💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
﷽
#خاطراتآقارضا📕
عادت به خواندن دعای فرج📖
بعــــد از اذان داشتــــم🕋
بعد از برگشت پیکر آقا رضا🌹
مدتی میشد که ایندعا را نمیخواندم🕊
رضا جان به خواب بندهخدایی میرود😴
و میگوید:«به مــــادرم بگوئید که🗣
آندعاییراکههمیشهمیخواند،بخواند»♥️
🎙راوی: مادر شهید
#شهید #رضا_حاجی_زاده
#شادی_روح_پاکش_صلوات
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
﷽
#خاطراتآقارضا📕
📆اوایل سال ۱۳۸۷ بود، تازه چند ماهی بود که گردان تکاوری در تیپ ۳ پیاده امامت چالوس تشکیل شده بود.
🧮تا اینکه یک مشکل مالی برای بنده پیش اومده بود. به یکی از دوستانی که خیلی صمیمی بودم با آن درمیان گذاشتم، اون موقع مقداری به پول نیاز داشتم.
🤗آن مقدار پولی که بنده نیاز داشتم بچهها جمع کرده بودند و به من داده بودند.
😊بعداز گذشت ۸ ماهی متوجه شده بودم از اون مقدار پولی که به بنده داده بودند نصفش رو آقارضا داده بود.(اون موقع همان مقدار نصف پول خیلی زیاد بود که آقارضا داده بود.)
🙂البته آقارضا اصلا چیزی نگفته بود، اون واسطهای که این مقدار پول رو از بچهها گرفته بود بعد از ۸ ماه به من گفت مبلغ زیادش را آقارضا داده بود.
🌺از همان اول آقارضا تو کارش ریا نبود و گمنام بودند☺️
📸پ.ن: این تصویر مربوط به تیپ ۳ امامت چالوس سال ۱۳۸۷ - پشت ساختمان گردان تکاوری با یه تفنگ بادی مسابقه تیراندازی میگذاشتیم.
🎙راوی:همرزم شهید
#شهید_رضا_حاجی_زاده
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•