eitaa logo
صادقیه ( محبّی )
2.8هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
11.7هزار ویدیو
340 فایل
09153052990 علی محبی ( صادقیه ) راه ارتباط با مدیر👇 @Sadeghiyon314
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺🌺🌺🌺🌺 مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمی دانست چه بگوید. 💠یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود. @sadeghiyemohebbi
قدیما یه شاگرد کفاشی بود، هر روز میرفت لب رودخونه برای درست کردن کفش، چرم می‌شست؛ اوستاش هر روز قبل رفتن بهش سیلی میزد، می‌گفت اینو میزنم تا چرم رو آب نبره! یه روز شاگرد داشت میشُست که چرم رو آب برد، با خودش گفت اوستا هر روز به من چَک میزد که آب نبره چرم رو، الان بفهمه قطعا زنده م نمیذاره! با ترس و لرز رفت و هرجوری بود به اوستاش گفت جریان رو، ولی اوستاش گفت باشه عیب نداره. شاگرد با تعجب پرسید نمی‌زنیم؟ اوستاش گفت من میزدم که چرم رو آب نبره! الان که آب برده دیگه فایده ای نداره... زندگیم همینه، تمام تلاش‌تون رو بکنید چرم رو آب نبره، وقتی چرمتون رو آب برد دیگه فایده نداره، حرص نخورید http://sadeghiye.com
💥💥 💠 عنوان داستان : شغل شما چیست؟ من دکتر «س. ص» متخصص اطفال هستم.سال ها قبل، چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم؛ کنار بانک دستفروشی بساط باتری، ساعت، فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود. دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته. آن زمان تلفن های عمومی با سکه های دو ریالی کار می کرد. جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده؛ او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها «صلواتی» است! گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت «صلوات» بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد. (دو ریالی «صلواتی» موجود است) باورم نشد ، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم دوریالی مجانی داد گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی می دهی؟ با کمال سادگی گفت: ۲۰۰ تومان؛ که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی می گیرم و صلواتی می دهم. مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر برای پول دویدن و حرص زدن، دیدم این دستفروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا می دهد در صورتی که من تاکنون به جرأت می توانم بگویم ی یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم. احساساتی شدم و دست کردم جیبم، ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم. این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف داشتم مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم. به او گفتم : چه کاری می توانم بکنم؟ گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم. گفت: آقای دکتر! شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر. نمی دانید چقدر ثواب دارد! صورتش را بوسیدم و خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. دگرگون شده بودم ما کجا اینها کجا؟ از آن روز دادم تابلویی در اطاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون؛ «شبهای جمعه مریض صلواتی می پذیریم.» دوستان و آشنایان طعنه ام زدند اما گفته های آن دستفروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی: «گفت باور نمی کردم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح گوی و من خاموش...» راستى یك سوال: «شغل شما چیه؟» برای بخشنده بودن، پول مهم نیست باید ببینیم چی داریم؟ گاهی با بخشیدن بک لبخند کوچک می تونیم بزرگترین بخشنده باشیم 🌹 شغل شما چیست؟ چه کاری در راه خدا میتوانید انجام بدهید؟ «دریغ نکنید» 🌹🌹🌹 ایام امام حسین علیه السلام است چند نفر را می توانی کربلایی کنی ؟؟ چند نفر را می توانی اربعینی بفرستی ؟؟ 🌹🌹🌹
💥💥 💠 عنوان داستان: پند پدر ﭘﻨﺪ ﯾﮏ ﭘﺪﺭ ﭘﯿﺮ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ : ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻫﯿﭻ ﺩﺳﺘﯽ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺒﺎﺵ ﻭ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﺎﺩﺳﺘﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ‏( ﻫﻤﻪ ﺭﻫﮕﺬﺭﻧﺪ‏) ﺯﺑﺎﻥ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﻗﻮﯼ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺘﻮﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﺭﺍﺣﺘﯽﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﺑﺸﮑﻨﺪ ‏( ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺣﺮﻓﻬﺎﯾﺖ ﺑﺎﺵ ‏) ﺑﻪ ﮐﺴﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺕ ﺣﺮﻑ ﻣﯿﺰﻧﻨﺪ ﺑﯽ ﺍﻋﺘﻨﺎ ﺑﺎﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﯾﺸﺎﻥ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎﺳﺖ ﺩﻗﯿﻘﺎ ﭘﺸﺖ ﺳﺮﺕ ‏( ﮔﺬﺷﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ‏) ﮔﺎﻫﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮐﺴﯽ ﯾﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﯿﺮﺩﺍﺻﺮﺍﺭ ﺑﻪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻨﺶ ﻧﮑﻦ ﭘﺸﯿﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺷﺪ ‏( ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﭘﺲ ﺣﮑﻤﺘﺶ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﻦ‏) ﻋﻤﺮ ﻣﻦ ۸۰ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﻭﻟﯽ ﻣﺜﻞ ۸ﺩﻗﯿﻘﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﻣﯿﺮﺳﻪ ‏( ﺩﺭﺍﯾﻦ ﺩﻗﯿﻘﻪ ﻫﺎﯼ ﮐﻢ ﮐﺴﯽ ﺭﺍﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﻧﮑﻦ ‏) ﻧﻪ ﺳﻔﯿﺪﯼ ﺑﯿﺎﻧﮕﺮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺳﯿﺎﻫﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﺷﺘﯽ … ﮐﻔﻦﺳﻔﯿﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﺮﺳﺎﻧﻨﺪﻩ ﺍﺳﺖ .. ﻭ ﮐﻌﺒﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﺍﻣﺎﻣﺤﺒﻮﺏ ﻭﺩﻭﺳﺖﺩﺍﺷﻨﺘﯽ ﺍﺳﺖ . ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻪ ﺍﺧﻼﻗﺶ ﻫﺴﺖ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻈﻬﺮﺵ . ﺍﮔﺮﺻﺪﺍﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻧﺸﺎﻧﮕﺮ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺑﻮﺩ ﺳﮓ ﺳﺮﻭﺭ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺑﻮﺩ . ﺍﮔﺮ ﻟﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺮﻫﻨﮕﯽ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﺯﻥ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ، ﻣﯿﻤﻮﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪﺯﯾﺒﺎﺗﺮ ﺑﻮﺩ . ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺳﺮﺕ ﺭﺍ ﺑﺎﻻ ﺑﺒﺮﯼ ﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﯿﺶ ﺧﺪﺍ ﮔﻼﯾﻪﮐﻨﯽ ﻧﻈﺮﯼ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﯿﻨﺪﺍﺯ ﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﺕ ﺭﺍ ﺷﺎﮐﺮ ﺑﺎﺵ . 💥تا زمانی که برای خوب زندگی نکردن تان به دلیلی خارج از خود می‌گردید،هیچ تغییر مثبتی در زندگی تان رخ نخواهد داد. اگر روی صندلی قربانی نشسته اید و علل بدبختی تان را شوهر نادان ،رئیس بداخلاق ، عوامل بد ژنتیکی و وسواسی شدید می دانید و مسئولیت های خود را به گردن دیگران می اندازید ، شما در وضعیتی هستید که از آن رهایی نخواهید داشت و به بن بست رسیده اید. مگر اینکه صندلی خود را عوض کرده روی صندلی مسئول بنشینید. 🏴