eitaa logo
حرف‌هایی‌برای‌جوانه‌هاونوجوانه‌ها
1هزار دنبال‌کننده
183 عکس
91 ویدیو
14 فایل
🔰 پایگاه‌اسلامی‌دانش‌آموزی‌سادات حرف‌هایی‌برای‌جوانه‌هاونوجوانه‌ها... 💻 تارنما (سایت): Sadatstu.ir 🌺 خادم‌الزهرا؛ دخترانه‌ها @Khademe_alzahra ⚠️ کارِفرهنگی @Karefarhangi_h اینستاگرام: Instagram.com/sadatstu.ir ☎️ ارتباط: @Sadatstu_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 (٣٢) - بچه ها! دوست دارم تک تکتون بگین که می‌خواین در آینده به کجا برسین یا بزرگترین آرزوی زندگیتون چیه؟ پچ‌پچ بچه‌ها بالا گرفت... @khademe_alzahra
📚 (٣٢) یکی از روزها که معلم تدریسش را تمام کرد و کتابش را بست، روی صندلی نشست و با نگاه سؤال برانگیزش، همه را از نظر گذراند. - بچه ها! توی این چند دقیقه‌ای که تا زنگ تفریح مونده، دوست دارم تک تکتون بگین که می‌خواین در آینده به کجا برسین یا بزرگترین آرزوی زندگیتون چیه؟ پچ‌پچ بچه‌ها بالا گرفت. من هم با لبخند، راضیه را برانداز کردم. یک نفر از ردیف دوم دستش را بلند کرد. - خانم، من دوست دارم وکیل بشم. دیگری از آخر کلاس سریع دستش را بالا آورد و پشت سر او گفت: «من دوست دارم انقدر درس بخونم که دانشمند بشم.» صدای خنده ها در بین دست‌های بالا آمده بلند شد. کناریش با ناز و ادا گفت: «منم می‌خوام پولدار بشم.» خنده‌ها ادامه داشت. دانش‌آموزی از ردیف سوم با غرور گفت: «خانم من می‌خوام جراح قلب بشم.» معلم با لبخند به تک‌تک بچه‌ها نگاه می‌کرد و به حرف‌هایشان گوش می‌داد که یک‌دفعه به صندلی روبه‌رویش چشم دوخت. - راضیه ساکتی؟! تو می‌خوای چه‌کاره بشی؟ راضیه که در حال بازی کردن با جلد کتابش بود، سرش را بالا آورد. نفس عمیقی کشید و به اطرافش نگاه کرد و بعد دوباره به کتابش چشم دوخت. - خانم، من... من دوست دارم یکی از یاران امام زمان"عج" بشم. نگاه‌ها روی راضیه ثابت ماند. صداهای آهسته و خنده‌ها را از اطرافم به سختی می‌شنیدم. - چه خیالاتی! یار امام زمان! اینم شد آرزو؟ برگشتم و چشم غره‌ای به بچه‌ها رفتم. نگاه معلم هنوز راضیه را دربرداشت. - آفرین...! آفرین! / / ___ 🌸 حرف‌هایی‌ازجنس‌دخترانه‌ها 🆔 eitaa.com/joinchat/319225858Cc7b335ad3c
به فدای لب عطشان حسین اولین ذکر پس از افطار است @sadatstudent
📚 #کتاب_بخوانیم (٣٣) اگر در دل تقوای خوبان، آن عشق و اشتیاق را نبینیم، و برداشت غلطی از تقوا داشته باشیم، از دور نسبت به تقوا دل‌زدگی پیدا خواهیم کرد؛ امری که برای خیلی از آدم‌ها رخ داده است. مثلا فکر می‌کنند اهل #تقوا فقط دارند می‌ترسند؛ فرار می‌کنند؛ مدام مانند بیمارانی که دستور پرهیز غذایی دارند، و خودشان هم از وضعشان ناراضی‌اند، پرهیزگاری می‌کنند، و دست به سیاه و سفید دنیا نمی‌زنند؛ چون از خدا حساب می‌برند، و جرأت خطا به خود نمی‌دهند؛ آن هم با تصور ابتدایی و غلطی که عوام از مفهوم #خدا‌ترسی دارند؛ که آرامش و اطمینان را از زندگی انسان سلب می‌کند؛ چه رسد به محبت، که اساساً در چنین فضایی نوبت به آن نمی‌رسد. چرا خیلی‌ها زندگی اهل تقوا را سرد و بی‌مزه می‌دانند؟ آیا ناشی از همین‌‌گونه تصورات ناقص و در نتیجه باطل نیست؟ در حالی که اگر به بخش های ایجابی تقوا نگاه کنیم، همان‌گونه که در دل ترس یک مادر، در جریان نگه‌داری کودک دلبندش، ابتدا موجی از عاطفه و #عشق را می‌بینیم، در باطن ترس اهل تقوا هم ابتدا چنین امواجی را مشاهده خواهیم کرد. و همان‌طور که در چشم‌های نگران و محافظه‌کار یک مادر، که با شدت و حدّت از هر عاملی که فرزندش را به خطر بیندازد، پرهیز می‌کند، امید‌ها و آرزوهای لطیف و ظریفی را مشاهده می‌کنیم، در متن پرهیز باتقواها هم، نور زیبای #امید و آرزوهای دوست‌داشتنی خاصی را ملاحظه خواهیم کرد. #تقوا_حکمت_اخلاص_تزکیه / #علیرضا_پناهیان / #بیان_معنوی @sadatstudent
