#غزل #امام_حسن #روضه
چند روزیست دلم شوق پریدن دارد
به سلیمان بقیع میل رسیدن دارد
خاکها جای ضریح است غریبانه شده
سنگ هم گنبد زیباش که دیدن دارد
کفتری بال و پرش باز شد از خاک بقیع
کفتر خاک نشین است خریدن دارد
زائری خسته ی غربت جگرش سوخت ولی
این هم از غربت مولاست چشیدن دارد
باز با نام حسن بغض نشست در نفسم
اشک در دیده دگر قصد چکیدن دارد
روضه خوان گفت که قاتل دل من کوچه شنید
حرف دیوار و در است، جامه دریدن دارد
دست در دست حسن مادرش افتاد زمین
سیلی و مادر و دیوار خمیدن دارد
هر طرف مینگرد کوچه و آتش بیند
در بقیع روضه ی زهراست شنیدن دارد
سید علی مرتضوی
@sabksher
https://t.me/joinchat/AAAAAFLSIQ11yrjOc1kgrQ
#فاطمیه #شعر #روضه #غزل #حضرت_زهرا
همسایه ها راحت بخوابید! دیگر علی زهرا ندارد
دنیای او در پشت در سوخت، مولا دگر دنیا ندارد
بعد از در و دیوار و مسمار، جز آه از حیدر نمانده
از ضربه ها،از آه...از آه... دنیا دگر مولا ندارد
سر روی دیوار است،اشکی، از گوشه چشمش رها شد
تفسیر زلزال است شانه، آن شانه که همتا ندارد
وقت گذر از کوچه ای که، دیوار هایش روضه خوانند
هی دست میگیرد به دیوار،بهر گذشتن پا ندارد
حالا علی ماندست و غربت،با استخوانی در گلویش
با چاه باید درد و دل کرد،وقتی کسی لیلا ندارد...
@sabksher
#حضرت_معصومه
#وفات
#غزل
بنویسید فراق آتش زد،دل غمگین شده خواهر را
دیدن روی برادر که نشد...،حسرتی ماند دل مضطر را
بنویسید که عاشق رفتم،چشم من ماند به راه قدمش
گل نریزید به روی جسدم،که نماند تاب دل پرپر را
بنویسید به روی پر عشق،که به دیدار تو آمد نرسید
بسپارید به یک قاصدکی،ببرد نامهٔ آن دلبر را
بنویسید خداحافظ عشق،خواهرت رفت و دلش غوغا بود
بگذارید به روی کفنم،خاک پای قدم یاور را
من وصیت بکنم مردم قم،با خط عشق،اگر اشک چکید
بنویسید فراق آتش زد،دل غمگین شده خواهر را
@sabksher
#امام_سجاد
#غزل
از کوچه های عشق رسیدم به ساحتش
دیدم به سجده است میان تلاوتش
قد قامت نماز دمادم اقامه شد
سجاده پهن در وسطش مهر تربتش
با هر نفس دوباره مناجات میدمد
از سینه ی امام در آن کنج عزلتش
محشر نگاه حضرت سجاد میشود
وقتی کلام اوست دمی از قیامتش
ما شیعه ایم تا که صحیفه به دست ماست
بوی بهشت میرسد از هر روایتش
وقتی که سنگ و خاک به دستش طلا شوند
دل کیمیا گر است به یمن ولایتش
صدها ملک طواف به دور سرش کنند
جبریل غبطه خورد به طول عبادتش
من بنده ام و لطف امامم قدیمی است
از لطف اوست گشته نصیبم امامتش
حقا که در کلام نگنجد بیان او
اما نشسته است به جانم حلاوتش
@sabksher
#غزل
#امیرالمومنین
خسته از انتظار آمدنش
آن یتیمی که بین راهش بود
بغض خود را گرفت،گریه نکرد
مادری که به در نگاهش بود۰۰۰
نان وخرمای کودکان یتیم
بین کیسه،همان حوالی در
منتظر مانده تا که بوسه زند
شانه ای را که تکیه گاهش بود
خبری توی شهر پیچیده
سمت مسجد شده هیاهویی
بین محراب،غرق خون مردی
که علی بودنش گناهش بود
و دوباره صدای تق تق در
پشت در،مرد زخمی از غم ها
میخ در یا که تیغ زهرآلود
کوفه امشب،شب سیاهش بود
از یتیمان و میخ در ناگاه
باز شعرم غم مدینه گرفت
غم کوچه غم غریبی شهر
غربتی که به در گواهش بود
@sabksher
#غزل
#محرم
#حرم
سلام بر دل شاهی که درد عالم داشت
نگاه منتظرم اشک غربتی کم داشت
نشد کنار کسی درد و دل کنم اما
برای درد دلم چای روضه مرهم داشت
چقدر از دل ما عقده های غم برداشت
همان امام غریبی که سینه اش غم داشت
خوشا به حال کسانی که عاشقی بلدند
خوشا به حال همان خانه ای که پرچم داشت
بدان که زندگی بی حسین بردگی است
به لطف اوست که هر سال ما محرم داشت
@sabksher
#غزل
#فاطمیه
#حضرت_زهرا
#حضرت_فاطمه
تو درد میکشی مقابل من دم نمیزنی
گاهی حسن به جای تو هم آه میکشد
هی اه میکشد و جوابی نمیدهد
با دست خود به روی زمین راه میکشد
با منسخن بگو که به بغضت امان دهی
اشکی بریز خنده برای دلم مکن
تفسیر صورتت کمرم را شکسته است
ابری سیاه پرده به این ماه میکشد
ای کاش مرده بودم و پرپر نمیشدی
یا اینکه تو مدافع حیدر نمیشدی
در وقت حمله مانع این در نمیشدی
زینب هنوز ناله ی اماه میکشد
ای فاطمه غریب زمان را حلال کن
شرمنده ام که سرو جوانم کمان شدی
وقت فراق آمد و تنها شده علی
تو میروی و درد مرا چاه میشکد
@sabksher
#فاطمیه #شعر #روضه #غزل #حضرت_زهرا
همسایه ها راحت بخوابید! دیگر علی زهرا ندارد
دنیای او در پشت در سوخت، مولا دگر دنیا ندارد
بعد از در و دیوار و مسمار، جز آه از حیدر نمانده
از ضربه ها،از آه...از آه... دنیا دگر مولا ندارد
سر روی دیوار است،اشکی، از گوشه چشمش رها شد
تفسیر زلزال است شانه، آن شانه که همتا ندارد
وقت گذر از کوچه ای که، دیوار هایش روضه خوانند
هی دست میگیرد به دیوار،بهر گذشتن پا ندارد
حالا علی ماندست و غربت،با استخوانی در گلویش
با چاه باید درد و دل کرد،وقتی کسی لیلا ندارد...
@sabksher