eitaa logo
صادق زیبا کلام
72 دنبال‌کننده
1 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️بر اساس کدام حکم شرع، منطق یا قانون، داشتن باور مغایر با نظر حکومت «جرم» است؟ ✍️نامه سرگشاده صادق زیباکلام به رئیس قوه قضائیه درباره حکم دادگاه|بخش سوم |٢۱فروردين۱۳۹۷ حضرت آیت‌الله صادق آملی لاریجانی 🔹این البته سومین محکومیت بنده ظرف سه سال گذشته به‌واسطه مخالفت با نظرات نظام است. در جریان مذاکرات هسته‌ای در سال۱۳۹۳ و در پاسخ به دلواپسان که حملات گسترده‌ای را علیه مذاکرات به راه انداخته بودند، در نامه سرگشاده‌ای به جناب حاج حسین شریعتمداری مدیر روزنامه وزین کیهان نوشتم که «اساساً علیرغم هزینه‌های سنگین هسته‌ای بعلاوه صدمات هولناک تحریم‌ها بر اقتصاد کشور، هسته‌ای چه گلی بر سر رشد و توسعه اقتصادی‌مان زده است؟» آن نامه سرگشاده مبنای شکایت از سوی دادستان محترم انقلاب شد. دقیقاً همانند اتهامات پرونده اخیرم. باورم نمی‌شد وقتی دادگاه انقلاب مرا به اتهام «تضعیف نظام» به ۱۸ماه زندان محکوم نمود. لاعلاج به جناب آیت‌الله محسنی اژه‌ای پناه بردم و وساطتت ایشان مجازاتم را به ۴میلیون تومان تبدیل نمود. البته در ملاقاتی که خدمتشان شرفیاب شدم پرسیدند «به‌عنوان یک استاد دانشگاه، شما واقعاً چگونه اعتقاددارید که هسته‌ای هیچ فایده‌ای برای کشور نداشته؟» جرئت نکردم در آن شرایط به محضرشان عرض کنم، ای‌کاش فقط فایده نمی‌داشت. شوربختانه به‌جز هزینه، هزینه و بازهم هزینه حاصل دیگری برای کشور نداشته. 🔹البته شاید امروز که تأسیسات عظیم فردو، علیرغم میلیاردها تومان که صرف ساخت آن‌ها شد، به‌صورت انباری درآمده، هزاران سانترفیوژ که میلیاردها تومان خرج ساختشان شد، انبارشده‌اند تا ۱۰یا۱۵سال دیگر اجازه استفاده پیدا کنند(که البته با پیشرفت تکنولوژی معلوم نیست دیگر چقدر به‌دردبخورند) و راکتور آب‌سنگین اراک که سیمان گرفته شد و تحریم‌هایی که هنوز اقتصاد فلاکت‌زده کشور نتوانسته زیر بار فشار آن‌ها کمر راست کند، آیت‌الله محسنی اژه‌ای دیگر با تمسخر از من سؤال نکنند که «به‌عنوان یک استاد دانشگاه چگونه ممکن است اعتقاد داشته باشم که هسته‌ای به‌جز ضرر و زیان هیچ نفعی برای پیشرفت اقتصادی کشور در برنداشته؟» آن روز جرئت نکردم به جناب محسنی اژه‌ای عرض کنم که البته هسته‌ای یک کاربرد مهم داشت: تأمین هیزم برای تنور داغ آمریکاستیزی. 🔹اما فرض بگیریم من خطا می‌اندیشم و اندیشه درست در خصوص هسته‌ای، ناآرامی‌های دی‌ماه، فتنه۸۸و... از آن حکومت است. فرض بگیریم من کورم یا مغرض، یا مزدور و این‌همه پیشرفت‌های مشعشع اقتصادی که هسته‌ای برای کشور به بار آورده را نمی‌بینم یا نمی‌خواهم ببینم که دشمنان نظام و انقلاب چگونه ناآرامی‌های دی‌ماه یا فتنه ۸۸را برنامه‌ریزی کردند. بر اساس کدام حکم شرع انور، منطق، قانون یا اصلی در قانون اساسی، داشتن باور مغایر با نظر حکومت «جرم» است و مجرم می‌بایستی مجازات شود؟ https://www.instagram.com/p/Bhdwxv3BHEe/
