یارب
زمینه شب دوم
تا دیر نشده
گلوی علی هدف تیر نشده
تا علمدار حرم زمینگیر نشده، برگرد
تا دیر نشده
تا رقیه از غمت پیر نشده
زینب هنوز از حسینش سیر نشده، برگرد
به بچه ی رباب و، به ناله سکینه
به اشک و آه زنها، رحم کن، برگرد
به زین العابدینت، که عصر روز دهم
بعد تو میشه تنها، رحم کن، برگرد
سالار زینب حسین سالار زینب
بارون نمیاد
از این صحرا بویی بجز خون نمیاد
به خواهرت چشمای گریون نمیاد، ای وای
بارون نمیاد
به تن بی سر که دیگه جون نمیاد
شمر رفته تو گودال و بیرون نمیاد، ای وای
به ناله میگه زینب، برادرم غریبه
فشار نیار به سینه، رحم کن، پاشو
خنجرو تا کشیدی، فاطمه رفته از حال
نمیتونه ببینه، رحم کن، پاشو
غریب مادر حسین غریب مادر
صادق اویسی
#امام_حسین
#شب_دوم_محرم
#زمینه
#روضه
@sadeghoveysi
شب هفتم
عمو رفته بود واست آب بیاره اما کجاس نمیدونم
کاش میشد همینجا بشینم تاخود صب لالایی بخونم
لالایی لالایی لالایی لالایی لالا آرومه جونم
حوصله کن، کم گله کن
من پیشتم، گریه نکن
مواظب خودت باش از رو نیزه نیافتی من نگرونم
اگه حرمله بم نخنده تا خود صب لالایی میخونم
لالایی لالایی لالایی لالایی لالا آرومه جونم
آی گلکم آی پسرم
بازه چشات آخ جگرم
منم مثل بابا حسینت میون این صحرا سرگردونم
آخرشم نشد تو سایه شیرت بدم لالایی بخونم
لالایی لالایی لالایی لالایی لالا آرومه جونم
آی نفسم آی عسلم
کاش بودی تو بغلم
لالایی لالایی لالایی لالایی لالا علی اصغر
صادق اویسی
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_رباب
#زمینه
#روضه
@sadeghoveysi
یارب
زمینه ایام فاطمیه
اومدم گریه کنم، سر مزاری که نداری
اسمت اومد مادرم گفت، آخ چه اسم گریه داری
انسیة الحَوراء_صدیقه ی شهیده
دنیا مث تو مادر_داغ جوون ندیده
جوون بودی-جوون رفتی
بهار اومدی، فصل-خزون رفتی
اومدم گریه کنم، دلم یکم آروم بگیره
ماجرای کوچه هیچ وقت، غمش از دلم نمیره
انسیة الحَوراء_صدیقه ی شهیده
آخر نگفتی حسن_تو کوچه ها چی دیده!؟
چی شد مادر-زمین خوردی؟
تو که اشک مارو-درآوردی
📝صادق اویسی
#زمینه
#ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا
@sadeghoveysi
حضرت رقیه سلام الله علیها
بهم برخورده
هی میگن برو تو بازی نیستی، تو بابات مرده
بهم برخورده
این موهای سوخته ی روی سرم، آبرومو برده
بهم برخورده
دختر شامی لباس کهنشو، برام آورده
دستشو انداخته، دور گردن باباش
ببین چجور داره، بازی میکنه باهاش
میدونی چند روزه، تو این کوچه ها تنهام
اصن بیا پیشم، من الان بغل میخوام
نکنه باهام، قهری، بابا
منو دوس داری، برگرد، حالا
چشام میسوزه
تقصیره خار مغیلانه اگه، پاهام میسوزه
چشام میسوزه
توی این شهر فقط عمه دلش، برام میسوزه
چشام میسوزه
بخدا گریه و اشک و هق هقام، کار هر روزه
دخترای این شهر، گریمو درآوردن
همه منو دیدن، موقع زمین خوردن
نمیتونم پاشم، با این تاول پاهام
بیا بلندم کن، من الان بغل میخوام
کی میگه جامون، اینجاس، آخه!؟
من خرابه نشین، تو روو، شاخه!؟
ای وای بابا
صادق اویسی
#حضرت_رقیه
#زمینه
#شور
#روضه
#شب_سوم
@sadeghoveysi