eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
363 دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
10.4هزار ویدیو
37 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ! 🌷خیلی قشنگ نماز می‌خواند، بعضی وقتا دلمون می‌خواست یه گوشه کمین کنیم و نماز خواندن او را تماشا کنیم. خیلی عالی قنوت می‌گرفت، قنوت نبود! پرواز بود!! اصلاً معلوم بود روی زمین نیست. اصلاً خودش را نمی‌گرفت. موقع عبادت در مقابل خدا، ذلیل و فروتن بود.... 🌹خاطره اى به ياد فرمانده شهيد مهدى زين الدين 📚 كتاب "امام سجاد و شهدا" ص ۴۴ ╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
🌷 🌷تمام بچه‌های مخلص و عاشق شهادت در سوسنگرد بودند. الان تمام کسانی که از جبهه سوسنگرد باقی مانده‌اند همه مؤمن و متعهد هستند. سوسنگرد جای عجیب و غریبی بود و خاکش گیرایی زیادی داشت. یکی از شهدای ما به نام عبدالرحمن رضازاده می‌گفت: دوست دارم همین‌جا شهید و مفقودالاثر شوم. در عملیات شهید مدنی ایشان جلوی خودم شهید شد. 🌷عملیات طریق‌القدس را که انجام دادیم منطقه دست خودمان افتاد. رفتیم آن‌جا و همه اجساد را بیرون آوردیم ولی نتوانستیم پیکر ایشان را پیدا کنیم. می‌دانستیم در چه محدوده‌ای عراقی‌ها پیکرش را دفن کرده‌اند و می‌خواستیم پیکرش را پیدا کنیم. لودر را هر زمان که در خاک می‌زدیم از کار می‌افتاد. چندین بار این کار را انجام دادیم و نشد. یکی از رزمندگان گفت:... 🌷گفت: خودتان را اذیت نکنید رحمان گفت: من می‌خواهم مفقودالاثر باشم و دنبال پیکرش نباشید. پیکرش همچنان در سوسنگرد است ولی دقیق نمی‌دانیم کجاست. بالأخره همانی که خودش می‌خواست شد. سوسنگرد قداست دارد منتها اگر کسی بفهمد برای چه آن‌جا جنگیدیم و دفاع کردیم. انسان‌های بزرگی آن‌جا شهید شدند و جنگیدند. 🌹خاطره ای به یاد شهید مفقودالاثر عبدالرحمن رضازاده راوی: رزمنده دلاور دکتر حبیب‌الله پدیدار معروف به حاج کاظم (از نیروهای کازرونی حاضر در جبهه سوسنگرد) منبع: پایگاه خبری _ تحلیلی مشرق نیوز ╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
🌷 .... 🌷سال ۱۳۸۲ اردوی علویون در اصفهان برگزار شد. رهبر انقلاب از نیروهای اصفهان دیدن کردند. به بنده که رسیدند شروع کردم از عملیات کربلای ۳ و فتح اسکله الاُمیه گزارش دادن. در بین گزارش آقا فرمودند: حتما برای غلبه بر ترس و مخفی ماندن از دیدن دشمن آیه «وجعلنا» هم می‌خوانده‌اید؟ 🌷....با لهجه اصفهانی گفتم: بله آن‌قدر دلهره داشتیم آیه وجعلنا که هیچ کل قران و مفاتیح الجنان را از حفظ می‌خواندیم. این‌جا بود که آقا و همراهان شروع کردند به خندیدن.... راوی: رزمنده دلاور قدرعلی صرامی منبع: سایت خبرگزاری ایرنا ╭─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╮ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ╰─┅🌷🕊🌼🦋💐🌹┅─╯
🌷 🌷چند خانم رفتند جلو سؤال‌شان را بپرسند، در تمام مدت سرش بالا نیامد.... نگاهش هم به زمین دوخته بود.... خانم‌ها که رفتند، رفتم جلو گفتم: تو انقدر سرت پایینه، نگاهم نمی‌ندازی به طرف که داره حرف می‌زنه باهات، اینا فکر نکنن تو خشک و متعصبی و اثر حرفات کم شه.... گفت: من نگاه نمی‌کنم تا خدا مرا نگاه کند!!!! 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز عبدالحمید دیالمه ╭━━⊰•🇮🇷•⊱━━━━━╮ 🆔@sabokbalan_e_ashegh ╰━━⊰•🇮🇷•⊱━━━━━╯