eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
563 دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
16.5هزار ویدیو
64 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🌹🕊 🌾همسر شهید تصریح کرد:یکی از خصوصیات اخلاقی بارز شهید حمید محمدرضایی کم حرفی و در عین حال متانت بود و بی ادعا و بی ریا بودند که این متانت خاص موجب می‌شد که احترام خاصی برایشان قائل شویم.آقا حمید شجاع و نترس بود و بیشتر به جای حرف،اهل عمل بود و ادعایی نداشت و این طور نبود که بگوید من این کار را کردم و از خودش تعریف کند و دیگران هم این را خوب می‌فهمیدند. 🌹وی خاطرنشان کرد:مهمترین توصیه‌ های شهید این بود که همیشه ولایی باشیم و پشتیبان ولی فقیه بمانیم و هیچگاه حضرت آقا را تنها نگذاریم؛در مسیر خدا باشیم و وابسته به دنیا نباشیم و به مادیات دل نبندیم. ✍به نقل از:همسر شهید 🌹🌹🕊شهـادت . . . یعنی متفاوت به آخر رسیدن وگرنه مرگ پایان هـمه قصه هـاست 🌹ولادت : ۱۳۵۰/۰۷/۰۱ قزوین 🌹شهادت : ۱۳۹۴/۰۲/۲۴ تدمر سوریه رجعت پیکر و تدفین : ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🕊 💐وقتی این پست به شهید عبدالله اسکندری پیشنهادشد،خیلی طول کشید تا همسرم این مسئولیت رابپذیرد اماوقتی که قبول کرد،خیلی تلاش کرد تاخدایی ناکرده دراین مسئولیت کوتاهی نداشته باشد.خوب به خاطر دارم،تا ساعت۱۱الی ۱۲شب سر کار بودند.یکبار به ایشان گفتم:آقا اگرشما یک مقدار ازکارتان کم کنید واستراحت کنید،بهتراست.روح سالم وجسم سالم خیلی بهترکار میکند. اماایشان باهمان مهربانی ولبخند همیشگیشان گفتند:این مسئولیت زمان محدودی به من واگذارشده است،فرصت من برای استراحت خیلی کم است.نمی خواهم شرمنده شهدا باشم.میخواهم در روزحساب وکتاب جوابگوی کسی نباشم.شایددرطول یکی دوساعت اگر خداوندیاری کند،بتوانم گره ازکار کسی بازکنم. 🌷دیدارباخانواده شهدایشان هر پنجشنبه بود که من هم دراین دیدارها شرکت میکردم.ایشان من راهمسرشهید معرفی میکردند وووقتی از ایشان میپرسیدم که چرا؟درپاسخ من می گفتند:شما همسرشهید آینده هستید. ✍به نقل از:همسر شهید 🥀 ....🕊🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🕊 🌾امیر مردی فداکار،پرتلاش و قدردان بود که همیشه من راهمسری قانع،مهربان و حسابگری دقیق در زندگی می‌دانست. در تمام لحظات برای رسیدن به اهداف و ساخت زندگی عاشقانه خود تلاش میکردیم.در طی سه سال زندگی مشترک با شهید،هر شب دو رکعت نماز📿به نیت سلامتی امام زمان(عج) و سپس همسرم می‌خواندم و وی را بیمه امام زمان(عج) کرده بودم.حتی گوسفندی خریدم و عقیقه کردم؛اما سرنوشت ما تقدیر دیگری بود. 💐امیر علاقه بسیاری به اهل بیت(ع) و به خصوص امام حسین(ع)داشت؛به نحوی‌که در ایام محرم پس از پایان ساعت اداری مستقیم به مسجد رفته و در آشپزخانه کمک می‌کرد.با شروع مراسم عزاداری نیز به عنوان میان‌دار سینه‌زنان در مسجد حضور پیدا می‌کرد و برای مظلومیت آقا اشک می‌ریخت.😭 🌷بهترین خاطرات ما زیارت حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و شرکت در مراسمات و تکیه‌های آقا اباعبدالله حسین(ع)بود. ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🕊با تمام معرفت . . . می گویم اینڪ یا حسین"ع" عاقـبت این
