💢 شک در خواندن تشهد
❇️ اگر قبل از برخاستن شک کند تشهد را خوانده یا نه، باید آن را بخواند اما اگر در حال برخاستن شک کند آن را به جا آورده یا نه، نباید اعتنا کند و نیز اگر جزء بعد را شروع کرده باشد (هرچند جزء مستحب) نباید اعتنا کند.
🔺 رساله نماز و روزه آیت الله خامنه ای/ مسأله ۳۵۴
📎 #احکام
📎 #احکام_نماز
📎 #احکام_تشهد
📎 #شکیات_نماز
⭕️♻️⭕️♻️⭕️♻️
✳️ شناسه پایگاه تخصصی فقه و احکام در ایتا، روبیکا، تلگرام، اینستاگرام و...
🆔 @ask_ahkam
💢 احکام | نیت نماز را اشتباهی به زبان آوردن
💠 سوال:
به زبان آوردن نیت اشتباه، نماز صحیح است؟
✍🏻 پاسخ:
◀️ هرگاه فردی به نماز ایستاده و نیت قلبی کرده اما در زبان و خیال خود غیر از نیت قلبی داشت، مثلاً هنگام ظهر قصد نماز ظهر را داشت، ولی اشتباها گفت؛ چهار رکعت نماز عشا می خوانم نمازش صحیح است.
🔷 برداشت غلط:
بسیاری بر این باورند که نیت باید به زبان آورده شود، در حالی که لازم نیست نیت را به زبان بیاورد، بلکه همین قدر که انگیزه انسان از این کار، نماز خواندن برای خدا باشد کافی است.
🔺 العروه الوثقی، فصل فی النیه، مسئله 17
📎 #احکام
📎 #احکام_نماز
📎 #نیت_نماز
💥 رسانه تخصصی فقه واحکام
🆔eitaa.com/ask_ahkam
🆔rubika.ir/ask_ahkam
🆔 Sapp.ir/ask_ahkam
🆔 t.me/ask_ahkam\
🌹سالروز_شهادت
👌یه تنه یه گردان بود...
♦️دانشگاهش تموم شده بود و از آلمان چندتا دعوت نامه بورسیه تحصیلی براش اومده بود...
همان ایام بود که آقا تو یکی از سخنرانیهاش گفتند باید به سمت غنی سازی اورانیوم و انرژی صلح آمیز هستهای بریم.
تا این رو شنید، دست رد زد به سینه همه دعوتنامه ها و خارج رفتنها.
موند پای کار کشور امام زمان...
گفت: کشور مرتضی علی و شیعه خانه امام زمان نباید چند سال دیگه دستش دراز باشه پیش بیگانه...
♦️رفت و با خون دل، تاسیسات هستهای نطنز رو راه انداخت...
🗓۲۱ دی
سالروز ترور دانشمند هسته ای
شهید مصطفی احمدی روشن
🔸جاےشهید احمدےروشن خالے ڪه:
🔶به مادرش گفتن:مادر ناراحت نیستی بچتو شهید کردن؟
مادرش دستش را گذاشت روی شانه نوه اش و گفت:خب یک مصطفای دیگر تربیت میکنم
#شهیدمصطفےاحمدےروشن
#سالروزشهادت
#یادش_باصلوات
ا🌿🌸🌿 🕊🦋 @golljin 🦋🕊
ا🌿🌸
ا🌿🌸 اَلـٰلَّهُمَ عَجِّــل لِلوَلِــیِّڪَاَلْفَــرَجْ
﷽
چند نكته كوتاه درباره زيارت قبور :
1. زيارت اهل قبور در تمام روزهای هفته سفارش شده.
در صبح های شنبه و دوشنبه و پنجشنبه و خصوصا عصر پنجشنبه بيشتر سفارش شده است.
۲. مستحب است دست را روي قبر بگذارد و رو به قبله هفت مرتبه سوره قدر بخواند همچنين قرائت سوره هاي يس ، حمد ، معوذتين (سوره هاي ناس و فلق) و آيه الكرسي مستحب است .
۳. همچنين دعا كردن و حاجت خواستن نزد قبر پدر و مادر مستحب است و مستجاب است.
۴. بهترین راه احسان به اموات ، انجام واجباتي است كه از آنها قضا شده مثل نماز و روزه .
۵. دادن بدهکاری های میت و پرداخت رد مظالم از حقوق اموات بر عهده ماست.
رد مظالم در جايي است كه مي دانيم به كسي بدهكار بوده ولي به طلبكار دسترسي نداريم.
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
🕊🦋🕊 @golljin 🕊🦋🕊
┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیه هایی برای عاقبت بخیری
🎤 حجت الاسلام رفیعی
#الـٰلّهُمَ_عجــِّلِ_لوَلــیِّڪَ_اَلْفــَرَجْ
#بحق_حضࢪٺ_زینب_کبری_سلام_الله_علیها
#بر_چهره_دلگشای_مهدی_صلوات
#اَلّلهمَ_صَلِّ_عَلی_مُحمَّد_وَ_آلِ_مُحمَّد_وَ_عَجِّل_فَرَجهُم
💦⛈💦⛈💦⛈
#قسمت_شانزدهم
♥️عشق پایدار♥️
به غروب نرسیده,عباس را به خانه ی خاله اش بردند تا شاهد ارامش ابدی مادر جوانش درخاک سرد گور نباشد و خیلی بی سروصدا جسم بی روح بتول در منزل جدیدش در ابادی خودش وکنار مزار پدرش عبدالله به خاک سپردند,بتول رفت,مظلومانه رفت, اما دست تقدیر دخترکی درصورت وسیرت مانند بتول به این دنیا هدیه کرد...
