باز با یادِ تو از غم شدم آزاد... سلام
میزنم عشق تو را یکسره فریاد؛ سلام
شد علی(ع) نام تو و ضامن آهو لقَبت
صد و ده بار به تو؛ حضرتِ صیاد؛ سلام
از همانجا به منِ خسته محبت داری
از همینجا به تو از جانبِ من باد؛ سلام
کرد از مشرقِ ایوانِ تو خورشید طلوع
سورهٔ شمس به گلدستهٔ تو داد؛ سلام
ماه بر پیچ و خم پرچم ِ تو بست دخیل
داد بر محضرت از صحن گوهرشاد؛ سلام
ابر زائر شد و بالایِ سرِ گنبدِ تو
قطره قطره قطره از لبش افتاد؛ سلام
آمدم خانهٔ تو...از همه جا رانده شدم
خانه ام شد حرَمت! خانه ات آباد!..سلام
میشود حالِ دلم خوش! برسد بر گوشم-
-با صدایت اگر از پنجره فولاد: سلام
دست بر سینه رسیدم که گدایت باشم
یا معین الضعفا، دست مریزاد...سلام!
#ألسلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
#دهه_کرامت_مبارکباد
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
باز با یادِ تو از غم شدم آزاد... سلام
میزنم عشق تو را یکسره فریاد؛ سلام
شد علی(ع) نام تو و ضامن آهو لقَبت
صد و ده بار به تو؛ حضرتِ صیاد؛ سلام
از همانجا به منِ خسته محبت داری
از همینجا به تو از جانبِ من باد؛ سلام
کرد از مشرقِ ایوانِ تو خورشید طلوع
سورهٔ شمس به گلدستهٔ تو داد؛ سلام
ماه بر پیچ و خم پرچم ِ تو بست دخیل
داد بر محضرت از صحن گوهرشاد؛ سلام
ابر زائر شد و بالایِ سرِ گنبدِ تو
قطره قطره قطره از لبش افتاد؛ سلام
آمدم خانهٔ تو...از همه جا رانده شدم
خانه ام شد حرَمت! خانه ات آباد!..سلام
میشود حالِ دلم خوش! برسد بر گوشم-
-با صدایت اگر از پنجره فولاد: سلام
دست بر سینه رسیدم که گدایت باشم
یا معین الضعفا، دست مریزاد...سلام!
#ألسلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا
#دهه_کرامت_مبارکباد
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
همسرش با مهربانی هایِ او سازش نداشت
لحظه ای حتی میان خانه آرامش نداشت
برده بود ارث از پدر یک رأفتِ دلخواه را
حیفِ آن قلبی که ایمن بود و آلایش نداشت
در جوانی پیر شد آقا جوادإبن رضا(ع)
زجرها میدید و دیگر طاقتِ رنجش نداشت
جودِ مطلق شد گرفتارِ خساست-زاده که
بُخل و کینه داشت اما دستِ پُر بخشش نداشت
شد برایش قاتلِ جانی شریکِ زندگی
آن شریکِ زندگی که ذره ای ارزش نداشت
ذاتِ امّ الفضل(لع) با خورشید در جنجال بود
عینِ ظلمت بود و چشم ِ دیدنِ تابش نداشت
زهر را آخر به خوردش داد و میزد قهقهه
پشتِ در شد هلهله! فتنه گری کاهش نداشت
سرفه ها میشد نفسگیر از گلویش تا جگر-
سوخت آری هیچ زهری اینقدَر سوزش نداشت
بر زمین افتاد و خاکِ حجره دستش را گرفت
چشم هایش خیره ماند و قدرتِ چرخش نداشت
تشنه جان داد و تنش را روی بام انداختند
آسمان مانندِ عاشورا تبِ بارش نداشت
هیچ روزی در بلایا مثل عاشورا که نیست
هیچ روزی مثل عاشورا خدا سنجش نداشت
*
در قساوت! در جدال و قتل؛ آن هم قتلِ صبر
هیچکس مانندِ شمرِ بی حیا(لع) کوشش نداشت
پیکری شد غرقِ در خونِ قفا در قتلگاه
پیکری که طاقتِ ده مرکبِ سرکش نداشت
مانْد عریان؛ روی خاکِ غربت و با گریه رفت...
