eitaa logo
سبزپوشان
284 دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
24.4هزار ویدیو
123 فایل
فرهنگی اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
۴ سال از گام دوم گذشت ✍️ محمدجواد اخوان چهارمین سالگرد صدور بیانیه «گام دوم انقلاب اسلامی» را در حالی پشت سر گذاردیم که اکنون مهم‌ترین پرسش در برابر ما آن است که تا چه میزان به رسالت واقعی آن، یعنی تحقق عینی در جامعه نزدیک شده‌ایم. این پرسش از آن‌رو مهم است که بیانیه گام دوم –آن‌گونه که انتظار می‌رفت- قرار نبود صرفاً بیانیه‌ای تشریفاتی به مناسبت چله انقلاب اسلامی باشد. آن‌گونه که شخص رهبر معظم انقلاب بعداً تصریح کردند، چهار نکته‌ای که در این بیانیه بر آن تأکید شده بود، عبارتند از‌: «عظمت حادثه انقلاب»، «عظمت راه طی‌شده و کارکرد انقلاب تا امروز»، «عظمت چشم‌اندازی است که باید به آن برسیم» و «عظمت نقش نیروی جوان متعهّد». در واقع این بیانیه تبیین همان حدیث امیرالمؤمنین (ع) «رَحَمَ اللهُ امرءً عَرَفَ مِن أین و فی أین و إلی أین» و بعدتر این شعر مولانا که «از کجا آمده‌ام آمدنم بهر چه بود، به کجا می‌روم آخر ننمایی وطنم» درباره انقلاب اسلامی است. قرار بود گذشته (چله اول)، حال و آینده (چله دوم) انقلاب اسلامی را ترسیم کند. در یاد داریم که همان سال ۹۷، متنی به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی تقدیم شد که با عنوان «الگوی پایه پیشرفت» قرار بود ریل‌گذاری حرکت کشور تا نیمه قرن پانزدهم را مشخص کند که معظم‌له این سند را به اقتراح عمومی و نخبگانی گذاردند. همان زمان که این متن منتشر شد گلایه بسیاری از صاحب‌نظران خالی بودن محتوای آن سند از مفاهیم و گزاره‌های مبتنی بر کلان‌گفتمان انقلاب اسلامی بود و به نظر می‌رسد یکی از اهداف انتشار بیانیه گام دوم، اصلاح همین نقیصه بود. کشور به سندی انقلابی و اسلامی نیاز داشته و دارد که مسیر آینده را مشخص کند و بیانیه گام دوم هم چنین شأن نزولی داشت. اکنون و در آغاز پنجمین سال صدور این سند، با در نظر گرفتن این نکته باید از خود و همگان پرسشگر میزان نفوذ و تحقق این سند در حاکمیت و نظامات کشور باشیم. باید پرسید آیا اهداف عالی این بیانیه که خصوصاً در هفت بند پایانی آن ترسیم شده تبدیل به راهبرد‌ها و راهکار‌های عملیاتی شده و برای عملیاتی شدن این راهبرد‌ها و راهکار‌ها چاره‌اندیشی شده است؟ کدام قانون، مقررات، آیین‌نامه و دستورالعمل برای تحقق این‌ها تهیه و تصویب شده و کدام نهاد موظف به انجام این تکالیف و گزارش به مردم شده است؟ البته می‌توان از سطحی بالاتر هم به ماجرا نگاه کرد. اگر بخواهیم بیانیه گام دوم روی کاغذ نماند و حقیقتاً نقشه راه ۴۰ سال آینده کشور باشد، باید از روی «کاغذ» به «ذهن» منتقل و گفتمان عمومی آن بر چارچوب نظری انسان ایرانی مسلط شود. باید «گام دوم» ره‌نگاشت جامع پیشرفت جامعه ایرانی تلقی شود و این ممکن نیست مگر با باورمندی عمومی به آن. اینجاست که نقش نهاد‌های فرهنگ‌ساز و گفتمان‌ساز روشن می‌شود. به‌طور مشخص رسانه‌ها و آموزش‌وپرورش دو نهاد اصلی گفتمان‌سازی گام دوم هستند و باید عملکرد این دو نهاد هم مورد پرسش قرار گیرد. رسانه‌ها و نظام آموزشی تا چه حد عموم مردم را با این سند و مفاهیم آن آشنا کردند؟ آیا رسانه‌های گوناگون به شرح و بسط این بیانیه و تبیین دقیق آن برای جامعه همت گماشتند؟ آیا اصلاً اثری از معارف گام دوم در کتاب‌های درسی دیده می‌شود؟ آیا معلمان و اصحاب رسانه خود با محتوای این سند آشنایی کافی دارند که بتوانند آن را به مخاطبان خود عرضه کنند؟ البته این تنها بخشی از مسئله است و گفتمان‌سازی گام دوم تنها منحصر به رسانه و نظام آموزشی نیست. واقعیت آن است که زمان به سرعت برق و باد گذراست و فرصت‌ها نیز اگر غنیمت شمرده نشوند از دست می‌روند. چهار سال گذشت و ۴۰ سال نیز خواهد گذشت و اگر نتوانیم از این فرصت‌ها برای تحقق آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی بهره جوییم، در پیشگاه خداوند متعال و تاریخ پاسخگو خواهیم بود. بیانیه گام دوم سند اصلی پیشرفت ما در قرن پانزدهم است و جز بازگشت به این سند و تحقق آن مسیری برای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی متصور نیست. 🇮🇷 @sabzpoushan
چاه سال آخر را پر کنید ✍️ محمدجواد اخوان استاد مطهری (ره) داستان معروفی از سیره دانشمند بزرگ شیعه، علامه حلّی، نقل می‌کند که خواندنی است: «برای علامه حلّی این مسئله فقهی مطرح‌شده بود که اگر حیوانی در چاه بمیرد و باعث شود که میته­ نجس در چاه باقی بماند، با آب چاه چه باید کرد؟ اتفاقاً در این هنگام حیوانی در چاه آب خانه علامه حلّی افتاد و او ناگزیر بود برای خود نیز استنباط حکم بکند. در این مورد به دو طریق امکان حکم کردن وجود داشت: اول اینکه چاه را به‌کلی پر کنند و از چاه دیگری استفاده نمایند و دیگر اینکه مقدار معینی از آب چاه را خالی کنند و از بقیه آب بلااشکال استفاده کنند. علامه حلّی متوجه شد که در مورد این مسئله نمی‌تواند بدون غرض حکم کند، زیرا نفع خود او هم در قضیه مطرح بود. این بود که دستور داد ابتدا چاه را پرکنند و بعد با خیال راحت و بدون فشار وسوسه نفس به صدور حکم و ارائه فتوا پرداخت.» یکی از ویژگی‌های تعریف‌شده برای فق‌های جامع‌الشرایط، پیروی نکردن از وسوسه‌های «هوای نفس» است. کسی که می‌خواهد برای دیگران تصمیم‌گیری کند باید مراقب باشد القائات نفسانی خودش بر اتخاذ تصمیمش اثر نگذارد. .
