eitaa logo
قول سدید
218 دنبال‌کننده
222 عکس
82 ویدیو
23 فایل
🇮🇷اتقوا الله و قولوا قولا سدیدا🇮🇷 🔻 قول سدید در بله ble.ir/join/MDhmNWRkYz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 خودش مخالف بود.. 🔸شجریان صدای خوبی داشت و خوب می خواند، اما این اواخر خوب حرف نمی زد! توقع آن است استاد موسیقی، تاریخ موسیقی را بداند، توقع آن است هنرمند منصف و قدرشناس باشد. او راست می گفت اهل سیاست نیست و 🔹کاش واقعا خودش را کنار می کشید، خود را به سمت مردمش می کشاند.. کاش در رسانه هایی که کوک شده اند علیه ملت و وطن، آواز جدایی نمی خواند.. شجریان در تصنیف سیاسی اش علیه وطن، انصاف و عدالت را هم مخشوش کرد و نتوانست از حنجره اش درست استفاده کند و بیرون نزند! 🔸او در حالی به اشتباه و خلاف واقع از مخالفت ١۴٠٠ با هنر گفت که بخش عظیمی از هنر ایرانیان در سایه اسلام شکوفا و حتی خلق شد. نمی دانم مرحوم شجریان تا چه میزان با فردوسی و هنرش آشنا بود، سعدی و حافظ و مولانا را چقدر می شناخت، که اگر می شناخت یا تجاهل نمی کرد این طور بی‌رحمانه سخن نمی گفت. 🔹او در حالی به ناروا نظام و اسلام را به مخالفت با موسیقی منسوب کرد که رهبری نظام، نام او را برده بود و با بیان مصداق آهنگی که او خوانده بود را موسقی حلال و درست معرفی کرده بود! بماند حمایت‌ها و تأییدات و حتی تشویق، نظام اسلامی از سایر خوانندگان... 🔸او در حالی این گونه ظالمانه بر نظام مردمی تاخت که با حمایت همین نظام کنسرتها برگزار کرد و آلبوم‌ها منتشر... وزیر فرهنگ همین نظام سال ٨٧ به دیدار او رفت. رییس جمهور سابق و فعلی همین نظام از او حمایت کردند.. 🔸آری! دقیق که بشویم نه نظام با او مشکل داشت نه اسلام با موسیقی او.. بلکه این شجریان بود که سودای مخالفت با اسلام و حکومت مردمی ایران داشت..او خودش نامه زد به صدا و سیما که صدایم را قطع کنید.. او مصر بود خود را خاشاک بداند و صدای اقلیت فتنه گری باشد که علیه جمهوریت شورش کرده بودند.. 🔹با این حال با همه سخنان ناروایش تحت امنیت و حمایت و نجابت همین نظام به وصیتش عمل شد و در کنار فردوسی ای آرمید که شاید لااقل این اواخر نسبتی نه با حماسه او داشت نه هنر ایرانی و مردمی اش! به هر تقدیر روحش شاد
💠احتمال هم نمی‌دهید؟ ⭕️جبرئیل به طور مکرر در این‌‎ ‌‏75 روز وارد می‌شده و مسائل آتیه ای که بر ذریۀ او می گذشته است، آن مسائل را می گفته‌‎ ‌‏است و حضرت امیر هم ثبت می کرده است. و "شاید" یکی از مسائلی که گفته است، راجع‌‎ ‌‏به مسائلی است که در عهد ذریۀ بلند پایۀ او حضرت صاحب - سلام الله علیه- است، برای‌‎ ‌‏او ذکر کرده است که مسائل ایران جزو آن مسائل باشد، "ما نمی‌دانیم، ممکن است." 🔻 صحیفه امام جلد 20 صفحه 5 ⭕️ اینکه چهارده کنگره از کنگره‏هاى قصر ظلم خراب شد، به نظر شما نمى‏ آید که یعنى در قرن چهاردهم این کار مى‏ شود، یا چهارده قرن بعد این کار مى‏ شود؟ "به نظر شاید بیاید" این، "محتمل هست" که این بناى ظلم شاهنشاهى بعد از چهارده قرن از بین مى‏ رود و بحمد اللَّه رفت از بین. تمام دنیا از اول تا آخرش پیش حق تعالى یک جور پیداست، این ور و آن ور ندارد که یک راه دورى باشد. 🔻 صحیفه امام، ج‏19، ص: 436 1⃣در نقل قول از امام امت دقت کنیم، تا خدایی نکرده دچار تحریف و تضعیف اندیشه های ایشان نشویم.