♦️قانون بازیچه قاضی سابق صادق زیباکلام | روزنامه سازندگی ۲۷فروردین۱۳۹۷ 🔹این روزها خبری در شهر پیچیده است. می‌گویند حکم آقای سعید مرتضوی برای اجرا صادر شده اما قوه قضاییه او را پیدا نمی‌کند. سخنگوی محترم قوه قضاییه گفته است: «حکم جلب او صادر شده ولی متأسفانه هنوز گیرش نیاورده‌اند.» به بیان ساده‌تر این‌گونه است که قاضی مرتضوی را قوه قضاییه، نمی‌تواند پیدا و تسلیم زندان برای اجرای محکومیتش کند. 🔹متأسفانه افکار عمومی این موضوع را که سعید مرتضوی گم شده یا قوه قضاییه و نهادهای نظارتی نمی‌توانند او را پیدا کنند، باور نمی‌کند. فردی در نظام قضایی ما دادستان و قاضی بوده؛ یکی از برجسته‌ترین و بالاترین مقامات قضایی کشور را عهده‌دار شده؛ برای او پرونده قضایی تشکیل شده؛ در آن پرونده محکوم شده و اکنون باید خود را برای اجرای قانون معرفی کند اما ناگهان غیب شده و هیچ اثری از او نیست. این موضوع باورپذیر نیست. 🔹مورد قاضی مرتضوی، مبین بسیاری از واقعیت‌های تلخ در ایران است. البته این اغماض درباره سعید مرتضوی وجود ندارد. او و امثال او که برحسب میل و اراده سلبی خود رفتار می‌کنند و قانون و مقررات برایشان شأن و اعتباری ندارد، تنها نیستند. 🔹البته آقای مرتضوی در دهه۷۰ و بخشی از دهه۸۰ و در زمانی که در جایگاه یکی از عالی‌رتبه‌ترین قضات کشور مسئولیت برخورد با مطبوعات، اهل‌قلم، نویسندگان و اهل تفکر و اندیشه را داشت، دقیقاً همین‌گونه که امروز رفتار می‌کند، رفتار می‌کرد. او قانون را بازیچه دست و امیال خودش کرده بود. بسیاری از اصحاب قلم که در دهه۷۰و۸۰ در مطبوعات فعالیت داشتند، خاطرات و موارد زیادی از اینکه چگونه قاضی مرتضوی با رفتارش عملاً قانون و قضاوت را به بازی گرفته بود، نقل می‌کنند. شکایات و مطالب فراوانی از اینکه چگونه با اشاره قاضی مرتضوی روزنامه‌ها، هفته‌نامه‌ها و ماهنامه‌ها توقیف و مسئولان دفاتر روزنامه‌ها با حکم او بازداشت شدند، مطرح شده و می‌شود. 🔹امروز نیز هیچ‌کس در قبال عملکرد قاضی مرتضوی پاسخگو نیست؛ آن روزها هم نه هیچ بخشی از قوه قضاییه و یا مجلس شورای اسلامی و یا دیگر نهادهای حکومتی سرسوزنی نسبت به عملکرد قاضی مرتضوی واکنش نشان ندادند. گویی مملکت، ملکِ طلق قاضی مرتضوی بود و به‌طور واقع او در آن روزگاران صرف‌نظر از اینکه قانون چه نوشته و چه گفته یا نگفته هر حکمی می‌خواست صادر می‌کرد. 🔹با کمال تأسف باید گفت، قاضی مرتضوی همین رفتار را با بازداشتی‌ها و متهمان اعتراضات سال۸۸ انجام داد که حاصل آن کشته شدن چهار جوان و عزادار شدن خانواده‌های آن‌ها بود. 🔹اما این کارنامه نامطلوب، مانع ادامه فعالیت او نشد و مرتضوی در سازمان تأمین اجتماعی به دستور آقای احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت قرار گرفت. همان‌گونه که در برخورد با مطبوعات و اهل‌قلم و اندیشه، معترضان سال۸۸، قانون برایش معنا و مفهوم نداشت، ‌در جایگاه ریاست سازمان تأمین اجتماعی نیز چندان قانون برایش ملاک عمل قرار نگرفت. 🔹حال ‌بحث بر سر آن نیست که مرتضوی اکنون کجاست؛ بلکه سؤال بنیادی‌تر این است که چگونه قاضی مرتضوی و مرتضوی‌ها می‌توانند تا این حد نفوذ و قدرت داشته باشند؟ افرادی که گم می‌شوند و کسی را یارای پیدا کردن آن‌ها را ندارد؟ این عجیب است. @sadeghZibakalam
