#پارت_دوم
#تفسیر_زیارت_عاشورا
برداشت کلی
با صلوات بر پیامبر اعظم ، محمد بن عبدالله (ص)
آنچه به عنوان نکات برجسته زیارات ، بخصوص زیارت عاشورا ، مورد توجه محققین و مفسرین می باشد ، توجه و تاکید خاصی است که به جهت گیری مکتبی انسان اشاره داشته است ، که در نهایت بیان کننده دیدگاه و جهان بینی فرد است که از لوح دل عشاق به زبان جاری شده و مداومت بر آن اعتقاد که ملکه ی نفس آدمی می گردد ، علاوه بر هدایت عملی انسان ، بعنوان هشدار و تذکر بر او جلوه می کند تا با اعلام وابستگی فرد موحد ، مشخص کننده جبهه و مرام اعتقادی وی باشد و او را از دیگران متمایز نماید .
بدیهی است وقتی فرد خود را به یک گروه و جریان فکری می سپارد آنهم گروه و جبهه تایید شده ای که هدایتِ امامت را به دنبال داشته و با قبول ولایت ، زندگی دنیوی و اخروی خود را بیمه می نماید، حتما فرد به فکر وادار می شود که گروه مورد نظر چگونه گروهی است ، خصوصیات این گروه کدامند و چه ویژگیهائی دارند ، او به عنوان یگ پیرو باید چه ویژگیهائی داشته باشد .
برابر این آگاهی با مشخص نمودن موضع خویش سعی در تقویت راه و مرام خویش خواهد داشت .
اصولاً مشخص کردن جبهه اعتقادی فرد ، دارای ضرورتی حتمی و واجد اهمیت بسیار است و فرد با تعیین این جبهه به کم و کیف کار خود در قالب زمان آگاه شده ، قدرت تشخیص و تمیز پیدا می کند و به عنوان یک وظیفه به تعهدات مکتب اعتقادی خویش وفادار خواهد ماند .
همه این مسائل می تواند انسان را از پوچ گرائی و بی هدفی نجات داده و حقیقت و حقانیت وجود زندگی را به او بنمایاند .
زیارت عاشورا دارای چنین خصوصیت مهمی است که فرد موحّد در فرازهای گوناگون آن ، مرتب از علاقه و علل وابستگی خود به جبهه حق و برائت و عدم پیوستگی خود نسبت به جبهه باطل سخن می گوید و خود را با تمام وجود آماده و تشنه هر گونه همراهی و همکاری و فداکاری در راه حق و مقابله و مبارزه باطل اعلام می دارد .
#تفسیرسوره_واقعه
#پارت_دوم
وضع زمین و کوه ها در آستانه قیامت
زمینی که آرامگاه و استراحتگاه بود، «الْأَرْضَ مِهاداً» [7]و برای امرار معاش بر پشت آن راه می رفتیم و تلاش می کردیم، «فَامْشُوا فِی مَناکِبِها» [8]در آن روز ناآرام و بی قرار می شود؛ زلزله ای بی سابقه و بی نظیر رخ می دهد که زمین به شدّت می لرزد،به گونه ای که خداوندِ بزرگ،به آن عظیم می گوید. «إِنَّ زَلْزَلَهَ السّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ» [9]کوه ها با آن همه سنگینی و ریشه ای که در عمق زمین دارند،از جای کنده و روان شده،
پیام ها:
1- در وقوع قیامت و زلزله های سخت آن تردیدی نیست. «إِذاوَقَعَتِ» («اذا»و فعل ماضی در مواردی بکار می رود که قطعی الوقوع باشد.)
2- قیامت،تنها واقعه ای است که نظیر و مانند ندارد. «الْواقِعَهُ»
3- در تبلیغ،آنگاه که در مقام هشدار به امری مهم هستیم،با حذف همه مقدّمات، به اصل مطلب بپردازیم. «إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَهُ» (نظیر آیاتِ «الْحَاقَّهُ»[14]، «إِذَا الشَّمْسُ کُوِّرَتْ» [15]
4- انکار قیامت،فقط در دنیا و در شرایط رفاه و غفلت است،همین که نشانه های قیامت آشکار شود،دیگر کسی آن را انکار نمی کند. «لَیْسَ لِوَقْعَتِها کاذِبَهٌ»
5-تا فرصت هست،قیامت را باور کنیم که پس از وقوع،نتیجه ای جز شرمساری ندارد. «لَیْسَ لِوَقْعَتِها کاذِبَهٌ»
6- قیامت،هنگامه ی فروپاشی پندارها و تجلّی حقایق است.(شکست و سقوط عدّه ای و پیروزی و صعود عدّه ای دیگر) «خافِضَهٌ رافِعَهٌ»
7- زلزله قیامت بسیار سخت و بزرگ است. «إِذا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا»
8-در آستانه قیامت،وقوع زلزله ها و رانش های زمین و کوهها حتمی است. إِذا وَقَعَتِ ... رُجَّتِ الْأَرْضُ ... بُسَّتِ الْجِبالُ ...
وَ کُنْتُمْ أَزْواجاً ثَلاثَهً«7» فَأَصْحابُ الْمَیْمَنَهِ ما أَصْحابُ الْمَیْمَنَهِ«8» وَ أَصْحابُ الْمَشْئَمَهِ ما أَصْحابُ الْمَشْئَمَهِ«9»
و(در آن روز)شما سه گروه باشید.پس(گروه اول)اصحاب یمین(گروه دست راستی)هستند،اصحاب یمین چه گروهی هستند!(گویی تجسّم سعادتند.)و(دسته دوم دسته سمت چپ)اصحاب شقاوتند،آن اصحاب شقاوت چه هستند؟(گویی تبلور بدی هایند.)