مصداق بارز مرنج و مرنجان ✍ محمدجواد اخوان در این چند روز که از شهادت رئیس‌جمهورمان می‌گذرد بسیار از ویژگی‌های اخلاقی او گفته شد و البته هرقدر هم گفته شود باز حق مطلب ادا نمی‌شود. شاید بتوان در یک کلام این‌ها را در دو گزاره خلاصه کرد که شهید آیت‌الله رئیسی مصداق بارزش بود؛ «مرنج و مرنجان». این دو توصیه که از دیرباز مورد تأکید استادان اخلاق بوده، در سلوک افراد وارسته و خودساخته نمایان می‌شود، اما وجود چنین خصائلی در یک سیاستمدار عالی‌رتبه مستقر در قدرت حقیقتاً بسان «دُر نایاب» است. این کارگزار ارشد اجرایی حتی ذره‌ای بر رنجاندن مردمش راضی نبود و تمام هم‌وغم خود را معطوف به حل مشکلات آن‌ها کرد. حتی نحوه شهادتش نیز گواهی بر این ویژگی رفتاری و اخلاقی‌اش است. به روایت‌های مربوط به روز شهادت بنگرید. حتی در زمان افتتاح یک پروژه فراملی حواسش به روستاییان و کارگران مجاور است و چه‌بسا همین دغدغه است که پرواز آیت‌الله رئیسی را به تأخیر می‌اندازد و آنچه نباید، رخ می‌دهد. کارنامه مدیریتی او در دولت، هرچند کوتاه بود، اما مملو از تلاش خستگی‌ناپذیری بود که دوست و دشمن بدان معترفند. اما خصلت دیگر این شهید عزیز نیز کم‌نظیر بود. از همان انتخابات سال ۱۳۹۶ که رقبایش بهانه‌ای برای نقد او نمی‌یافتند و به تهمت، تمسخر و توهین روی آوردند و البته اخلاف‌شان در انتخابات ۱۴۰۰ همین رویه را در ابعادی بیشتر در پیش گرفتند، مواجهه او با این بداخلاقی‌ها، درس‌آموز بود. حتی پس از انتخابات نیز از این بداخلاقی‌ها دست برنداشتند و البته تکیه او بر صندلی ریاست جمهوری هم موجب نشد که در پی انتقام از آن‌ها برآید. گو اینکه با بردباری در برابر این ناملایمات و بی‌انصافی‌ها بر مراتب رشدیافتگی خود می‌افزود و توشه‌ای فراهم می‌آورد که پروازش را تسریع کند. از یادم نمی‌رود همین سال گذشته در دومین سالگرد تشکیل دولت سیزدهم، خبرنگار روزنامه ما از او پرسید در برابر توهین‌ها و تمسخر‌های برخی مخالفان دولت چه می‌کنید؟ و درحالی‌که بسیاری انتظار واگویه کردن گلایه‌مندی از تخریب‌ها و مانع‌تراشی‌ها از او داشتند (چنان که برخی در گذشته چنین می‌کردند) همه پاسخ شنیدیم که تنها به توصیه در پیش گرفتن انصاف بسنده کرد و گفت که ما به خود حق نگران کردن مردم نمی‌دهیم. «نرنجیدن» از انتقاد و بلکه حتی تخریب‌ها و توهین‌ها تنها به سیره شخصی و شخصیتی او محدود نمی‌شد، بلکه به سیره مدیریتی و سیاسی او نیز کشیده می‌شد. کافی است به فهرست طولانی حمایت‌هایی که نهاد‌های دولتی در همین سه سال گذشته از رسانه‌های منتقد کرده‌اند، نگاهی بیندازید. مگر نه این است که روزنامه‌هایی که هر روز تیترشان زیر سؤال بردن خدمات و دستاورد‌های دولتش بود و حتی گاه وقیحانه او را مورد تمسخر قرار می‌دادند، بیشترین آگهی‌ها و یارانه‌های دولتی را دریافت کرده‌اند. به یاد دارم که در آخرین دیدارش با مدیران رسانه‌ها که حدود دو ماه قبل از شهادتش برگزار شد، با طمأنینه خاصی دیدگاه‌های متنوع از جمله سخنان منتقدانش را با دقت شنید و در پایان جلسه هم با همان‌ها که تندترین نقد‌ها را کردند گفت‌وگوی صمیمانه‌ای داشت. ممکن است که انسان‌هایی