eitaa logo
دکترحمیدصادقیان| مشاور خانواده
14.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
23 فایل
کانال رسمی دکتر حمیدصادقیان دکتری مدیریت کسب و کار ارشد مشاوره خانواده ارشد اخلاق اسلامی کارشناس صدا و سیما روابط عمومی: ۰۹۱۵۰۸۴۸۰۰۴ ادمین کانال: @Drsadeghiyan برگزاری کارگاه،فروش محصولات: @ayande_roshan1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸داستان کوتاه وآموزنده🌸 🌟بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم🌟 صف های نماز جماعت بسته شده بود و همه آماده شنیدن اذان بودند. ناگهان مردی با چهره ای نگران در حالی که سرش را پایین انداخته بود، در کنار پیامبر (ص) به زمین نشست، اما خجالت می کشید به چهره او نگاه کند. پیامبر (ص) با مهربانی نگاهی به او کرد و آماده شنیدن حرف هایش شد. مرد به آهستگی و با صدای لرزان گفت: «ای رسول خدا! من گناهی کرده ام که...». پیامبر (ص) دیگر به حرف های آن مرد گوش نداد و برخاست تا نماز را شروع کند. مرد فکر کرد که بی موقع مزاحم آن حضرت شده است. به همین دلیل با شرمندگی بلند شد و به صف های نمازگزاران پیوست. همین که نماز تمام شد به سرعت و قبل از آن که کسی به حضور پیامبر (ص) برسد، نزد او رفت و دو زانو نشست. پیامبر (ص) به چهره آن مرد نگاهی کرد. مرد که سرش پایین بود، گفت: «یا رسول الله! عرض کردم گناهی کردم که...». پیامبر (ص) با مهربانی پرسید: «مگر اکنون با ما نماز نخواندی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»! پیامبر (ص) پرسید: «مگر به خوبی وضو نگرفتی»؟ مرد جواب داد: «بله یا رسول الله»! حضرت به آرامی گفت: «پس نمازی که خواندی کفاره گناه تو بود.» 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 🔅🔅 📖به نقل از:( تفسیر نمونه، ج 9، ص 268) # تفسیر_نمونه 🌟کانال رسمی دکتر حمید صادقیان🌟 www.sadeghiyan.com @sadeghiyan_hamid https://eitaa.com/joinchat/1075183617C4313ab9a93
🌸داستان کوتاه وآموزنده🌸 🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟 ((من پيامبر نشده ام كه لعن و نفرين كنم، بلكه مبعوث شده ام تا مايه رحمت باشم.)) 📚مشكاة الانوار، ص 157  🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ابراهيم اطروش مي گويد : با معرفت كرخي بر كنار دجله نشسته بوديم .   ديديم عده اي جوان در قايقي نشسته و در ضمن حركت به قاضي و آوازه خواني و نواختن موسيقي و شرب خمر مشغول هستند .   بعضي از دوستان از معروف كرخي خواستند كه آنها را نفرين كند . او دستهايش را بلند كرد و گفت :  خدايا همانطور كه آنها را در دنيا شاد كردي ، در آخرت هم آنان را شاد بفرما !   دوستان به او گفتند : ما از تو خواستيم آنها را نفرين كني ، اما تو برايشان دعا كردي ؟   او گفت : اگر خدا بخواهد آنها را در آخرت شاد فرمايد وسائل توبه كردن آنان را فراهم مي آورد .  🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 📚شنیدنی های تاریخ 393_محجةالبیضاء ج7 ص 268 ✅قابل توجه کسانی که فرزندانشان و همسایه ها را به راحتی مورد لعن و نفرین قرارمی دهند. 🔺به جای نفرین دعا کنیم..... 🌟کانال رسمی دکتر حمید صادقیان🌟 http://www.sadeghiyan.com @sadeghiyan_hamid https://eitaa.com/joinchat/1075183617C4313ab9a93
.................................................. 🌸 داستان کوتاه وآموزنده🌸 🌸«دید محدود»🌸 🔹مردی با دوچرخه به خط مرزی می رسد، او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد، مامور مرزی می پرسد: "در کیسه ها چه داری؟" او می گوید: "شن" 🔹 مامور او را از دوچرخه پیاده می کند و چون به او مشکوک بود، یک شبانه روز او را بازداشت می کند، ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری نمی یابد. بنابراین به او اجازه عبور می دهد. 🔹هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا... 🔹این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شود و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی شود.هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا می شود و مشکوک بودن و بقیه ماجرا... 🔹این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار می شو‌د و پس از آن مرد دیگر در مرز دیده نمی شود. 🔹یک روز آن مامور در شهر او را می بیند و پس از سلام و احوال پرسی، به او می گوید: من هنوز هم به تو مشکوکم و می دانم که در کار قاچاق بودی، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد می کردی؟ ❌ قاچاقچی می گوید: در کار قاچاق🚲🚲 دوچرخه 🚲🚲بودم و تو در کسیه شن دنبال مدرک بودی!!!! ❌ بله !!بعضی وقت ها دید ما محدود میشود و موضوعات فرعی ما را به کلی از موضوعات اصلی غافل می کند! 🌟کانال رسمی دکتر حمید صادقیان🌟 http://www.sadeghiyan.com @sadeghiyan_hamid https://eitaa.com/joinchat/1075183617C4313ab9a93