اقا عزیز با دلی غم زده اسم دخترکش را (مریم)نهاد,مریم که گویی بتولی دیگر بود ,ابروهای کمان وچشمهای مشکی وصورت سفید وتپلش همان صورت وترکیب بتول بود اما درچهره ای کوچک تر ,گرچه دل کندن از دختر نورسیده اش برای پدر وبرادر داغدیده بسیار سخت بود اما چاره ای هم جز سپردن مریم به دست ماه بی بی نبود,اقا عزیز مریم را به دست مادر بزرگش سپرد تا درموقعی مناسب برگرددودخترک را همراه خود ببرد,اما نمیدانست که دست روزگار چگونه انها را باهم غریبه میکند.
عزیز همراه پسرش عباس با دلی شکسته وچشم گریان ,به حکم عقل ,شبانه ابادی را ترک کردندودوباره راهی اینده ای نامعلوم ومکانی نامعلوم تر شدند,عزیز میدانست که باید برود وانجا را ترک کند اما به کجا رود؟نمیدانست وکی برگردد ومریمش را با خود ببرد بازهم معلوم نبود.عباس این پسرک شیرین زبان,که از غم مادر ملول واز داشتن خواهری کوچک خوشحال بود ,حتی وقت نکردتا با تمام وجود این خواهر زیبایش را بغل کند ودستان کوچکش را نوازش کند وبا پدر هنوز از سفر نرسیده باز بار سفر بستند.....
آقا عزیز وعباس رفتند وماه بی بی ماندو یک دل پرازداغ ونوزادی بی قرار,نوزادی که رایحه ی دختر جوانمرگش را دروجود مادر زنده میکرد.
کبری سه پسرویک دختر داشت وخانه اش مانند تمام خانه های آبادی تک اتاقی بیش نبود ووضعیت زندگی اش اجازه نمیداد تا از مریم کوچک مراقبت کند اما صغری بااینکه بیش از ده سال از ازدواجش میگذشت صاحب فرزندی نشده بودوبهترین موقعیت رابرای سرپرستی مریم داشت.
به مادرش گفت:بچه را بسپاربه من قول میدهم مانند اولاد نداشته خودم ازاومراقبت کنم,غلامحسین(شوهر صغری) هم ازاین پیشنهاد استقبال کرد زیرا سالها درآرزوی داشتن فرزند بود ودلش غنج میرفت برای صدای گریه ی نوزادی که درخانه ی سوت وکورش بپیچد وحتی,حاضر بود نیم مال وداراییش را بدهد اما صاحب فرزندی شود.
اما ماه بی بی که داغ دخترش رادیده بود ومریم, یادگار دخترک ناکامش بودراضی نشد وگفت:تا زنده ام خودم بزرگش میکنم .
ماه بی بی تمام عشقی راکه به بتول داشت,نثار مریم میکرد اورا باشیر تنها گاوش تغذیه میکرد .
هرروز که میگذشت شباهت مریم به بتول بیشترمیشد,این چشمان سیاه ودرشت,گونه های گلگون وابروهای کمان ,چهره ی بتول رادرذهن تداعی میکرد ومهراین کودک به دل تمام خانواده افتاده بود واورا عزیز دردانه ی ماه بی بی کرده بود.
ماه بی بی بعدازکارروزانه اش کودکش رابه کول میبست برسرمزار عزیزانش میرفت ودلگویه ها می گفت واز رنج فراق ناله هاسرمیداد.
شب جمعه بود,مریم نه ماهش تمام شده بود,نه ماهی که ماه بی بی درد مرگ دخترش را با نگهداری از نوه اش التیام میداد .ماه بی بی حلوای خیرات راپخش کرد ومریم را داخل تشتی حمام کرد وکودک سبکبال فارغ از رنج روزگار به خواب رفت.ماه بی بی بوسه ای ازگونه ی کودکش برچید وعجیب دلش هوای راز ونیاز باخدا کرده بود ,وضو.گرفت وبه نمازایستاد, به سجده رفت ودرهمین حال درخانه را زدند.
صدای صغری بودازپشت در:مادر خانه ای؟؟دررابازکن منم...
وقتی دید کسی جواب نمیدهد هراسان وارد خانه شد
نگران شد نکند مادرم طوری شده؟؟صدای مریم چرانمیاید؟
وقتی مادر رادرسجده ومریم را مثل فرشته ای کوچک درگهواره دید خیالش راحت شد.......
اما.....اما.......
ادامه دارد
#براساس واقعیت
🌿🍁🍂🍁🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☃️شبتون معطر،
♥️به بوی مهربانی خدا،
❄️یاد خدا همیشه در ذهنتان
☃️الهی دلتون شاد،
♥️و قلب مهربان تان
❄️همیشه تپنده باد ..
☃️شب خوبی
♥️در کنار عزیزانتون داشته باشید
❄️شبتون بخیر و شادی
@parvaanehaayevesaal 🌸🍃