eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
شیفتگان تربیت: *🍀﷽‌🍀 واقعی و بسیار جذاب رمان 🍃🌷 مامان و باباش بعداز یه ساعت رفتن تو حیاط کباب بزنن رضا داشت میخورد یهو بهش گفتم بامن میکنی؟ انگور پرید گلوش رفتم براش آب آوردم گونه هاش مثل دخترا قرمز شده بود خخخخ سرش انداخت پایین هیچ حرفی نمیزد گفتم چیه من دوست دارم همسرم باشه خب ازت خوشم اومده 😁😁😁 هیچی نگفت تا عصر اصلا بهم نگاه نمیکرد،و سرش پایین بود ... آره من چندماه بود رضا بودم فرداش رضا زنگ زد خونمون، بابام که حرفاش شنید داد و فریاد راه انداخت ... بهم گفت ازخونه برو از محرومم کرد از خونه که بیرونم کردن برگشتم خونه خودم یک هفته بعد رضا و مادر و پدرش اومدن با 14سکه و یه سفر به عقدش دراومدم 😍😍😍😭😭😭.... خونه مجردیم به اسم خودم بود خونه فروختم و جهزیه خریدم البته رضا نمیذاشت اما من کار خودم کردم و خونه فروختم و جهزیه آماده کردم رضا نذاشت من مراقبش بشم بازم پرستارا میومدن مراقبش البته خیلی این موضوع اذیتم میکرد...... رضا داشت نماز میخوند 5روز زندگی شروع شده بود ... *🍀﷽‌🍀 واقعی و بسیار جذاب رمان 🍃🌷 قیمه گذشته بودم آخه رضا خیلی دوست داشت -رضا جان رضا جان بیا نهار جناب همسر ...😍 بیست دقیقه گذشت صدای نیومد خودم پاشدم برم تو اتاق بهش سر بزنم دیدم سر سجده اس نشستم کنارش -آقا رضا نمیخای تمومش کنی نمازتو آقا؟ هیچ جوابی نداد ترسیدم دستم گذشتم روی دستش یخ یخ بود با جیغ و ترس رفتم بالا ماااااامااااان رضا یخ یخه ....😱 تروخدا بیاید مامان: حاج حسین بدو مامان و بابا که اومدن سریع زنگ زدیم آمبولانس اومد .... آمبولانس که اومد سریع به رضا کپسول اکسیژن وصل کردن و گفتن باید سریع منتقل بشن بیمارستان تا رسیدن به بیمارستان نیم ساعتی طول کشید .... نیم ساعتی که به من پنجاه هزار ساعت گذشت انقدر هول شده بودیم که با دمپایی و کفش لنگه به لنگه رفتیم بیمارستانـ دکتر گفت بخاطر شوکی بهش وارد شده فعلا باید یکی و دو هفته ای تو بیمارستان باشه اون دوهفته من یه پام بیمارستان بود یه پام مزار .... خدا صدای راز و نیازام شنید و بعد از دوهفته رضا از بیمارستان مرخص شد ..☺ خیلی خوشحال بودم فکر میکردم سالیان سال این زندگی ادامه داره .... اما طول زندگی ما خیلی کوتاه بود رضا که از بیمارستان مرخص شد یه چندروزی استراحت کرد یه ذره که حالش خوب شد پیشنهاد داد بریم منو رضا مامان بابا راهی شدیم ... .... *🍀﷽‌🍀 واقعی و بسیار جذاب رمان 🍃🌷 با ماشین شخصی رفتیم جنوب اول انقدر خوشحال بودم کنار رضا اومدم جنوب دوکوهه ،طلائیه ،فکه ... خیلی دوست داشتیم رضا :حنانه قدر خودت بدون تو نظر کرده یه روز من نبودم ترو به همین شهدا ثابت قدم باش -رضا این حرفا چیه میخوای منو تنها بذاری ؟ رضا: بهرحال من جانبازم 😔 بایدبا واقعیت کنار بیایم -باشه این واقعیت نگو خواهشا بعداز رفتیم خوب من به نظر خودم نظرکردم ایستادم نماز تا سلام نماز گفتم برگشتم دیدم رضا دستش رو قلبش -رضا رضا چی شدی دستش رو قلبش بود هیچ حرفی هم نمیزد رضااااااا رضااااااا رضااااااا توروخدا جواب بده 😭😭 جای نبود که زنگ بزنیم با ماشین شخصی خودمون بردیمش دویدم داخل خانم توروخدا حال همسرم خوب نیست پرستار اومد اونم داد زد خانم رفیعی دکتر محمدی پیچ کن سریع انتقالش دادن خط رو دستگاهها خیلی پایین میشد 200سی سی شوک هی این شوکها بیشتر میشد اما رضا چشماش باز نکرد جیغ دستگاه بلند شدو رضا برا همیشه جسمش رفت 😭 ....
