بند اول ای مهربونم من پریشونم رفته اکبر تو نمیزاری برم میدونی میره جونم غصه ها خوردم گفتی نه مردم امیدم‌ نا امید نمیشه براتو ببین نامه آوردم نامه آوردم خط بابامو دیدی نامرو که بوسیدی اشک غم تو نگاته نامه آوردم دیگه چشماتو بستی اذنو دادی شکستی قاسمت به فداته ...... بند دوم میشم سنگ بارون سر تا پام از خون با نیزه میزنن به تموم تنم می افتم دیگه بی جون نعلای تازه رو من میتازه وقت رفتنمه به روی تنمه پر زخمی که بازه ای عمو دیدی نفسی که بریدم عجب قدی کشیدم مثل اکبرت هستم ای عمو دیدی خیلی خرد و شکستم آروم چشمامو بستم وقتی تو برت هستم

بند اول ای وای اگه اذنو نگیرم با این دل مضطر که تموم شده صبر و قرارم بعد از علی اکبر دلم ازین میسوزه که غریبی تو ندیدی منو که بی قرارم عمو باید برای اذنت آخر نامه ی بابا حسن رو بیارم باید فدای تو بشم من آرزویی غیر از این ندارم ای عمو رحمی تو به حالم کن من‌دارم میرم تو حلالم‌ کن مظلوم قاسم با وفا قاسم عزیز قلب مجتبی قاسم ای وای قاسم قاسم ....... بند دوم جانم به فدای تو بودن احلی من العسل شد حالا نوبت شمشیر بابام تو جنگ جمل شد زره به تن نشد اندازه اما روی تنم‌ دیگه کفن کشیدم همه ی میدون میلرزه وقتی من نعره ی یا حسن کشیدم عمو غریبی و آهی برای غریب دور از وطن کشیدم میمونم‌ تنها قد کمون میشی دیدی افتادم روضه خون میشی مجروح قاسم تنها قاسم غرق خون افتاد زیر پا قاسم ای وای قاسم قاسم .... بند سوم میدون شده غوغا به دورم ضربه به سرم خورد دیدی عمو نفس بریدم تیر به جگرم خورد عمو رسیدی کنار تن من ولی نشستی با قد خمیده دیدی بریده بریده بریدم دیدم نفس های تو بریده ای وای عمو پیر شدی وقتی دیدی که مرکب رو من دویده دیگه از دنیا دل بریدم من وسط میدون قد کشیدم من ای وای قاسم پرپر قاسم اینهمه نیزه یه نفر قاسم ای وای قاسم‌ قاسم

شب هفتم

بند اول من میبارم تا تو میباری بسه مادر گریه و زاری لالا علی بخواب که دیگه عمو نداری همه لبت شکسته چرا هنوز بیداری علی لالایی علی بخواب واسه دل من اینجور تلظی نکن مادر مقابله من علی لالایی علی .... بند دوم میری منرو تنها میزاری تو آغوش بابا بیداری چی شد صدای گریت انگار علی خوابیدی چرا زیر عبایی مگه سه شعبه دیدی؟ لالا لالایی گلم بخواب ای نازنینم باید سرتو علی روی نیزه ببینم علی لالایی علی بند سوم چشمات بازه تو چشای من هی میخندی تو برای من به حال مضطر من هلهله ها بلنده الهی خیر نبینه حرمله هی میخنده چه آرزوها داشتم جوونیتو ببینم اما حالا کناره نیزه ی تو میشینم بخواب عزیز دلم بخواب علی لالایی دلم خوشه به همین که تو پیش بابایی

# بند اول حالم محزونه لبهات پر خونه الهی بمیرم تو تلظی نکن خدا آب میرسونه درمون دردام میباره چشمام میبینی پسرم که منم مث تو شده خشکیده لبهام اصغر میدونی بی تو من نمیتونم نمیخوابی میخونم برای تو لالایی اصغر میدونی خسته حال ربابه اینجا قحطی آبه میده بوی جدایی ...... بند دوم رفتی به میدون میشم هراسون هی میگم با خودم که سیرابه علی داره لبهای خندون ولوله ها شد میدون غوغا شد من میترسم علی شده هلهله ها تا که حرمله پا شد لالایی اصغر میدونم که سیرابی چه آروم تو میخوابی توی آغوش بابا لالایی اصغر سه شعبه تو رو چیده مادرت تو رو دیده روی نیزه ای تنها ......... بند سوم بستن دستامو خونه چشمامو میخندی تو نگام روی نیزه علی تا میبینی نگامو میترسم اصغر با حلق پرپر تو بیافتی زمین از روی نیزه علی جلو چشمای مادر لالایی اصغر روی نیزه بیداری غمه مادرو داری فدا اشک تو اصغر لالایی اصغر ترسم از نیزه داره مادره تو بیداره تو بخواب گل مادر

