eitaa logo
قول سدید
210 دنبال‌کننده
196 عکس
71 ویدیو
23 فایل
🇮🇷اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا🇮🇷 🔻 قول سدید در بله ble.ir/join/MDhmNWRkYz
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️روزنامه آرمان: تنها راه نجات، به عقب برگردیم! 🔹روزنامه آرمان به قلم یکی از مریدان سینه چاک هاشمی نو‌شته است برای انتخابات 1400 راهی به جز تکرار دولت هاشمی نیست!! از اغراقها و غلوهای نویسنده که طبیعت مریدی است، می گذرم که با نگاه به آمار و ارقام و حتی گشت و گذار بین مردم به خوبی پاسخ داده می شود. 🔸اما ظاهرا افتادن در ورطه تملق، نویسنده را دچار فراموشی و نا فهمی کرده است که کابینه دولت خاتمی و به خصوص دولت روحانی تقریبا تکرار همان دولت هاشمی بود که گرد پیری هم به سرشان نشسته است! سیاستهای نفتی، مسکن، ارزی، و غالب سیاستهای اقتصادی دولت فعلی در دست کسانی است که سال 84 در ستاد هاشمی نسخه اقتصادی و سیاسی می نوشتند! 🔹اتفاقا جالب اینجاست، با روی کار آمدن این تفکر حوادث دولت هاشمی تکرار شد، تورم به نزدیک 50 درصد رسید، تحریم‌ها تشدید شد، آشوبهای فقرا اتفاق افتاد، اشرافی گری و حقوق نجومی رشد کرد، صف و کوپن بازگشت، شکاف طبقاتی بیشتر شد، دست یافتن به مسکن به آرزو بدل شد، آقازادگی و رانت خواری مجددا باب شد و... 🔸حال جالبتر اینجاست، نویسنده به دوران خسارت بار دولت احمدی نژاد اشاره می کند و نمی گوید نیمچه دستاورد دولت فعلی هم از صدقه سر طرحهای دولت احمدی نژاد و مسکن مهر و سهام عدالت و یارانه و سهمیه بندی بنزین و غنی سازی بیست درصدی و ارتباط با کشورهای آمریکای لاتین است. 🔹ظاهرا دست بوسان هاشمی با داستان سرایی و قهرمان سازی، قصد دارند محسن هاشمی را وارد عرصه ریاست جمهوری کنند و سیاستهای پوسیده و ارتجاعی توسعه را سودش در جیب جمعی خاص می رود ادامه دهند! ظاهرا طرح بیچاره کردن ملت از سوی این جماعت همچنان روی میز است.
⭕️ محافظه کاری یعنی دفن انقلاب 🔸حجت الاسلام معاون پژوهش مدرسه علمیه خاتم‌الاوصیا(ص)، در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری رسا، تحول‌خواهی را از مبانی معرفتی اسلام و حرکت انقلاب اسلامی دانست و گفت: جامعه انقلابی در مسیر تحول و کمال حرکت می‌کند. 🔸وی مرگ جامعه انقلابی را با استناد به کلام رهبر انقلاب در محافظه‌کاری دانست و ادامه داد: مراد از محافظه‌کاری آن است که جامعه انقلابی به وضع موجود راضی باشد و به بهتر شدن اوضاع فکر نکند در چنین جامعه‌ای مرگ و دفن انقلاب حتمی است. 🔸حجت الاسلام عامری با تأکید بر اینکه ماهیت تفکر انقلابی حرکت رو به ‌جلو است، ابراز کرد: تفکر انقلابی تفکری است که به ایستایی قائل نیست و همیشه در حال حرکت و پیشرفت است چنین تفکری هرگز عقب‌گرد و ارتجاع را نمی‌پذیرد و این را خسارتی بزرگ برای خویش می‌داند برای همین همواره با قدرت و نشاط پیش می‌رود. 🔸معاون پژوهش مدرسه علمیه خاتم‌الاوصیا(ص) با بیان حدیثی، ابراز کرد: طبق صریح روایات، تساوی دو روز سبب عقب‌گرد و زیان انسان بوده و یک عمل قبیح به شمار می‌آید، یک انسان انقلابی نه‌تنها دو روزش با هم یکی نیست بلکه هر روز تلاش می‌کند به‌غایت حیات و خود واقعی‌اش دست یابد. 🔸وی آرمان‌گرایی واقع‌بینانه را از شاخصه‌های مهم تفکر انقلابی برشمرد و ادامه داد: یک انسان انقلابی قله را می‌بیند و به سمت آن حرکت می‌کند، رهبر انقلاب در تعریف بسیجی می‌فرمایند بسیجی یعنی امیرمومنان علی(ع) که همه وجودشان وقف اسلام بود، بسیجی باید خودش را به آن نگاه حضرت امیر برساند. 🔸حجت الاسلام عامری اضافه کرد: بنابراین نگاه جامعه انقلابی باید به آن نقطه‌ای باشد که امیر حکمت و بلاغت به آن نقطه چشم دوخته‌اند، نگاه جامعه مهدوی نیز نگاهی تحول‌خواه است نگاهی که انتهای آن به رشد عقل کامل بشری ختم می‌شود. 🔸معاون پژوهش مدرسه علمیه خاتم‌الاوصیا(ص) کمال‌گرایی و رسیدن به کمال را از مبانی اعتقادی اسلام بیان کرد و گفت: بر اساس قاعده لطف انسان همواره باید از پروردگار تمنا کند او را به بالاترین نقطه سعادت برساند؛ بنابراین در جامعه انقلابی تحول‌خواهی، پیشرفت و رو به ‌جلو حرکت کردن یک امر عادی و بدیهی است. 🔸وی با بیان اینکه همه مردم جهان فطرتاً به دنبال رشد و پیشرفت هستند، عنوان کرد: کسی در دنیا یافت نمی‌شود که از موفقیت بدش بیاید، شاید در جامعه بشری تعاریف مختلفی از موفقیت وجود داشته باشد اما هر انسانی فطرتاً به دنبال کسب موفقیت است. 🔸حجت الاسلام عامری افزود: جامعه انقلابی موفقیت را در کمال انسان‌ها می‌داند و چون این کمال طلبی یک امر فطری است اگر کسی برخلاف آن عمل کند برخلاف فطرت عمل کرده و باید در برابر او ایستاد./ 💠https://rasanews.ir/002kOh