وارسته و اخلاقی را بشناسیم که هم از ظلم به دیگران پرهیز کنند و هم از ظلم دیگران به خود با «قالوا سلاما» بگذرند، اما اینکه یک سیاستمدار قدرتمند چنین روحیه‌ای را مستمراً حفظ کند، حقیقتاً ستودنی است. معمولاً آن که در قدرت است، در مقابل مخالفانش بسط ید دارد و کمتر توهین و تمسخر را تحمل می‌کند، اما او نشان داد که می‌توان «مقتدر مظلوم» بود و «سیاستمدار اخلاق‌مدار» را در عمل معنا کرد. او تجسمی عینی از شهید مظلوم دکتر بهشتی در زمانه ما بود. نکته دیگر آنکه، هجمه‌های مکرر و غیراخلاقی مخالفانش، او را از رسالتی که بر دوش می‌کشید، غافل نکرد، چراکه به تعبیر دقیق رهبر معظم انقلاب اسلامی «برای او صلاح و رضایت مردم که حاکی از رضایت الهی است بر همه‌چیز ترجیح داشت، ازاین‌رو آزردگی‌هایش از ناسپاسی و طعن برخی بدخواهان، مانع تلاش شبانه‌روزی‌اش برای پیشرفت و اصلاح امور نمی‌شد.» همین سعه‌صدر آیت‌الله رئیسی بود که مسیر تلاش خستگی‌ناپذیر او را به رغم همه ناملایمات زمانه هموار کرد و کارنامه‌ای درخشان از او در همین مدت کوتاه به‌جای گذاشت. دریغ و افسوس که اینک رئیسی از میان ما رفت، اما میراث او که مدیریت مردمی، انقلابی، کارآمد و اخلاقی توأمان است در پیش چشم ما است. او تراز مدیریتی در جمهوری اسلامی ایران را به مراتب بالاتر برد و انتظار مردم از کارگزاران نظام و مدیران آینده دنباله‌روی از مسیر نورانی او است. 🇮🇷@sabzpoushan
خطوط قرمز کابینه‌گزینی ✍️ محمدجواد اخوان اولین و مهم‌ترین مأموریت رؤسای جمهور منتخب همواره چینش کابینه و ترکیب هیئت‌وزیران بوده است. در واقع این تصمیم مهم رئیس‌جمهور نشان می‌دهد که سکان اداره قوه مجریه را در طول چهار سال پیش رو با چه افرادی و به چه سمت‌وسویی می‌برد. اکنون حلقه مشاوران و نزدیکان رئیس‌جمهور منتخب با سازوکاری بروکراتیک در حال مشورت دادن به ایشان برای انتخاب وزرا و معاونان هستند که به نظر امری داخلی و فاقد اهمیت است. آنچه مهم است در نهایت تصمیمات قانونی یعنی تصمیم شخص او و نیز رأی اعتماد نمایندگان مجلس به ترکیب پیشنهادی وی است. رئیس‌جمهور نهم در همان روز‌های پرهیاهوی رقابت‌های انتخاباتی بار‌ها و مکرراً تأکید کرد که مهم‌ترین برنامه کلان او پیشبرد سیاست‌های مقام معظم رهبری است و اتفاقاً در همان روز‌ها معظم‌له برای همه نامزد‌های انتخاباتی خطوط قرمز اصلی تعیین کابینه را تبیین کردند. درعین‌حال قانون «نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» مصوب ۱۴۰۱، شرایط و ضوابطی را برای انتصابات مدیران دولتی معین کرده که قطعاً مدنظر جناب پزشکیان هست و نهاد‌های ذی‌ربط نیز به وظیفه قانونی خود در خصوص تشریح وضعیت افراد مدنظر عضویت در کابینه برای رئیس‌جمهور و نمایندگان مجلس عمل خواهند کرد. در اینجا صرفاً به بازخوانی خطوط قرمز مدنظر رهبر انقلاب که در روز عید غدیر امسال از سوی معظم‌له تبیین شد، بسنده می‌کنیم و امیدواریم رئیس‌جمهور منتخب در تعیین مصادیق به این محور‌ها دقت نظر کافی را داشته باشد. ۱- زاویه نداشتن با امام، نظام و انقلاب: «کارگزاران خود را از کسانی قرار ندهید که ذره‌ای با انقلاب زاویه دارند. آن