🌹🕊 🌾سال ۹۴ که شهید محمدخانی شهید شدن،توی همون عملیات،حسن آقا هم یه تیر کنار قلبشون خورد.حسن آقا شب قبل عملیات،زنگ زدن با من صحبت کردن و تو حرفاش گفتن:خانوم منو حلال کن... من همون روزا مشهد،خونه خواهرم بودم.توی تماس بهشون گفتم:مگه چیکار داری میکنی که میگی من حلالت کنم؟ (چون حسن آقا اون ماموریت برای آموزش رفته بود،برای همین من تعجب کردم)بعد تماس دلشوره عجیبی سراغم اومد و حال عجیبی شدم.صبحش تصمیم گرفتم برم حرم و با امام رضا درد و دل کنم.چندین ساعت توی حرم نشستم و دعا کردم.خود حسن آقا هم توی خاطراتشون گفتن که:خانومم چون پدرشون رو هم از دست داده بودن،بعد حرف من خیلی دلشون گرفت،و چون از ته دل از امام رضا خواست،من با وجود اینکه نزدیک قلبم تیر خورد اما موندم و برگشتم.حسن آقا اون عملیات شهید نشدن.😔 🌹اما سال ۱۴۰۰ ...حسن آقا عادتی که داشتن توی همه ماموریت هاشون تا جایی که میشد روزانه تماس میگرفتن و با تک تک بچه ها و من صحبت میکردن، حتی با عباس که اون موقع نمیتونست حرف بزنه!۱۲ خرداد ۱۴۰۰،یک روز قبل شهادت که تماس گرفتن،با اینکه از صداشون کامل مشخص بوده خسته ان طبق معمول با تک تک بچه ها یک ربع حدودا حرف زدن.با عباس هم حتی حرف زدن و براش مداحی خوندن پشت تلفن.درست یادمه که شب موقع خواب، به تابلو"و ان یکاد"که روی دیوار خونه مون بود زل زدم و به دلم افتاد بگم گ: خدایا به اون اسم الله که توی بسم الله تابلو هست قسم،من حسن رو از ته دلم حلال کردم،با اینکه آنقدر خسته اس، زنگ میزنه با صدای گرمش با بچه ها صحبت میکنه و وقت میذاره. 🌹این رو هم اضافه کنم روزهای عید سال ۱۴۰۰ بود که با هم رفتیم مقبره شهدای شهرک محلاتی،من به حسن آقا گفتم:دعاهای خوب بکن مثلا اینکه با هم زندگی طولانی داشته باشیم.یه وقت دعا نکنی شهید بشی هااا ! حسن آقا هم بهم گفت:من دعا میکنم خدا مرگ منو با شهادت قرار بده.و که همینطور هم شد و خدا حسن آقارو خرید و به فیض شهادت نائل آمد.😭 🌹ولادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۷ اهواز 🌹شهادت: ۱۴۰۰/۰۳/۱۳ تدمر،سوریه 🌹🕊با تمام معرفت . . . می گویم اینڪ یا حسین"ع" عاقـبت این جان ناقابـل فدای زینب "س" است🕊🌹 🌹(‌جانباز)_مدافع_حـرم زاده 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🥀🕊 💐ویژگی بارز محمدمهدی شوخ طبعےو شیطنت‌هاےاوبود؛درتمام جمع‌ها شادی می‌آورد وهمه آن رادوست داشتند.تمام خاطرات مااز محمد به خنده وشادی است؛حتےبه گونه‌اےشده که وقتےبر سرمزار محمد میرویم شروع به گریه کرده امابایادآورےخاطرات مشترکمان و شیطنت‌هایش،گریه‌مان ناخودآگاه بند می‌آید وباشادےبه خانه بازمیگردیم.با این که دوستانش وهم‌محلی‌هامان شبیه به اونبودند امامحمد دراخلاق،رفتار و درس به هیچ عنوان ازآن‌ها تاثیر نمی گرفت ودردرس‌هایش بسیارموفق و نمره‌های خوبی راکسب میکرد. 🌷اوبسیارباهوش بود،پدرمن ترک و مادرم عرب است وهیچکدام ازمااین دو زبان رایاد نگرفتیم به ‌جزمحمد.اومتعلق به خانواده نبود،همه جاحضورداشت وبه همه کمک میکردهرموقع که به اونیاز داشتیم بدون هیچ هماهنگےواطلاع قبلی انگارکه نیرویےاورا به آنجابکشاند،سر میرسید ودرعوض تمام کمک‌هایش هیچ انتظارےازما نداشت.