⭕️در ستایش گفتگو و تواضع! 🔸استاد خدمت بزرگی به بدنه جوان انقلابی کرد.ایشان متواضعانه درخواست مناظره با جناب آقامیری را داد و بزرگوارانه روبروی او نشست و محترمانه با او گفتگو کرد. فرصت نشد تمام این بحث را ببینم، کلام من فارغ از متن مناظره، بازتابهای آن است که به سرعت پژواکش در فضای مجازی پیچید. فارغ از اینکه چه بین این دو عزیز رد و بدل شد، غالبا نفس را تحسین کرده و از آن مشعوف شده اند. تا امروز عده ای ندیده و نشنیده، از دور شتم می کردند و اگر قدرت داشتند آقامیری را بعد از خلع لباس، نفی بلد هم می کردند! گروهی که گفتمان را بلد نیستند و بی هنرهایی که تبحر در دفع ملت دارند و مع الاسف با رانت گروه‌های سیاسی و صدا و سیما شده اند مرجع فکری بدنه جوان حزب اللهی!! کسانی که بی تردید سوداشان اگر کمتر از آقامیری نباشد در همان حد است اما خود را نماینده معرفی می کنند! با آقامیری گفتگو شد، همه خوشحالند، اما تا چند روز قبل همین‌ها باب گفتگو را می بستند و اصلا یک جرم آقامیری همین گفتگوها بود! از گفتگو نترسیم، حتی اگر امثال استاد رفیعی خواستند با فلان خواننده و هنرپیشه و جوان مخالف سیاسی گفتگو کند. پیشتر هم نوشتم اگر اساتید مبرز پا در این عرصه بگذارند و آن را به رسمیت بشناسند اصلا جایی برای امثال ناقص العلم ها باقی نمی ماند.
❌روحانی حرف گوش نکن!❌ یکی از مهمات این است که های تازه وارد، به حرف اساتید و بزرگترهای فهیم خود گوش دهد و خودش خیلی اهل اجتهاد و تصمیم نباشد. تجربه نشان داده طلبه هایی که حرف گوش نمی دهند، از لحاظ علمی و اخلاقی پیشرفت نمی کنند. ممکن است سطوح را طی کنند اما در حوزه نمی شوند و معمولا بار می آیند که وقتی یک روایت را شرح می دهند گویا فقط یک صفحه از یک کتاب را خوانده اند. اینکه طلبه ای یک استاد را دیده باشد و با او عکس گرفته باشد مهم نیست! مهم آن است حرف و دستور استاد را گوش دهد و واقعا شاگردی کند... . . پ.ن. بخشی از کتاب خاطرات حتما عکس را ببینید و بخوانید! https://www.instagram.com/p/BV7CFGWl3mx/
🔰ادب نقد به رهبری 🔸انتقاد بر امام، تذکر به امام، نصیحت به ائمه المسلمین که اصلا واجب است. تذکر به امام دادن، تذکر دلسوزانه به امام دادن، انتقاد کردن از یک تصمیم امام، که اصلاً تربیت اسلامی است. در آن خطبه نهج البلاغه از علی علیه السلام نقل می کند، حضرت از مردم می خواهد که از او انتقاد کنند و به او تذکر بدهند. اما همان وقت انسان تذکر می‌دهد، می‌داند که تذکر می دهد ولی تصمیم گیری با کیست؟ انسان تذکر اش را می دهد حرفش را می زند استدلال هم می کند ولی تصمیم گیری با کیست؟ با رهبر است. ما این دو تا را با هم یاد گرفته بودیم هم حریت هم انتقاد. ما بیش از آقای بنی صدر و آقای بازرگان با امام بر سر مسائل اداره جمهوری اسلامی بحث کرده ایم. خیلی آزادتر. 🔻خوب دقت کنید! انتقاد و تذکر و نصیحت لازم است این وظیفه است اما بعد از نصیحت نصیحت یعنی تذکر دلسوزانه ز تذکر دلسوزانه متعهدانه تذکر صریح و بی‌پرده و بی رودربایستی اما همراه با ادب و همراه با این آمادگی که ما تذکر مان را می‌دهیم، شما جمع بندی می کنید. وقتی جمع بندی کردید، ما همان را اجرا می‌کنیم ولو بر خلاف تذکر ما باشد. این تربیت اسلامی است.
🔰 آرام‌تر! آقای حجاریان چهار خط برای جناب موسوی خوئینی نوشته است هم در آن دیکتاتوری هست هم استفاده بیجا از مقدسات و عوامگرایی هم اهانت و فحاشی 🔻 روشن نبود وضعیت آزادی بیان تا این حد بغرنج شده که متن او به رادیکالیسم و ساختارشکنی ترجمه می‌شود. گویی روحیه انتقادپذیری از میان رفته است؛ به متن و صاحب متن حمله می‌شود... هرچه خواستند، گفتند و عقده‌گشایی کردند... ⭕️ آزادی بیان بدین معناست حجاریان و رفقا از سما تا سمک حق نقد و اهانت و حمله و نامه پراکنی و هرزه نویسی دارند، اما بقیه اگر آنها را نقد کنند می شود عقده گشایی. یعنی ما بگوییم و شما فقط نگاه کنید. (دیکتاتوری) 🔻 آقای موسوی‌خوئینی شبیه به جدش شده ؛ یوم علی صدر المصطفی و یوم علی وجه الثری. ⭕️ اینکه این وسط، کسانی که همواره تشبیهات تاریخی را به سخره می گرفتند ناگهان خود را با امام حسین علیه السلام و مخالفان خود را با یزید مقایسه می کنند استفاده بی ربط و ابزاری از مقدسات است، مقدساتی که سالها از زبان همین جمعیت مورد نقد و هتاکی واقع شده و می شود. (عوامفریبی) 🔻 به‌قول خود آقای خویینی، اف بر تو ای روزگار سفله‌پرور"! ⭕️ در آخر هم نظریه پرداز اسلام رحمانی، با عصبانیت با خوئینی هم ناله شده و با خشونت دیگران را سفله نامیده است. (فحاشی) دقیقا نکته همین جاست که دیکتاتورهای فحاش وقتی تحمل نقد دیگران را ندارند، بیجا می کنند دیگران را به پاسخگویی وا می دارند و روضه آزادی بیان می خوانند.