♦️دهکده امید: گزارش دهم ✍️صادق زیباکلام |۷اردیبهشت۱۳۹۷ 🔹کار بازسازی دهکده امید آرام‌آرام به‌پیش می‌رود. عید به‌اتفاق دخترم لیلا و دختردایی‌اش، آنجا بودیم. با مشورت دوستان قرار شد به تعدادِ اهالی روستا نهال مرکبات به‌عنوان عیدی تقدیم نماییم. این مورد را مهندس علی کولیوند انجام دادند و دکتر صلاح‌الدین ویسی و کاک ارشاد رستمی مراسم اهدا و کاشت درخت‌ها را برنامه‌ریزی کردند. 🔹مهندس وحید یگانه که مسئولیت نظارت از طرف تیم دانشگاه به وی محول شده و بیش از دو ماه می‌شود که در روستا مستقر شده، گزارشی از روند بازسازی را ارائه کرد. بالا رفتن تیرآهن‌های اسکلت فلزی برای تعدادی از منازل و همچنین جدول‌بندی خانه‌ها انجام گرفته است. بااینکه دوم فروردین آنجا بودیم اما هوا آن‌قدر گرم بود که نیاز به پنکه و کولر بود. یاد مخالفت‌های بسیاری از کسانی افتادم که می‌گفتند با گرم شدن هوا، کانکس‌ها تبدیل به سونا شده و غیرقابل استفاده می‌شوند. 🔹کار بعدی قرارداد تهیه آب‌گرم‌کن‌های خورشیدی برای ساکنین است. با توافقی که با بنیاد مسکن و ساکنین امید صورت گرفته، بخشی از هزینه آب‌گرم‌کن‌های را مالک، بخشی را بنیاد و بخشی را هم تیم دهکده امید تقبل می‌نماید. 🔹دو اقدام مهم دیگری هم پیش رو داریم. نخست، ایجاد مزرعه خورشیدی و دومی ساخت تصفیه‌خانه روستا. مطالعات اولیه در مورد ساخت تصفیه‌خانه صورت گرفته است. فاضلاب روستا تصفیه شده و آب آن به مصرف کشاورزی خواهد رسید. پسماند فاضلاب بعلاوه پسماندهای تر (که به روستاییان آموزش تفکیک پسماندها داده خواهد شد)‌ به همراه پسماندهای محصولات کشاورزی همچون ذرت را هم بنا داریم تبدیل به کود گیاهی ارگانیک نماییم؛ اما بررسی و مطالعه در مورد ایجاد مزرعه خورشیدی همچنان ادامه دارد. 🔹سنگین‌ترین (ازنظر مالی) و درعین‌حال دشوارترین پروژه ایجاد «خانه روستا» است که ایده آن متعلق به مهندس کولیوند و سایر دوستان کورد است که سال‌هاست دست‌اندرکار فعالیت‌های معطوف به توانمندسازی روستاییان هستند. 🔹هدف خانه روستا بالا بردن سطح زندگی‌ روستائیان است. توانمندسازی می‌تواند اشکال مختلفی داشته باشد. از ارتقای سطح سواد تا آموزش انواع مهارت‌ها. بسیاری از دختران مناطق کوردنشین در سنین پایین ازدواج می‌کنند و در سی یا چهل‌سالگی که فرزندانشان بزرگ‌شده‌اند، ممکن است که قابلیت یادگیری‌های مختلفی داشته باشند که هرگز امکان بروز آن استعدادها را پیدا نکرده باشند. «خانه روستا» می‌خواهد به آن‌ها کمک کند که استعدادهای نهفته‌شان را کشف کند. می‌خواهد وام در اختیار آن دسته از اهالی روستا قرار دهد که با یک سرمایه محدود ایجاد درآمد بیشتری نمایند. @sadeghZibakalam