خیلی وقت‌ها شکم خودشان را با یک تکه نان بیات و پنیر سیر می‌کردند گاهی هم نان خالی !! ولی با جان و دل جنگیدن ....
10.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹حقيقتا چهره های برجسته   همین حالا مثل✨✨دارند می‌درخشند 🌷🌷 ❤شادی ارواح مطهر شهدا صلوات ❤ شاد ویاد ونامشان گرامی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌷 کلام 🌷 راه شهدا ...
آیت الله جوادی آملی: ما برای اینکه از برخوردار باشیم باید در مسیر آنها حرکت کنیم و بدانیم،دعای شهدا،جزو دعاهای مستجاب است..... یاد با ذکر
🥺پنجشنبه است، هـمان روزی که خوبان سفر کرده از دنیا، چشم انتظار عزیزانشان هستند ، دستشان از دنیا کوتاه است و محتاج یاد کردن ما هستند با ذکر فاتحه و  صلوات ، روحشان را شاد کنیم. 🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ،تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَات 🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ،مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِين اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيم صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ 🌹بِسْمِ اللهِ الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ،اللَّهُ الصَّمَدُ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ،وَ لَمْ يَكُن له کفو احد __________________________________
5.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪐 مقامات عالی حضرت عباس علیه السلام تمام در روز قیامت به مقام قمر بنی هاشم غبطه می‌خورند آیت الله فاطمی نیا(ره) ___________________________________ 🇮🇷
حی علی الصلاه اول وقت سیره .مثل آب زلال باش... که باشـی دریاۍ دلت انقدر صاف می‌شود که پاڪـی دلت بر همگان اشڪار میگردد و همه براۍ داشتنت خود را در تُو غـرق خواهند ڪرد... . 🌷
🦋 هرکس مهر امام خمینـی (ره) و مقام معظم رهبرے در دل نداشته باشد مطــمئن باشد اگر در زمـان یکی از امامان معصـوم هم باشد مهر آنها را در دل نخواهد داشت . السَّلامُ‌عَلَیک‌یاخَلیفَةَ‌اللهِ‌فےارضِه!
🦋 این عکس‌ها باشد برای شهادت... اربعین سال ۱۳۹۷، در مسیر پیاده‌روی، بنرها و عکس‌های شهدا چشم‌نوازی می‌کردند. در میان انبوه جمعیت، چشم آقا حامد به تصویر شهید ابراهیم هادی افتاد. با شور و حال وصف‌ناپذیر، از ما جدا شد و به سمت عکس دوید. با لبخندی که عمق آرزوهایش را نشان می‌داد، از من خواست که از او عکس بگیرم و گفت: «این عکس‌ها باشد برای شهادت...». و حالا، آن وعده محقق شده است. حامد عزیز در کنار شهداست و ما جا مانده‌ایم. او که در این مسیر مقدس، شوق شهادت را در دل داشت و با هر گام، خود را به یاران اباعبدالله (ع) نزدیک‌تر می‌دید، سرانجام به آرزویش رسید. حامد جان، امروز، تو در کنار رفیقان آسمانی‌ات برای ما دعا کن.. شهید حامد صفاریان از سرداران گمنام هوافضا که در جنگ اخیر در اصفهان به شهادت رسید.