خواهری که جز خدا از هیچکس خواهش نداشت!
#صلی_الله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین_ع
#ألسلام_علیک_یا_جوادالأئمه_ع
#آجرک_ٱلله_یاصاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
افتاده بر جانم تبِ ماتم دوباره
حالم دگرگون میشود از غم دوباره
از عرش می آید صدای گریه زاری
در کوچه وقتی میزنم پرچم دوباره
از پنج تن إذنِ عزاداری گرفتم
دادند راهم...پس شدم مَحرَم دوباره
حاجت گرفتم! گفته آقایم أباالفضل(ع)
پایِ علَم امسال هم باشم دوباره
آورده ام؛ بیتابیِ یکساله ام را...
حال دلم خوش میشود کم کم دوباره
بیچاره ام کرده به قران دردِ غفلت
عاصی شدم! کی میشوم آدم دوباره؟!
هر کس که مثل من مریض و دردمند است
با توبه می آید پیِ مرهم دوباره
همراه با صاحب-عزایِ روضه جاریست-
از چشم هایم چشمهٔ زمزم دوباره
هنگام ذکرِ "یا لَثاراتِ الحسین(ع)" است
افتاده در شور و نوا عالم دوباره
شال عزا را با اذان؛ بر گردن انداخت
صاحبزمان(عج) با گریهٔ نم نم دوباره
*
از داغِ آن پیراهنِ آغشته در خون
در کربلا زد خیمهٔ ماتم دوباره!
#صلی_الله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین_ع
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
#حلول_ماه_محرم_تسلیت
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
آتشی در دلم افتاده و غم شد آغاز
عطرِ یک لالهٔ پرپر شده می آید باز
مردِ میدانِ شجاعت به زمین افتاده
باز از حلقهٔ عشّاق نگین افتاده
مقصدش مثل تمام شهدا شد آخر
رفت در وادیِ دلدادگی آخر با سر
هر که خواهانِ شهادت بشود مجنون است
ماندگاریِ اهالیِ جنون در خون است
نیمه شب عازم پرواز شد و جان میداد
آسمانی شد و دل را به شهیدان میداد
عاشقِ حق طلبی بود و مسیرش معلوم
بود مانندِ #فلسطین؛...قوی اما مظلوم
رفت در نیمهٔ شب با ترورِ لامذهب
دور از خاک وطن آمده جانش بر لب
نامش آرامش #غزه، نگرانش #لبنان
هست در جبههٔ حق تا به ابد جاویدان
وای بر آن جریانی که خیانت ها کرد
بر چنین مردِ جوانمرد جسارت ها کرد
وای بر مکرِ نفوذی و به تدبیراتش
لعنت الله علیه است یقیناً ذاتَش
بینهایت دلمان سوخته! چونکه داریم-
پیش از داغِ #هنیئه، غم ِ #سید_ابراهیم
داغ؛ تازه ست! چه آشوب شده احوالم
#قدس هم سوخته قلبش به خدا از این غم
دستِ صهیون شده لبریزِ جنایاتی سخت
پس از این میشود آغاز مجازاتی سخت
کُشت فرماندهٔ نام آورِ با تقوا را
کُشت مهمانِ مجاهد وَ عزیزِ ما را
مانْد دور از وطن و مقتل او شد تهران
کارِ خونخواهی او هست به دستِ ایران
گرچه در خونِ خودش غوطه ور و پرپر شد
شک نکن پیکرِ اسلام مقاوم تر شد
گرچه در خانهٔ ما آمد و مهمان جان داد
پس از این سخت وَ قوی تر به نبرد امکان داد
چشم داریم به آغازِ فراخوانِ #سپاه
لشکرِ فاطمیون، حیدریون، بسم الله...
میدهد خاتمه بر ظلم و ستم؛ فتحِ قدس
هست نزدیک به والله قسم فتحِ قدس!
