سَبزِ سُرخ
💢چند ساعت قبل از شهادت 👇👇👇👇👇👇👇👇
💢اخرین خاطره ای که با داداشم دارم چند ساعت قبل شهادتشونه.
🔹 اون روز داداشم و خانواده مثل همیشه خودشون بیدار شده بودن صبحونه اماده کرده بودن و بعد منو بیدار کردن
🔹داداش مرتضی هیچ وقت اینطور نبود که بخواهد مزاحم خواب بقیه بشه یا بگه واسم این کارو کن خیلی با ملاحظه بودن
🔹منو بیدار کردند و گفتن پاشو دیگه امروز مهمون زیاد داری اخه اون روز ختم پنج تن داشتیم ۱۲ صفر بود و سه شنبه هم بود
🔹داداشم گفت امروز سفره حضرت زینب سلام الله علیها بندازین وسیله حلوا،نذری ،هم خودش تهیه کرده بود و گفتن آرد هم گرفتم اگه تونستی نون امروز نذر بدین
🔹گفتم خاله بیاد بهش میگم چون مادرم رفته بودن شهرستان و دو روز اخر روضه رو نبودن ،و موقع رفتن اومدن بهم پول دادن گفتن کم و کسری داشتی بگیرید
🔹اون روز مرتضی ی جور دیگه نگام میکرد حتی موقعی که کفشاشم واکس میزد دم در نشسته بود و نگام میکرد تو دلم داشتم میگفتم کاش مرتضی امروز میموند خونه بعدش گفتم نه بابا شیفته نمیتونه بمونه،داداشم خداحافظی کردو رفت
🔹 و این وداع و نگاه اخرش بود ،خالم اومدن بهشون گفتم آردی ک مرتضی گرفته نون بپزی وقتی خالم داشتن اردو خمیر میکردن من گفتم خدایا هر حاجتو ارزوی که داداشم داره ان شاالله به هر چی که میخاد برسه ،
🔹اون لحظه که من این دعا رو کردم داداشم تیر خورده بود و به شهادت رسیده بودن
به من اینو نگفته بودن چون خیلی حساس بودن رو داداشم، ولی به عمه هام گفته بودن که دعا کنین من شهید بشم و به ارزوم برسم
🔹دلتنگی سخته خیلیم سخته ولی اینکه داداشم به ارزوش رسیده و به چیزی که واقعا لیاقتشو داشت اونم شهادت بود رسیده،منم خوشحالم،بعد فهمیدم چرا داداشم اصرار داشتن که سفره حضرت زینب سلام الله علیها بندازیم چون میخاستن لحظه خبر شهادتشون من صبوری حضرت زینب سلام الله علیها رو یادم بیاد،چون واقعا خیلی واسم سخت بود خیلی😭
🔹راوی خواهر شهید مرتضی میری
🔻انتشار به مناسبت ایام سالگرد شهادت
#خاطرات
#خواهرانه
@sabzsorkh
#خواهرانه
برادر خوبم غبار زمان
ناتوانتر از آن است
که چهره زیبایت، صدای دلنوازت و
لبخندهای دلنشین ات را برایمان کمرنگ کند…
همیشه به یادت هستیم.تولدت در آسمان ها مبارک مهربانم
@sabzsorkh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعت دلتنگی ام
کوک نبودن توست…
با من بگو
کجایی
رد نگاهت را از کدام ستاره بگیرم
وقتی…
عطر مویت را هیچ گلی ندارد
و لبخندت را
حتی ماه نمی داند
“ تو “
خاص ترین
شعر خدایی و من…
آواره ترین شاعر
برادر روزهای زیبایم رفتی و غمگین ترین دختر شهرم
🔻وداع خواهر شهید مدافع امنیت احسان بابایی
از شهدای حادثه تروریستی راسک-قزوین
#خواهرانه
@sabzsorkh