@sadid59 از طرف ناگهان ترور شد. فعلا با این صفحه در خدمتم شاید که صفحه قبلی بازگردانده شود. @sadid.59 https://www.instagram.com/p/CCTXg4yjeLJ/?igshid=12syvb9gwb94u
نقد خویینی.pdf
157.3K
🔰نقدی بر سیاهه اخیر موسوی خوئینی 🔻 ناگهان پرده برانداخته‌ای یعنی چه مست از خانه برون تاخته‌ای یعنی چه 🌐 لینک مطلب در وبلاگ قول سدید
پیشتر جمعی از طلاب به این طرز هديه دادن رییس جمهور اعتراض کرده بودند. ظاهرا جناب روحانی برای بعد ریاست جمهوری عبای بزرگی برای خود دوخته است، این سبک هدیه دادن به طلاب القاب و مقامات خاصی را نشانه گرفته است، حاشا که حوزه این بار کسی را بیخود آیت الله بنامد. https://eitaa.com/sadid59/224
آقای اعرافی آقایان شورای حوزه اگر شما مجوز داده اید، اف بر شما https://eitaa.com/sadid59/256
🔰از قلهک یا قلکهای هدیه! 🔹در دفاع از یک اقدام غلط، از شهید بهشتی مایه می گذارند و برای تطهیر خود حاضرند، بزرگی را ملکوک کنند و مانند منافقین صدر انقلاب به این شهید هم رحم نمی کنند. شهید بهشتی خانه ای در بالاشهر داشت؟ ماجرا و ادبیات ایشان را ببینید و با رفتارها و گفتارهای انقلابی نماهای امروز مقایسه کنید. 🔻 عدل باید در روابط اجتماعی ما تجلی کند. گاهی دوستان به من انتقاد می‌کردند‌؛ انتقادی که به جا بود و از آن‌ها پذیرفتم، که چرا خانگی تو در قلهک است؟ می‌آمدی مولوی زندگی می کردی. (البته اگر مولوی هم باشیم باز اعتراض وارد است باید رفت در گودها زندگی کرد فرقی نمی کند آنهایی که در مولوی هستند نسبت به آنهایی که در گود هستند شمال نشیند) به دوستان گفتم من آن روزی که آنجا خانه تهیه کردم زمین آنجا ارزان تر از همه اینجاها بود. یا اعتراض می‌کردند به اینکه خانه تو نوساز است، شش اتاق دارد، سه اتاق داشت بهتر بود. درست است اما گرفتاریمان زیاد است، رفت داریم، آمد داریم و همه این حرف‌ها، ولی این هم درست است که در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که خانواده‌هایی به اندازه خانواده یک اتاق هم ندارند. این هم درست است و اینکه آن شب گفتم از همسرم و فرزندانم می خواهم که پیش قدم بشویم این است که بیاییم ما هم مثل سایر مردم در دو تا اتاق زندگی کنیم تا به این مطلب عمل کرده باشیم. من چیز دیگری که ندارم آنچه دارم همین یک خانه است و هیچ چیز دیگری ندارم ولی می شود به اندازه همین یک خانه و همین خوراک روزانه هم پیشقدم شد. نمی‌شود بگویم ما انقلاب اسلامی کرده‌ایم اما وضعیت کسب و کارها و درآمدها و زندگی ها با پارسال پیرارسال هیچ فرقی نمی‌کند این می‌شود این هم از عدل. 📖حزب جمهوری اسلامی، گفتارها، گفتگوها، نوشتارها ص۵٢-۵٣
بنز مطهری یا فکر مطهری؟ 🔹شهید مطهری در میان نقصها و مشکلات حوزه یک «مشکل اساسی در سازمان روحانیت» را عدم ساماندهی بودجه این نهاد عنوان و ارتزاق مستقیم روحانیون به دست مردم را دارای نقاط ضعف و قوت می داند. 🔸از نظر ایشان، از جمله ضعفهای زندگی روحانیون با هدایا و بودجه شلخته مردمی، عوام زدگی و باب میل مردم سخن گفتن و رقابت در مرید پروری است به گونه ای که روحانیت به مردم به چشم مستغل می نگرد. 🔹برای توجیه رویه ای غلط، آدرس خانه و مدل ماشین شهید مطهری را سر دست می گیرند، اما شایسته آن است، کمی هم از عقاید و افکار او جار زده شود تا مشخص گردد، کسانی که قرار است تکیه بر جای بزرگان بزنند و نقش مطهری زمان را برای جوانان بازی کنند، در اندیشه چه میزان انطباق با ایشان دارند.