چیزی کم یا اضافه نکنیم و جانب امانت نگه داریم. 2⃣ امام محکماتی دارد، محکمات امام را بیش و پیش از ممکنات و محتملات و شایدهای امام نشر دهیم تا نشانی متشابهات امام به راحتی پیدا شود. برخی حرفها جنبه اثبات و استدلال ندارد، جنبه تایید و تقویت دارد، اینها نباید با استدلال اشتباه شود. 3⃣ در نقد نقل قوی خطای افراد، آن قدر افراط نکنیم که اصل ماجرا و اصل قول هم مخدوش جلوه کند. کسی در نقل قول از امام به خطا رفت، آیا همان اصل حرف امام را قبول دارید؟ 4⃣این سال‌ها چقدر از امداد غیبی حضرات معصومین و به خصوص توجهات حضرات زهرا سلام الله علیها در دفاع مقدس به رزمندگان و شهدا، شنیده ایم؟ آیا در حد یک احتمال هم نمی توان از آرامش دل زهرای مرضیه به خاطر شنیدن ظهور مردان و زنان آخرالزمانی گفت که آرزوی انبیا و اولیا را در تاریخ محقق کرده اند؟ احتمال هم نمی‌دهید لا اقل انکار نکنید.
🔵تجلی اربعین بدون پیاده روی! [پایگاه بصیرت / مهدی عامری] ⚫️اربعین دو جنبه عرشی دارد: اول جماعت امت و دوم زیارت حسینی. ⚪️در روایات آمده است: «یدالله مع الجماعة» (نهج‌البلاغه، خطبه 127). روشن است خداوند جسم ندارد و دست نشان از قدرت الهی است. این استعمال در عرف مشهور است و دست داشتن در امری به معنای قدرت و دخالت داشتن در آن امر است. 🔵چنانچه رهبرمعظم انقلاب در تفسیر این کلام بیان می‌دارند که هرجا مردم هستند، عنایت الهی و کمک الهی و پشتیبانی الهی هم هست.(20 /12/ 1392) ادامه مطلب👇👇👇 https://basirat.ir/fa/news/325020 ✅‌‌کانال بصیرت را به بهترین دوستان و همکاران خود سفارش کنید.💐 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ 🇮🇷 @basirat_fa 🇮🇷www.basirat.ir
🔰تاریخ ندانهای امروزنشناس! 1⃣از تاریخ باید عبرت گرفت و آن را چراغ راه امروز قرار داد، تاریخ فقط برای خواندن نیست و باهوش‌ترین انسان‌ها کسانی هستند که بتوانند از نگاه به دیروزها، راه این روزها را پیدا کنند! اما دشواری کار در توان تشخیص و تطبیق سرگذشت پیشینیان با اوضاع امروز است، اینکه امروز ما، با کدام برهه تاریخی مطابقت دارد، امری پیچیده است که از هر کسی بر نمی‌آید! برای این مهم هم باید به ماجراهای تاریخی، تحلیل آن ماجراها و شناخت وقایع گذشته مسلط بود، هم باید به جغرافیای زمان و مکان حال مشرف بود وگرنه یا به تحریف تاریخ گرفتار شده یا تطبیق نادرست، موجب تصمیم نادرست می‌شود یا هر دو! 2⃣سیره اهل بیت(ع) علاوه بر بعد تاریخی، برای ما شیعیان ساحت حجیت اعمال است؛ چرا که یکی از منابع دینی تشیع،فعل معصوم است. از این رو تیزبینی در این حوزه باید مضاعف باشد؛ یعنی هم بعد تاریخی و تحلیلی را دربر بگیرد و هم جنبه شرعی را شامل شود. تطبیق نادرست در این وادی، چه بسا به وهن اهل بیت و جابه‌جایی حکم‌الله نیز منجر شود؛ به همین دلیل در این حوزه کارشناس تاریخ بودن کافی نیست و اجتهاد فقهی نیز اهمیت دارد. 3⃣در دوران ما بازار تطبیق اعمال و افراد با اقوال و افعال ائمه معصوم(ع) داغ است. بر اصل کار نباید خرده گرفت؛ بلکه سخن در تشخیص مصداق است که گاه با نگاه‌های سهل‌اندیشانه با قیاسات مع‌الفارق روشن، سعی دارند امور بی‌ربط را به هم ربط دهند و با توسل به