🔘 سخنرانی عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه ⬅️ « نهم محرّم ۱۳۶۲ » ▫️ شب عاشورا ▫️( قسمت چهارم ) مکان: مسجدالعسکری- اصفهان ┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄ سوره توبه آیه ۱۱۱ ⬅️ إنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَۚ ... 💠 خداوند از مؤمنان، جانها و اموالشان را خريداري كرده، كه (در برابرش) بهشت براي آنان باشد؛ ... ‌‌‌‌┄┅❅❁❅┅┄ ▫️خداوند از انسان ها خریدار جان و مالی است که خود صاحب آن است و در عوض بهشت را به آنها می دهد ▫️حکایت مرحوم سلماسی و عزاداری انواع و اقسام حیوانات در شب عاشورا ▫️سوال از امام صادق علیه السلام که اگر قبر امام حسین علیه السلام را بشکافند، آیا بدن شریف را آنجا می یابند و پاسخ آن حضرت ... ▫️نظر امام حسین علیه السلام از عرش الهی به زوار خود و مجالسی که برای عزای ایشان به پا می شود ▫️تقاضای امام حسین علیه السلام از پدر و جد و مادر خود جهت طلب مغفرت برای گریه کنندگان در مصائب ایشان ▫️امتحان اصحاب امام حسین(ع) در شب عاشورا سخنرانی ۱۷ 💠 @sadeghin_ir

🔳 رحلت پیامبر اکرم (ص) ⬅️ « آقای موحدی » 🔘 گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است دیدم شروع محشر کبرای دیگر است گفتم چه روی داده که زهرا زند به سر دیدم که روز روز عزای پیمبر است زهرا به خانه و ملک الموت پشت در از بهر قبض روح شریف پیامبر از هیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب بی اذن فاطمه ننهد پای پیشتر با آن که بود داغ پدر سخت، فاطمه در باز کرد و اشک فرو ریخت از بصر یک چشم او به سوی اجل چشم دیگرش محو نگاه آخر خود بود بر پدر اشک حسن چکیده به رخسار مصطفی روی حسین بر روی قلب پیامبر زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن از جان و دل گرفت چو جان هر دو را به بر هر لحظه یاد کرد به افسوس و اشک و آه گاهی ز طشت و گاه ز گودال قتلگاه 🔘 یا رسول الله یا ابا الزهرا در مدینه بپا شده یوم العزاء شد فدایی دین خاتم الانبیاء ▫️همه روی زمین ز غمش در عزا بسته بار سفر سید عالمین ناله دارد حسن گریه دارد حسین ▫️از فراق پدر فاطمه در نوا جبرییل از سما می دهد این نوا رهبر مسلمین بهر حق شد فدا ▫️فاطمه نوحه گر سینه زن مرتضی آید از هر طرف آه و ناله به گوش شمع بزم شرف عاقبت شد خموش ▫️کعبه در ماتم حضرت مصطفی 💠 @sadeghin_ir

🔳 شهادت امام حسن مجتبی(ع) ⬅️ « آقای موحدی » 🔘 قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان گریان ز غمت چشم سحر بود حسن جان ▫️از طعنه و از زخم زبان های پیاپی هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان ‌‌‌‌┄┅❅❁❅┅┄ 🔘 قسمتم بود به مسجد که ز طفلی هر روز قاتـل مـادر خـود را سـر منبـر نگـرم ▫️لب فرو بستم و دیدم که اهانت می‌کرد قاتـل مـادر مظلومه مـن بـر پدرم ‌‌‌‌‌‌┄┅❅❁❅┅┄ 🔘 ای ماهی دریا برایت گریه کرده پیغمبر و زهرا برایت گریه کرده ▫️عالم محیط غربتت زائر ندارد تربتت مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان ▫️ای اولین مظلوم عالم بعد بابا در خانه خود هم غریب از جور اعدا ▫️شریک زندگانیت، گردیده خصم جانیت مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان ▫️با آنهمه صِدق و صفا و پاکی دل شــــد مُزد خوبیهای تو زهر هلاهل ▫️پیوسته شد خون بر دلت، تا همسرت شد قاتلت مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان ▫️هنگام تشییعت به جای ذکر و تکبیر تابوت و تن با هم یکی گردیده از تیر ▫️کنار قبر مادرت، شد تیر باران پیکرت مظلوم حسن جان مظلوم حسن جان ‌‌‌‌ 🔘 دور قبر بی چراغت روز و شب می زند مرغ دلم پر، یا حسن ▫️ دیده ای کز بهر تو گریان بود نیست گریان روز محشر یا حسن 💠 @sadeghin_ir