🔰غش در تاریخ؟ 🔸استاد ماجرایی از خانه اجاره ای امام نقل کرده تا با ربط آن به هديه، برخی ماجراهای امروز را توجیه کند. 🔹اما جدای از قیاس مع الفارق ایشان که دوران خطر حکومت طاغوت را با امروز مقایسه کرده، با اندکی جستجو در می یابیم که ظاهرا همسر حضرت امام در آن ایام در منزلی دیگر سکنی داشته اند که هم از شخص دیگری اجاره شده و هم به جای اتاقهای زیاد، 4 اتاق بیشتر نداشته است! 🔸آن دوران اگر کسی به عالمی کمک می کرد، شائبه رانت نداشت بلکه باید پا در وادی خطر می گذاشت. امام با اینکه در سطح بالای حوزه بود در قم نزدیک ده منزل اجاره ای تغییر داد و هیچ بازاری ثروتمندی برایش به رسم هدیه خانه نخرید. 🔹البته احتمالا آقای موگویی بیشتر قصدش توجیه امروز بوده تا پژوهش تاریخی، چرا که آنچه ایشان نوشته است مربوط به هفتمین خانه اجاره ای امام است که حاج احمد در آنجا متولد شده.. «این خانه، خیلی بزرگ بود. شش اتاق و حیاط بسیار بزرگی داشت و مالک آن با اجارۀ ناچیزی در اختیار خانوادۀ حضرت امام قرار می‌دهد. احمدآقا در روز 24 اسفند 1324 ش، متولد شد. در آن زمان منزل ما در پارک اتابکی بود که اکنون جزو مدرسه حجتیه است. احمد چهار ماهه بود که به منزل جدید خود در یخچال قاضی رفتیم و آن را اجاره کردیم و بعداً آن را خریدیم» 🔸استناد تاریخ به هیچ وجه برای مقابله با محکمات عقلی توصیه نمی شود به خصوص آنکه مغشوش و مخدوش و با غرض خاص نقل شود. 🔹اما خوب است حالا که تاریخ و خاطره می گوییم این خاطره را هم از سید احمد خمینی نقل کنیم: «روزی از برادران سپاه مستقر در بیت امام درخواست کردم جلوی ایوان بیت را یک نرده‌ای نصب کنند. وقتی برادران مشغول این کار شدند امام وارد شده، فرمودند: «احمد، چه کار می‌کنی؟» عرض کردم برای حفاظت جان علی (فرزندم) که خدای نکرده به پایین پرت نشود، از برادران خواسته‌ام نرده ای جلوی ایوان نصب کنند و این کار مرسومی در همهٔ خانه هاست. حضرت امام فرمودند: «شیطان از همین‌جا سراغ آدم می‌آید، اول به انسان می‌گوید منزل شما احتیاج به نرده دارد، بعد می‌گوید رنگ می‌خواهد، سپس می‌گوید این خانه کوچک است و در شأن شما نیست و خانهٔ بزرگتر می‌خواهید و آرام آرام انسان در دام شیطان می‌افتد.»
🔰تعهدنامه به جای نامه! 🔹آقای موسوی خویینی‌ها که به تازگی قلم به دست گرفته و نامه‌نگاری را پیشه خود کرده است به تازگی نیز سیاهه‌ای در باب انتخابات نگاشته که حاوی نکات جالبی است! 🔸مخاطب نامه ایشان ظاهرا «بعضی از فعالان سیاسی» هستند که به نوشته ایشان در مشارکت در انتخابات دچار تردید شده‌اند و ایشان با ظاهری خیرخواهانه در صدد جلب و جذب ایشان برای حضور در انتخابات آتی است! 🔹بعد از سال 88، در سال 92 و 96 همان جریانی که شاکی انتخابات بود به پیروزی رسید و گروه خود را بر وزارتخانه‌ها و دولت حاکم کرد. 🔸رفتار ایشان پس از پیروزی در انتخابات هم جالب است، ایشان و همقطارانشان به جای آنکه عواقب حمایت و تبلیغ خود را بپردازند و امروز پاسخگوی میلیونها انسانی باشند که به وعده‌های اینان برای آبادانی ایران دلخوش کرده بودند، با مظلوم‌نمایی گوشه‌ای خزیده‌اند و نامه می‌نویسند و به مردم می‌گویند «کاری از ما ساخته نیست»! بهتر نبود جرات به خرج می‌دادید و این احساس عجزتان را همان سال 96 به مردم ابراز می کردید؟ 🔹روا آن بود آقای خویینی به جای این نامه چند پهلو، یک تعهدنامه برای ملت امضا می‌کرد با این محتوا: 🔻 اولا: اگر در انتخابات شکست خوردیم تعهد می‌دهیم شکست را قبول کرده و به قانون و چارچوبهای نظام پای بند باشیم و از آشوب و اغتشاش پرهیز کنیم. 🔻ثانیا: اگر در انتخابات پیروز شدیم مسئولیت‌پذیر و پاسخگوی ملت باشیم و در موفقیتها و عدم موفقیتها شفاف به مردم گزارش دهیم. این گونه نباشد که با علم و آگاهی از مشکلات و قوانین کشور پا به عرصه انتخابات بگذاریم اما در روز ناکامی به جای پاسخگویی خود را کنار کشیده و مظلوم نمایی کنیم! 🔻ثالثا: اگر می‌پنداریم انتخابات آزاد نیست و رییس جمهور از لحاظ قانونی و اختیاراتش توان اداره کشور را ندارد، در انتخابات نامزد معرفی نکنیم! 🔹یقینا انتشار این تعهدنامه برای کشور مفیدتر از نامه‌های بی‌سر و تهی است که بیشتر جنبه رسانه‌ای و سیاسی‌کاری دارد! تعهدنامه‌ای که زیر آن را با شرافت امضا کنند و بدان پایبند باشند و عهد نشکنند. 💠متن کامل این یادداشت را در سایت مطالعه بفرمایید. 🌐https://www.nikru.ir/54716-1.html
🔰پیرامون شاعرانه جدید سروش 🔸جناب آقای عبدالکریم سروش در کانال تلگرامی خود در پاسخ به پرسشی، مرقوم داشته است که «آقای خمینی در فقه و اصول عالم بود نه چیزهای دیگر» اما دراین باره: 1- در روزمه علمی آقای سروش، تحصیلات عالیه و تخصصی فقه و اصول دیده نمی‌شود. عالمانه آن است که شخصی در مورد تخصص دیگران نظر دهد که خودش در آن زمینه صاحب تخصص و نظر باشد از این رو نظر ایشان در باب عالم بودن یا نبودن شخصی در فقه و اصول، فاقد ارزش علمی است. 2- امکان دارد ایشان دراین باره با فرد یا افراد متخصصی مشورت کرده باشد و در پاسخ پرسش مذکور نظرات آنها را بیان کرده باشد. اگر آن افراد هم مانند خود آقای سروش با سلیقه و بدون مبنای علمی سخن گفته‌اند که الکلام الکلام. اما اگر ایشان واقعا سراغ انسانهای فقیه و اصولی رفته است، بحث دیگری است و خوب است ایشان این افراد را معرفی کند تا مشخص شود این افراد فقط در فقه و اصول کارشناس هستند یا در علوم دیگر هم صاحب نظرند؟ 