کسی که با انقلاب، با امام راحل، با نظام اسلامی ذره‌ای زاویه داشته باشد، او به درد شما نمی‌خورد؛ او همکار خوبی برای شما نخواهد بود.» اگر فردی سابقه منفی در فتنه‌های گوناگون اعم از ۷۸، ۸۸، ۹۸ یا ۱۴۰۱ داشته، مواضعی دشمن‌شادکن در کارنامه او ثبت شده یا از مواضع انقلابی خود در گذشته یا گفتمان اسلام ناب پشیمان است، حتماً برای هیچ مسئولیت مهمی مناسب نیست چه رسد به عضویت در هیئت دولت جمهوری اسلامی. اگر کسی به ولایت‌فقیه اعتقاد اصیلی ندارد حضورش در مسئولیت هم ظلم به کشور و نظام است هم به رئیس‌جمهور و هم عموم مردم. این شاخص اصلی برای سنجش همه افرادی است که نام‌شان به‌عنوان گزینه‌های تصدی یک پست در جمهوری اسلامی ثبت می‌شود. ۲- عدم دل‌بستگی و وابستگی به امریکا: «آن‌کسی که دل‌بسته امریکا باشد و تصور کند که بدون لطف امریکا نمی‌شود قدم از قدم برداشت در کشور، او برای شما همکار خوبی نخواهد بود، او از ظرفیت‌های کشور استفاده نخواهد کرد، او خوب مدیریت نخواهد کرد.» در همین سخنرانی روز غدیر ایشان در جای دیگر به چنین افرادی اشاره می‌کنند: «بعضی از سیاسیون در کشور ما تصور می‌کنند که باید آویزان به این قدرت و آن قدرت بشوند؛ و بدون آویزان شدن به فلان قدرت معروف و بزرگ، در کشور نمی‌شود پیش رفت؛ بعضی‌ها این‌جور فکر می‌کنند. یا خیال می‌کنند که همه راه‌های پیشرفت از امریکا می‌گذرد؛ نه، این‌ها نمی‌توانند.» کسانی که در اندیشه و کارنامه‌شان نشانه‌های واضحی از شیفتگی نسبت به غرب و امریکا به چشم می‌خورد یا در بزنگاه‌های حساس دیپلماتیک با تصمیمات یا مواضع غلط فرصتی در اختیار دشمن قرار داده‌اند حتماً حضورشان به زیان منافع ملی است. کسانی که دوتابعیتی یا مشکوک به روابط با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه و شبکه‌های وابسته به آن‌ها هستند، حتماً مضر‌اند. استیفای حقوق ملت از زورگویان نیازمند کسانی است که مرعوب زورگویان نشوند نه آنان که معتقدند دشمن با فشردن یک دکمه می‌تواند کل توان دفاعی ما را بر باد دهد. به نظر می‌رسد این خط قرمز در انتخاب وزرای سیاسی و اقتصادی دولت باید به‌صورت ویژه‌تری مدنظر باشد. ۳- تدین و تشرع شخصی و مدیریتی: «آن‌کسی که راهبرد دین و شریعت را مورد بی‌اعتنایی قرار بدهد، برای شما همکار خوبی نخواهد بود.» روشن است که وقتی از راهبرد دین و شریعت سخن به میان می‌آید دیگر تدین شخصی کافی نیست، بلکه فرد باید در مدیریت خود نیز موازین شرعی را محور اهداف و برنامه‌های خود قرار دهد. به‌ویژه در انتخاب وزرای فرهنگی دولت چنین خط قرمزی حتماً باید ملاک عمل باشد. در نهایت، توصیه اصلی رهبر معظم انقلاب به رئیس‌جمهور منتخب آن است که برای وزیر یا معاون رئیس‌جمهور «کسی را انتخاب کنید که اهل دین، اهل شریعت، اهل انقلاب، اهل اعتقاد کامل به نظام باشد.» امید است که ایشان در انتخاب تک‌تک همکاران خود به این توصیه عمل نمایند و مبتنی بر گزارش‌های متقن نهاد‌های نظارتی وضعیت گذشته و حال پندار و رفتار آنان را با این سنجه‌ها مقایسه کنند و اگر هم خدای‌ناکرده در جایی غفلتی رخ داد نمایندگان مجلس باید به وظیفه قانونی خود در این خصوص عمل نمایند.