در قیامت هستی کنار زهرا شور بی پایانی به غصه ها درمانی ام البنینی تو گوهر نایابی تو عاشق اربابی ام البنینی تو نفس عباسی تو و اشجع الناسی تو ام البنینی تو @sabksher
شکسته بغض مرا گریه های خون جگری بشیر گفته ای از غم، شروع بی پسری... هر آنچه هست در عالم همه فدای حسین بگو به من که بشیر از حسین با خبری؟ شنیده ام که قد زینبم خمیده شده که پیش جسم علی دیده خم شده کمری اگر که تیر نشسته به چشم عباسم فدای چشم رقیه که داشت چشم تری دوباره صحبتی از بی وفایی مردم دوباره غربت مولا، دوباره فرق سری... نگو تو از علم و دست های جا مانده بگو از اشک سکینه به درد بی پدری سر حسین مرا کوفیان به نیزه زدند به روی نیزه بگردد به دور او قمری به یاد روضه ی عباس گریه سهم من است تمام عمر من اینگونه می شود سپری @sabksher
بند اول از حال دلم یاد کنید همه هر جا که میارید اسممو وای ام بنین مونده بی پسر اینجوری بخونید روضمو بشیر دیدی که چقد پیر شدم ببین حالمو زمین گیر شدم با غصه دیگه از نفس سیر شدم سیر شدم سیر شدم چشم من بسته انگاری نگام تو صحرا روی خاک به دو تا دسته نفسم بنده میبینم که حرمله به یاس من داره میخنده آه عباس عباس ...... بند دوم با روضه تو خون شده دلم گفتی که یلم بی...چاره شد وقتی متحیر مونده بود اون وقتیکه مشکش پاره شد بشیر دیدی قد من تا شده پیکر یلم چه غوغا شده گفتی فرق عباسم وا شده وا شده وا شده پسرم پیر شد با صورت خورده زمین چشم ترش سپر تیر شد خیلی تنها شد بمیرم حسین توی کرب و بلا کمرش تا شد آه عباس عباس ‌..... بند سوم تا میگم حسین خون میشه نگام جون میدم میون روضه هاش کاش میشد فدایی بشم خودم هر چهارتا جوونام به فداش بشیر گفتی که توی کربلا حسین افتاد میون قتلگاه میزد ضربه به تنش یک سپاه یک سپاه یک سپاه درد من اینه که با چکمه اومده یه بی حیا به روی سینه نیزه آوردن پیکرش روی زمین مونده ولی سرشو بردن وااای حسین من وااای حسین من @sabksher
بند اول مادر ما بانوی افلاکه وقتی که نبی براش دلچاکه خدا گفته دنیا مال فاطمست که تو شانش حدیث لولاکه مادرم زهرا ، یار و یاورم زهرا حرف اول و کلام آخرم زهرا خورده رو سینه مُهر عاشق مادر امّید دنیا و روز محشرم زهرا شأن روزگاره ، که معنی نگاره خادمیه مادرم همیشه افتخاره روزیه عالمو میده یک نخ چادرش مثل مادر حسن دنیا کسی نداره ..... بند دوم روز مادرم شب تقدیره آخه زهرا دستمو میگیره وقتی که حساب ما با فاطمست با چه عشقی نوکرش میمیره ماه ما زهرا، تکیه‌گاه ما زهرا توی هر سختی فقط پناه ما زهرا ما حسینی ها میبینیم در جنت به خدا می‌ایسته چشم به راه ما زهرا خیلی مهربونه، که لطف بی‌کرونه رزق نوکرو میده همیشه بی بهونه همه می‌شناسن ماهارو خادمای زهرا مادری بودنمون دیگه شده نشونه به سبک ضربه رو برم که بی تردیده سجاد محمدی @sabksher
قلم گرفته خدا قصد دلبری دارد کشیده نقش گلی را که برتری دارد مدینه از سر شادی همیشه میلرزد به پای دختر شاهی که سروری دارد نبی گرفته در آغوش دختر خود را ببین که مصحف احمد چه کوثری دارد هدایت همه عالم به لطف بودن اوست یقین که ام ابیها پیمبری دارد نوشت فاطمه و خوانده است یار علی همان علی که خودش حکم لشکری دارد @sabksher