#حضرت_فاطمه
#فاطمیه #حضرت_زهرا #زمینه #شور
دوباره با عنایت بی بی
بانو عقیله ی بنی هاشم
بیرق هییتو به پا کردیم
به یاد کوچه بنی هاشم
دوباره غصه های مولا
دوباره این حال خرابو
کوچه و دیوار و غریبی
نشونی از ابو ترابو
خدا روشکر اسممونو نوشتن
با عشق فاطمه مارو سرشتن
اسم ما رو نوشتن عبد زهرا
دست ما رو تو روضه ها گرفتن
....
از بچگی نفس شده وقفه
سینه زدن با ذکر یا زهرا
به خدا خیلی ابرو دارن
گریه کنای ما پیش مولا
چادر خاکیو میگیریم
با غصه ی مولا میمیریم
روضه ی ما روضه کوچست
یه عمره تو کوچه اسیریم
بریم به اصل قصه درد همینه
دستای مولامونو وقتی بستن
نفس نمونده بود میون سینه
مادر ما رو پشت در شکستن
@sabksher
#حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه
#فاطمیه #روضه
خدا
دشمن پی راه وروده
به پشت در آتیش و دوده
صورت فاطمه کبوده
ای وای
فاطمه رفته از هوش زمین غرق خونه
مونده یه لخته ی خون رو میخ در نشونه
مولا
کشیده شد با دست بسته
کشیده شد با حال خسته
مولا دلش خیلی شکسته
ای وای
امانت پیمبر میون خاک و خونه
علی به فکر زهراست قدش دیگه کمونه
زهرا
افتاده با یک حال مضطر
پهلو شکست با ضربه در
محسن شده فدای مادر
ای وای
دنبال حیدر اما دست به کمر گرفته
قنفذ غلاف شمشیر بالای سر گرفته
............
حسن
میبینه مادرو تو بستر
میافته یاد کوچه و در
کبودیِ صورت مادر
هرکاری کردش اما ضربه به مادرش خورد
چیزی دیگه نمیگم فقط میگم حسن مرد
ای وای
زهرا دیگه آروم خوابیده
رنگ و روی حسین پریده
علی حالا نفس بریده
ای وای
موقع غسل زهرا علی شده بیچاره
دستش رسید به بازوش سر به دیوار میزاره
مادر
داره میره اما شبونه
تو اوج غربت مخفیونه
با یادگار از تازیونه
ای وای
علی با اشک چشمش رو قبر گلاب میریزه
به زیر تل خاک اون که براش عزیزه
زینب
بهونه مادر گرفته
هی از بابا خبر گرفته
چادر خاکی سر گرفته
ای وای
بابا بگو که مادر بدون من کجا رفت
حسن میگه که مادر دیگه پیش خدا رفت
امشب
شام غریبونه غریباست
با یاد مادر روضه برپاست
اون که دیگه شکسته مولاست
ای وای
رد خونِ رو دیوار دوباره روضه خونه
زینب تو جانماز مادر نماز میخونه
سید علی مرتضوی
@sabksher
#شعر #روضه
#حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه
#فاطمیه
تو درد میکشی مقابل من دم نمیزنی
گاهی حسن به جای تو هم آه میکشد
هی اه میکشد و جوابی نمیدهد
با دست خود به روی زمین راه میکشد
با منسخن بگو که به بغضت امان دهی
اشکی بریز خنده برای دلم مکن
تفسیر صورتت کمرم را شکسته است
ابر سیاه پرده به این ماه میکشد
ای کاش مرده بودم و پرپر نمیشدی
یا اینکه تو مدافع حیدر نمیشدی
در وقت حمله مانع این در نمیشدی
زینب هنوز ناله ی اماه میکشد
ای فاطمه غریب زمان را حلال کن
شرمنده ام که سرو جوانم کمان شدی
از بسترت بلند شدی وقت رفتن است؟
تو میروی و درد مرا چاه میشکد
سید علی مرتضوی
@sabksher
#روضه #فاطمیه #حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا
آقای خوبم
تو رو به مادرت بیا
کجایی آقا
مدینه ای یا کربلا
کجایی آقا
صاحب عزای این شبا
کجایی آقا
به یاد مادر
بارون اشک غم شده
دوباره چشما
کجا گرفتی روضه رو
تنهای تنها
میبینی اشک حسنو
کجایی آقا
حسن شکسته
وقتی میون کوچه ها
مادر زمین خورد
با ضرب سیلی بی هوا
مادر زمین خورد
گوشواره شد از گوش جدا