#وَ_لا_تَحسبَنّ_الذَینَ_قُتلوا_في_سَبیلِ_الله_امواتا
#فلسطین_مسئله_اول_جهان_اسلام_است
#سنُصلّی_فی_القدس_ان_شاألله
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
چهل منزل پناه آورده ام از غم به تنهایی
سراپا سوختم از ماتَمت هر دم به تنهایی
قیامی را که تو آغاز کردی جاودان کردم
ندیدم غیر زیبایی و دیدم غم به تنهایی
تمام کاروان را دل-تسلی داده ام اما
چهل روز است با داغ تو میگریَم به تنهایی
غرورم را شکستند و به روی خود نیاوردم
ولی پشتم شکست از کربلا کم کم به تنهایی
چه زجری دارد اینکه بی برادر؛ بین نامحرم
بمانَد یک زنِ غمدیده بی مَحرم... به تنهایی
سرت بر نیزه و دستانِ من بسته! چکید اشکم-
سرِ بازار رویِ معجرم؛ نم نم به تنهایی
شبیه کوه از کوفه به شام ِ بی حیا رفتم-
میانِ سلسله، در هلهله محکم... به تنهایی
پس از کرب و بلا حال دلم هر روز بدتر شد
تمایل داشت بعد از رفتنت قلبم به تنهایی
دلم خوش بود در جان دادنم بالا سرم هستی
رقم خورد آه... با پیراهنت مرگم به تنهایی!
#صلی_الله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین_ع
#ألسلام_علیک_یا_زینب_کبری_یا_عقیله
#دخیلک_یا_جبل_الصبر
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
🍃🌺 به شوق #سهشنبه_های_جمکرانی
#نذر_سلامتی_و_ظهور_امام_زمان_عج 🍃🌺
تمام ِ لحظه هایِ زندگانی را هدر دادم
دل و دین و یقین و مهربانی را هدر دادم
محبت را زدم چوبِ حراج و آه شد سهمَم
تمام ِ عمر این گنجِ نهانی را هدر دادم
مرا دنیایِ فانی سخت مشغولِ بِطالَت کرد
چه بد خیرِ حیاتِ جاودانی را هدر دادم
شبیه یخ؛ میان دست هایم آب شد کم کم
زمان! این گنجِ کمیابِ جهانی را هدر دادم
ندانم-کاری از من ساخت یک ناشُکرِ بی انصاف
طلبکارانه رزقِ قدردانی را هدر دادم
چه شبها از خدا با ذکرِ "یا ألله" دل بُردم
ولیکن صبحدم آن خوش-زبانی را هدر دادم
خدایا کاش برمی گشت تا جبران کنم قدری
ضرر کردم! پشیمانم! جوانی را هدر دادم
چرا ذکرِ "بنفسي أنتْ" را دیگر نمیگویم؟!
چرا حالِ قشنگِ ندبه خوانی را هدر دادم؟!
چرا گمراه کردم چشمهایِ سر به راهم را؟!
چرا آن انتظارِ جمکرانی را هدر دادم؟!
مرا بیدار کن تا فرصتی هست و نفس دارم
که با عصیان؛ تمام ِ زندگانی را هدر دادم!
