به یاد #شهدای_گمنام که پَروای نام نداشتند، آنانکه در زمین گمناماند و در آسمانها مشهور!
غزلیاز شاعر: #محمود_عزیزنژاد_آوا
دبیر دبیرستانهای دره شهر و دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه ایلام
یک شهر پر از نام تو در سینه روان است
آوازه ی بینـشـانیات روی زبـان است
آنقـدر تو خـوبی که قـلم بـاز نویـسد
#گمنام، نشاناستچهحاجتبهبیاناست
پیـچـیده شمـیم تنِ تو در دل این شهر
این بویخدا در پسِ هرکوچه رواناست
#گمـنام سفـر کـرده و #گمـنام درخـشید
آن پَرتوِ پُرنور که خورشید جهان است
یک پیکر بیجامه و بیپا و سر و دست
یک گوهر دُرّدانه که در خاک نهان است
یکقطعه #پلاک و استخوانهایشکسته
سربندیکه #حسینفاطمه نقشبرآناست
بی سـر، سرافـراز شد و بیبـال به پـرواز
سرباز، که جاندادهی این مرزوکیان است
پروانه بهآتش زد و باعشق پَرَش سوخت
این قدرتعشقاست کههمبازی جاناست
هر فصل بهارم سرِ این کـوچه نشـستم
افسوسکه دیر آمدی و فصل خزاناست
من بال و پـرت را زِ سـرِ شـوق ببـویم
آن بالوپریراکه بهظاهر #بینشاناست
از یُمنِ عبـورت تنِ این شهـر درخـشید
از #نور_ستاره که سر از خاک عیاناست
شـاه بیت غـزل نام تو را بانـگ بر آرد
اینکیستچنینآمده #بینامونشاناست
هر کوچهٔ این شهر مزیّن به شهیدیاست
هر نام شهید مدخلی بر قلب جنان است
بر دفـتر دل نـام تـو را حک نمـودهست
#آوا، همانعهدیکه بستهاست برآناست
گمنام منم، شهرهی آفاق تویی تو
جاماندگیمان دست تقدیر زمان است
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
✍ #زندگی_نامه_شهیدخلیل_بینا_باشی
🌷خرداد سال چهل از راه رسیده بود و حسینآقا و گلخانم روزهای پرالتهابی را پشتسر میگذاشتند. منتظر بودند و راضی به هر چه خدا برایشان تقدیر کرده بود. هشتمین روز خرداد با شنیدن صدای نوزاد، حسینآقا بههمراه تمام درختان و گلهای روستای با صفایشان، کلاتهرودبار دستانش را به آسمان برد و با تمام وجود #شکرگزار_خدایش شد.
نامش را خلیل گذاشتند تا گوهر وجودش با دوستی خدا شکل گیرد و سرانجامی نیک برایش تقدیر شود. تحصیلات ابتداییاش را در همان روستا به پایان رساند. از آن پس برای کار به ذوبآهن رفت و در آنجا مشغول شد.
خلیل دوران خدمت نظام را در تهران گذراند. پس از پایان خدمت سربازی، شریک زندگیاش را انتخاب کرد. زینبخانم دخترعموی مهربانش، کسی بود که خلیل به اراده و خواست خداوند در کنارش قرار گرفت و همسفرش شد برای ادامۀ راه زندگی.
شش ماه بعد از آنکه زندگی زیر یک سقف را با همسرش تجربه میکرد، پای ماندن نداشت. او که چند مرحله به #جبهه رفته بود و نسیم خوش وصل و عطر میدانهای نبرد را در کنار سجادۀ خونین همسنگرانش تجربه کرده بود، دوباره و برای آخرین بار راهی #سرزمین_پاکبازی و #جانبازی دوستانش شد. وقتی که میرفت، میدانست که بازگشتی ندارد. مهاجری که پروایی از رفتن نداشت. دویستوده روز حضورش در میدان رزم گواه جانباختگیاش بود.
وقتی که رفت، چهارم دیماه شصتوچهار بود. در بیستویکم بهمنماه در عملیات والفجر۸ زمانی که خواست پیکر پاک دوستان غواص و شهیدش را از دستان اروند بگیرد، خود نیز در آغوش اروند به گمنامی شهره یافت.
خبر شهادت و گمنامیاش در اروند به همسرش رسید. بیست روز بعد دخترش به دنیا پا نهاد درحالیکه خلیل غرق در دوستی خدا شده بود و گمنام دریای عشق الهی. دوازده سال قصۀ نبودنش به طول انجامید. سرانجام #پلاک، تنها نشان خلیل شد. مزار خلیل در زادگاهش روستای کلاتهرودبار دامغان قرار دارد و آرامگاه دل بیقرار دخترش.🌷
“ #راهش_جاوید_باد”
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
شهیدمدافع حرم مهدی طهماسبی🕊🌹
#شــهداے_مدافـع_حـرم"
مهدی هم کربلایی شد ...
.
♦سه روز نشده بود که به #سوریه رفت
سه روز که اهل خانه، دلشان هنوز به یاد آخرین #خداحافظی با او بود...