🔹بازداشت آقای مهدی رحمانیان، مدیر مسئول روزنامه شرق، ازجانب قاضی محترم دادگاه را می‌بایستی تاسف‌آور و زخمی بر پیکر جامعه مطبوعات و اهل قلم دانست. من سال‌ها است افتخارهمکاری با ایشان داشته‌ام و به جز ادب و احترام، پرهیز از تندروی، دقت و وسواس کم‌نظیر در بیان حقیقت از ایشان در طی این سال‌ها ندیده‌ام. 🔹ای‌کاش مسئولین محترم قضایی کشور قدری از تسامح و سعه‌صدری که برای مطبوعات حکومتی قائل می‌شدند را نسبت به اصحاب قلم و مطبوعات مستقل هم نشان می‌دانند. روزنامه شرق ممکن است برخی از حقایق را اجبارا ننویسد. اما فکر می‌کنم ملزومات و میز و صندلی دادسرای فرهنگ و رسانه هم شهادت بدهند که آن چه شرق می‌نویسد در نهایت صداقت و امانت‌داری حرفه‌ای است. 🔹شرق البته فاصله زیادی با نیویورک تایمز، واشنگتن پست، گاردین، لوموند، آساهی ژاپن، تایمز هند، حریت ترکیه و الاهرام مصر دارد. اما یقینا نگینی در میان مطبوعات ایران که بسیاری از آنها ارگان‌های حکومتی هستند به شمار می‌رود. @sadeghZibakalam
♦️ماجرای «اسلحه به دست گرفتن من» و بی‌اخلاقی «ایران‌وایر» ✍️صادق زیباکلام | ۱۹اردیبهشت۱۳۹۷ 🔹من هیچ گلایه‌ای نه از خانم شیما شهرابی که با ایشان گفتگو با ایران‌وایر را انجام داده‌ام دارم و نه از هیچ‌یک از همکارانشان. مشارالیها هم نزدیک به دو سالی است که از آمریکا تماس می‌گیرند و راجع به مسائل ایران مصاحبه می‌کنند و بعداً هم در ایران‌وایر منعکس می‌کنند. یکی دو بار هم گفته‌اند که در ایران دانشجوی بنده بوده‌اند. فی‌الواقع نمی‌توانم هم گلایه‌ای از ایشان یا ایران‌وایر داشته باشم چون حسب ظاهرش مرتکب خطایی نشده‌اند؛ اما این یک روی سکه ماجرای «اسلحه به دست گرفتن من» است. روی دیگرش آن است که آن‌ها دروغ ننوشته‌اند اما آنچه نوشته‌اند یا درست‌تر گفته باشم تنظیم کرده‌اند، در نهایت بی‌اخلاقی حرفه‌ای و بدون رعایت کوچک‌ترین احترامی برای معیارهای حرفه‌ای خبرنگاری بوده. از قریب به نیم ساعت گفتگو پیرامون اهدای جایزه «آزادی بیان دویچه‌وله»، چند ثانیه از دل آن را بدون رعایت صدر و ذیلش تیتر مصاحبه کرده‌اند، به‌گونه‌ای که هر کس که به آن مصاحبه به روایت ایران‌وایر نگاه می‌کند، تنها تصوری که می‌کند آن است که محور و موضوع آن گفتگو این بوده که من از چه نوع اسلحه‌ای برای رویارویی با مردم به‌منظور حفظ و حراست از نظام استفاده خواهم کرد! زهی بی‌اخلاقی حرفه‌ای. 🔹 آیا به‌راستی نیازی به تأکید وجود دارد که من که کارم جز پژوهش و نوشتن نیست هرگز و در هیچ شرایطی اسلحه را راه‌حل ندانسته‌ام، چه رسد به آنکه خود بخواهم آن را به دست بگیرم؟ آنچه در آن مصاحبه گفته‌ام چیزی جز این نبود که در شرایط کنونی ایران و منطقه، به گمان من به‌عنوان یک استاد علوم سیاسی، فروپاشی نظام سیاسی مستقر به فروپاشی کشور و میهن ما خواهد انجامید. همه استدلال من این بود و هست که بگویم برای حفظ استقلال و یکپارچگی ایران، حتی گاه باید به سخت‌ترین انتخاب‌ها تن داد و آن مثال اسلحه است. قبلش می‌گویم که چقدر از تفنگ و فشنگ یا به‌عبارت‌دیگر خشونت، متنفرم. منتهی مثالم برای نشان دادن میزان دشواری این انتخاب و تصمیم‌گیری بود، نه اینکه آن‌طور که ایران‌وایر سهواً یا تعمداً خواسته نشان دهد و برخی از مخالفین یا منتقدینم هم فرصت را برای بهره‌برداری سیاسی علیه‌ام مناسب دیده‌اند. من در مصاحبه با دویچه‌وله که اسباب شکایت علیه‌ام در دادگاه و محکومیتم شده صراحتاً گفته‌ام که نظام در خوش‌بینانه‌ترین وضعیت از حمایت ۳۰درصد از مردم برخوردار است. آن‌وقت چگونه ممکن است که خواسته باشم جلوی آن ۷۰درصد با اسلحه بایستم و به آنان شلیک نمایم؟ عقل هم چیز شریفی است. بازهم تأکید می‌کنم که فروپاشی نظام راه را برای خطر فروپاشی و تجزیه کشور فراهم می‌آورد. یک نگاه سطحی به وضعیت اقلیت‌ها حکایت از عمق و گستردگی نارضایتی‌های قومیتی و دینی گسترده می‌نماید و آوردن استعاره تفنگ همان‌طور که گفتم به معنای آن است که مسئله حفظ تمامیت ارضی کشور آن‌قدر اهمیت دارد که لیبرالی مثل من که از تفنگ متنفر است و در تمام عمرش با آن سر کار نداشته ممکن است به آن متوسل شود. والا به‌عنوان یک معتقد به لیبرالیسم معتقدم که حتی مقدس‌ترین نظام‌ها را هم نمی‌توانیم وقتی اکثریت آن را نمی‌خواهند به‌زور حفظ نماییم. ایضاً هیچ قوم، ملیت و اقلیتی را به‌زور نمی‌توانیم وادار به تن دادن به حاکمیت اکثریت نماییم. 🔹من اصل گفتگو را جهت قضاوت عزیزان آورده‌ام و مشخص است که موضوع گفتگو اساساً در چه خصوصی است. حتی قرائت چند سطر از مصاحبه هم برای مخاطب روشن می‌سازد که اساس و بنیان آن مصاحبه در خصوص موضوع دموکراسی و آزادی بیان در ایران است. همه دغدغه‌ام آن است که اگر نظام فعلی به هر دلیلی سقوط نماید همین مختصر دموکراسی و فضای بازی که در کشور وجود دارد هم دست‌کم در کوتاه‌مدت از میان خواهد رفت. حتی یک نگاه سطحی به مصاحبه روشن می‌سازد که اصرارم برای حفظ نظام به‌هیچ‌روی به‌واسطه آن نیست که مدافع آن بوده و آن را بی‌عیب و نقص می‌دانم. بلکه به‌واسطه آن است که معتقدم هر آسیبی که به نظام وارد شود نهایتاً باعث تنگ‌تر شدن عرصه بر آزادی‌های مدنی، خراب‌تر شدن وضعیت حقوق بشر و محدودتر شدن آزادی بیان می‌شود. در جایی از گفتگو اشاره می‌کنم که بغض و کینه‌ای که در دهه هفتادی‌ها در ناآرامی‌های دی‌ماه گذشته ظاهر شد، دارد به‌تدریج به دهه هشتادی‌ها هم می‌رسد. می‌گویم بغض، سرخوردگی و ناامیدی‌های نسل‌های جوان همچون آتشی به زیر خاکستر تلنبار شده و اگر روزی فوران کند معلوم نیست که چه بر سر تمامیت ارضی کشور خواهد آمد؛ و در مصاحبه اصرار می‌ورزم که به‌جز اصلاحات و تغییرات ولو اندک گزینه دیگری نداریم. ایران‌وایر بجای انعکاس این مطالب، آن را به‌گونه‌ای منعکس نموده کانه موضوع مصاحبه بر سر حفظ و حراست نظام از سوی بنده با اسلحه است. @sadeghZibakalam
♦️چه کسی بابت بلایی که هسته‌ای و تحریم‌هایش بر سر اقتصاد ایران آوردند، باید عذرخواهی کند؟ ✍️نامه سرگشاده صادق زیباکلام به آیت ‌الله جنتی محضر پرفیض حضرت آیت‌الله علی جنتی ریاست محترم مجلس خبرگان رهبری شیدالله ارکانه 🔹با سلام و تحیات، در اخبار آمده بود که حضرتعالی به‌عنوان ریاست مجلس خبرگان، از آقای رئیس‌جمهور به‌واسطه آنچه «عدم رعایت خط قرمزهای تعیین‌شده از جانب مقام معظم رهبری در جریان توافق هسته‌ای» اعلام فرموده‌اید می‌بایستی عذرخواهی نمایند. این اظهارنظرتان پرسش‌هایی به وجود می‌آورد. نخست آنکه چرا بعد از گذشت نزدیک به سه سال از تصویب برجام، مجلس خبرگان چنین مسئله مهمی را حالا مطرح می‌نمایند؟ ثانیاً، برجام مورد تائید مقام معظم رهبری، شورای عالی امنیت ملی و مجلس قرارگرفته بوده. اگر خطوط قرمزی رعایت نشده بوده، چگونه مورد تائید قرار گرفته بوده است؟ 