ببین! سنگینی عدل تو کج کرده ست میزان را @sadatstudent
📚 #کتاب_بخوانیم (٣۴) چگونه می‌توان نماز را خوب خواند؟ اگر بخواهیم به نماز خود بها دهیم، توجه بیشتری کنیم و آن را بهتر بخوانیم، باید چه کنیم؟‌‌‌‌ @sadatstudent
حرف‌هایی‌برای‌جوانه‌هاونوجوانه‌ها
📚 #کتاب_بخوانیم (٣۴) چگونه می‌توان نماز را خوب خواند؟ اگر بخواهیم به نماز خود بها دهیم، توجه بیشتری
📚 (٣۴) چگونه می‌توان نماز را خوب خواند؟ اگر بخواهیم به نماز خود بها دهیم، توجه بیشتری کنیم و آن را بهتر بخوانیم، باید چه کنیم؟‌‌‌‌ ابتدا «باید نگاه خودمان به را اصلاح کنیم» بعد به اقامه کردن یک نماز خوب بپردازیم. تصویر رایج از نماز خوب این است که نماز خوب، همان نماز ‌ای است که وصفش را در مورد اولیاء خدا شنیده‌ایم. خیلی ها تصور می‌کنند نماز خوب یعنی نمازی که از اول تا آخر آن اشک بریزی، از اول تا آخر در نماز از خوف خدا بترسی و بلرزی. تا گفته می‌شود نماز خوب، خیلی ها فکر می‌کنند یعنی نمازی که انسان در آن مستقیما با صحبت می‌کند؛ خدا را می‌بیند، به خدا و اولیاء خدا سلام می‌دهد و جوابشان را می‌شنود؛ در صورتی که منظور نماز خوب این نیست و معیار نماز خوب هم چنین چیزهایی نیست. معمولا وقتی می‌خواهند ما را نصیحت کنند، به ما می‌گویند:«این چه نمازی است که می‌خوانی؟! می‌دانی (ع) موقع نماز چطور رنگ چهره‌اش از خوف خدا می‌پرید و چه حالی به ایشان دست می‌داد؟» گاهی اوقات این‌جور تبلیغات در مورد نماز ما را پاک ناامید می‌کند. پیش خودمان می‌گوییم:«ما که هیچ‌وقت این‌جوری نخواهیم شد.» تا می‌گویند «نماز خوب»، ذهن‌مان سراغ نماز می‌رود. درحالی که نماز اولیاء‌خدا، قله است. ما برای قدم برداشتن به سمت آن قله ابتدا باید به مقام نماز خوب برسیم. ❗️درست است که (ع) وقتی به نماز می‌ایستادند، تمام ارکان بدنشان از خوف حضرت‌ حق می‌لرزید و از اشتیاق حضرت رب، رنگ چهره‌شان متغیر می‌شد، ولی فعلا ما نمی‌توانیم چنین نمازهایی بخوانیم، شاید تا آخر عمرمان هم توفیق پیدا نکنیم این‌گونه نماز بخوانیم. پس قاعدتاً نماز خوب برای ما، نماز دیگری است. / / @sadatstudent
هدایت شده از #کارِفرهنگی | sadatstu.ir
دریافت مجموعه طراحی های "از کجا شروع کنیم؟!" در ابعاد استوری: gaamedovom.blogfa.com/page/start
هدایت شده از #کارِفرهنگی | sadatstu.ir
دریافت مجموعه استوری٢ از مباحث مقدماتی برای بیانیه گام دوم؛ "به آینه نگاه کن!" gaamedovom.blogfa.com/page/mirror
هدایت شده از #کارِفرهنگی | sadatstu.ir
مجموعه استوری سوم پیش مطالعه گام دوم "نقشه را به من بده!" منتشر شد gaamedovom.blogfa.com/page/map
هدایت شده از #کارِفرهنگی | sadatstu.ir
مجموعه استوری۴ "روش مطالعه گام دوم" منتشر شد؛ gaamedovom.blogfa.com/page/method
هدایت شده از #کارِفرهنگی | sadatstu.ir
اگر قادر به انجام کاری در جهت بیانیه نیستید می تونید لااقل استوری ها رو بازنشر کنید!