مادر زمین خورد
کنار بستر
میباره پیش مادرش
با هر دلیلی
میگه که کاش به من میخورد
ضربه سیلی
دیگه نمیدید مادرو
با روی نیلی
میبینه مادر
دستاشو باز دوباره بر
پهلو میگیره
از ترس خجلت علی
روشو میگیره
با خس خس های هر نفس
داره میمیره
داره میمیره
مادری که جوون ولی
قدش خمیده
محسنو کشتن و مادر
نفس بریده
دلش شکست بعد باباش
نامردی دیده
نامردی دیده
برای خونه علی
هیزم آوردن
آتیش زدن به خونه و
بد سیلی خوردن
دست علی شو بستنو
تو کوچه بردن
علی غریبه
نشسته پیش پیکری
که زندگیشه
اونی که بود آرامشه
قلبش همیشه
میگه بلندشو همسرم
اما نمیشه
تو نیمه شب
یک تابوت و یتیمایی
که بی قرارن
آهسته گریه میکنن
آروم میبارن
مادر و با دیوار ودر
به یاد میارن
علی نشسته
پیش حسن پیش حسین
کنار زینب
با چاه میگه درد دلو
با دل پر تب
میره مزار فاطمه
تو نیمه شب
تو نیمه شب
یک آقایی با حال خسته
مخفیونه
با دلی که شکسته از
درد زمونه
میاد مزار همسری
که بی نشونه
@sabksher
#فاطمیه #حضرت_زهرا #زمینه
بند اول
زهرا
خیلی خسته شدی
دل شکسته شدی
یکه یار علی
زهرا
چی اومد به سرت
خم شده کمرت
ای بهار علی
ای وای همسرم بلند شو تنها یاورم میبینی چی اومد سرم مرو زهرا
قلبم خون شده ببین حیدر حیرون شده فقط چشمات درمون شده مرو زهرا
ای وای زهرا حیدر مونده تنها عزیز دلم
مرو زهرا
بند دوم
ای وای
خون شده جگرو
اینجوری تو نرو
قد کمون علی
ای وای
گریه های حسن
روضه های حسن
قلب خون علی
ای زهرای من فقط درده دنیای من بدون تو ای وای من مرو زهرا
ای وای از درو تو کوچه تنها مادرو شکستن پشت حیدرو مرو زهرا
روی نیلی یاس و ضرب سیلی عزیزم دلم
مرو زهرا
@sabksher
#فاطمیه #شعر #روضه #غزل #حضرت_زهرا
همسایه ها راحت بخوابید! دیگر علی زهرا ندارد
دنیای او در پشت در سوخت، مولا دگر دنیا ندارد
بعد از در و دیوار و مسمار، جز آه از حیدر نمانده
از ضربه ها،از آه...از آه... دنیا دگر مولا ندارد
سر روی دیوار است،اشکی، از گوشه چشمش رها شد
تفسیر زلزال است شانه، آن شانه که همتا ندارد
وقت گذر از کوچه ای که، دیوار هایش روضه خوانند
هی دست میگیرد به دیوار،بهر گذشتن پا ندارد
حالا علی ماندست و غربت،با استخوانی در گلویش
با چاه باید درد و دل کرد،وقتی کسی لیلا ندارد...
@sabksher
#شعر #روضه
#حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه
#فاطمیه
تو درد میکشی مقابل من دم نمیزنی
گاهی حسن به جای تو هم آه میکشد
هی آه میکشد و جوابی نمیدهد
با دست خود به روی زمین راه میکشد
با منسخن بگو که به بغضت امان دهی
اشکی بریز خنده برای دلم مکن
تفسیر صورتت کمرم را شکسته است
ابر سیاه پرده به این ماه میکشد
ای کاش مرده بودم و پرپر نمیشدی
یا اینکه تو مدافع حیدر نمیشدی
در وقت حمله مانع این در نمیشدی
زینب هنوز ناله ی اماه میکشد
ای فاطمه غریب زمان را حلال کن
شرمنده ام که سرو جوانم کمان شدی
از بسترت بلند شدی وقت رفتن است؟
تو میروی و درد مرا چاه میشکد
@sabksher
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#واحد
بند اول
لقد ضاق صدری حبیبه فوادی
من هرکاری کردم جوابی ندادی
چقدر دلشکسته از این خونه میری
هنوزم که از من داری رو میگیری
بمیرم براتو، پر تو شکسته
داری میری اما با این حال خسته
داری میری پناه من
ای تنها تکیه گاه من
ای یار بی گناه من
خدانگهدار
......