#ألسلام_علیک_یا_أباصالح_المهدی_عج
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#بالحجة_ع_الهی_العفو
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
🍃🏴 نذر شهادت جوانترین امام غریب
#حضرت_جواد_الائمه_علیه_السلام 🍃🏴
-لطفا حق روضه ادا شود-
به جایی رو نخواهم زد اگر اسمم گدا باشد
اگر رزقم به دستانِ جوادِ إبن رضا(ع) باشد
همان آقا که در آشوبِ هر کارِ گره خورده
قسم خورده می آید بهترین مشکل گشا باشد
جوادِ إبن رضا(ع) آنکه در آن عمرِ کمَش حتی
برای دردمندان خواسته؛ عینِ شفا باشد
کجا دیدی که سائل با دلی آرام و آسوده
بدونِ عرضِ حاجت؛ آن به آن حاجت روا باشد
میانِ خانه و مسجد...زمانِ رفع ِهمّ و غم-
برایش ذره ای فرقی ندارد که کجا باشد
مرامش بخشش است و کیست غیر از او که روز و شب
برایِ دشمنش حتی مقیّد به دعا باشد
برایش می نوشت این را خدا در سرنوشتش کاش
نباید همسرش با مکرِ شیطان آشنا باشد
همان همسر که می آورد جای آب؛ جام ِ زهر
مقدّر شد که أمّ الفضل(لع) یارِ بی وفا باشد
تمام عرشِ حق آماده شد گریه کنان؛ تا که
به روی پشتِ بام ِحجره مشغولِ عزا باشد
تنش افتاد زیرِ آفتابِ داغ؛ لب-تشنه...
گریزِ روضه باید به شهیدِ کربلا باشد!
#ألسلام_علیک_یا_سیدي_یا_جواد_ألأئمه
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
#دخیلک_یا_إبن_الرضا_ع
#مرضیه_عاطفی
#نذر_حضرت_سیدالشهدا_علیه_السلام 🍃🏴
حاجت آوردیم و از قران اجابت خواستیم
آیه آیه "فتح" خواندیم و رشادت خواستیم
مطلعِ سربندمان "هیهات مناالذلّه" شد
از عزیزِ فاطمه(س) عمریست عزّت خواستیم
داغ ها شعله کشید و با حماسه شد عجین
تا که مثلِ کوهِ با غیرت؛ صلابت خواستیم
پایِ دین ماندیم و تا حیدر نگاهمان کُند
از حسین بن علی(ع)برگِ رضایت خواستیم
آمدیم و در محرّم باز هم مُحرِم شدیم
عینِ یک سائل از این آقا عنایت خواستیم
عرش؛ دارد مثلِ ما پیراهنِ مشکی به تن
شد عزادار و از این غمها روایت خواستیم
تار و پودش را گره بر ریشهٔ پرچم زدیم
از لباس نوکری بسیار قیمت خواستیم
شد علَم بر پا و شاهِ علقمه ما را خرید
از نگاهِ نافذش رزقِ بصیرت خواستیم
گریه کردیم و به عشقِ آن امیرِ بی کفن
مرگِ خونین در بلا؛ در خاکِ غربت خواستیم
خواستیم از مادرسادات باشد واسطه
در میان روضه از مادر؛ شهادت خواستیم
با "سر"ی از تن جدا و پیکری غارت شده
با شهیدِ کربلا قدری شباهت خواستیم
آن شهیدِ تشنه لب سیراب شد از نیزه ها
سوختیم و باز هم اما حرارت خواستیم!
#صلی_الله_علیک_یاأباعبدالله_الحسین
#اللهم_ارزقنا_شهادت
#مرضیه_عاطفی
🍃🏴 در عزای شب هفتم محرم الحرام
#نذر_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام 🍃🏴
-لطفا حق روضه ادا شود-
حالا که هست صحبتِ شش ماههٔ رباب(س)
حاجت بگو به حضرتِ شش ماههٔ رباب(س)
از جانبِ حسین(ع) به بیچاره ها بگو
امشب رسیده نوبتِ شش ماههٔ رباب(س)
هرگز نداشت؛ طاقتِ تنهاییِ پدر
لبریز شد محبّتِ شش ماههٔ رباب(س)
گهواره تاب خورد و شد آمادهٔ نبرد
جانم فدایِ غیرتِ شش ماههٔ رباب(س)
آمد کمان-به دست سرآسیمه حرمله(لع)
آغاز شد شهادتِ شش ماههٔ رباب(س)
با تیرِ پُر شتابِ سه شعبه به حنجرش
لرزان شده ست قامتِ شش ماههٔ رباب(س)
پاشید؛ خون به رویَش و محروم شد از آب
لبهایِ با طراوتِ شش ماههٔ رباب(س)
آرام پشت خیمه غریبانه دفن شد
این است اوجِ غربتِ شش ماههٔ رباب(س)
قنداقهٔ نشسته به خون را نگاه کرد...
