💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
▪️اینبار اگر رقیه گریان گردد
زینب ز جسارتی پریشان گردد...
▪️بر خیل یزیدیان زجان می تازیم
تا عبرت جن و انس و شیطان گردد...
شهیدمدافع حرم
#مصطفی_عارفی #ابوطاها
به آقامصطفی گفتم برای اتمام حجت و آرامش خودم برویم حرم و استخاره بگیریم، وقتی رسیدیم حرم خجالت میکشیدم وارد حرم شوم چون از خدا خواسته بودم که به بندهاش نشان دهد آیا راهی که میرویم درست است یا نه و آیا حضرت آقا راضی به این کار هستند یا نه و خداوند به خوبی باخواب صادقه و تحقیقات نشانم داده بود.
وقتی استخاره گرفتیم جوابش اینگونه بود؛ دعوت پیامبر با دعوت انسانهای عادی فرق میکند به او اجازه دهید، از آقا علی بن موسی الرضا خواستم همانگونه که تاکنون مراقبم بود، از این پس نیز هوایم را داشته و صبوری نصیبم کند، هنوز از حرم مطهر بیرون نرفته بودم که به آقا مصطفی گفتم: به گمانم امام رضا (ع) بر من منت گذاشتند و صبوری بسیاری به من عطا کردند، آرامشی خاص وجودم را گرفته بود و از آن همه ناآرامی و بیتابی خبری نبود.
🌷شهیـد مصطفی عارفی🌷
به روایت همسرشهید
#سالروزشهادت::۱۳۹۵/۲/۷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
☀️#روز_شمار_شهدایی_مدافعان_حرم
امروز ۱۵دی۱۴۰۳مصادفاست با سالروز:
🦋ولادت شهید مصطفی عارفی
✨شــادی ارواح مطهر شـهدا صــلوات
🌿آن شب،شب عجیبی بود. #باران میهمانِ مشهد الرضا شده بود .هوا خنک بود ، نزدیک سی بار بود که با مسئول اعزام تماس گرفته بود ولی هربار به درِ بسته می خورد. #نماز مغرب و عشاء را که خواند دلش طاقت نیاورد .😥
.
🌿آن شب دل یک بسیجی حوالی #حرم حضرت عشق میچرخید و حاجتش را میخواست.🕊
.
🌿با همسر و فرزندش راهی حرم شدند ، ساعتی از #زیارتش نگذشته بود که با لبی خندان به سوی همسرش آمد.دلش آرام گرفته بود و گویی امید داشت این گره به دست #ضامن_آهو باز میشود.💚
.
🌿میدانست که #علی_بن_موسی_الرضا ضمانتش را پیش عمه اش میکند و او حتما راهی وادی عاشقی میشود.
.
🌿شاید کمتر از ده روز گذشت که مسئول اعزام تماس گرفت و گفت ساکت را ببند، بسیجی آماده رزم شو.🎒
.
🌿او که دو سال تمام در پی راهی برای اعزام بود، حالا با ضمانت شاه خراسان کمتر از ده روز گره از کارش باز شد.
.
#ابوطاها گفتی: «من برای یک زندگی عادی ساخته نشدم.»
به گمانم برای همین مسئول اعزام را کلافه کردی ، #امام_رضا را واسطه قرار دادی تا برای دفاع از حریم اهل بیت راهی شوی و درست در شب تولد #بانوی_صبر حاجتت را گرفتی.📿
.
🌿همرزمت میگفت: با هم قرار گذاشتید که هر کدامتان زودتر #آسمانی شد و بال پریدن گرفت دست آن یکی را در #زمین بگیرد ، حتی گفته بودید شربت #شهادت را هرکه نوشید، وقتی آقا بالای سرش آمد لبخندی بزند آن موقع است که ما میفهمیم مهمان #آقا شده است.😊
.
🌿همینطور هم شد. وقتی ابوطاها شربت شهادت را نوش جان کرد و این دیار و مردمانش را ترک کرد. #لبخند به لب داشت ، لبخندی به شیرینی عسل و به زیبایی شهادت و به همین زودی #طاها مرد خانه شد.☺️
.
🌿در عجبم چطور از #همسرت دل کندی و چگونه از شیرین زبانی های #امیر_علی گذشتی؟😭
.
🌿به راستی که قدم گذاشتن در این راه دل شیر میخواهد و قلبی که برای #معشوق بتپد ، کاش #قلب ما هم اینگونه بی قرارِ معشوق حقیقی مان باشد و در راه عشق ثابت قدم باشیم.❤
💠بهمناسبت سالروز تولد
#شهید_مصطفی_عارفی
💐تاریخ ولادت : ۱۵ دی ۱۳۵۹ - مشهد
💐تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵
💐محل شهادت : تدمُــــر سوریــــه
💐مزار : مشهد - بهشترضا علیهالسلام
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
▪️اینبار اگر رقیه گریان گردد
زینب ز جسارتی پریشان گردد...
▪️بر خیل یزیدیان زجان می تازیم
تا عبرت جن و انس و شیطان گردد...
شهیدمدافع حرم
#مصطفی_عارفی #ابوطاها
به آقامصطفی گفتم برای اتمام حجت و آرامش خودم برویم حرم و استخاره بگیریم، وقتی رسیدیم حرم خجالت میکشیدم وارد حرم شوم چون از خدا خواسته بودم که به بندهاش نشان دهد آیا راهی که میرویم درست است یا نه و آیا حضرت آقا راضی به این کار هستند یا نه و خداوند به خوبی باخواب صادقه و تحقیقات نشانم داده بود.
وقتی استخاره گرفتیم جوابش اینگونه بود؛ دعوت پیامبر با دعوت انسانهای عادی فرق میکند به او اجازه دهید، از آقا علی بن موسی الرضا خواستم همانگونه که تاکنون مراقبم بود، از این پس نیز هوایم را داشته و صبوری نصیبم کند، هنوز از حرم مطهر بیرون نرفته بودم که به آقا مصطفی گفتم: به گمانم امام رضا (ع) بر من منت گذاشتند و صبوری بسیاری به من عطا کردند، آرامشی خاص وجودم را گرفته بود و از آن همه ناآرامی و بیتابی خبری نبود.
🌷شهیـد مصطفی عارفی🌷
به روایت همسرشهید
#سالروزشهادت::۱۳۹۵/۲/۷
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•