محمدارادت ویژه‌ای به امام رضا(ع)داشت وهرسال۶تا۷بار براے زیارت راهےمشهد میشد. ✍به نقل از:خواهرشهید 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🕊 🥀آخرین شب جمعه ی قبل از اعزام آقا مهدی به سوریه برای دعای کمیل به گلستان شهدای اصفهان رفتیم.قرارمون بعد از دعا قطعه شهدای مدافع حرم بود. کنار قطعه مدافعان بودیم که بهشون گفتم:آقا مهدی چقدر اینجا باصفاست خوش به حال شهدایی که اینجا خوابیدند.میخواستم غیر مستقیم بهشون بگم که اگه شهید شدی دوست داری گلستان پیش شهدای مدافع حرم باشید. 🌷آقا مهدی که منظورم رو خوب می دونست واز طرفی ایشون همیشه دنبال گمنامی بودند بهم گفت؛خانم ولی من دلم نمیخواد قبری داشته باشم چه برسه به اینجا.دلم میخواد پودر بشم برم تو آسمون.اما از آنجا که عاشق گمنامی بودند خداوند برای ایشون جور دیگری مقدر ساخت.😭 ✍به نقل از:همسر شهید 🌹 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🕊 🥀حجت الاسلام شهید سیدهادی علوی نسب چه طلبه بودند و چه نبودند به نماز📿 خیلی اهمیت می دادند حتی در شرایط حاد و غیر ممکن نمازش ترک نمیشد و در مواقعی که در مورد رهبری یا ولایت فقیه شبهه ای ایرادی می شد با تمامی دلایل قانع کننده و صبوری جواب می داد و اگر طرف مقابل نمی پذیرفت به نشانه اعتراض حتی اگه جلسه مهمی می بود و به نفع ایشان اما جلسه را ترک می کرد. 💐فرزند شهید از عشق پدر به اهل بیت (ع)می گوید:پدرم به روضه اهل بیت(ع) خیلی اهمیت می داد می گفت درک اهل بیت با احساسات نیست باید خودت را در واقعه تجسم کنی و گریه کنی،گاهی پدرم از غم و غصه اهل بیت(ع)آنقدر گریه می کرد که راهی بیمارستان شده  و بستری می شد. ✍به نقل از:فرزند شهید 🌷سرباز اسلام ڪہ باشی گاه درحجرهٔ طلبگی با مباحثه و گاه در معرڪہ‌ جهاد با مبارزه سـرباختۂ اسلام ڪہ باشی ، میشوی . . .🌷 🌹 🕊 الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم  ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🕊 💐پدر بزرگوار شهید نقل میکند:شهید رضا صفدری همیشه به روزه و نمازش📿 تاکید فراوان داشت و تو عزاداریهای امام حسین(ع)شرکت میکرد و از جوانی که وارد سپاه شد و حتی پدر شهید که تو منطقه های جنگی در دفاع مقدس بود و شهید رضا صفدری از پدرش درخواست میکرد:که آن را به مناطق جنگی ببرد،این شهید یک آدم مذهبی و متفاوتی بود و به ولایت فقیه و جمهوری اسلامی و به کشورش علاقه داشت. 🌷مادر شهید نقل میکند:پدر شهید هر موقع که از جبهه برمیگشت و وقتی که از مناطق جنگی تعریف میکرد شهید علاقه نشان میداد.و شهید رضا صفدری در هر جایی که بود به سپاه و بسیج میرسید و علاقه نشان میداد. 💐ولادت: ۱۳۵۸/۱/۱ ترکمانچای 🌷شهادت: ۱۴۰۰/۴/۱۵سوریه(حلب) 🌹 .....🕊🌹 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُم ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌷🕊سرباز اسلام ڪہ باشی گاه درحجرهٔ طلبگی با مباحثه و گاه د