3- به نظر می‌رسد نیکو آن است آقای سروش درباره فلسفه، عرفان، اخلاق، تفسیر و رجال و ... هم سراغ متخصصین و اهل فن رفته تا نظرات آنها را درباره تبحر امام(ره) در این علوم جویا شود تا این گونه به تحریف تاریخ و تحریف یک شخصیت جهانی نپردازد و بدیهیات را منکر نشود. ظاهرا ایشان اهل مطالعه می‌باشد و بعید است کتب عرفانی و فلسفی و اخلاقی امام را ندیده باشد، کتبی که بزرگان حوزه و دانشگاه و اهل فن در برابر عظمت آن خضوع کرده و به غنای بی‌بدیل آنها صحه گذاشته‌اند. 4- آقای سروش بعد از آنکه حضرت امام خمینی را باسوادترین حاکم تاریخ ایران نامیدند، به شدت از سوی حامیان خود تحت فشار قرار گرفته است و ظاهرا این پاسخ غیرعلمی و سخیف، برای رهایی از این هجمه‌هاست. انتقادات شدیدی که حتی بی‌بی‌سی هم به آن اشاره کرده است و موید این سخن است که ایشان در جمع مدعیان آزادی بیان، از بیان نظر تخصصی محروم است و باید مطابق سلیقه آنها مشی علمی کند! این همان خطری است که علم را تهدید می‌کند وقتی علم و سخنرانی برای کسی وسیله کاسبی است، برای حفظ مواجب خود باید مطابق نظر کارفرما و مخاطب سخن بگوید که ثمره آن، عوامانه و شاعرانه سخن گفتن و حتی نفی بدیهیات و واضحات است. سایت 🌐https://www.nikru.ir/55125-1.html
🔰 خودش مخالف بود.. 🔸شجریان صدای خوبی داشت و خوب می خواند، اما این اواخر خوب حرف نمی زد! توقع آن است استاد موسیقی، تاریخ موسیقی را بداند، توقع آن است هنرمند منصف و قدرشناس باشد. او راست می گفت اهل سیاست نیست و 🔹کاش واقعا خودش را کنار می کشید، خود را به سمت مردمش می کشاند.. کاش در رسانه هایی که کوک شده اند علیه ملت و وطن، آواز جدایی نمی خواند.. شجریان در تصنیف سیاسی اش علیه وطن، انصاف و عدالت را هم مخشوش کرد و نتوانست از حنجره اش درست استفاده کند و بیرون نزند! 🔸او در حالی به اشتباه و خلاف واقع از مخالفت ١۴٠٠ با هنر گفت که بخش عظیمی از هنر ایرانیان در سایه اسلام شکوفا و حتی خلق شد. نمی دانم مرحوم شجریان تا چه میزان با فردوسی و هنرش آشنا بود، سعدی و حافظ و مولانا را چقدر می شناخت، که اگر می شناخت یا تجاهل نمی کرد این طور بی‌رحمانه سخن نمی گفت. 🔹او در حالی به ناروا نظام و اسلام را به مخالفت با موسیقی منسوب کرد که رهبری نظام، نام او را برده بود و با بیان مصداق آهنگی که او خوانده بود را موسقی حلال و درست معرفی کرده بود! بماند حمایت‌ها و تأییدات و حتی تشویق، نظام اسلامی از سایر خوانندگان... 🔸او در حالی این گونه ظالمانه بر نظام مردمی تاخت که با حمایت همین نظام کنسرتها برگزار کرد و آلبوم‌ها منتشر... وزیر فرهنگ همین نظام سال ٨٧ به دیدار او رفت. رییس جمهور سابق و فعلی همین نظام از او حمایت کردند.. 🔸آری! دقیق که بشویم نه نظام با او مشکل داشت نه اسلام با موسیقی او.. بلکه این شجریان بود که سودای مخالفت با اسلام و حکومت مردمی ایران داشت..او خودش نامه زد به صدا و سیما که صدایم را قطع کنید.. او مصر بود خود را خاشاک بداند و صدای اقلیت فتنه گری باشد که علیه جمهوریت شورش کرده بودند.. 🔹با این حال با همه سخنان ناروایش تحت امنیت و حمایت و نجابت همین نظام به وصیتش عمل شد و در کنار فردوسی ای آرمید که شاید لااقل این اواخر نسبتی نه با حماسه او داشت نه هنر ایرانی و مردمی اش! به هر تقدیر روحش شاد
💠احتمال هم نمی‌دهید؟ ⭕️جبرئیل به طور مکرر در این‌‎ ‌‏75 روز وارد می‌شده و مسائل آتیه ای که بر ذریۀ او می گذشته است، آن مسائل را می گفته‌‎ ‌‏است و حضرت امیر هم ثبت می کرده است. و "شاید" یکی از مسائلی که گفته است، راجع‌‎ ‌‏به مسائلی است که در عهد ذریۀ بلند پایۀ او حضرت صاحب - سلام الله علیه- است، برای‌‎ ‌‏او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، "ما نمی‌دانیم، ممکن است." 🔻 صحیفه امام جلد 20 صفحه 5 ⭕️ اینکه چهارده کنگره از کنگره‏هاى قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمى‏ آید که یعنى در قرن چهاردهم این کار مى‏ شود، یا چهارده قرن بعد این کار مى‏ شود؟ "به نظر شاید بیاید" این، "محتمل هست" که این بناى ظلم شاهنشاهى بعد از چهارده قرن از بین مى‏ رود و بحمد اللَّه رفت از بین. تمام دنیا از اول تا آخرش پیش حق تعالى یک جور پیداست، این ور و آن ور ندارد که یک راه دورى باشد. 🔻 صحیفه امام، ج‏19، ص: 436 1⃣در نقل قول از امام امت دقت کنیم، تا خدایی نکرده دچار تحریف و تضعیف اندیشه های ایشان نشویم.چیزی کم یا اضافه نکنیم و جانب امانت نگه داریم. 2⃣ امام محکماتی دارد، محکمات امام را بیش و پیش از ممکنات و محتملات و شایدهای امام نشر دهیم تا نشانی متشابهات امام به راحتی پیدا شود. برخی حرفها جنبه اثبات و استدلال ندارد، جنبه تایید و تقویت دارد، اینها نباید با استدلال اشتباه شود. 3⃣ در نقد نقل قوی خطای افراد، آن قدر افراط نکنیم که اصل ماجرا و اصل قول هم مخدوش جلوه کند. کسی در نقل قول از امام به خطا رفت، آیا همان اصل حرف امام را قبول دارید؟ 4⃣این سال‌ها چقدر از امداد غیبی حضرات معصومین و به خصوص توجهات حضرات زهرا سلام الله علیها در دفاع مقدس به رزمندگان و شهدا، شنیده ایم؟ آیا در حد یک احتمال هم نمی توان از آرامش دل زهرای مرضیه به خاطر شنیدن ظهور مردان و زنان آخرالزمانی گفت که آرزوی انبیا و اولیا را در تاریخ محقق کرده اند؟ احتمال هم نمی‌دهید لا اقل انکار نکنید.