آخر این یک خداحافظی معمولی نبود
خداحافظی که دلت منتظر یک اتفاق یا یک واقعه باشد، معمولی نیست.
سه روز که نه انگار سی سال بود
با هر زنگ تلفن هر حرفی درباره سوریه
همه منتظر بودند، حتی خود #شهید_مهدی هم منتظر بود
و این انتظار چه میکند با دل آدم جز آنکه ذره ذره پیر میشود..
حوالی ساعت 10 صبح روز سه شنبه
خبر میرسد #مهدی شهید شد
خبر کوتاه بود... #مهدی_کربلایی_شد
مهدی به آرزویش رسید
مهدی علمدار عمه سادات،محرم حرم شد
مهدی سرباز آخرالزمانی سیدالشهدا(ع) مثل مادرسادات #پیکرش_سوخت
و یک #پلاک از او ماند .... لا یوم کیومک یا اباعبدالله
نه مادری میتوانست با پیکرت خداحافظی کند
و نه همسری میتوانست یک بار دیگر صورتت را ببیند
تو رفتی و پرکشیدی مهدی جان
از کم سو شدن چشمان #مادرت
از بی تابی مردانه #پدرت
از صبوری #همسرت
و از نگاه همیشه منتظر #فرزندانت...
نمیدانی یک دنیا را با رفتنت بهم ریختی
حالا هرچه زمان بگذرد
نه که یاد و خاطرت کم میشود بلکه هر روز بیشتر به چشم میآید
در این یک سال کسی باورش نمی شود تو نیستی
اصلا مگر باورکردنیست مهدی نیست..
#شهید_مهدی تو هستی همیشه هرلحظه
گاهی نگاهی ... .
.
عکس: آخرین تصویر قبل از شهادت مربی شهید مهدی طهماسبی
#سالروزشهادت......🕊.....🌹
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
🕊سبک بالان عاشق🕊
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌹🕊🕊🕊🌹 رهبر معظم انقلاب در سال 1388 در جمع اعضای خانواده و
🍃پلک شهریور نیمه باز بود که چشم به جهان گشودی. سومِ شهریور ۱۳۲۱، در شهری به همسایگی امامِ مهربانی ها، #تربت_حیدریه.
🍃نامت را #عبد_الحسین گذاشتند و این سرآغازی شد برای درک عشق بازی هایت. به گمانم تمام احوالاتِ خوبت در سایه سارِ نامِ بلندت، بهتر لمس میشود.
🍃همیشه مراقب نگاهت بودی و این مراقبت کاری کرد که در روزهای نبودنت، کسی نگاه به #ناموست ندوزد، حتی زمانی که دیوار خانه ریخته بود!! و چه #امن است شهری که نگاه مردانش، آرام و سربه زیر باشد🌹
🍃کمی با ما راه بیا، برایمان بگو چه کردی؟ چه گفتی؟ چه خواستی؟ که اجابتش هم صحبتی با #حضرت_مادر شد؟!🤔
🍃بعید میدانم کسی از #داستان راه گشایی مادر بی خبر باشد؟! در آن #ظلمت وهم انگیز، میان تلّ های خاکی، با دلی مضطر سر بر خاک گذاشتی و ندا از #آسمان به گوشَت رسید که از این سو بروید.
🍃تو خاصی...!
یعنی باید #خاص بود که خواهری چون زینب(س)، خود برای کمک بیاید.
مگر غیر از این است که فرمود: ما کسانی که برادرمان را #یاری میکنند تنها نمیگذاریم؟ به گمانم باید برای پی بردن به رازت، پی به ارتباطت با #حسین(ع) برد.
🍃تو عجین شده با این خانواده ای. مورد عنایت خواهر، #گمنام همچو مادر...بی سبب نیست چندین سال هیچ نشانی از تو نداشتیم. عاشق رفته رفته شبیه معشوق میشود و تو چه خوب شکل مادر شدی😔
🍃سالها گمنامی و بینشانی و در آخر سهم ما از تو، یک #پلاک، صفحاتی قرآن و بادگیری که جسمت را به آغوش داشته😞
🍃سالهاست #هورالعظیم، به پاس ۲۵ سال میزبانی از جسمِ نازنینت سرشار از عطر و بوی توست.
🍃کمی با ما راه بیا. دعایمان کن عبدِ حسین شویم، جان برکف برای حسین(ع) و در آخر سر بر دامان حسین چشم از این عالم ببندیم، رسم عاشقی را خوب بلدی، دعا کن گرد قدمهایت بر سر و روی ما هم بنشیند😓
🌺به مناسبت سالروز ولادت #شهید_عبدالحسین_برونسی
📅تاریخ تولد : ۳ شهریور ۱۳۲۱. تربت حیدریه
📅تاریخ شهادت : ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر
🥀مزار شهید : بهشت رضا
╔═.🥀🍃.📿════╗
🆔️@sabokbalan_e_ashegh
╚════🥀.🍃.📿═╝
•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•