بند دوم
نگام ابر بارون با این غم میبارم
که بعد از تو حالا کسیو ندارم
روی میخ و دیوار نشون از تو مونده
دیدن که گل من، خودش رو کشونده
تو بودی کنارم من و دست بسته
نگفتی به حیدر که پهلوت شکسته
کشوندنم تو کوچه ها
جلوی چشم بچه ها
ای گل یاس مرتضی
خدانگهدار
........
بند سوم
من و نیمه ی شب من و غسل زهرا
منم دست تنها منم کوه غم ها
حسن جان عزیزم چقد بی قراری
که موند ازتو تنها، غم و اشک و زاری
تو گفتی که نامرد توی کوچه سد شد
قدت رو کشیدی ولی ضربه رد شد
ای یار پرپر علی
یاور مضطر علی
سوره ی کوثر علی
خدانگهدار
@sabksher
#حضرت_زهرا #حضرت_فاطمه
#فاطمیه #روضه
خدا
دشمن پی راه وروده
به پشت در آتیش و دوده
صورت فاطمه کبوده
ای وای
فاطمه رفته از هوش زمین غرق خونه
مونده یه لخته ی خون رو میخ در نشونه
مولا
کشیده شد با دست بسته
کشیده شد با حال خسته
مولا دلش خیلی شکسته
ای وای
امانت پیمبر میون خاک و خونه
علی به فکر زهراست قدش دیگه کمونه
زهرا
افتاده با یه حال مضطر
شکسته شد پهلوی مادر
محسن شده فدای حیدر
ای وای
دنبال حیدر اما دست به کمر گرفته
قنفذ غلاف شمشیر بالای سر گرفته
............
حسن
میبینه مادرو تو بستر
میافته یاد کوچه و در
کبودیِ صورت مادر
هرکاری کردش اما ضربه به مادرش خورد
چیزی دیگه نمیگم فقط میگم حسن مرد
ای وای
زهرا دیگه آروم خوابیده
رنگ و روی حسین پریده
علی حالا نفس بریده
ای وای
موقع غسل زهرا علی شده بیچاره
دستش رسید به بازوش سر به دیوار میزاره
مادر
داره میره اما شبونه
تو اوج غربت مخفیونه
با جای ضرب تازیونه
ای وای
یاس جوون حیدر آخر اروم خوابیده
علی نشسته تنها دیگه موهاش سفیده
زینب
بهونه مادر گرفته
هی از بابا خبر گرفته
چادر خاکی سر گرفته
ای وای
بابا بگو که مادر بدون من کجا رفت
حسن میگه که مادر دیگه پیش خدا رفت
امشب
شام غریبونه غریباست
با یاد مادر روضه برپاست
اون که دیگه شکسته مولاست
ای وای
رد خونِ رو دیوار دوباره روضه خونه
زینب تو جانماز مادر نماز میخونه
@sabksher
#شور
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
بند اول
مدد از اسم بانو میگیرم
ملیکه ی دو دنیایی زهرا
میریزی محشرو به هم بانو
با خطبه ی تماشایی زهرا
ای بانوی افلاکی، تو معنیه لولاکی
پرچم های ما میشه، هر گوشه چادر خاکی
سر بند رو سر زهرا،حکگشته رو در زهرا
این حال خوشم یعنی،که کرده نظر زهرا
گل پیمبری،اول و آخری
سوره ی کوثری،هستیه حیدری
......
بند دوم
با نگاهت چه غوغایی میشه
اعجاز حق همیشه همراته
اگرکه بر عدو اخمی کردی
واجب بر ما نماز آیاته
ای مخزن سرالله،همراه ولی الله
حیدر به تو مینازه،صدیقه ی آل الله
حیدر چو عدیل توست،جنت به دلیل توست
چادر متکان مادر،این بنده دخیل توست
از همه برتری،غوغای محشری
بانو و سروری،همیشه مادری
@sabksher
#حضرت_زهرا
#حضرت_فاطمه
#فاطمیه
#شور
بند اول
اسرار خدا نگر در دستان فاطمه
که جنت به دست بانو امری مسلمه
میچیند هرآنکه گوید یا مرتضی علی
با حب علی رود از ما ترس و واهمه
افلاک
برا فاطمه شده دلچاک
چه مقامی داره این بانو
که رسیده بهر او لولاک
این بانو که اوج اقتداره
دل بی قراره
اسم من غلام فاطمست و افتخاره
حکشده به سینه
فاطمه یا زهرا
شبیه نقشی که حک بر روی ذوالفقاره
........