🔵تجلی اربعین بدون پیاده روی! [پایگاه بصیرت / مهدی عامری] ⚫️اربعین دو جنبه عرشی دارد: اول جماعت امت و دوم زیارت حسینی. ⚪️در روایات آمده است: «یدالله مع الجماعة» (نهج‌البلاغه، خطبه 127). روشن است خداوند جسم ندارد و دست نشان از قدرت الهی است. این استعمال در عرف مشهور است و دست داشتن در امری به معنای قدرت و دخالت داشتن در آن امر است. 🔵چنانچه رهبرمعظم انقلاب در تفسیر این کلام بیان می‌دارند که هرجا مردم هستند، عنایت الهی و کمک الهی و پشتیبانی الهی هم هست.(20 /12/ 1392) ادامه مطلب👇👇👇 https://basirat.ir/fa/news/325020 ✅‌‌کانال بصیرت را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @basirat_fa 🇮🇷www.basirat.ir
🔰تاریخ ندانهای امروزنشناس! 1⃣از تاریخ باید عبرت گرفت و آن را چراغ راه امروز قرار داد، تاریخ فقط برای خواندن نیست و باهوش‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که بتوانند از نگاه به دیروزها، راه این روزها را پیدا کنند! اما دشواری کار در توان تشخیص و تطبیق سرگذشت پیشینیان با اوضاع امروز است، اینکه امروز ما، با کدام برهه تاریخی مطابقت دارد، امری پیچیده است که از هر کسی بر نمی‌آید! برای این مهم هم باید به ماجراهای تاریخی، تحلیل آن ماجراها و شناخت وقایع گذشته مسلط بود، هم باید به جغرافیای زمان و مکان حال مشرف بود وگرنه یا به تحریف تاریخ گرفتار شده یا تطبیق نادرست، موجب تصمیم نادرست می‌شود یا هر دو! 2⃣سیره اهل بیت(ع) علاوه بر بعد تاریخی، برای ما شیعیان ساحت حجیت اعمال است؛ چرا که یکی از منابع دینی تشیع،فعل معصوم است. از این رو تیزبینی در این حوزه باید مضاعف باشد؛ یعنی هم بعد تاریخی و تحلیلی را دربر بگیرد و هم جنبه شرعی را شامل شود. تطبیق نادرست در این وادی، چه بسا به وهن اهل بیت و جابه‌جایی حکم‌الله نیز منجر شود؛ به همین دلیل در این حوزه کارشناس تاریخ بودن کافی نیست و اجتهاد فقهی نیز اهمیت دارد. 3⃣در دوران ما بازار تطبیق اعمال و افراد با اقوال و افعال ائمه معصوم(ع) داغ است. بر اصل کار نباید خرده گرفت؛ بلکه سخن در تشخیص مصداق است که گاه با نگاه‌های سهل‌اندیشانه با قیاسات مع‌الفارق روشن، سعی دارند امور بی‌ربط را به هم ربط دهند و با توسل به مشتراکات لفظی، می‌کوشند اشتراکات تاریخی را اثبات کنند! برای نمونه در تاریخ، صلح حدیبیه یا صلح امام حسن(ع) را خوانده‌اند و هر گونه توافق و سازش ناموزونی را می‌خواهند به آن مرتبط کنند! 4⃣در تاریخ آمده است، در حالی که (ع)، آرایش جنگی به خود گرفته تا با معاویه ستیز کند و سپاهی بزرگ آماده کرده بود، اولین زمزمه‌های صلح از جانب معاویه شنیده شد. او با حربه‌های رسانه‌ای، شایعه کرده بود که قرار است امام حسن با او مصالحه کند و حتی را پذیرفته است! این در حالی بود که امام کاملاً آماده نبرد با جریان فاسد اموی بود. بعدها به طور رسمی نیز درخواست صلح از جانب معاویه آغاز شد. این نکته اساسی ماجرای صلح تحمیلی بر امام مجتبی(ع) است. حال کسانی که قرار است آن تاریخ را با شرایط امروز تطبیق بدهند، باید استدلال کنند در حال حاضر، ایران اسلامی از جانب چه کسی به صلح دعوت شده است؟ اکنون دشمن با وقاحت تمام به ایران اهانت و هتاکی می‌کند، ملت ایران را تهدید و تحریم می‌کند، این شرایط چه نسبتی با جریان امام حسن(ع) دارد؟ بر فرض که امام حسن(ع) به خواسته اکثریت مردمی که از جنگ خسته شده و در برابر شایعات معاویه خام شده بودند، تن داد و با معاویه در مجلس صلح نشست، اما آیا واقعا شرایط امروز شرایط امام حسن(ع) است؟ امروز دشمن ملت ما، حتی مانند معاویه، نمایش صلح‌طلبی هم اجرا نمی‌کند، بلکه به صراحت از براندازی انقلاب و دولت ایران می‌گوید، ترجیع‌بند سخنرانی‌های‌شان گزینه نظامی است و حتی در برابر دیدگان همه دنیا، سرداران ما را ترور کردند! در این اوضاع چرا از اردوگاه ما باید ندای صلح شنیده شود؟ آن هم از زبان کسانی که چندین سال است به جای آرایش جنگی، آغوش صلح باز کرده‌اند و هنر خود را مذاکره معرفی می‌کردند! 5⃣اگر کسانی قصد دارند امروز ما را با دوران امام حسن(ع) مقایسه کنند، جدای از جفایی که با فهم نادقیق و قشری خود به تاریخ و حضرت مجتبی(ع) کرده‌اند، مرتکب جفای بزرگی نیز به مردم ایران شده‌اند! مردمی که سال‌هاست برای حفظ انقلاب خود از خودگذشتگی کرده‌اند و به تعبیر امام(ره)، از مردم صدر اسلام بهتر هستند، چه نسبتی با مردم دنیازده و بی‌بصیرت دوران امام مجتبی(ع) دارند که فریب سخنان ریاکارانه و اغواگرانه معاویه را خورده بودند؟ روا نیست اگر عده‌ای از راه انقلابی و مواضع سابق خود خسته و پشیمان شده‌اند، این را به مردم ایران هم نسبت دهند! شاید مردم از ناکارآمدی برخی مسئولان و افراد پرادعای بی‌عمل خسته شده باشند؛ اما به یقین به سازش پرچالش با کسانی که نقشه نابودی آنها را می‌کشند، تن نمی‌دهند. 6⃣صلح امام حسن(ع)، یک کارکرد داخلی بین مسلمین داشت در برابر دشمن خارجی تا امام بتواند، با مدیریت جهان اسلام، ضمن دفاع از آرمان‌های اصیل اسلامی، مانع نابودی کامل دین خدا بشود. در شرایطی که به هر دلیل دور امام(ع) از سرداران جنگی و توده‌های حامی خود خالی شده بود، برای حفظ اسلام، راهی جز پذیرش صلح باقی نمانده بود، آیا انصافاً امروز کیان اسلام و انقلاب بسته به سازش با دشمنان است؟کسانی که اینگونه سخن می گویند، آیا از قدرت ملت و نیروهای مسلح و ظرفیت‌های متعدد کشور خود هم آگاه نیستند؟ آیا خبر ندارند با تکیه به ملت و امکانات درون می‌توان بسیاری از مشکلات را برطرف و دشمن را ناامید کرد؟ 🌐متن کامل
🔰جریان هرزه زبانهای پول پرست علیه انبیا 🔹در گذر زمانه دو جریان مهم «دعوت» وجود داشته است که همواره در تقابل با یکدیگر بوده‌اند؛ گروهی که فراخوان عمومی برای دعوت به خدا می‌دادند و جمعی که مردم را به خود دعوت می‌کردند. تمام انبیا و اولیای الهی پیام واحدی برای بشر داشتند که خدا را عبادت کنید و از غیر او دوری و اجتناب کنید. انبیا برای این دعوت هیچ گاه از اکراه و اجبار و تسلط بر دیگران استفاده نکردند، بلکه با منطق و زبان نرم فتح قلوب کردند. 🔸از سوی دیگر در برابر این جریان ناب و صواب، گروهی بودند که با سیطره استبدادی بر سایرین آنها را با زور شمشیر و تهدید به حبس و شکنجه به عقاید باطل خود دعوت می‌کردند و گاه چنان غره می‌شدند که خود را پروردگار آنها می‌دانستند! جریانی که به جای منطق و بیان، با پول و بوق و زور می‌کوشید تا خود را سر پا نگه دارد و هر صدای مخالف این مسیر را از پای در آورد! آن سو اگر برای بیان حقایق و سعادت واقعی برای مردم جان می‌کند و طلب مزد نمی‌کرد، این‌سو برای ضلالت خود و دیگران، از گرفتن مال و حتی جان مردم ابایی نداشت! 🔹روش رایج جریان استکبار و تکبر برای مقابله با جریان سعادت و حقیقت، توسل به رسانه و ثروت و در نهایت سلاح بوده است. آنها می کوشیدند ابهت و عظمت و تقدس انبیا و کلام آنها را در برابر مردم بشکنند تا به زعم خود بیان آنها را بی‌اثر کنند! تمسخر و استهزا و تحقیر شیوه همه مستکبران بوده است؛ چنانچه تعبیر قرآن به گونه‌ای است که گویا این امر یک قاعده و اصل است: «يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ»؛ (یس/ 30) هیچ فرستاده‌ای از طرف خدا نیامده مگر آنکه، دستگاه جور و خودمحور آن را مسخره کرده است! 🔸شاید قدیمی‌ترین سندی که بتوان برای این امر بیان کرد، بدزبانی قوم نوح در برابر این نبی اولوالعزم باشد. به فرموده علامه طباطبایی در گفت‌وگوى نوح(ع) با قوم خود، آنان ايمان آوردن افراد بى‌مال و مكنت به او را بر او خرده مى‏گرفتند! «قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ»؛ مقصود مردم از اينكه به نوح(ع) گفتند: پيروان تو افراد پستند، اين بوده كه شغل پست و كارهاى كوچك دارند و لذا آن جناب پاسخ‌شان داد به اينكه: «وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ». ظاهراً قوم نوح(ع) ملاك شرافت و احترام را اموال و فرزندان و پيروان بيشتر مى‏دانستند، همچنان كه از دعاى نوح (ع) كه عرضه داشت: «رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ‌يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً» (نوح/ 21) اين معنا به خوبى برمى‏ آيد، كه مرادشان از ارذلين، بردگان و فقرا و صاحبان مشاغل پست و خلاصه كسانى است كه اشراف و اعيان‌شان ايشان را سفله و فرومايه مى‏خواندند و از مجالست و معاشرت با آنان ننگ داشتند. 🔹این ماجرا ادامه داشت تا زمان آقا و سرور همه انبیا، پیامبر اعظم(ص) که اشراف و مترفین و مستکبران با استفاده از رسانه و بوقچی‌های خود، با تمسخر و ناسزا به جنگ منطق و اندیشه متعالی نبوی رفتند. شیوه همان شیوه و ابزار همان ابزاری بود که سالیان سال علیه انبیا استفاده می‌شود. 