eitaa logo
صبرا قشم ( نشر خوبی‌ها)
174 دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
6.6هزار ویدیو
103 فایل
این کانال با هدف تعامل و هم افزایی بانوان فعال و توانمند قشم، در عرصه فرهنگی و مذهبی و محوریت جهاد تبیین با نگاهی نو و متفاوت جهت صحنه گردانی ایجاد شده است. (صبرا=صحنه گردانان بردبار روایت امید) و وابسته به مدرسه علمیه ریحانه الرسول(س) قشم است.
مشاهده در ایتا
دانلود
9.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما آزادید ؟ یا اسیر ؟ زمینه های اسارت را با نهج‌البلاغه خوانی از بین ببریم ☆•☆•☆ نهج‌البلاغه بخوانیم ☆•☆•☆ .
۩کانال‌ادعیه‌و‌مناجات‌صوتی﷽۩حدیث کساء۩علی ‌فانی.mp3
زمان: حجم: 7.51M
📿 حدیث شریف کساء 🎙 با نوای علی فانی 🌷اللهم عجل لولیک الفرج 🌷 🌹 التماس دعا 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خانمى داستان زندگى اش را اينگونه تعريف مى كند : با مرد مومنى ازدواج كردم و با او زندگى خوبى داشتم .. از او داراى سه فرزند شدم .. ما در شهرى زندگى مى كرديم و خانواده ى همسرم در شهرى ديگر؛ روزى از روزها اتفاق ناگوارى براى خانواده‌ى همسرم رخ داد؛ پدر و برادرانش فوت كردند و فقط مادرش زنده ماند و يكى از خواهرانش ، كہ دچار ناتوانى جسمى شد .. همه اندوهگين بودند، روزها يكى پس از ديگرى سپرى شد و اين غم رفته رفته كمرنگ شد، اما همسرم همچنان غمگين بود، و نسبت بہ مادر و خواهر عليلش احساس مسوليت مى كرد .. از من خواست تا مادر و خواهرش را بہ خانه مان بياورد تا از آنها مواظبت كنيم؛ مخصوصا خواهرش، زيرا مادرش پير بود و توان نگهدارى از او را نداشت .. احساس كردم دنيا بر من تنگ آمد ، به پيشنهادش اعتراض كردم، گفت: خواهرم بہ زودى دوره ى درمانش را تمام مى كند و بعد از آن با ما زندگى خواهد كرد، چرا كہ او بعد از خدا، جز من كسى را ندارد .. از آن پس روزهاى خيلى بدى را سپرى مى كرديم ؛ هربار يادم مى افتاد كہ قرار است آن دو با ما زندگى كنند، حالم بد مى شد و بہ اين فكر مى كردم كہ با وجود آنها؛ چگونه مى توانم در خانه ام راحت باشم؟! خانواده ام چگونه به ديدنم بيايند؟! اصلا چگونه احساس راحتى كنم؟! هرچه روز بہ روز موعود نزديك تر مى شديم اندوه من بيشتر مى شد و بيش از پيش از دست همسرم دلگير مي شدم يك سال گذشت و پس از گذشت اين يك سال تقدير خداوند اينگونه بود كہ دوره ى درمانش يك سال ديگر تمديد شود؛ اما من اصلا از اين موضوع خوشحال نشدم ، چون باز به اين مى انديشيدم كه قرار است بیایند، و این موضوع همه خوشحالی هایی که به سمتم می آمد را بی معنی میکرد. اما اتفاقی افتاد که انتظارش را نداشتم .. اتفاقی که حتى به ذهنم نيز خطور نکرده بود. همسرم در یک تصادف جانش را از دست داد. این اتفاق مرا واداشت تا من و فرزندانم به خانه مادر همسرم و دخترش منتقل شده و با آنها زندگى كنيم . چه روزهای زیادی كه بخاطر ترس از اینکه نکند آن دو با ما زندگی کنند خوشبختی را از خودم و همسرم منع كردم، چه روزهای زیادی كه قلب همسرم را به خاطر حرفها و سرزنشهایم به درد آوردم، اما او رفت و ما را در کنار خواهری که نگران آینده او بعد از مرگ مادرش بود، تنها گذاشت. 🌟ما هرگز نمى دانیم چه موقع خواهیم رفت و چه کسی خواهد رفت. ⭐️بیاییم روزهایمان را به شادی بگذرانیم و ذهن خود را درگیر آینده اى كہ از آن بى خبريم نکنیم ؛ ⭐️بیاییم عزیزانمان را با آنچه که آرزویش را دارند شاد کنیم، پيش از اینکه ما را تنها بگذارند و حسرت يك بار ديدنشان بر دلمان بماند . . .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️یار خانواده شما (۸) 💠از کلیدی ترین موقعیت هایی که شخصیت اعضای خانواده شکل می گیرد! 🔸️با چالش های درون خانواده چگونه مواجه می شوید ؟! 🔅 در اجر نشر پادکست سهیم شویم. @yar_khanevade
📚 بغل کردن کودک در هنگام نماز 💠 سؤال: آیا می‌توان هنگام نماز بچه‌ای را بغل کرد که لباس یا پوشک او نجس است (البته بدون اینکه نجاست به لباس یا بدن نمازگزار سرایت کند)؟ ✅جواب: بنابر احتیاط واجب اجتناب شود. 🆔 @leader_ahkam
📚 فروش انگشتر طلای مردانه 💠 سؤال: با توجه به اینکه استفاده از طلا برای مردان حرام است، اگر کسی انگشتر مردانه هدیه گرفته باشد؛ آیا می تواند فقط طلای آن را بدون قصد استفاده بفروشد؟ (اصلا قصد استفاده از انگشتر در میان نباشد). ✅ جواب: در فرض سؤال اگر فقط طلای آن را بفروشد و مبلغی بابت مزد ساخت پرداخت نشود، فی نفسه اشکال ندارد. 🆔 @leader_ahkam