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🕊 🍃حجت الاسلام سیدمحمد موسوی ناجی در نیمه بهمن سال ۱۳۶۹/۱۱/۱۵ پا به عرصه گیتی نهاد و در یک خانواده با پیشینه رزمندگی رشد کرد و از همان دوران کودکی یعنی زمانی که تنها ۶_۵ سال داشت علاقه‌مند به اهل بیت بود. برای آن ها مداحی می‌کرد. در همان ایام کودکان همسن و سال را دور خودش جمع می‌کرد و برای آن ها روضه می‌خواند و واقعیت کربلا را با همان زبان بچگی برایشان تعریف می‌کرد. کمی که بزرگ‌تر شد علاقه‌مند به فعالیت در بسیج شد. از همان روزها تا لحظه شهادتش هم یک بسیجی ولایی ماند. ☘از همان دوران کودکی وقتی از شغلش سؤال می‌کردیم می‌گفت می‌خواهم نظامی شوم. سیدمحمد علاقه‌مند به خاطرات و روایاتی بود که پدر از دوران جبهه و جهاد برایش تعریف می‌کرد. با اصرار زیاد از پدر می‌خواست تا همه اتفاقات و روزهای حضورش را با جزئیات کامل برایش بازگو کند. 🌴او که درس طلبگی را تا سطح ۳ حوزه خوانده بود، شاگرد علم و معرفت حوزه بود و کمال عشق را در دفاع از حرم یافت.او از اتباع عراقی ساکن ایران و از طلاب بسیجی جامعه المصطفی العالمیه بود. او بارها از سوی جامعه‌المصطفی به عنوان مبلّغ به جبهه‌های نبرد عراق اعزام شد و در این مأموریت تبلیغی با سپاه بدر عراق همکاری می‌کرد. 🌷حجت الاسلام سیدمحمد موسوی ناجی ۲۸ تیرماه ۱۳۹۴ در روستای «المرزعه» از توابع شهر «بیجی» در استان «صلاح الدین» عراق بر اثر اصابت مین کاشته شده توسط گروه تروریستی داعش به خودروی حامل او در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید. 🕊مزار این عزیز بزرگوار در قطعه شهدای مدافع حرم گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم و در جوار مزار شهید سراجی، دیگر شهید مدافع حرم از محله آل یاسین، قرار دارد. 🌹🕊 🕊🌹 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💢 سال ۱۳۴۲ در چالوس متولد شد. همزمانی دوران جوانی‌اش با جنگ تحمیلی باعث شد در جبهه‌های نبرد حضور پیدا کند و به سپاهیان لشکر ۲۵ کربلا بپیوندد. او در این دوران در عملیات‌های متعددی از جمله عملیات والفجر۸ و والفجر۲ شرکت کرد. حمله تکفیری‌ها به سوریه باعث شد تا بار دیگر این رزمنده کهنه کار تخریبچی عزم رفتن به جبهه‌های جهاد را کند، از این رو از طریق تیپ۴۵ جوادالائمه در سمت معاون هماهنگ کننده تیپ۴۵ و تخریبچی حرفه‌ای به سوریه رفت. او در طی سال‌ها جنگِ سوریه بارها برای نبرد با تروریست‌های تکفیری و دفاع از حرم عمه سادات به این ڪشور رفت و از دی‌ماه سال ۱۳۹۵ چندین بار به به جبهه‌های سوریه اعزام شد. او سرانجام در مرداد سال ۹۶ پس از پاکسازی سه منطقه درگیر جنگ در حین پاکسازی مقری که شهید محسن حججی در آن به شهادت رسیده بود ، نزدیک مرز سوریه و عراق به درجه شهادت رسید . پیکر مطهر این شهیدِ اهل مازندران و ساکن گرگان پس از تشییع در زادگاهش؛ در شهر گرگان به خاک سپرده شد. ...🕊🕊🌸 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ شهـادت . . . یعنی متفاوت به آخر رسیدن ؛ و گرنه مرگ پایان