🔳 شهادت امام رضا (ع) ⬅️ « آقای موحدی » 🔘 ای خاک طوس چشم مرا توتیا توئی مائیم دردمند و سراسر دوا توئی ▫️ای خاک طوس درد دلم را توئی علاج بر دردها طبیب و به غمها دوا توئی ▫️اين مي كُشد مرا كه بدين شوكت و جلال در ارض طوس بي كس و بي آشنا تويي 🔘 یا علی موسی الرضا... ▫️هشتمین لاله ی گلشن مرتضی زاده ی فاطمه علی موسی الرضا ▫️آخر از زهر کین کشته شد از جفا سیدی یا رضا سیدی یا رضا ▫️ضامن بی کسان بی پناه و معین پاره پاره جگر شده از زهر کین ▫️همه روی زمین ز غمش در نوا سیدی یا رضا سیدی یا رضا ▫️خون دل های من کرده شعله برم می روم دیدن فاطمه مادرم ▫️دورم از خانمان منِ درد آشنا سیدی یا رضا سیدی یا رضا ▫️نور عینم جواد می کشم انتظار شده هنگامه ی وصل و دیدار یار ▫️وقت جان دادنم نزد بابا بیا سیدی یا رضا سیدی یا رضا 🔘 مرغ دلم پر زند بر سر کوی رضا دست نیازم بود باز به سوی رضا ▫️خلق جهان زائرند از همه سو کعبه را کعبه بود در حجاز زائر کوی رضا ▫️نیست عجب خضر اگر تشنه لب جام اوست ساقی رضوان بود مست سبوی رضا ▫️عالم امکان همه ریزه خور خوان او جود و کرم محو آن جود و سخای رضا 💠 @sadeghin_ir

° 🔘 « ارزش دل شکسته » 💠 آخوند ملا حسینقلی (ره) یکی از عرفا بوده و ایشان چندین عارف را تربیت می کند ⬅️ نقل می کنند که یکی از شاگردها پرسید : ▫️آقا من چند ساله که: گناه را ترک کردم معصیت از من صادر نمیشه زیارت عاشورام ترک نمیشه نماز شبم ترک نمیشه ... [چرا] برای من یک دری از حقیقت باز نمیشه...؟ ⬅️ استاد فرموده بود که: عجب! من هم در همین فکر بودم که چطور برای تو دری باز نمیشه؟ حالا فهمیدم علت چیه عملت زیر نظرته به خودت می بالی اون دل شکسته را نداری اونی که خدا می خرد را تو نداری این خیلی بد حالتی است [برای] آنهایی که از خودشان راضی اند ⬅️ امام سجاد ع : الهی اگر... بقدر تمام عمر دنیا عمر کنم و در تمام این مدت تو را عبادت کنم اینقدر گریه کنم... با مژهٔ چشمم زمین را شخم کنم این جبران یک گناه را نمی کند ⬅️ یک کار مختصری کردیم دائماً جلوی نظر مونه اینه که همیشه دوریم... ولی بندگان خدا همیشه هر چه اطاعت کنند هرچه عبادت کنند همیشه شرمنده اند #منتخب_کلام ۱ 💠 فهرست منتخب کلام 💠 @sadeghin_ir

° 💠 فرمایشات عالم ربّانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه 🔘 حکایت ابن فهْد حلی(ره) و حرمت داشتن وی خاک کربلا را ▫️محرم سال ۱۳۸۹ 💠 @sadeghin_ir

