حلقه بسته
یکی از الزامات فعالیت های فرهنگی و اجتماعی، امکان ارتباط با چند گروه کنشگر فرهنگی، مخاطبان فعالیت و ذینفعان اجتماعی است که بدون هریک، اقدامات فرهنگی یا به انجام نمی رسد یا بهره برداری لازم نمی شود و یا تاثیر اجتماعی مناسبی برجای نمی گذارد.
زمانی که یک نیاز فرهنگی، در گستره فراسرزمینی و در ابعاد منطقه ای یا بینالمللی مطرح باشد این ارتباط در قالب دیپلماسی عمومی از وظایف موسسات و نهادهای فرهنگی دولتی و غیردولتی می شود تا بستر کنش فرهنگی فراهم گردد.
در زمانه ما که فضای مجازی بیشترین گسترش و تاثیر جغرافیایی و فرهنگی را دارد دیپلماسی فرهنگی در قالب سایبردیپلماسی معنادار شده نیازمند توجه ویژه است.
شوربختانه همه ما کم و بیش دیده ایم که در فرایند فعالیت های فرهنگی حتی در بعد داخلی، گروه های مجازی عمدتا ترکیبی از جمعیت های دوستانه است که با تعدادی تفاوت در گروه دیگری نیز عضو هستند و هر پیام را می توان همزمان در چند گروه دید. کنشگری در این گروه ها هم عمدتا به صورت ۹۰ درصد ناظر بدون کنش، ۷ یا ۸ درصد گاه فعال و چند نفری نیز بیش فعال دیده می شود.
ماجرای غرورانگیز و در عین حال غمبار غزه بار دیگر این نکته را گوشزد کرد که حلقه ارتباطات کنشگران بسته و محدود است و سایبر دیپلماسی در حوزه فرهنگی و اجتماعی از برساخت یک تصویر درست مشترک میان فعالان فرهنگی ایران و سایر نقاط جهان ناتوان است.
در کمتر گروه مجازی کنشگران مان می توان نامی از چند کنشگر خارجی حتی در حد دانشجویان خارجی داخل ایران دید و یا جمعی از خودمان را در چند گروه بین المللی مشاهده کرد.
صرفنظر از چالش ضعف زبان که راه ارتباطی بسیاری از فعالان فرهنگی را مسدود نموده، نبود سازوکار و بستر هماهنگ کننده بین المللی آشکارا به چشم می آید.
واحدهای بین الملل سازمان های فرهنگی کمتر توفیقی در ایجاد چنین فضای مشترکی حتی میان ذینفعان آشنا به فارسی با بدنه کنشگران فرهنگی سازمان خود داشته اند. این را حتی در دانشگاه های بین المللی نیز می توان دید که با وجود دهها دانشجوی خارجی آشنا به زبان فارسی کمترین راه ارتباط مشترکی میان آنان با گروه های مجازی داخل کشور نمی توان دید. این امر در میان دانشجویان ایرانی خارج از کشور نیز به وضوح دیده می شود و جز گرایش شخصی خود فرد عملا فرایند سازمان یافته ای برای چنین ارتباطی مشاهده نمی شود.
با وجود دسترسی هزاران نفر در غزه به شبکه های اجتماعی تقریبا هیچ ارتباط دوسویه فعالی میان آنان با جامعه ایرانی وجود ندارد و جز آنچه به صورت گزینشی توسط رسانه ها ترجمه و در داخل پخش می شود ارتباط اجتماعی موثری نمی توان دید.
به نظر می رسد نبود نهاد توانمند سیاستگذار و هماهنگ کننده در عرصه سایبردیپلماسی مسیر دسترسی به یک نظام مشترک فرهنگی تمدنی را ناهموار نموده که نیازمند بازنگری جدی است.
درس گرفتن از دستاوردهای نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپایی می تواند گام موثری در بهبود این شرایط باشد.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#سایبردیپلماسی
#دیپلماسی_عمومی
#غزه
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat