eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
562 دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
16.5هزار ویدیو
62 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ «کنار سنگر که رسیدم دیدم اسماعیل شکری موحد، دو زانویش را محکم در بغل گرفته و یک گوشه مچاله شده، همانطور که چمباتمه نشسته بود، سرش را بلند کرد و زل زد توی چشم های من صورتش خیس اشک بود و از شدت بغض در گلو مانده چانه‌اش بی‌اختیار می لرزید نمیدانم در آن لحظات این چه صبری بود که خدا به من داد حتی نَم اشکی هم به چشمهایم نیامد برگشتم از بچه‌هایی که دور من حلقه زدند پرسیدم: کجا شهید شد؟ مرا بردند ۲۰۰متر جنوبی‌تر از محل آن سنگر و زمین را نشانم دادند زیر نور رنگ پریده مهتاب قیفِ انفجارِ به جا مانده و زمینِ سوخته و زیر و زِبَر شده اطرافش را دیدم کاملا مشخص بود که موشک کاتیوشا با چه ضربِ مهیبی آنجا فرود آمده چند قدمی کنارتر در یک گودالِ کوچک خون زیادی جمع شده بود به زحمت خم شدم کفِ دست راستم را جلو بردم و زدم به لُجه خونِ سرخ محمود شهبازی و بعد دستِ خون آلودم را با تمامی عشقی که به این برادر سفر کرده داشتم، کشیدم به سر و صورتم به آسمان نگاه کردم قرص ماه، بالای سرم ایستاده بود» راوی: شهید حاج‌حسین همدانی 📚 کتاب مهتاب خیّن ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🌷 🌴«ڪنارسنگرڪه رسیدم دیدم اسماعیل شڪرےموحد،دوزانویش را محڪم دربغل گرفته ویڪ گوشه مچاله شده،همانطورڪه چمباتمه نشسته بود، سرش رابلندڪردوزل زدتوی چشم هاےمن 💐صورتش خیس اشک بودوازشدت بغض درگلومانده چانه‌اش بے‌اختیار مےلرزید 🍃نمیدانم درآن لحظات این چه صبرے بودڪه خدابه من دادحتےنَم اشڪےهم به چشمهایم نیامدبرگشتم ازبچه‌هایےڪه دورمن حلقه زدند. پرسیدم:ڪجاشهیدشد؟ مرابردند۲۰۰مترجنوبی‌ترازمحل آن سنگر وزمین رانشانم دادند زیرنوررنگ پریده مهتاب قیفِ انفجارِبه جامانده وزمینِ سوخته وزیروزِبَر شده اطرافش رادیدم.ڪاملامشخص بودڪه موشک ڪاتیوشاباچه ضربِ مهیبےآنجا فرودآمده 🌷چندقدمےڪنارتردریک گودالِ ڪوچڪ خون زیادےجمع شده بود به زحمت خم شدم کفِ دست راستم راجلوبردم وزدم به لُجه خونِ سرخ محمودشهبازے وبعددستِ خون آلودم راباتمامے عشقے ڪه به این برادرسفرڪرده داشتم، ڪشیدم به سروصورتم به آسمان نگاه ڪردم قرص ماه،بالاے سرم ایستاده بود» ✏️راوی:شهیدحاج‌حسین همدانی 📚ڪتاب مهتاب خیّن 🥀 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