💠 « مدح امیرالمؤمنین(ع) » ⏪ « آقای موحدی » ⬅️ بریز ساقیا مرا مدام می به ساغرا چه مِی که بر زند به جان هزار شعله آذرا ▫️چه آذری که نار طور ازو کمینه اخگرا بریز هان بیار هی ببانگ چنگ و مزمرا 🔘 که هی خورم به یاد او، تو هی بده مکررا ▫️الا تو نیز مطربا، بیار نای و چنگ را بساز ساز عشق را، بسوز نام و ننگ را ▫️به یک ترانه ام ببر ز لوح سینه زنگ را اگر به جام ما زند فلک ز کینه سنگ را 🔘 بزن به جان وی زنی هزار شعله آذرا ▫️بیار ،‌ از آن مِیم که تا حجاب عشق شق کند کتاب هستی مرا ز هم ورق ورق کند ▫️چه می که زهد خشکم از تصوّرش عرق کند خیال هستی ار کنم به مستی ام نَسَق کند 🔘 چنان که بی خبر کند مرا، ز شور محشرا ▫️به لب رسیده جان من در آرزوی روی او خوشم که آرزوی من بود در آرزوی روی او ▫️الا اگر مِیَم دهی بیار و از سبوی او که رفته رفته بوی او مرا کشد به سوی او 🔘 مگر دماغ جان کنم ز بوی او معطرا ▫️ اگر که ماهم افکند ز روی خود نقاب را هزار پرده بر کشد به چهره آفتاب را ▫️دو چشم مست او برد ز چشم خلق خواب را ز جلوه یی کند عیان به دهر انقلاب را 🔘 ز قامتش به پا شود هزار شور و محشرا 📓 « دیوان وفایی » 💠 فهرست مداحی‌ ها؛ امیرالمؤمنین علیه السلام 💠 @sadeghin_ir

° 💠 اگر که پرده افکند ز چهره یار نازنین تجلی ار کُند چنان که هست آن نگار جین ▫️جمال ایزدی کند بخلق ظاهر و مبین گمان کنند خالقش تمامی از ره یقین 🔘 برند سجده پیش او جهانیان سراسرا ▫️علی است آنکه مدح او همی بود شعار من ربوده عشق او ز کف عنان اختیار من ▫️منزه است از آنکه من بگویمش نگار من روا بود که خوانمش خدا و کردگار من 🔘 نمی شدم چه غالیان اگر ز عشق کافرا ▫️شهی که دین احمدی ز تیغ او رواج شد بتارک محمَّدی تبارک الله تاج شد ▫️به راه طالبان حق وجود او سراج شد ز احترام مُولِدَش حرم مطاف حاج شد 🔘 به دوستی او قسم که حبِّ اوست مشعرا ▫️حدوث ذات پاک او مقارن است با قدم مساوق است با ازل، مسابق است با عدم ▫️نظام ممکنات از او هماره هست منتظم خدا نباشد او ولی به این شده است متهم 🔘 از آنکه در وجود او جلال اوست مضمرا ▫️علی است فرد بی بدل، علی است مثل بی مثل علی است مصدر دوم، علی است صادر اول ▫️علی است خالی از خلل، علی است عاری از زَلل علی است شاهد ازل، علی است نور لم یزل 🔘 که فرد لا یزال را وجود اوست مظهرا 📓 « دیوان وفایی » 💠 @sadeghin_ir

🔘 کلماتی چند ۱۴۶) اگر بخواهیم از عالم طبیعت، به سمت خدا هجرت کنیم چه کنیم؟ ▫️اول قدم این سفر مردن است قطع علائق نفسانی است ▫️باید اول توبه ای از ما سوی الله کرد ۱۴۷) آن کس که می میرد علائقش قطع می شود ▫️اصل جان کندن قطع علائق نفسانی است ۱۴۸) اول قدم راه آخرت مثل جان کندن سخت است ▫️[انسان] وقتی توبه کرد ▫️حق الناس را پرداخت کرد ▫️صفات رذیله را از خود دور کرد ▫️و همانطور که در قیامت قرار است به حساب او برسند، از خودش حساب کشید، ▫️آن وقت می شود مسافر سیر الی الله ۱۴۹) توبه از ما سوی الله کردن ▫️یعنی دل کندن یعنی چشم پوشیدن ▫️نه این که از کسب و کار و زندگی دست بکشد ▫️این مطلبی است درونی یعنی اسیر نباشد ▫️تجارت می‌کند، خرید و فروش می‌کند ولی این تجارت او را از یاد خدا غافل نمی کند. او در همان حال کسب، در پی محبوب خودش است، ▫️ضرر و سود به حالش اثری ندارد ۱۵۰) اگر فکر کنی که یک قدم با حول و قوه خودت می توانی برداری، همان اول لقمه ی شیطان می شوی ▫️پس باید بگویی از روی حقیقت: خدایا من می خواهم بیایم به سمت تو ولی نمی توانم، دستم را بگیر منقطع شو به سمت خدا نیمه های شب خلوت کن با خدا #کلماتی_چند ۳۰ مجموعه کلماتی چند (PDF) 💠 @sadeghin_ir