بند دوم
در حیرت همه که بانو اوج صلابته
در دستان مادرم تقدیر قیامته
و نازل شده همه قرآن بهر فاطمه
که کوثر برای بانو مهر علامته
دلدار
مادر شه اباالاحرار
تسبیح حضرت زهرا شد
بهترین ذکر تو همه اذکار
دست عاشقا دخیل مادر
دنیای حیدر
بضعه الرسول یا شده خود پیامبر
آبروی عالم ای عزیز مولا
به خدا شفاعتش شده امید نوکر
*به سبک قتال العرب علی*
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#حضرت_فاطمه
#زمینه
بند اول
ای با وفا همسر
من بمیرم تو شدی فداییه حیدر
ای با وفا همسر
جلوی چشم علی افتادی پشت در
هنوز تموم پیکرت میسوزه
نگاه خون دخترت میسوزه
خودم دیدم تو بین شعله هایی
دیدم چادر روی سرت میسوزه
ای وای من
ناموس علیه بین این دشمن
بین چل تا بی حیا افتاد یک زن
واویلا
ای وای مولا
ای امان از دل مولا مولا
واویلا
.......
بند دوم
وای غصه حاصل شد
تا نامردی اومد و تو کوچه حایل شد
وای غصه حاصل شد
به خدا که سیلی توی کوچه قاتل شد
چه سخته اشک مادرو ببینی
گوشواره هاشو از زمین بچینی
چه سخت گم بشه مسیر مادر
با گریه بین هر قدم بشینی
چه دلگیره
به خدا حسن ازین غم میمیره
وقتی زهرا از علی رو میگیره
واویلا
......
بند سوم
وای ای پناه من
داری میری فاطمه ای بی گناه من
وای ای پناه من
خون میباره اشم غم ازین نگاه من
موقع غسل تو نفس بریدم
وقتی که بازوی کبودو دیدم
نگفتی که پهلوی تو شکسته
من صدای شکستنو شنیدم
دل غم داره
رفتی و خون تو روی مسماره
روضه خون ما در و این دیواره
واویلا
@sabksher
#غزل
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#حضرت_فاطمه
تو درد میکشی مقابل من دم نمیزنی
گاهی حسن به جای تو هم آه میکشد
هی اه میکشد و جوابی نمیدهد
با دست خود به روی زمین راه میکشد
با منسخن بگو که به بغضت امان دهی
اشکی بریز خنده برای دلم مکن
تفسیر صورتت کمرم را شکسته است
ابری سیاه پرده به این ماه میکشد
ای کاش مرده بودم و پرپر نمیشدی
یا اینکه تو مدافع حیدر نمیشدی
در وقت حمله مانع این در نمیشدی
زینب هنوز ناله ی اماه میکشد
ای فاطمه غریب زمان را حلال کن
شرمنده ام که سرو جوانم کمان شدی
وقت فراق آمد و تنها شده علی
تو میروی و درد مرا چاه میشکد
@sabksher
#فاطمیه #شعر #روضه #غزل #حضرت_زهرا
همسایه ها راحت بخوابید! دیگر علی زهرا ندارد
دنیای او در پشت در سوخت، مولا دگر دنیا ندارد
بعد از در و دیوار و مسمار، جز آه از حیدر نمانده
از ضربه ها،از آه...از آه... دنیا دگر مولا ندارد
سر روی دیوار است،اشکی، از گوشه چشمش رها شد
تفسیر زلزال است شانه، آن شانه که همتا ندارد
وقت گذر از کوچه ای که، دیوار هایش روضه خوانند
هی دست میگیرد به دیوار،بهر گذشتن پا ندارد
حالا علی ماندست و غربت،با استخوانی در گلویش
با چاه باید درد و دل کرد،وقتی کسی لیلا ندارد...
@sabksher
#حضرت_زهرا
#حضرت_فاطمه
#فاطمیه
#زمینه
بند اول
مثل گل پر پر یار من زمینگیری
با سختی به دیوار دستاتو میگیری
حرفی بزن زهرا میبینی امونم رفت
جلو چشام دیدم یار قد کمونم رفت
رو از علی نگیر به بغض من امون نده
برات بده گلم تو دستتو تکون نده
ای گل مرتضی تو سمت در نرو
سمت میخ در تو خون جگر نرو
ای یار علی غمخوار علی
.......