🔹تندروها در جریان مذاکرات هسته‌ای هر مخالفت و دشمنی که می‌توانستند به عمل آوردند. بعد از تصویب برجام هم از انداختن هر تیغ و تیشه‌ای به منظور جلوگیری از موفقیت آن خودداری نکردند. بعد از خروج آمریکا از برجام هم با آتش زدن پرچم آن در مجلس مسرتشان را نشان دادند. اگر خروج آمریکا را شکست برجام تلقی نماییم، در آن صورت آیا مخالفین دولت آقای روحانی به اندازه نتانیاهو، پادشاه عربستان و ترامپ در شکست برجام نقش نداشته‌اند؟ 🔹نکته سوم، کل داستان هسته‌ای برای چندمین بار نشان داد که در نظام ما اساساً چیزی به نام «پاسخگویی» وجود ندارد. هیچ نهاد و دستگاهی موظف به پاسخگویی به این پرسش ساده نیست که آن‌همه بودجه و امکانات که صرف هسته‌ای شد کدام دستاورد را برای کشور به بار آورد؟ میلیاردها دلار درآمد کشور که می‌بایستی صرف بهداشت و درمان، آموزش‌وپرورش، محیط‌زیست، تأمین آب، ایجاد اشتغال و در یک‌کلام صرف رشد و توسعه کشور می‌شد اما به‌پای چاه ویل هسته‌ای ریخته شد، کدام پیشرفت و رشد و توسعه اقتصادی را به بار آورد؟ میلیاردها دلار صرف ساخت فردو، هزاران سانترفیوژ و آب‌سنگین اراک شد. امروز فردو به‌صورت انباری درآمده، سانترفیوژها جمع شده‌اند و اراک هم سیمان شد. اگر نیازی به آن‌ها نبود چرا آن‌همه هزینه صرف ساخت آن‌ها شد؟ اگر لازم بودند پس چرا جمع شده‌اند؟ بهای اورانیوم ۳درصد غنی‌شده در جهان چقدر است و در نطنز چقدر تمام می‌شود؟ برق حاصله از نیروگاه اتمی بوشهر کیلوواتی چقدر تمام می‌شود؟ سازمان انرژی اتمی در مقایسه با سازمان محیط‌زیست کشور چه تعداد پرسنل دارد و بودجه سالیانه آن چقدر است و پرسش‌های دیگری که هیچ‌وقت اجازه مطرح‌شدن نیافتند. 🔹گیریم که همه شکست برجام بر عهده آقای روحانی بوده و آنان که هنوز جوهر برجام خشک نشده بود بر روی موشک‌ها به عبری نوشتند «اسراییل بایستی نابود شود» هیچ نقشی در شکست آن نداشتند و ایشان بایستی از ملت عذرخواهی کند. چه کسی می‌بایستی بابت بلایی که هسته‌ای و تحریم‌هایش بر سر اقتصاد ایران آوردد و هنوز هم دارد می‌آورد عذرخواهی نماید؟ ایام به کام باد ۲۷اردیبهشت۹۷ @sadeghZibakalam
🔸 مشکل از دیوید اسمیت است نه آدام‌ اسمیت؛ آقای زیباکلام ▫️خبر ویژه روزنامه کیهان مورخ 10تیرماه1397 🔹این پوپولیست همه فن حریف و هیچ کاره که با وجود بی‌سوادی در همه حوزه‌ها اظهارنظر می‌کند، این‌بار از موضع کارشناس اقتصادی در روزنامه آفتاب یزد نوشت: سؤالم از افرادی که تیم اقتصادی دولت را نقد می‌کنند این است که مشخصاً کدام بخش از سیاست‌های این اعضای کابینه بوده که باعث به وجود آمدن این مشکلات اقتصادی شده است؟ چه باید انجام می‌دادند که نکردند و کدام تصمیم‌شان تاثیرات مخرب ماندگار بر جای گذاشته است؟ 🔹وی می‌افزاید: من تا به امروز ندیده و نخوانده‌ام که این افراد همیشه منتقد دست روی یک سیاست مشخص بگذارند و بگویند که این سیاست این فرد باعث به وجود آمدن این بحران ارزی شده و در واقع تنها به متهم کردن‌های کلی و ابراز گلایه بدون ذکر دلیل و جزئیات بسنده می‌شود. بنده معتقدم که هیچ تغییری یا هیچ بهبودی در وضعیت اقتصادی کشور به وجود نمی‌آید. دلیل هم این است که این مسائل اقتصادی که به وجود آمده است به خاطر سوءمدیریت و نحوه عملکرد کرباسیان و سیف نیست. 