17.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جوابیه ای به غزلی که این روزها بسیار شنیده شد
شاعر غزل اصلی خانم مائده هاشمی هستند
تو از تمام دختران شهر سر بودی
افسوس از راز دل من بی خبر بودی
از عکس هایی که به دیوار اتاقم بود
هم ماه تر، هم خاص تر، هم ساده تر بودی
هرجا کم آوردم کنارم بیشتر ماندی
با این که زن بودی ولی مرد خطر بودی
هرجا به خاکی میزدم از آن همه همراه
تنها یکی می ماند، تو آن یک نفر بودی
هرجا یکی کم بود کاسه کوزه هایم را
روی سر او بشکنم آن دور و بر بودی
پشت سرت قایم شدم من مثل ترسو ها
هرجا بلا آمد، برای من سپر بودی
این بیت ها عینا سخن های خودت بودند
تنها تو در این شهر با من هم نظر بودی
از دور حالم را تو میفهمی حلالم کن
آن روز من اصلا نفهمیدم پکر بودی
از من به خود ،از خود به غم، از غم به تنهایی
تو در تمام عمر در حال سفر بودی
تو عشق خود را بر زبان آوردی و من نه
اهل سیاست بودم و اهل هنر بودی
ای کاش آن روزی که گفتم می روم بی تو
یا لال بودم ، یا زبانم لال، کر بودی
من دور هایم را زدم فهمیدم آخر سر
تو از تمام دختران شهر سر بودی
#سید_صادق_آتشی
#جوابیه #عشق
#غزل #شاعر
@Sadeghatashi7