پایان گرفت فرصتِ شش ماههٔ رباب(س)
ایّام ِنابِ مادری اش بود مختصر
جز غم نبود؛ قسمتِ شش ماههٔ رباب(س)
دردِ تمام عالمیان میشود "دوا"
با ذرّه ذرّه تربتِ شش ماههٔ رباب(س)
بخشیده میشویم مقدّر شود اگر-
یک لحظه از شفاعتِ شش ماههٔ رباب(س)!
#صلی_الله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین_ع
#ألسلام_علیک_یا_علی_ن_الاصغر
#دخیلک_یا_طفل_الرضیع_الشهید
#امان_از_دل_رباب_س
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
🍃🏴 در عزای شبِ پنجم ماه صفر
#نذر_شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها🍃🏴
-لطفا حق روضه ادا شود-
مینویسم یارقیه(س) اشک؛ جاری میشود
حسّ و حالِ چشم هایم سوگواری میشود
روضه اش سنگین و میگویم فقط لعنت به زجر
میدوانْدَش! سهم پایَش زخم ِ کاری میشود
آه از خارِ مغیلانی که تاول را شکافت
آه بیتاب است! کارش گریه زاری میشود
بیقرارش بود! فکرش را نمیکرد اینچنین
رأس بابایش به روی نیزه قاری میشود
داغهایش یک طرف اما ببین اینروزها
زائری دیگر ندارد! بردباری میشود...
صبرمان دارد از این ماتم به پایان میرسد
اینکه پس کِی؟ دشمن از دُورش فراری میشود؟!
پس کدامین روز اطرافِ ضریحِ کوچکش
از حرامی هایِ پُر آزار؛ عاری میشود؟!
پُر تردّد میشود یکروز مثلِ کربلا...
مثلِ مشهد غرقِ خادم-افتخاری میشود
پنجم ِ ماهِ صفر، کنج حرم، در نورِ ماه...
پایِ شمعی سوخته شب زنده داری میشود
روضه خوان می آید و ذکرِ مصیبت میکند
یادِ شبهایِ خرابه؛ اشک، جاری میشود!
#صلی_الله_علیک_یا_أباعبدالله_الحسین_ع
#ألسلام_علیک_یا_ریحانة_الحسین_ع
#دخیلک_سیدتي_یا_رقیه_س
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan
🍃🏴 به شوق برات کربلا
#نذر_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها 🍃🏴
راه رفتن عقبِ قافله خیلی سخت است
خواب و بیداریِ در سلسله خیلی سخت است
بارها گریه کنان خورد زمین!...رفتن با-
پایِ زخمیِ پُر از آبله خیلی سخت است
گفت با آه؛ رقیه(س) نگران و دلتنگ...
با پدر داشتنِ فاصله خیلی سخت است
منتظر ماندنِ زینب(س) سر دروازهٔ شام
بینِ نامحرم و در هلهله خیلی سخت است
خوانْد!...گرچه به خدا در غل و زنجیرِ مدام
خواندنِ رکعتی از نافله خیلی سخت است
گفت "بابا" و کتک خورد و به من ثابت شد
پیشِ نامردِ حرامی؛ گله خیلی سخت است
جان به لب میرسد و آه که با رأس ِ پدر-
نیمه-شب صحبتِ با حوصله خیلی سخت است
مقتلش کنجِ خرابه! دم ِ آخر گریان...
شرحِ پُر گریهٔ این قائله خیلی سخت است
*
اربعین از کرَم مادرسادات اگر-
یک گذرنامه نگیری "صله"...خیلی سخت است
همه رفتند و به همراهِ رقیه(س) خواندم:
دردِ جا ماندنِ از قافله خیلی سخت است!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_بحق_الزینب_س
#دخیلک_سیدتي_یا_رقیه_س
#اللهم_ارزقنا_کربلا
#مرضیه_عاطفی
🇮🇷@sabzpoushan