🔹زیبا کلام مدعی شد: اگر به جای ولی‌الله سیف، آدام اسمیت هم بود وضع اقتصادی فرقی نمی‌کرد. اگر به جای این تیم اقتصادی، کینز و ریکاردو هم بودند نمی‌توانستند در این شرایط معجزه کنند. اگر به دلیل تحریم‌ها، خریداران نفت از ایران نفت نخرند سیف و کرباسیان چه کاری می‌توانند انجام دهند. 🔹البته زیباکلام تجاهل می‌کند یا واقعا سواد رسانه‌ای ندارد اگر نه صاحب‌نظران اقتصادی بسیاری، بارها ضمن نقد رویه‌های اقتصادی دولت، راه‌حل‌های روشن و دقیق و اجرایی ارائه کردند. فقط در حد چند خط که زیباکلام را ساکت کند، باید یادآوری کرد مرحوم هاشمی دو سال پیش تصریح کرد «دولت می‌توانست با 20 درصد نقدینگی سرگردان موجود، به اقتصاد رونق بدهد». 🔹اما فارغ از انواع و انبوه راه‌‌کارهای اقتصادی موجود، باید در حد پاسخ به زیباکلام نوشت که او چند روزی است ژست منتقد و مطالبه‌گر نسبت به دولت می‌گیرد و روحانی را تخطئه می‌کند. حال آن که راه بیراهه و بن‌بست اعتماد به شیطان بزرگ و مسائل گذشته 5 ساله کشور را امثال خود وی پیش پای دولت گذاشتند و عواقب این وسوسه ضدعقل، خود همین قماش روشنفکر مآبانه هستند. در حقیقت آدرس غلط درباره برجام وضع انگاشتن نقشه قبلی دشمن باعث فرو رفتن دولت در باتلاق فعلی شد. در واقع در حالی که دشمن در حال تدارک شبیخون اقتصادی بود، قطاری از شبه روشنفکران و رسانه‌های هماهنگ با موج دشمن، آدرس آشتی، مسالمت و گشایش اقتصادی می‌دادند. 🔹اما درباره آخرین استدلال زیباکلام گفتنی است دولت در 3 سال پس از اجرای برجام با افتخار اعلام کرده که فروش نفت را دو برابر کرده است. تحریم‌های نفتی هم که آمریکا دنبال آن است، از آبان‌ماه به بعد می‌خواهد اعمال شود هر چند که منابع غربی در عملی شدن آن تردیدهای جدی دارند. با این وصف، آشفتگی اقتصادی و تورم‌های 35 تا 130 درصدی که از یکسال قبل (خردادماه 96 به بعد) در بازارهای مختلف رخ داده نمی‌توان به تحریم‌های نفتی و نخریدن آن نسبت داد. بلکه با نسخه‌پیچی آلفرد جانسون و یا دیوید اسمیت‌های ایرانی ارتباط دارد که حتما امثال آدام اسمیت را هاج و واج می‌کند. چند سال پیش در اوج هیجان برجام با اشاره به تئوری‌پردازی‌های خود، با نوعی خود شگفتی آمیخته با توهم گفته بود حیف که در آمریکا و انگلیس نیستم و اسم من به جای صادق زیباکلام، آلفرد جانسون یا دیوید اسمیت نیست و گرنه، تئوری‌هایم را روی هوا می‌زدند، یادتان که هست آقای زیباکلام! @sadeghZibakalam
♦️تهدید آقای روحانی مبنی بر بستن تنگه هرمز (اقدامی خلاف مقررات بین‌المللی) و استقبال سردار سلیمانی به معنای آن است که به دنبال از دست دادن 24میلیون حامیان داخل کشور، اکنون نوبت به از دست دادن حامیان بین‌المللی از جمله اروپایی‌ها رسیده است. لبخند بر لبان ترامپ، نتانیاهو و بن‌سلمان را می‌توان دید. @sadeghZibakalam
