eitaa logo
صادقیه ( محبّی )
2.6هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
10.3هزار ویدیو
310 فایل
09153052990 علی محبی ( صادقیه ) راه ارتباط با مدیر👇 @Sadeghiyon314
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این پسر در آینده قراره قشنگترین خاطرات کودکی رو داشته باشه🥹❤️ ❤️ ❤️ ❤️ @sadeghiyemohebbi http://sadeghiye.com 💚 💚 💚 دوستانتان را به کانال دعوت کنید 🌹 🌹 🌹
بسم الله الرحمن الرحیم 🌺اللهم صل علی محمد وآل محمدوعجل فرجهم🌺 🥀 حدیث 🌷قال علی علیه السلام: 🌸عَوِّد اُذُنَکَ حُسنَ الاِستِمَاعِ وَ لاَ تَصغِ اِلاَّ اِلَی مَا لاَ یَزِیدُ فِی صَلاَحِکَ اِستِمَاعُهُ.🌸 ¤¤¤¤¤¤¤ 🍀گوش خود را به خوب شنیدن عادت بده و به سخنانی که شنیدنشان بر خوبی تو چیزی نمی افزاید گوش فرامده.🍀 📚 غررالحکم، ج۱، ص۴۵۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه‌ی قفل کردن مرقد حضرت زینب (س) و بی تابی شیعیان ما برای باز موندن این حرم خونها دادیم💔 😭😭😭😭😭😭😭😭😭 بعد از وداع با رهبران بزرگ شهید مقاومت ،اکنون نوبت وداع با حرم رقیه جان س و خانم حضرت زینب س رسیده😭 چه روزهای سخت و عجیبی😔🥺 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹
میگفت : ۳۰ سال پیش خواستم برم شیراز . رفتم ترمینال و سوار اتوبوس شدم .🚌 صندلی جلوم زن و  شوهری بودند که یه بچه تُپل و شیرین ۳یا ۴ ساله  داشتند.👶 اتوبوس راه افتاد. ۱۶ ساعت راه بود. طی راه ؛ بچه تپل و شیرین که صندلی جلو بود؛ هی به سمت من نگاه میکرد و میخندید.😁 چندبار باهاش دالی بازی کردم و بچه کلی خندید...😁 دست بچه یه کاکائو که نمیخوردش . تو دالی بازی ؛   یهو یه گاز از کاکائو بچه زدم . بچه  کمی خندید..😁 کمی بعد مادر بچه با خوشحالی به شوهرش گفت: ببین ؛ بالاخره کاکائو را خورد.☺️ دیدم پدر و مادرش خوشحالند؛ گفتم بذار بیشتر خوشحال بشند. خلاصه ۳ تا کاکائو را کم کم از دست بچه؛ یواشکی گاز زدم و بچه هم میخندید.😁 مدتی بعد خسته شدم. چشمم را بستم و به صندلی تکیه دادم ، که یهو ای واییییی..😱 مردم از دل پیچه.....دل و رودم اومد تو دهنم..سرگیجه داشتم.. داشتم میترکیدم.😱 دویدم رفتم جلو و به راننده وضعیت اورژانسی خودم را گفتم. راننده با غرغر 😏 تو یه  کافه وایساد. عین سوپر من پریدم و رفتم دستشویی برگشتم واز راننده تشکر کردم و نشستم روی صندلی. اتوبوس راه افتاد. هنوز ۱۰ دقیقه نگذشته بود که درددل شروع شد. طوری شده بود که صندلی جلوی خودم را گاز میگرفتم .از درد میخواستم داد بزنم‌.چه دل پیچه وحشتناکی..تموم بدنم را میکشیدند..مردم خدا....😭😱 دویدم پیش راننده و با عز والتماس وضعیتم را گفتم. . راننده اومد اعتراض کنه؛ حالت چهره مو دید،😰 راننده زد بغل جاده و گفت: بدو داداش پریدم بیرون و دقایقی بعد برگشتم به اتوبوس. تشکر کردم.. از درد داشتم میمردم. دهنم خشک بود و چشام سیاهی میرفت. رفتم روی صندلی نشستم. گفتم چرا اینجوری شدم. غذای فاسد که نخورده بودم. دیدم دست بچه باز کاکائو هست. از پدر بچه پرسیدم : بچتون کاکائو خیلی میخوره؟ پدرش گفت: نه ؛ کاکائو براش بده. اومدم بپرسم پس چرا کاکائو بهش میدی؟ که مادرش گفت: حقیقت بچمون یبوست داره. روی کاکائو ،ملین زدم تا شاید افاقه کنه؛ تا حالام دو یا ۳ تا هم خورده ؛ ولی بی فایده بوده. من بدبخت خواستم ادامه بدم که یهو درد مجددا اومد. میخاستم داد بزنم و کف اتوبوس غلت بزنم .😱😱 رفتم پیش راننده؛ راننده با خشونت گفت : خجالت بکش ؛ وسط بیابونه؛ ماشین که شخصی نیست. برو بشین.