eitaa logo
کربلایی صادق اویسی
338 دنبال‌کننده
28 عکس
33 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
یارب گریز آخر شب چهارم ای هستی من ببین گلام آمادن، به دست و پات افتادن ببین تو رو چند دفعه!؟ قسم به زهرا دادن عون و محمد که برن تو میدون بی‌شک علیِ اکبرِ تو میشن تو کوفه هم لحظه های سنگ بارون با سر رو نیزه سپرِ تو میشن اینا نباید ببینن، رخت اسیری و تنم بخاطر لباس تو، با شمر دعوا میکنم صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب پنجم عمه جان ببین چقد تو گودال غوغاس، عمو میون گُرگاس شبیه زهرا بین، یه عده نامرد تنهاس انگار دارن بزن بزن میکنن اما عموی من غریب افتاده یا نیزه میزنن بهش یا شمشیر من دیر برم عمو حسین جون داده بسکه جسارت میکنن، به غیرتش برخورده این پهلوی شکسته رو، از مادرش ارث برده صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب ششم ای وای من چشامونو تر کردن، زینبُ مضطر کردن زیر سُمِ مرکب ها، قاسمو پرپر کردن افتاده داره دست و پا میزنه با آه عمو جونُ صدا میزنه انگاری که یتیم گیر آوردن هرکس که میاد بی هوا میزنه چرا رهاش نمیکنن!؟ جونی نمونده به تنش از خونی که راه افتاده، معلومه بدجور زدنش صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب هفتم تیری که نشست به گلوی شیر خواره، سه شعبه یا مسماره خم شده قدِّ ارباب، رباب شده بیچاره میکوبه رو سینه میگه پسرم میخوام آروم بشم ولی نمیشه گهوارتو آوردن آروم بشم گهواره که برام علی نمیشه تو رفتی و کارم شده، گریه جای لالایی عمه شده مستمع، روضه های لالایی صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب هشتم افتادی زمین دل منو خون کردی، عمه رو گریون کردی نیزه و شمشیر و تیر، همه رو مهمون کردی بدجوری پیکرت شد ارباًاربا باید تو رو بین عبا ببرم دیگه نمیتونم بلند شم ازجام خب حق بدین بهم آخه پدرم به التماس پدرت، چشاشونو میبندن به اشکای عمه و من، بلند بلند می‌خندن ولدی علی اکبر صادق اویسی @sadeghoveysi
یارب گریز آخر شب نهم به چشمای تو تیر اومده پابوسی، ای وای عجب کابوسی یه چی میگم رد میشم، روضه شده ناموسی پاشو که مثل آبِروی حسین خیمه هامونم دیگه در خطره پاشو بگیر جلوی حرمله رو داره آتیش سمت حرم می‌بره اگه بری بدون شک، زینبُ کُشته دلهره اگه بری، شیر میشه زجر، رقیه سیلی میخوره صادق اویسی @sadeghoveysi
گریز آخر شب های محرم صادق اویسی .mp3
514.4K
سبک روضه گریز آخر شب های محرم تسلای دل امام زمان عج صلوات انتشار بدون ذکر منبع بلامانع است برای ذاکرین گرامی ارسال کنید @sadeghoveysi
حضرت رقیه سلام الله علیها بهم برخورده هی میگن برو تو بازی نیستی، تو بابات مرده بهم برخورده این موهای سوخته ی روی سرم، آبرومو برده بهم برخورده دختر شامی لباس کهنشو، برام آورده دستشو انداخته، دور گردن باباش ببین چجور داره، بازی میکنه باهاش میدونی چند روزه، تو این کوچه ها تنهام اصن بیا پیشم، من الان بغل میخوام نکنه باهام، قهری، بابا منو دوس داری، برگرد، حالا چشام میسوزه تقصیره خار مغیلانه اگه، پاهام میسوزه چشام میسوزه توی این شهر فقط عمه دلش، برام میسوزه چشام میسوزه بخدا گریه و اشک و هق هقام، کار هر روزه دخترای این شهر، گریمو درآوردن همه منو دیدن، موقع زمین خوردن نمیتونم پاشم، با این تاول پاهام بیا بلندم کن، من الان بغل میخوام کی میگه جامون، اینجاس، آخه!؟ من خرابه نشین، تو روو، شاخه!؟ ای وای بابا صادق اویسی @sadeghoveysi
42.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا رقیه(س) روضه جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیها 🎙مداح کربلایی حسین ستوده 📝 شاعر صادق اویسی 🏴شب سوم محرم۱۴۰۳ کربلای معلی @sadeghoveysi