🔸سوره همزه بیان روشنی از راهکار و ابزار این جریان علیه رسول اعظم و اجرای قاعده استهزاست؛ یعنی استفاده از توهین همراه با ثروت! در تفسیر «روح‌المعانى» در ذيل آيه «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»، گفته است بنا بر یک روایت اين سوره در شأن وليدبن‌مغيره و بدگویي‌اش نسبت به رسول خدا (ص) و سعى در تنقيص آن جناب نازل شده، و بنا بر قولى ديگر در شأن عاص‌بن‌وائل نازل شده است. دو وصف مهم برای این افراد در این سوره بیان شده است، هرزه زبان‌های پول‌پرستی که گمان می‌کردند اموال‌شان موجب قدرت و جاودانگی‌شان می‌شود! «الذی جمع مالا و عدده یحسب ان ماله اخلده». نمونه دیگر این افراد ابولهب بوده است که بر تمسخر و آزار پیامبر شهره بود. البته در مورد او هم آمده «ما اغنی ماله و ما کسب» 🔸این جریان، سر سلسله و راهبر جریان تخریب انبیا بوده و دانشمندنماها و کارگزاران و جهال را تشویق و تقویت و حمایت کرده تا به هر طریق به اهداف خود برسند. 🔹امروز نیز همین خط دنبال شده و کسانی که در برابر تابش رسول مکرم، خود را خوار و خفیف می‌بینند، رسانه‌ها و عمال خود را به صف می‌کنند تا به رسم نورانی انبیا تاخته و تقدس آنها را بشکنند. طبق سنت الهی عاقبت همه کسانی که زبان تمسخر در برابر انبیا باز کرده‌اند، عذاب الهی است. 🌐 متن کامل هفته نامه
23.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰پاسخی به دکتر سعیدزیباکلام غیر از امام خمینی، در کلام مرحوم شهید مطهری و شهید بهشتی و حتی مرحوم شریعتی و سخنرانی های آیت الله خامنه ای که در کتاب طرح کلی موجود است، به کرات از حکومت اسلامی در زمان غیبت و شرایط حاکم دینی و ولایت فقیه سخن به میان آمده است. اینکه آقای زیباکلام آن دوران نمی دانسته چه کار می کند، مشکل مردم و انقلاب نیست! عده ای برای توجیه شرایط امروز تاریخ انقلاب را تحریف می کنند، عده ای هم برای نقد وضع موجود!!
🔰چه کسانی مصباح را سنگ زدند؟ 🔸چپ و راست به علامه مصباح تاختند. یادمان نمی رود سالهایی که مصباح یک تنه، مقابل روزنامه نگار و روشنفکر و قلم به مزدهای اصلاح طلب ایستاد و سلاحش فکرش و زبانش بود اما پاسخش تهمت و کاریکاتور و تمسخر و شایعه! 🔹اما ناجوانمردانه تر از اصلاح طلبان، اصولگرایانی بودند که با تیغ ناسزا علیه کسی به میدان آمدند که رهبری او را معادل مطهری و علامه طباطبایی خوانده بود. در سفر رهبری به قم، در میان انبوه موسسات و مراکز علمی، رهبری به پایگاه علمی مصباح رفت و گفت بصیرت و صمیمیت و صفا در او در جمع شده است. 🔸اما هیچ کدام از اینها برای اصولگرایان تشنه قدرت کافی نبود که او را احترام کنند! اگر مصباح مبانی و ریشه های اصلاح طلبی را هدف قرار داده بود و از آن واکنش اصلاح طلبان تند بود، اما در برابر اصول‌گرایان او فقط یک اختلاف نظر داشت.. 🔹سال ١٣٩٠ در انتخابات مجلس و بعد در انتخابات سال ٩٢ او با استدلالی که داشت‌ (و نه بر مبنای مسموعات) نمی خواست تن به وحدت بی مایه اصولگرایی بدهد، همین! از اینجا بود که اصولگرایان او را رییس خوارج نامیدند و نابلد در سیاست و حتی بی عقل! بدتر از اصلاح طلبان به او تاختند و او را در سخنرانی ها و رسانه هایشان بایکوت کردند! چرا چون به جای قالیباف، نظر به کس دیگری داشت همین! 🔸مصباح، نه به آنها گفته بود منحرف نه فراماسون و نه ساحر و سحرزده و نه بزرگترین فتنه و خطر اسلام! با این حال حتی وقتی جوانان فعال مجازی اصولگرا به دفتر او رفتند، از هتاکی علیه او مضايقه نکردند! 🔹بعید نیست به زودی همین‌ها خود را آویزان مصباح کنند و علامه علامه راه بیندازند، اما تاریخ فراموش نخواهد کرد که اصولگرایان به خاطر انتخابات حتی به مصباح یزدی هم رحم نکردند...
گرشاسب پهلوان اژدهاکش دلیر ایرانی، نماد مبارزه با شیطان و نبرد با نفس است. او از جاودانگان تاریخ است که همراه سوشیانت، علیه ظلم می شورد و بر ضحاک ماردوش غلبه نهایی پیدا می کند... هر چه از دلیری و دلاوری گفته شود، باز هم افسانه و نماد است... را ما دیده ایم که همه اینها بود و حقیقت هم بود... ترکیب فرهنگ ایرانی و اسلامی از سربازان ما حقیقتی شبیه افسانه ها ساخته است.... ... یک سال است 1:20 هر جمعه را گرامی می داریم... و این 1:20 جمعه سخت ترین است...