هدایت شده از #کارِفرهنگی | sadatstu.ir
#بسم_الله در چهار جلسه "جامع المقدمات" بیانیه گام دوم را باهم مرور کردیم، امروز نوبت به مطالعه بیانیه رسیده است، نیت کرده با توکل شروع می کنیم... متن کامل این بیانیه در: gaamedovom.blogfa.com/post/3
مهم ترین مسئله بعد از اعلام #نتایج_کنکور مسئله #انتخاب_رشته هست و سؤالی که شاید ما از خودمان بپرسیم درباره این خواهد بود که کدام رشته مورد #نیاز_کشور هست؟ [سند] نقشه جامع علمی کشور که توسط شورای عالی #انقلاب_فرهنگی تهیه شده، با افق دید سال #1404 شمسی با طرح سه #اولویت الف، ب، ج رشته ها را در موضوعات فناوری، علوم پایه و کاربردی، علوم انسانی و معارف اسلامی، سلامت و هنر دسته بندی کرده و به این سؤال پاسخ داده است؛ [ لینک دانلود ] : http://lish.ir/WCH پ,ن: در این فایل از صفحه 28 به بعد رشته های مذکور آمده است.
📚 (٣۵) جلسه اول، استاد گفت:« لازم نیست کتاب تهیه کنید، یادداشت برداری از مطالب کلاس برای امتحان کافیه.» ولی استاد هربار زمان کلاس را به تعریف کردن خاطراتش در کشورها و کارخانه های مختلف می گذراند. به نظرش خاطرات استاد بی اهمیت بود، پس هیچ کدام از آنها را در جزوه اش ننوشت. شب امتحان سراغ جزوه رفت. بیشتر از هفت برگ نبود. با خودش گفت چه درس ساده ای و چه جزوه خلاصه ای! فردا حتماً بیست رو شاخشه! سر جلسه فقط به دو سؤال از پنج سؤال امتحان جواب داد. در حالی که گیج شده بود، می دید که سه سؤال از تجربه ها و خاطرات استاد طرح شده، البته خاطراتی که راهکارهای فنی کارخانه در آن ها بررسی شده بود، همان خاطراتی که به نظرش بی اهمیت بودند. / / ___ 🌸 حرف‌هایی‌ازجنس‌دخترانه‌ها 🆔 eitaa.com/joinchat/319225858Cc7b335ad3c
⚠️ این کتاب را قبل از ورود به دانشگاه حتماً مطالعه کنید!
هدایت شده از #کارِفرهنگی | sadatstu.ir
مجموعه استوری۵ "روضه در جستجوی چیست؟" منتشر شد؛ gaamedovom.blogfa.com/post/19
هدایت شده از #کارِفرهنگی | sadatstu.ir
مجموعه استوری۶ "روضه با مخاطبش چه می کند؟" منتشر شد؛ gaamedovom.blogfa.com/post/20
📚 (۳۶) - اگرچه حیا میکنم از گفتن این راز، اما هیچ رازی پیش نگاه شما نهفته نیست. من خجالت می کشم از چشم های سکینه. - فدای وفایت عباس جان! سکینه عطشناک دیدار توست نه آب. صدای العطش، صلای الرحیل است، نه درخواست آب. این که اینجاست جسم سکینه است، روحش در آن سوی این مرز چشم انتظار توست. گریه نکن عباس من! تو را به خدا گریه نکن. خون می چکد از چشمهای تو عباس! مردانه ترین اشک، خونی است که از چشمان تو میچکد. جان حسین فدای مژگان خون فشانت. - مرا نه زخم های خودم که غم زخم های شما میکشد جان برادر! حسین جان! ممنونم از شما که مولای من‌اید. و از خدا که تاج وجودتان را بر سرم نهاده است. / / @sadatstudent
📚 #کتاب_بخوانیم (۳۷) زينب در خواب‌هايش ديده بود و در بيدارى، مخصوصا وقتى سر بر سجده داشت، طولانى، هنگام سحر، بارها و بارها حسين را ديده بود ... حسين را در زيباترين شكلى كه ممكن است، ديده بود. به نزد او مى‌آمد و به خوش‌ترين صدا با آرامش‌بخش‌ ترين صدا مى‌گفت: "زينب جان، امانتىِ مادرمان را بده.." .. بارها ديده بود كه حسين چقدر و به چه تعدادِ غيرقابل شمارشی تكثير شده است. انگار عالم است و #حسين ... #احضاریه / #علی_موذنی / #اسم @sadatstudent
#تقوا یعنی؛ با دست هایی که برای حسین سینه زدی، گناه نکن!