چقد بی تابی لای لای کاشکی بخوابی لای لای چه سخته مادر وقتی نفسهات جونی نداره خودت دعا کن شاید که مادر بارون بباره تلظی میکنی و بی امونم لای لای من ملتمس دیگه به آسمونم لای لای علی بخواب آروم برات میخونم لای لای میخوای بری سخته برام جدایی جونی نداری اگه بی صدایی مادر خودم برا تو آب میارم بخواب عزیزم ای علی لالایی ........ رو دست بابا لای لای تو رفتی بالا لای لای علی نترسی میبینی قلبم چه بی قراره خودت دعا کن شاید که مادر بارون بباره . علی چرا هلهله ها بلنده لای لای چرا بابا چشم از رباب میبنده لای لای حرمله داره به حسین میخنده لای لای چقد غریبونه شدی فدایی آروم عزیزم به زیر عبایی سه شعبه و گلوی نازک تو بخواب عزیزم ای علی لالایی ..... سرت رو بردن لای لای به نی سپردن لای لای به نیزه دارت میگم که آروم تو رو بیاره خودت دعا کن شاید که مادر بارون بباره اشکای دل شکسته دیدن نداشت ای وای غنچه پژمرده که چیدن نداشت ای وای سر یه شیرخواره بریدن نداشت ای وای گهواررو تکون میدم کجایی سخته ببینم روی نیزه هایی حالا دیگه آروم رو نیزه مادر بخواب عزیزم ای علی لالایی

بند اول لای لای علی آروم جونم ای وای نمیخوابی دست و پا نزنی جون مادر تو قلب ربابی علی تو خیمه ها آبی نداریم رفته عمو دیگه برنمیگرده الهی مادر برات بمیرم که رنگ و روی تو علی چه زرده این لبهای غرق خونت ببین که مادرو بیچاره کرده میزنه قلبم با نگات اصغر میبینی مادر حالمو مضطر تشنه اصغر پرپر اصغر نمیخوابی گلم خون‌جگر اصغر لای لای اصغر ........ بند دوم داری تو میری گل مادر رو دست بابایی خیلی سخته برای من‌اصغر از من تو جدایی چرا برات نگران نباشم وقتی سه شعبه ی حرمله تیزه چرا رو لب همه هلهله دارن از تو عبا خونه تازه میریزه اصغر بیا خیلی میترسم بیا تا اشکای رباب نریزه سرتو افتاد بغل بابات تر شده با خون خشکیه لبهات خندون اصغر سیراب اصغر روی نیزه گلم تو بخواب اصغر لای لای اصغر

شب هشتم

بند اول ای جون بابا من موندم تنها ای علی تو برو نبین حال منو اگه افتادم از پا بغضم رو خوردم رفتی و مردم اذنو دادم علی‌ ولی بی تو بابا نفسامو شمردم ای جون بابا سمت میدونی راهی رو به روته سپاهی با دلی پر کینه ای جون بابا ای غریب علی اکبر چقدر شدی حیدر توی شهر مدینه ای جانم اکبر ...... بند دوم کوچه ای وا شد قد من تا شد هرکسی میرسه ضربه ای میزنه تیکه تیکه جدا شد بین این غوغا میرسم اما غرق خونی علی پا نکش رو زمین جلو چشمای بابا از پا افتادم پا نکش گل لیلا با تن اربا اربا جلو چشمای بابا از پا افتادم همه جا تو رو دیدم تیکه تیکتو چیدم علی از دل صحرا ای جانم اکبر ....... بند سوم ای علی اکبر ای گل پرپر من بمیرم علی که چه ریختی به هم تو به دست یه لشکر ای وای از غربت صورت رو صورت افتادم پسرم یه نگاه تو شد برا این دلم حسرت چشماتو وا کن میبینی که خمیدم خودمو میکشیدم پاهام جونی نداره چشماتو وا کن ببین روی عبایی چه خمیده بابایی که جوونی نداره

بند اول دخیل لطف توام از بس‌ که داری کرم به دستت امضا میشه بیام من سمت حرم بین لشکر حسین آقا تو محشر هستی که تو هم حیدر و هم خود پیامبر هستی همه مجنون تویی لیلا تویی آقای جوونا بی‌قرارم تو رو دارم به فدات ای گل لیلا آقام آقام علی اکبر .... بند دوم شجاعت تو خونته داری اقا دلبری که اذن تو شاهده جلودار لشکری به‌ خدا به گردن سینه زنا حق داری نکنه که سایتو از سر ما برداری آره آقا رو سیاهم دلخوشم که تو رو دارم وقت مردن بیا آقا سرمو رو پات بزارم آقام آقام علی اکبر ........ بند سوم تو خلقا‌ پیغمبری وقت رزمت حیدری دمی که لب وا کنی چقد مثل مادری بخونیم با سوز و آه آقا به حال مضطر به فدات جوونیمون مولا علی اکبر بابی انت و امی مذبوح من غیر جرمی مولای و ابن مولای بابی انت و امی آقام آقام علی اکبر

شب تاسوعا

بند اول میری میدون ای علمدارم بی تو داداش بی سپهدارم برو ولی آرومتر بزار حسین ببینه اونی که میره میدون یل ام البنینه برو پناه حرم برو تنها یاورم میری که آب بیاری برو ای آب آورم ..... بند دوم چی میبینم پهلوون من رو خاکایی غرق خون من پاشو علم رو بردار یل علی نشونم جوابمو نمیدی میبینی قد کمونم دیدم دستای تورو پرخون موهای تو رو وای از تیر سه شعبه درید چشمای تو رو ...... بند سوم رفتی حالا بی پناهم من راهی سمت قتلگاهم من تو رفتی و به خیمه حمله ور حرامی بدون تو میرن به بزم حرام شامی خیمه حال عجیبه زینب بی تو غریبه رفتی ذکر رو لبهاش فقط امن یجیبه عباس پناه حسین