بند دوم
نگفتی از روزی که تو کوچه افتادی
زخم رو لبهاتو به زینب نشون دادی
خودت بگو چی شد گوشوارت کجا مونده
حسن از اون روزا بغض بی صدا مونده
من از نگاه تو فاطمه بی نصیب شدم
داری میری ببین تو مدینه غریب شدم
باز بیا و تو یاور علی بمون
میبینی منم قدم شده کمون
مهمون علی درمون علی
........
بند سوم
یه کوهی از دردو روی شونه هام دارم
موقع غسل تو دست به پهلو میزارم
نگفتی به حیدر بد شکسته پهلوتو
الان دیدم زهرا این ورم رو بازوتو
خونابه جاریه از این شکسته پیکرت
میاد به یاریه این دل شکسته دخترت
آه آروم آب بریز رو جسم فاطمه
میبینی دلش شکسته از همه
خوابیده گلم غم دیده گلم
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#روضه
چه خاکی شد سرم
تو میری فاطمه
غریب عالمم
بی تو که خستم از همه
اگه میخوای بری
بیا و بی علی نرو
نفس نفس که میزنی
ببین اشکای حیدرو
......
به خونه ی علی
با هیزم اومدن
جلوی چشم من
زهرا چقد تو رو زدن
تو افتادی زمین
ولی منو میبردنو
غریب تو بین کوچه ها
دیدم معنیه مردنو
.........
روضه ی کوچه ها
درد دل منه
بگو چی شد به من
حسن حرفی نمیزنه
نشسته گوشه ای
همش داره میگه نزن
خودت یکاری کن براش
اینجور نمیمونه حسن
..........
دیده تو بین راه
بی حیا سد شده
هرچی پاشو کشید
نشد که ضربه رد شده
کنار مادره
میگه مادر بیا بریم
مادر جون حسن بیا
دیگه از کوچه ها بریم
........
روگونه هات ردِ
کبودی دیده شد
کنار بسترت
آروم حسن خمیده شد
میبینی زینبو
نرو که جون به لب شده
چقد درده که رفتن
گلم نیمه ی شب شده
........
دوباره نیمه شب
میپیچه آه غم
اشکای چشم من
چکید میون چاه غم
ای چاه غم ببین
علی خیلی غریب شده
دیدی با ضربه ی غلاف
از زهرا بی نصیب شده
سبک:نمیشه باورم که وقت رفتنه
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#روضه #واحد #زمزمه
این خانه دیگر مادر ندارد
ساقی کوثر، کوثر ندارد
ام الحسن ام الحسین ام ابیها
یا فاطمه یا فاطمه مظلومه زهرا
.......
ای یار حیدر از چه خمیدی
در پیش چشمم خود را کشیدی
چشم ترت ای فاطمه شد قاتل من
از پرپرت ای یاس من وای از دل من
....
با من نگفتی از ضرب سیلی
دیدم به رویت آن رد نیلی
وای از دل زار حسن تابی ندارد
بر روی پای خسته ات سر میگذارد
....
آتش گرفته کاشانه ی من
سوزد در آتش پروانه ی من
از محسن دردانه ام دیگر نپرسید
از سینه ی مجروح این مادر نپرسید
.....
در نیمه شب با حال خسته
دیدم که پهلو_ی تو شکسته
از پیش من رفتی ولی در نیمه ی شب
وای نگاه پر غم و گریان زینب
@sabksher
#فاطمیه #حضرت_زهرا #زمینه
بند اول
زهرا
خیلی خسته شدی
دل شکسته شدی
یکه یار علی
زهرا
چی اومد به سرت
خونِ چشم ترت
ای بهار علی
ای وای همسرم
بلند شو تنها یاورم
میبینی چی اومد سرم
نرو زهرا
قلبم خون شده
ببین حیدر حیرون شده
واست چشمام بارون شده
نرو زهرا
ای وای زهرا
حیدر مونده تنها
عزیز دلم
نرو زهرا
........
بند دوم
ای وای
خون شده جگرم
تو شدی سپرم
قد کمون علی
ای وای
گریه های حسن
روضه های حسن
قلب خون علی
ای زهرای من
بلندشو ای دنیای من
بدون تو ای وای من
نرو زهرا
ای وای از درو
کشیدن وقتی حیدرو
شکستن یاس پرپرو
نرو زهرا
روی نیلی
یاس و ضرب سیلی
عزیز دلم
نرو زهرا
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#واحد
#واحد_روضه
بند اول
کنار تو هستم عزیز دلم
بازم ابری چشمای خونت شده
بمیرم چی دیدی توی کوچه ها
که اینجور حسن روضه خونت شده
راه ما رو نامرد سد کرده بود
برا بی حیاییش دلیلی نبود
اگه پنجه هام یاری ام کرده بود
روی مادر اینجوری نیلی نبود
مادر قدش خمیده بود
مادر نفس بریده بود
هی خودشو کشیده بود
وای از دل من
چادرشو گرفتمو
میشس با هر یک قدمو
به کی بگم این غممو
وای از دل من
......