💢 در ۲۰ مرداد ۱۳۶۲ در خانواده‌ای مذهبی در منطقه‌ی ماهور میلاتی در شهرستان ممسنی دیده به جهان گشود. او مثل همه‌ی دهه شصتی‌ها چیز زیادی از دفاع‌مقدس و حال‌و ‌هوای جبهه‌ها به یاد نداشت اما از همان کودکی محب اهل‌بیت و سرباز ولایت بود و حضور مستمرش در جمع بسیجیان پایگاه ، فرهنگ ایثار و شهادت را در او بوجود آورد. مقاطع تحصیلی‌ اش را از دوران ابتدایی تا متوسطه در شهر خومه‌زار گذراند و در سال ۱۳۸۱ موفق به اخذ دیپلم شد و در ادامه مدرک کاردانی رشته‌ی میکروبیولوژی را از دانشگاه کازرون کسب نمود ، در سال ۱۳۸۷ به عنوان سرباز معلم در آموزش‌وپرورش بخش دشت ارژن و مدرسه راهنمایی مهدیه شیراز بمدت ۱۶ماه خدمت مقدس سربازی را به اتمام رساند و مدت ۲سال در نهاد آموزش‌ و پرورش در لباس مقدس معلمی خدمت کرد. در آذر ماه سال ۱۳۸۸ مقارن با عید  غدیرخم با دخترعموی خود ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دختری به‌نام انیسا بود که در ۱۴شهریور۱۳۹۲ پدر بودن را به او نوید داد. در تاریخ ۱۴شهریور۱۳۹۱ بعنوان بسیجی تکاور وارد تیپ تکاور امام‌سجاد(ع) کازرون شد و بعد از اتمام دوره ‌های آموزشی و با عشق به ولایت و پرچم مقدس جمهوری‌ اسلامی ایران چندین ماموریت به شمالغرب کشور «ارومیه» داشت و علاقه و عشق وصف‌ناشدنی‌اش به آرمان جهانی حضرت امام خمینی و روحیه خاصی که در وی بوجود آمده بود او را در تاریخ ۲۷ آذر ۹۴ برای مبارزه با تکفیریها و دفاع از حرم مطهر حضرت‌ زینب(س) با انتخابی آگاهانه عازم سوریه کرد. و سرانجام در ۱۴ دی ۱۳۹۴ بعد از نماز مغرب و عشا در اثر اصابت ترکش  خمپاره به ناحیه سر، سینه و پا به فیض شهادت نایل آمد و پس تشییع باشکوه در زادگاهش به خاک سپرده شد. ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ هر چند رفته‌ ای و دل از مـــا گسسته‌ای ؛ پیوسته پیشِ چشم
💢 اولین شهید مدافع حرم بخش خفر و نهمین شهید شهرستان جهرم در ۲۲ مرداد ۱۳۶۵ در خانواده‌ای فرهنگی مذهبی در روستای کراده از توابع بخش خفر شهرستان جهرم چشم به جهان گشود. سال ۱۳۷۷ به عضویت بسیج درآمد و ۲ دوره‌ی سه ساله به عنوان فرمـانده پایگاه مقاومت ولیعصر (عج) روستای کراده منصوب گردید. در تاریخ ۲۲ آذرماه ۱۳۸۴ به عضویت سپاه پاسـداران درآمد، در اوایل ورودش به سپاه در تیپ نیروی مخصوص المهدی(عج) جهرم مشغول به خدمت شد و بعد از چند سال با انتقال به تیپ مهندسی الهـادی شهرستان ڪوار به عضویت گردان تخریب آن یگان درآمد. وی در حین خدمت مقدس پاسداری ، چندین مرحله برای ماموریت جهت مقابله با اشرار عازم شرق کشور و شهرستان سراوان گردید. همزمان با حضور نیروهای داعش و تکفیری در سوریه و به خطر افتادن حرم حضرت زینب (س) برای دفاع از حـرم آل‌ الله و همچنین دفـاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی و امنیت کشور عزیزمان عزم سفر به سوریه را کرد و در این راستا توانست سه نوبت عازم سوریه شود. بنا به گفته فرمانده وی، وقتی برای سومین بار درخواست اعزام کرد، با مأموریت وی موافقت نشد ، ولـی با اصرار بیش از حد و قسم‌ به حضرت زینب کبری (س) فرمانده را متقاعد کرد، و عاقبت در ۲۱ آذر ۱۳۹۶ در راه دفاع از حریم اهل‌بیت (ع) در بوکمال سوریه به آرزوی دیرین خود رسید و شربت شهادت را نوشید. از او یک پسر سه ساله به نام امیرعلی و پسری دیگر به نام محمدکریم که بعد از شهادت پدر متولد شد به یادگار مانده است . ....🎉🌸🎉 ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 🆔@sabokbalan_e_ashegh ✦‎࿐჻ᭂ🕊჻ᭂ࿐✦‎⊱🇮🇷🌷⊱🇵🇸 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•