🔘 مدح پیامبر اکرم (ص) ⏪ « آقای سید هاشمی » ⬅️ تا که خدایی کند خدای محمد دست من و دامن ولای محمد ▫️روضة رضوان و حور و جنّت و غلمان روز جزا کمترین عطای محمد ▫️عاجز و محتاج و دردمند و فقیرند هر دو سرا بر در سرای محمد ▫️مهر و مه و عرش و فرش و لوح و قلم را بود و بقا باشد از بقای محمد ▫️قصة لولاک را بخوان که بدانی خلقت افلاک را برای محمد ▫️حجر و حطیم و صفا و مروه و زمزم جمله گواهند بر صفای محمد ▫️گرچه بسی نارساست خلعت امکان بر شرف قامت رسای محمد ▫️داد به امکان شرف از آن که خدا بود عاشق و مشتاق بر لقای محمد ▫️عالم ایجاد روز و شب همه خوانند هر که به آیین خود ثنای محمد ▫️بدر به هر مه هلال می شود از آن تا که شود نعل کفش پای محمد ▫️عارف و کامل کسی بود که شناسد قدر محمد ز اوصیای محمد ▫️نیست وفایی، وفایی ار نسپارد جان ز وفا بر سر وفای محمد 📓 « دیوان وفایی » 💠 @sadeghin_ir

° 🌷 « میلاد پیامبر اکرم » 💠 صلّی علیه و آله و سلّم 🔘 در محضر عالم ربانی حضرت آیت الله یعقوبی قائنی رضوان الله تعالی علیه ⏪ « حاج حسین دارابی » ┄┅┅✿🍃🌷🍃✿┅┅┄ 🌷 روزگار از نكهت زلف نگارم عنبرين شد گیتی از عکس رُخَش رشک نگارستان چین شد تودهٔ غبرا ملوّن از شقایق گشت و سنبل ساحت گلشن مزین ز ارغوان و یاسمین شد جویباران ز آب باران بهاری همچو کوثر آبها شیرین و صافی هر طرف چون انگبین شد هست از یمن قدوم آن نگار عنبرین مو کاین چنین روی زمین چون روضهٔ خلد برین شد در بهای یک سر مویش نباشد هر دو گیتی قیمت خاک کف پایش بهشت و حور و عین شد وصف لعل شکرینش در زبان دارم که گویی نظم شیرین روانبخشم چو لعل شکرین شد خامه ام مانا کلیم الله را ماند که اینسان مطلعی نو چون ید و بیضا برویش راستین شد از پی نعت رسولم تا بُراق طبع زین شد طایر عقلم دلیل راه، چون روح الامین شد گر نباشد جذبه ای در کار عشقی در سر از وی بر مقامش کِی بَرَد پی گر چه ز ارباب یقین شد هست احمد با احد در هر صفت یکتا ولیکن این دوئیت در حقیقت کامل از یک اربعین شد 📓 « دیوان وفایی » 💠 @sadeghin_ir

° ⬅️ قرن ها پیش از وجود عالم و آدم نبی بود او نبوت داشت کآدم در میان ماء و طین شد اوست دست کردگار و دست دست اوست بالله گر شنیدی خاک آدم با ید قدرت عجین شد گر چه آخر بر همه پیغمبران آمد ولیکن علت ایجاد خلق اولین و آخرین شد چون تمام رحمت حق در وجودش گشته مضمر لاجرم شخص شریفش رحمة للعالمین شد عقل کل نفس مشیت مبدأ فیض نخستین مظهر حق سید لولاک و خیر المرسلین شد ایزدش در بزم قرب کبریایی برد آنسان تا گذشت از قاب و قوسین بلکه با وی همنشین شد قصه معراج را تقریر نتوانم ولیکن طالب و مطلوب را دانم که در یک جا قرین شد گر نبودی نبودی حرف توحیدی به عالم در تجلی شاهد توحید را عشقش معین شد لا و إلّایی نبودی گر نبودی ذات پاکش حرف استثنایش اندر حفظ حق حصنی حصین شد از پی نعت جلالش مطلعی از شرق طبعم همچو خورشید جمالش آشکارا و مبین شد حلقۂ گیسوی آن شه عروة الوثقای دین شد طره نیکوی او حبل المتيني بس متين شد این عجب نبود که نبودسایه سرو قامتش را زانکه خورشید و مه اندرسایه سروش مکین شد ماهتاب از صیقل نعل نعالش یافت پرتو آفتاب از پرتو روی بلالش خوشه چین شد 📓 « دیوان وفایی » 💠 @sadeghin_ir