بند دوم
ببین فاطمه حال و روز منو
با اشکات از این زندگی خسته ام
از اون روز که دستای من بسته بود
میبینی هنوز بال و پر بسته ام
تو افتاده بودی گلم پشت در
میدیدم که پهلوت لگد خورده بود
گل پرپرم بود و مسمار در
گلم پشت در ضربه بد خورده بود
دستای بسته ی منو
دل شکسته ی منو
حالت خسته ی منو
کسی ندیده
پهلوی پر پر تو رو
حالت مضطر تو رو
زخمای رو سر تو رو
کسی ندیده
.....
بند سوم
دارم من صدات میکنم فاطمه
جواب علی رو نمیدی چرا
میبینی که پاهام میلرزه گلم
بلندشو برای دل بچه ها
قرار منو تو نبود یاس من
تواین نیمه شب از کنارم بری
ببینی که تنها قرار منی
نبینی چقد بی قرارم بری
نگام به آسمونه و
قد علی کمونه و
مزاره بی نشونه و
خیلی غریبم
نفس دیگه پر آهه و
روز علی سیاهه و
درد و دلمبا چاهه و
خیلی غریبم
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#روضه
#واحد_روضه
بند اول
گل یاس من از علی دل نکن
میبینی غریبم نرو فاطمه
سلام علی هم شده بی جواب
که دنیای بی تو پر از ماتمه
علی جان ببین حالمو
نمونده توون تو تن مضطرم
علی جان ببین حالمو
منم یاست اما دیگه پرپرم
تو داری میری ای یار حیدر
چه بی قراری، قرار حیدر
نگا کن نگا کن
دارم میرم اما تو واسم دعا کن
حسن رو حسینو
خودت از رو جسم شکستم جدا کن
عزیزم عزیزم
نفس بی نفس هات نفس گیره زهرا
تومیری غریبم
حسن از غم کوچه میمیره زهرا
گل من خمیدی
تو کوچه بریدی
بمیرم برا تو
چه دردی کشیدی
....
بند دوم
دارم من صدات میکنم فاطمه
جواب علی رو نمیدی چرا
میبینی که پاهام میلرزه گلم
بلندشو برای دل بچه ها
اینه روضه های حسن
توی کوچه اون بی حیا سد شدو
اینه روضه های حسن
چرا ضربه از رو سرم رد شدو
دستم رسیده حالا به بازوت
چرا نگفتی شکسته پهلوت
عزیزم عزیزم
تو این نیمه ی شب رو تو آب میریزم
غریبی غریبم
چطور میتونم با غمت اشک نریزم
تو گفتی عزیزم
کنار حسینم بزار کاسه آبو
میدیدم عزیزم
که دوختی برا روی زینب نقابو
چه غمگینه زینب
چی میبینه زینب
تو چادر نماز
تو میشینه زینب
@sabksher
Nakhe Chador - Mohammad Koohrokhi.mp3
13.13M
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
قشنگترین جای دنیا پناه مادره
تنها امیدم همیشه نگاه مادره
دوسش دارم آخه عمری سایه روی سرم داره
بی حرم مادرم نیست چون توو دلامون حرم داره
روزیمو گرفتم از نخ چادر مادرم
از بچگی عاشق آیه های کوثرم
......
