💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
وقتی به فرودگاه دمشق رسیدیم، شهید طهماسبی گفت:«حسین! تا میتونی این یکی دو روز بگیر بخواب!»
گفتم:«چطور؟» گفت:«تا قبل از اعزام به حلب، جز زیارت و خواب هیچ کار دیگهای نکن!» گفتم:«قضیه چیه؟» گفت:«اونجا خواب و خوراک ندارید! کلا 24 ساعته بیدارید و درگیر» حال خاصی به من دست داد.
در فرودگاه هم میفهمیدند به حلب میرویم طور دیگری نگاهمان میکردند. حسابی به ما میرسیدند و پذیرایی میکردند! انگار دو دقیقه بعد میخواهند سرمان را ببُرند! بالاخره به مقرمان در حلب رفتیم. صدای عباس از پشت بیسیم میآمد که دائم میگفت:«مهمات بریزید، دفاع کنید، من کمک میخوام»
صدایش را که شنیدیم خوشحال شدیم. گفتم:«دمش گرم! چقدر مرد شده این عباس!» فرمانده گروهان شده بود و مدیریت میکرد. دوست داشتیم زودتر برویم و عباس و بچهها را ببینیم.
✍حسین جوینده همرزم شهید
شهید عباس دانشگر
#جوانمومنانقلابی
پاسدار دهه هفتادی مدافع حرم
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید #عباس_دانشگر
🌹تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
🌹تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
🌹مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#سالروز_ولادت...🌸🎉🎉🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
وقتی به فرودگاه دمشق رسیدیم، شهید طهماسبی گفت:«حسین! تا میتونی این یکی دو روز بگیر بخواب!»
گفتم:«چطور؟» گفت:«تا قبل از اعزام به حلب، جز زیارت و خواب هیچ کار دیگهای نکن!» گفتم:«قضیه چیه؟» گفت:«اونجا خواب و خوراک ندارید! کلا 24 ساعته بیدارید و درگیر» حال خاصی به من دست داد.
در فرودگاه هم میفهمیدند به حلب میرویم طور دیگری نگاهمان میکردند. حسابی به ما میرسیدند و پذیرایی میکردند! انگار دو دقیقه بعد میخواهند سرمان را ببُرند! بالاخره به مقرمان در حلب رفتیم. صدای عباس از پشت بیسیم میآمد که دائم میگفت:«مهمات بریزید، دفاع کنید، من کمک میخوام»
صدایش را که شنیدیم خوشحال شدیم. گفتم:«دمش گرم! چقدر مرد شده این عباس!» فرمانده گروهان شده بود و مدیریت میکرد. دوست داشتیم زودتر برویم و عباس و بچهها را ببینیم.
✍حسین جوینده همرزم شهید
شهید عباس دانشگر
#جوانمومنانقلابی
پاسدار دهه هفتادی مدافع حرم
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید #عباس_دانشگر
🌹تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
🌹تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
🌹مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#سالروز_ولادت...🌸🎉🎉🌸
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
6.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
روایت چشمانے ڪه لایق شهادت شد..
🌹شهید عباس_دانشگر🌹
👈چشمی میتواند امام زمان ( عج) را ببیند ڪه در همه حال مراقبش باشے ...
👈چشمے فرداے قیامت شادمان است ڪه براے سید جوانان بهشت امام حسن و حسین علیه السلام اشک ریخته باشد ...
👈چشمے میتواند خدا را ملاقات ڪند و شهادت را نصیب انسان ڪند ڪه گناه نڪرده باشد ...
#مراقب_چشمانمان_باشیم
# هرچیزے ارزش دیدن ندارد
🌹شادے روح مطهرهمه شهدابخوانیم فاتحه مع الصلوات 🌹
شهید عباس دانشگر
#جوانمومنانقلابی
پاسدار دهه هفتادی مدافع حرم
🌹به مناسبت سالروز #تولد #شهید #عباس_دانشگر
🌹تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
🌹تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
🌹مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
#سالروزولادت..🌿🌸🌿
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
وقتی به فرودگاه دمشق رسیدیم، شهید طهماسبی گفت:«حسین! تا میتونی این یکی دو روز بگیر بخواب!»
گفتم:«چطور؟» گفت:«تا قبل از اعزام به حلب، جز زیارت و خواب هیچ کار دیگهای نکن!» گفتم:«قضیه چیه؟» گفت:«اونجا خواب و خوراک ندارید! کلا 24 ساعته بیدارید و درگیر» حال خاصی به من دست داد.
در فرودگاه هم میفهمیدند به حلب میرویم طور دیگری نگاهمان میکردند. حسابی به ما میرسیدند و پذیرایی میکردند! انگار دو دقیقه بعد میخواهند سرمان را ببُرند! بالاخره به مقرمان در حلب رفتیم. صدای عباس از پشت بیسیم میآمد که دائم میگفت:«مهمات بریزید، دفاع کنید، من کمک میخوام»
صدایش را که شنیدیم خوشحال شدیم. گفتم:«دمش گرم! چقدر مرد شده این عباس!» فرمانده گروهان شده بود و مدیریت میکرد. دوست داشتیم زودتر برویم و عباس و بچهها را ببینیم.
✍حسین جوینده همرزم شهید
شهید عباس دانشگر
#جوانمومنانقلابی
پاسدار دهه هفتادی مدافع حرم
🌹بهمناسبتسالروزشهادتشهیدعباسدانشگر
🌹تاریخ تولد : ۱۸ اردیبهشت ۱۳۷۲. سمنان
🌹تاریخ شهادت : ۲۰ خرداد ۱۳۹۵.حلب
🌹مزار شهید : امامزاده علی اشرف سمنان
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•