یک بازخوانی هفتاد ساله
۲۸ مرداد هرسال، تقویم کشور سالروز کودتای آمریکایی - انگلیسی شاه علیه دولت مصدق را یادآوری می کند.
رویدادی که با گذشت ۷۰ سال همچنان نکات مبهمی در خود دارد و در اصالت کودتا تردیدهای زیادی ایجاد کرده است.
فهم تحولات سیاسی ایران عصر قاجار تا پهلوی بویژه تا سال ۳۲ خارج از چارچوب فهم روابط میان دو ابرقدرت بزرگ آن زمان یعنی انگلیس و روسیه (شوروی) نیست. کمتر رویدادی را می توان بدون درنظر گرفتن نقش تعامل یا تضاد میان این دو قدرت تحلیل کرد. رخدادهای داخلی ایران به شکل آشکار، تابعی است از توافق میان روسیه (شوروی) و انگلیس و بخشیدن یک بخش از خاک یا حمایت از یک شاهزاده یا حتی سفر شاه به یک کشور خارجی یا جدال میان آنان و جدا کردن اجباری یک بخش از خاک یا وارد ساختن کشور در یک جنگ ویرانگر. تنها چاره ایران جز آن دادن به این دو، تن دادن به یک نیروی سوم است که زمانی در فرانسه (فرنگ) تجسم می یابد و زمانی در آمریکای تازه قدرت گرفته با سوابق غیر استعماری.
فهم دوره کوتاه مصدق هم چیزی فراتر از این رابطه ابرقدرت ها نیست.
دعوای شاه و مصدق، دعوای عروسک گردانان واقعی ماجرا یعنی انگلیس و شوروی است که اولی نگران از حضور و نفوذ اندیشه های اشتراکی و سوسیالیستی به نام ملی گرایان استکه پس از جنگ دوم در بیشتر کشورهای اسلامی و عربی به نام ناسیونالیسمی عربی خواهان ملی سازی صنایع و عملا تبدیل شدن به یکی از اقمار شوروی تازه قدرت گرفته است و در ایران هم با حزب توده که از قضا بخش مهمی از کابینه را پر کرده به دنبال همان ارزشهای سوسیالیستی است.
در طرف مقابل هم دولتی (شوروی) است که خواهان ایجاد بلوک تازه ای از قدرت در شرق و گرفتن سهم خود از دنیاست.
ماجرای مصدق به واقع، پیش دستی انگلیس و نیروی سوم آن زمان (امریکا) علیه شوروی است پیشواز آنکه شاه جوان ناتوان قربانی اندیشه های ناسیونالیست سوسیالیست های ایرانی شود. رخدادی که توسط همان ناسیونال سوسیال ها پیشدستانه به نام کودتا در تاریخ ثبت شد.
امسال ۲۸ مرداد با بیشتر سال های گذشته یک تفاوت اساسی دارد.
تا پیش از امسال، ملی گرایان با برجسته سازی واژه کودتا، اقدام شاه علیه مصدق و دولتش را جنایتی سیاسی و تاریخی تلقی و شاه را ضد ملت و دموکراسی معرفی می کردند.
امسال اما چرخش آشکار حامیان جریان ملی گرا به سمت گرایش تطهیر پهلوی غیرقابل چشم پوشی است.
تقریبا همه آنانکه روزگاری در ائتلاف سیاسی با ملی گرایان بودند در یادداشت ها و توئیت های رنگارنگ شان از خیانت مصدق می گویند و از اقدام قانونی شاه در عزل او سخن به میان می آورند.
حتی طیف برانداز اپوزیسیون هم با چرخشی آشکار به رضا پهلوی روی خوش نشان داده و ائتلاف براندازان را پای حمایت از او قربانی می کنند.
دور زدن ساده در فضای مجازی هم نشان می دهد که در چرخش موضع دشمنان جمهوری اسلامی و تمرکز بر یک دشمن واحد به نام رضا پهلوی تردیدی وجود ندارد، وضعیتی که با قربانی کردن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در آلبانی و عدم حمایت از سایر رقبای سیاسی رنگ و بوی تازه ای به تحولات سالگرد اعتراضات پاییزی بخشیده و راهبردی نو را تجربه می کند.
تاریخ برای تجربه کردن دوباره نیست، برای درس گرفتن از آن است.
#حکمرانی_شایسته
#سرمایه_اجتماعی
#بیست_و_هشت_مرداد
#کودتا
#انگلستان
#روسیه
#پهلوی
به کانال گاه نوشت های خط سبز بپیوندید.
https://eitaa.com/sabzkhat