این اشکای روی گونه بارون نم نمه
لبای عاشق میخونه مادرم فاطمه
راز خلقت سر لولاک فاطمه جان پیغمبر
ای بهشت بی قرینه ای قرار دل حیدر
روزیمو گرفتم از نخ چادر مادرم
از بچگی عاشق آیه های کوثرم
@sabksher
30.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
نخ چادر
با صدای: محمد کوهرخی
شعر و ملودی: سید علی مرتضوی
تنظیم: علی وانیار
فایل تصویری
@sabksher
#غزل #فاطمیه #حضرت_زهرا
وقتی که با دردی، جوان از پا بیافتد
بر روی قدش لحظه لحظه تا بیافتد
وقتی که پهلو با نفس درگیر باشد
هی دنده از جا در بیاید، جا بیافتد
تو شیر خیبر باشی و در پیش چشمت
با ضربه ی مردانه ای زهرا بیافتد
آن چادری که سایهسار عرش باشد
بر آن نباید رد ضرب پا بیافتد
در بین کوچه ماجرا هرچه که بوده
مادر که رو گیرد، حسن از تا بیافتد
یک نوجوان باشی و مادر در کنارت
با ضرب سیلی بین کوچه ها بیافتد
شرحی نمیخواهد، همین یک جمله کافیست
در وقت غسل فاطمه مولا بیافتد
بعد از مدینه رسم شد افتادن زن
زینب چهل منزل تک و تنها بیافتد
یا بر روی ناقه رقیه دسته بسته
خوابیده و با سر از آن بالا بیافتد
سر را به روی نیزه ها بردند و دیدم
مادر دوباره در دل صحرا بیافتد
بعد از هزاران سال وقت روضه ی در
در بین روضه مهدی زهرا بیافتد
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#زمینه
بند اول
ای یاس پرپر علی رو از علی چرا میگیری
از درد پهلو فاطمه با هر نفس داری میمیری
حرفاتو با علی بگو بغضت امونمو برید
از کوچه و سیلی علی لبخندتو دیگه ندید
ای یار علی
دیوار و میخ در دیگه سهمت نبود
سخته به خدا
ببینمت تو رو با این روی کبود
بین کوچه ها
تنها پناه من فقط دست تو بود
ای فاطمه
میبینی غصه های حیدرو که بی حسابه
میری ولی
دیگه سلام من توی مدینه بی جوابه
.....
بند دوم
اشکای نیمه شب تو آخر میشه قاتل جونم
دست به دیوار بلند میشی چرا تو ای یاس کمونم
نفس نفس که میزنی دلیل اشکای منه
ببین که بدتر از علی این شبا حال حسنه
آتیش میزنه
نگاه خون تو به قلب خون من
سخته به خدا
میبینمت که پیر شدی جوون من
زهرا تو ببین
برات میباره چشمای گریون من
دق میکنم
رو از علی نگیر که اینجوری علی میمیره
نفس بکش
نفس های علی با هر نفس داره میگیره
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#زمینه
بند اول
مسافر غریب من نیمه ی شب تو داری میری
پرستوی مهاجرم تو پرشکسته پر میگیری
ای یاس پرپر علی انقد غریبونه نرو
بی تو غریبم فاطمه ببین تو حال مضطرو
چشماتو نبند
بیشتر از این منو پریشونم نکن
ای یار علی
منو به درد دوری مهمونم نکن
سخته به خدا
نفس بکش فاطمه گریونم نکن
میری ولی
هنوز با هر نگاهِ سمت در دلم میسوزه
یادم میاد
که با لگد یکی مسمارو به پهلو میدوزه
.......
بند دوم
چه سخت غسل پیکری شکسته و پر از نشونه
دعا کن ای عزیز من بی تو دیگه علی نمونه
نگفتی با علی چرا که تو شدی پهلو شکسته
من بمیرم که با غلاف ورم روی بازو نشسته
میسوزه دلم
نیمه ی شب وقت وداعمون نبود
ای قلب رسول
تو مدینه چشمی برات گریون نبود
بانوی غریب
زخم زبون به زخم تو درمون نبود
تابوتتو
خودم جلوی چشم بچه ها از خونه بردم
ای فاطمه
تو رفتی و بدون تو نفس هامو شمردم
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#زمینه
بند اول
میباره چشم آسمون وقتی که تو آروم میباری
از کوچه های بی کسی زهرا دیگه آروم نداری
تنها تو رو تو کوچه ها وقتی که دید راهت رو بست
من بمیرم زهرا برات بدجوری قلبت رو شکست
افتادی زمین
با ضربه ی سیلی عزیز مرتضی
یکجوری زده
که حتی گوشواره شد از گوشت جدا
یادم نمیره
که اومدی ولی با اون قامت تا
گریه نکن
ببین ای فاطمه قلب علی طاقت نداره
اگه بری
بدون که قلب حیدرت از داغ دوری کم میاره
........