😡 مونده بودم بین درد و خجالت. یه فکری کردم. برگشتم پیش پدر و مادر بچه و گفتم : منم یبوست دارم . میشه به من هم کاکائو بدید.. ۳ تا کاکائو ملین گرفتم و رفتم پیش راننده عصبی و با ترس و خنده گفتم: 😅 عزیز چرا داد میزنی ؛ نوکرتم؛ فداتم ؛ دنیا ارزش نداره؛ شما ناراحت نشو؛ جون همه ما دست شماست. معذرت میخام. بیا و دهنت را شیرین کن‌.. راننده هم که سیبیل کلفت و لوطی بود؛ گفت : ایول ؛  دمت گرم ؛ بامرامی ؛ آخر مردای عالمی خلاصه ؛  ۳ تا کاکائو را کردم تو دهنش و رفتم سر جام نشستم و از درد عین مار به خودم پیچیدم.😰 ۱۰ دقیقه نشده بود که راننده صدام کردو گفت: داداش ؛ جون  بچت چی به خورد من دادی؟؟ترکیدم. داستان کاکائو و بچه را براش گفتم. راننده زد بغل جاده و گفت بریم پایین. خلاصه تا شیراز هر نیم ساعت میزد کنار و میگفت: بریم رفیق.. مسافرها هم  اعتراض که میکردند؛ راننده میگفت: پلیس راه گفته که یه گروه تروریست و  نامرد؛  تو جاده میخ ریختند؛ تند تند باید لاستیکها را کنترل کنم که نریم ته دره... ملت هم ساکت بودند و دعا به جون راننده میکردند.😌😃 🌙⭐️🌙 * بدانید برای انجام هر کاری؛ مسئولش باید همدرد باشه؛ تا حس کنه طرف چی میکشه. مسئول باید مثل آحاد جامعه ماهی بیشتر از ۱۲الی۱۴ میلیون حقوق نداشته باشد* *آن وقت با خانه مستاجری،هزینه های سرسام آور زندگی... می فهمید درد  مشترک یعنی چی*   *ای کاش از این  شکلاتها  داشتیم و به هر مسئولی ۳ تا فقط۳ تا میدادیم تابگه داداش وایسا باهم بریم*
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احکام تاریخ 1403.09.25 .
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلچین بحارالانوار تاریخ 1403.09.25 .
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرالزمان تاریخ 1403.09.25 .
پیام مخاطب محترم : سلام علیکم بنده خانوادگی سخنرانی جنابعالی در مورد ظهور را دیدم بسیار مفید بود انشالله سلامت و پایدار باشید ارادتمند ...
برف بالای ۲ متر در قاسم آباد مشهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏡تلاوت گروهی قرآن کریم،باغ تاریخی شاهزاده ماهان کرمان 📺نماهنگ‌|همخوانی آیات 26 تا 30 سوره مبارکه نازعات 🌍در حقيقت براى هر كس كه از خدا بترسد در اين ماجرا عبرتى ست،آيا آفرينش شما دشوارتر است‏ يا آسمانى كه او آن را آفرید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمبولانس حشرات😄 ‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌ ‌​​​​
🌍 یه منطقه تو اتریش هست به اسم Grüner See زمستونها محل پیاده رویه ولی با ذوب برفها در بهار و تابستون محل غواصی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کرم شب تاب به شکل پاستیل که به کرم پاستیلی معروف است. ​​​​سبحان الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوچرخه سواری روی یک باله توبین بادی ❤️ ❤️ ❤️ @sadeghiyemohebbi http://sadeghiye.com 💚 💚 💚 دوستانتان را به کانال دعوت کنید 🌹 🌹 🌹
صادقیه ( محبّی )
سران پشت کامیون ... راسته ؟؟
ارسالی مخاطب محترم 👇 ❇️فیلم سوار شدن سران عرب در پشت کامیون متعلق به مراکش و سال ۱۹۸۲ میلادی(۱۳۶۱ شمسی) است و ربطی به زمان شاه نداره 🔻فیلم کامل در یوتیوپ https://m.youtube.com/watch?v=r6i1JLG05r0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاسخ به یک ملحد خداناباور تدلیس، خیانت، جهالت و دروغ روش اشتراکی ملحدین با وهابیت آیا به ادعای این ملحد امام صادق(ع) فرمودند من علم غیب ندارم و حتی از کنیز درون منزل خویش اگاهی ندارم؟ پاسخ به این ادعای ملحد توسط استاد شریفی با دیدن این کلیپ علت فرار این شخص از مناظره با استاد شریفی را خواهید فهمید