eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
186 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
93 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 از لحاظ وضعیت حکومت‌ها پیش از انقلاب 🛑 🔵 الف) از لحاظ 🔺 ۱- فرانسه: دوران لوئی پانزدهم و شانزدهم ارتش در چهار جنگ بزرگ با کشورهای همسایه شرکت کرد که مجموعاً بیش از ربع قرن طول کشید و موجب فرسایش جدی قوای نظامی شد. 🔺 ۲- روسیه: رومانوف ها بعد از شکست در جنگ با ژاپن (1905) و جنگ جهانی اول تحقیر شدند. سربازان ناراضی و برگشته از جنگ، خود از معترضان و مخالفان حکومت شدند. 🔺 ۳- ایران: ارتش ایران در پنجاه سال قبل از انقلاب در هیچ جنگ خارجی مهمی شرکت نکرده بود و با افزایش قیمت نفت و اعلام خروج انگلیس از خلیج فارس، شاه منطقه شد و آمریکا بهترین تسلیحات نظامی اش را به چند میلیارد دلار به شاه فروخت در بحبوحه انقلاب هر دو شرق و غرب از شاه می کردند 🔵 ب) از لحاظ 🔻 ۱- فرانسه: خزانه خالی، کاهش تولیدات، کشاورزی، هزینه های سرسام آور جنگها، مکرر حکومت از اشراف و بورژوا ها در ۱۷۸۹ و تلاش برای تصویب یک برنامه اقتصادی با اتکا به نهاد قضایی پارلمان آخرالامر حکومت را به دام انقلاب انداخت. 🔻 ۲- روسیه: کاهش تولید غله از ۷ میلیارد پود در سال ۱۹۱۳ به ۵ میلیارد پود در سال ۱۹۱۷ و قحطی بعد از شروع جنگ ۱۹۱۴ مدیریت اقتصادی حکومت را به کشاند. 🔻 ۳- ایران: درآمد نفتی در پنج سال آخر، از 2 میلیارد به ۱۸ میلیارد یعنی حد تا زمان خودش باعث واردات مواد غذایی و کالاهای مصرفی و همینطور اعطای وام های کلان به کشورهای مختلف جهان شد البته در کنار رشد حکومت، فاصله طبقاتی و مردم نیز بسیار افزایش یافت. 🔵 الف) از لحاظ 🔺 ۱- فرانسه: انقلاب به پاریس و روستاهای حومه آن بود. حکومت بود و لازم نبود همه کشور شوند لذا شورش‌های پایتخت کار را تمام کرد 🔺 ۲- روسیه: انقلاب در سن پترزبورگ و مسکو شکل گرفت و به چند شهر صنعتی نیز تسری یافت 🔺 ۳- ایران: انقلاب در شهرها و روستاهای کشور واقع شد. مردم شهرها و روستاها برای کشته هایشان چهلم گرفتند و کارگران، کارمندان، کشاورزان و اصناف و همه اقشار به انقلاب پیوستند و انقلاب در تمام شهر‌ها و روستاها خود را نشان داد و حتی بسیاری از شهرها و روستاها، از ۲۲ بهمن در شهر خود حکومت را به‌دست گرفته بودند ♦️ جهت مشاهده مجموعه موشن‌گرافیک‌های مقایسه انقلاب‌ها به صفحه آپارات سعداء به آدرس زیر مراجعه نمایید 🌐 https://www.aparat.com/v/5XQK1?playlist=242934 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🆔 @soada_ir
18.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ شاید برخی تعبیر _لـنـدن را مزاح سیاسی می‌دانستند، ولی ظاهرا این پایگاه بسیج لندن یک واقعیت بیرونی است. بخشی از روند شکل‌گیری بسیج لندن را از زبان بسیجی لندنی حجت‌الاسلام سـیـد‌حـیـدر حَسَنَیْن اهل لندن، مبلغ، فعال رسانه بشنوید.
شیفتگان تربیت: **🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 وارد آسایشگاه شدیم رئیس آسایشگاه اومد استقبالمون اول یه توضیح درمورد داد بعد وارد سالن شدیم اتاق اول ی آقایی بود به نام آقامرتضی موج انفجار گرفته بود به قول معروف # موجی بود ... یکی از بچه ها حواسش نبود کیفش افتاد زمین و صدای وحشتناکی بلند شد یهو آقامرتضی یاد جبهه افتاد از حرفاش معلوم شد فرمانده اش بود حمید حمیدجان به گوشی مهدی جامونده حمید پرستوها بال پرشون شکسته 😔💔 حمید جان خط قیچی شده پرستوها افتادن دست لاشخورا وای خدایا آقامرتضی فکرمیکرد .... یهو یکی از بچه ها بدو رفت پرستار صدا کرد بهش آرامبخش زدن..... اتاق دوم یه آقای بود به اسم عباس آقا از گردن قطع نخاع شده بود تو همون اتاق یه آقای بود به اسم رضا قطع نخاع از کمر،تو 17سالگی جانباز شده بود و نکرده ..... فرمانده اش بود یه ذره برامون از جبهه و جنگ گفت همزمان با اتمام حرفای حاج رضا تایم ما تموم شد ازشون خداحافظی کردیم سوارماشین شدیم تو ماشین خوابم برد و ...... .... *🍀﷽‌🍀 رمـان 🍃🌷 چشمام گرم شد انگار وارد یه دشت سرسبز شدم نزدیکم و یه آقای که کنارش رو ویلچر بود نشسته یهو ماشین از روی یه دست انداز پرید و من سرم خورد به شیشه ماشین 😐😐😐 بعداز چند ثانیه که هوشیار شد‌م به طرف سمیه برگشتم و گفتم :سمیه کاغذو خودکار پیشت هست سمیه :آره کاغذ و خودکار از گرفتم و خوابمو نوشتم دادم به پاسداری که همراهمون بود و گفتم بده به اقا رضا همون جانباز سوم که قطع نخاع از کمر بود تو نامه ازشون خواسته بودم بامن تماس بگیرن ..... روزها از پس هم میگذشت روزها به هفته ها و هفته ها به ماه تبدیل شدن منم درگیر درس ، و....بودم اما همچنان منتظر زنگ بودم شش ماه شد و الان دو هفته مونده سال 90جاشو به سال 91بده ... منم مثل هرسال امسال هم میرم اما همه فکرم درگیر اون بود و همچنان منتظر زنگش فردا باید بریم جنوب داستان زندگیمو شهدا نوشته بودن ....