♦️۱۸تیر و سوالات بی‌پاسخ ✍️صادق زیباکلام |۱۸تير۱۳۹۷ 🔹هیچ‌کس از نیروی انتظامی و لباس شخصی‌ها نپرسید که کدام تهدید یا خطر امنیتی بوجود آمده بوده که شما مجبور شدید که نیمه‌شب وارد کوی دانشگاه شده و به ضرب‌وشتم دانشجویان و خُردکردن وسائل شخصی آن‌ها بعلاوه تخریب در و پنجره بپردازند؟ البته نیازی به پرسیدن هم نبود. لباس شخصی‌ها (ازجمله جناب مسعود ده‌نمکی وحسین الله‌کرم) از حمایت دانشجویان از آقای خاتمی و برخی شعارهایشان علیه اقتدارگرایان (نام آن روز اصولگرایان) به خشم آمده ومی‌خواستند از آن‌ها انتقام بگیرند. 🔹شخصیت دیگری که او هم می‌خواست از دانشجوها انتقام بگیرد، جناب سردار فرهاد نظری، رئیس پلیس تهران بود. ایشان تفاوت سنی زیادی با دانشجویان نداشتند و مثل آن‌ها دارای احساسات سیاسی بودند منتهی در قطب مخالف. شاید پرسش منطقی‌تر آن بود که آیا انتخاب یک جوان سرشار از احساسات سیاسی به عنوان فرماندهی پلیس یک شهر۱۰میلیونی انتخاب مناسبی بود؟ در نخستین سالگرد ۱۸تیر سردار مرتضی طلائی، جانشین فرهاد نظری بود که به مراتب مسن‌تربودند، نخستین اقدامی که انجام داد جلوگیری از نزدیک‌شدن لباس شخصی‌ها به دانشگاه بود. بعلاوه دستور داد که احدی ازعوامل نیرو حق ندارند که وارد دانشگاه یا کوی شوند. برخلاف سردار نظری، سردار طلائی آن‌قدر سعه‌صدرداشت که به دانشجویان کشور نه به عنوان دشمن بلکه به چشم فرزندانی نگاه کند که خیلی عقاید سیاسی پدر را قبول ندارند. 🔹از فردای ۱۸تیر مسئولین طبق معمول رفتند به دنبال تئوری‌های توطئه. اصلاح‌طلبان آن را تلاش برای کودتا علیه اصلاحات خواندند و «اصولگرایان» هم به نوبه خود آن را تلاش مذبوحانه دیگری از سوی آمریکا به منظور ضربه‌زدن به انقلاب توصیف کردند. کمترین انتظار از آقای خاتمی آن بود که حداقل به ملاقات ده‌ها دانشجوی مصدوم کوی دانشگاه دربیمارستان‌ها می‌رفت؛ اما نرفت! 🔹جنبش دانشجویی که جدی‌ترین حامی اصلاحات به شمار می‌رفت از فردای ۱۸ تیر به تدریج از آن فاصله گرفت. بی‌عملی آقای خاتمی برای رهبران دفتر تحکیم وحدت و جنبش دانشجویی به مراتب دردناک‌تر از ضرب‌وشتم تندروها بود. آن‌ها قلع‌وقمع تندروها را می‌توانستند دست‌کم درک کنند، اما بی‌عملی و بی‌تفاوتی آقای خاتمی برایشان غیرقابل هضم بود. ۱۸تیر در حقیقت بدل شد به شروع شکافی عمیق میان اصلاحت و جنبش دانشجویی. شکافی که گذشت زمان اگر نگفته باشیم آن را عمیق‌تر نمود، دست‌کم ترمیمی هم نبخشید. @sadeghZibakalam
برادران عزيز بيام زير را در گروههايي كه عضو هستيد انتشار دهيد:سعید قاسمی در پیامی به مردم ایران نوشت: «با گذشت نزدیک به هشت ماه از زلزله 21 آبان سال گذشته، عملا دیگر پولی برای ساخت خانه و حتی سرویس بهداشتی برای مردم زلزله زده سرپل ذهاب نداریم، تا اینجا هم اگر حمایت مردم عزیز کشورمان نبود ادامه کار میسر نبود. از دولت محترم هم که هیچ حمایتی ندیدیم، چون متاسفانه اعتقادی به کار جهادی و انقلابی در این دولت وجود ندارد».از دوستانی که تا امروز همراه ما در گرم نگاه داشتن این حرکت جهادی بودند می خواهیم به نیت چهارده معصوم علیه السلام، با نشر هشتگ جهادگران ایران اسلامی را در ساخت خانه برای مردم زلزله زده سرپل ذهاب یاری کنید. شماره کارت 5859831100298198 بانک تجارت به نام سعید محمد قاسمی».