بند دوم
از آتیش و مسمار در هنوز دل علی میلرزه
سنگینه داغ فاطمه که شونه یلی میلرزه
دستور صبر اگر نبود تو یاس پر نشون نبودی
دست علی بسته نبود ای فاطمه کمون نبودی
بیچاره حسن
که بد شکست غرورشو تو کوچه ها
سخته ببینه
مادرشو میون چل تا بی حیا
یادش نمیره
که دستای مادر شد از دستش جدا
وای از دلش
چه سخته مادرت پیش نگات زمین بیافته
وای از دلش
حسن با هیچکسی از غصه ی کوچه نگفته
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#زمینه
بند اول
چه سخته فاطمه تو رو میون این بستر ببینم
رو از علی نگیر بزار اشکاتو از چشمات بچینم
برا علی بلند نشو ای فاطمه پهلوت شکسته
مدافع علی چرا نماز تو شده نشسته
امید علی
برا نماز چرا تیمم میکنی
ای قوت من
بین نماز مهرتو هی گم میکنی
با قامت تا
هنوز دعا برای مردم میکنی
خورشید من
گرفته روی ماهتو با ضربه ها ابر سیاهی
شد حسرتم
دوباره فاطمه به روی من کنی نگاهی
.......
بند دوم
نفس نفس نزن ببین که من دیگه نفس بریدم
چه سخته از زبون تو حرفای رفتنو شنیدم
من التماست میکنم ای فاطمه بمون نرو
ببین چقد غریب شدم ببین تو حال حیدرو
ای یاور من
چه سخته دیدنت که بی جونی گلم
میمیره علی
چرا میگی چندروزی مهمونی گلم
میباره نگام
تا وقتی که تو ابر بارونی گلم
غصه نخور
اگر سلام حیدرت توی مدینه بی جوابه
نگاه تو
تنها امید قلب خسته ی ابوترابه
@sabksher
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#زمینه
بند اول
نگاه من ابریه و هوای دل دم غروبه
هنوز دلم میلرزه تا یکی میاد درو میکوبه
با خاطرات کوچه ها حسن دیگه آروم نشد
نصیب قلب زینبت جز بغض تو گلوم نشد
بیچاره شدم
با خاطرات کوچه و با میخ در
میسوزه دلم
که بی علی عزیز من رفتی سفر
شد سهم علی
نیمه ی شب چاهِ غمو خونِ جگر
غریبمو
ببین فقط نگاه آسمون برام میباره
ای روزگار
علی غریب شده آخه دیگه زهرا نداره
......
بند دوم
از آتیش در یه روزی خیمه ی کربلا میسوزه
مثل چادر فاطمه دامن دخترا می سوزه
مثل مدینه یک نفر غریب میونه یک سپاهه
زینب به روی تله و تنها حسین تو قتلگاهه
افتاده زمین
میخونه مادری که تو تاب و تبه
ذبحش نکنید
نگا کنید حسین من تشنه لبه
جونی نداره
که اینجوری به زیر سم مرکبه
میاد یه روز
که سهم زینب غریب دیگه بزم شرابه
میاد یه روز
که جون میده سه ساله دختری توی خرابه
@sabksher
#حضرت_زهرا
#مولودی
بند اول
مادر ما بانوی افلاکه
وقتی که نبی براش دلچاکه
خدا گفته دنیا مال فاطمست
که تو شانش حدیث لولاکه
مادرم زهرا ، یار و یاورم زهرا
حرف اول و کلام آخرم زهرا
خورده رو سینه مُهر عاشق مادر
امّید دنیا و روز محشرم زهرا
شأن روزگاره ، که معنی نگاره
خادمیه مادرم همیشه افتخاره
روزیه عالمو میده یک نخ چادرش
مثل مادر حسن دنیا کسی نداره
.....
بند دوم
روز مادرم شب تقدیره
آخه زهرا دستمو میگیره
وقتی که حساب ما با فاطمست
با چه عشقی نوکرش میمیره
ماه ما زهرا، تکیهگاه ما زهرا
توی هر سختی فقط پناه ما زهرا
ما حسینی ها میبینیم در جنت
به خدا میایسته چشم به راه ما زهرا
خیلی مهربونه، که لطف بیکرونه
رزق نوکرو میده همیشه بی بهونه
همه میشناسن ماهارو خادمای زهرا
مادری بودنمون دیگه شده نشونه
به سبک ضربه رو برم که بی تردیده سجاد محمدی
@sabksher
#غزل #حضرت_زهرا #ولادت
قلم گرفته خدا قصد دلبری دارد
کشیده نقش گلی را که برتری دارد
مدینه از سر شادی همیشه میلرزد
به پای دختر شاهی که سروری دارد
نبی گرفته در آغوش دختر خود را
ببین که مصحف احمد چه کوثری دارد
هدایت همه عالم به لطف بودن اوست
یقین که ام ابیها پیمبری دارد
نوشت فاطمه و خوانده است یار علی
همان علی که خودش حکم لشکری دارد
@sabksher