eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
363 دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
10.5هزار ویدیو
38 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍  •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 💠بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن💠 قسمت :2⃣ (پایان) 🍃 گفت نمی دونستم اگر ازشما اجازه بگیرم شما ناراحت می شوید و الا مثل دیگران که بدون اجازه از همسر شما لذت می بردند من هم لذّت می‌بردم جوان به شدت عصبانی شد سیلی محکمی با دست چپ به صورت کمیل زد 🍃آن لحظه کمیل دستشو جای سیلی گذاشت و نشست روی زمین شروع به گریه کردن کرد فکر کنم یادش افتاد به مادر😔 من به جوان گفتم حالا سیلی میزنی  یادش آوردی که در کوچه ها مادرمون  را زدند در حالی که  مادر ۱۸  ساله بود و او فقط یک نوجوان بود. 🍃این جوان حیرت زده به کمیل نگاه می کرد نمیدانست چه کند همسرش گفت: این که می گویند حضرت زهرا (سلام الله علیها) هست و من گفتم بله یادش آوردی حضرت زهرا ( سلام الله علیها )را زدند وقتی این را شنید روی زانوهایش افتاد و از  کمیل عذر خواهی کرد کمیل او را در آغوش گرفت وهر دو شروع به گریه کردند کمیل به او گفت تورو خدا دیگر کاری نکن آن خاطرات دوباره زنده شود از همسرت بخواه که همیشه با چادر باشد و آن جوان گفت قول می‌دهم که هیچ وقت دیگر چنین چیزی تکرار نشود 🍃 شد والان تشیع جنازه کمیل هست همچنان که دم در خانه شهید ایستاده بودم دیدم که همان جوان می آید ولی نشناختمش پیش من آمد و گفت : کمیل چه شده است ؟ تصادف کرده ؟ گفتم ، گفت ، کجا ؟ گفتم ، سوریه گفت ، مگر می گذارند کسی برود ؟ گفتم ، بله پاسدارها می روند گفت ، مگر او پاسدار بود ؟ گفتم ، بله اوحدود ۴ سال است که پاسدار است گفت ، ؟ 🍃گفتم بله و ناگهان ناخواسته گفتم:  سوریه حرم حضرت زینب (سلام الله علیها) دختر همان کسی که در کوچه‌ها سیلی خورده   وبا کنده های زانو افتاد روی زمین خیره خیره بعکس نگاه می کرد و گفت: کمیل  من به قول خودم عمل کرده ام توروخدا کمکم کن مثل تو شهیدشم 🍃آری شهدا همیشه در همجا تاثیر گزارند ...🌿🌺🌸🌺🌿 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•