مشتراکات لفظی، می‌کوشند اشتراکات تاریخی را اثبات کنند! برای نمونه در تاریخ، صلح حدیبیه یا صلح امام حسن(ع) را خوانده‌اند و هر گونه توافق و سازش ناموزونی را می‌خواهند به آن مرتبط کنند! 4⃣در تاریخ آمده است، در حالی که (ع)، آرایش جنگی به خود گرفته تا با معاویه ستیز کند و سپاهی بزرگ آماده کرده بود، اولین زمزمه‌های صلح از جانب معاویه شنیده شد. او با حربه‌های رسانه‌ای، شایعه کرده بود که قرار است امام حسن با او مصالحه کند و حتی را پذیرفته است! این در حالی بود که امام کاملاً آماده نبرد با جریان فاسد اموی بود. بعدها به طور رسمی نیز درخواست صلح از جانب معاویه آغاز شد. این نکته اساسی ماجرای صلح تحمیلی بر امام مجتبی(ع) است. حال کسانی که قرار است آن تاریخ را با شرایط امروز تطبیق بدهند، باید استدلال کنند در حال حاضر، ایران اسلامی از جانب چه کسی به صلح دعوت شده است؟ اکنون دشمن با وقاحت تمام به ایران اهانت و هتاکی می‌کند، ملت ایران را تهدید و تحریم می‌کند، این شرایط چه نسبتی با جریان امام حسن(ع) دارد؟ بر فرض که امام حسن(ع) به خواسته اکثریت مردمی که از جنگ خسته شده و در برابر شایعات معاویه خام شده بودند، تن داد و با معاویه در مجلس صلح نشست، اما آیا واقعا شرایط امروز شرایط امام حسن(ع) است؟ امروز دشمن ملت ما، حتی مانند معاویه، نمایش صلح‌طلبی هم اجرا نمی‌کند، بلکه به صراحت از براندازی انقلاب و دولت ایران می‌گوید، ترجیع‌بند سخنرانی‌های‌شان گزینه نظامی است و حتی در برابر دیدگان همه دنیا، سرداران ما را ترور کردند! در این اوضاع چرا از اردوگاه ما باید ندای صلح شنیده شود؟ آن هم از زبان کسانی که چندین سال است به جای آرایش جنگی، آغوش صلح باز کرده‌اند و هنر خود را مذاکره معرفی می‌کردند! 5⃣اگر کسانی قصد دارند امروز ما را با دوران امام حسن(ع) مقایسه کنند، جدای از جفایی که با فهم نادقیق و قشری خود به تاریخ و حضرت مجتبی(ع) کرده‌اند، مرتکب جفای بزرگی نیز به مردم ایران شده‌اند! مردمی که سال‌هاست برای حفظ انقلاب خود از خودگذشتگی کرده‌اند و به تعبیر امام(ره)، از مردم صدر اسلام بهتر هستند، چه نسبتی با مردم دنیازده و بی‌بصیرت دوران امام مجتبی(ع) دارند که فریب سخنان ریاکارانه و اغواگرانه معاویه را خورده بودند؟ روا نیست اگر عده‌ای از راه انقلابی و مواضع سابق خود خسته و پشیمان شده‌اند، این را به مردم ایران هم نسبت دهند! شاید مردم از ناکارآمدی برخی مسئولان و افراد پرادعای بی‌عمل خسته شده باشند؛ اما به یقین به سازش پرچالش با کسانی که نقشه نابودی آنها را می‌کشند، تن نمی‌دهند. 6⃣صلح امام حسن(ع)، یک کارکرد داخلی بین مسلمین داشت در برابر دشمن خارجی تا امام بتواند، با مدیریت جهان اسلام، ضمن دفاع از آرمان‌های اصیل اسلامی، مانع نابودی کامل دین خدا بشود. در شرایطی که به هر دلیل دور امام(ع) از سرداران جنگی و توده‌های حامی خود خالی شده بود، برای حفظ اسلام، راهی جز پذیرش صلح باقی نمانده بود، آیا انصافاً امروز کیان اسلام و انقلاب بسته به سازش با دشمنان است؟کسانی که اینگونه سخن می گویند، آیا از قدرت ملت و نیروهای مسلح و ظرفیت‌های متعدد کشور خود هم آگاه نیستند؟ آیا خبر ندارند با تکیه به ملت و امکانات درون می‌توان بسیاری از مشکلات را برطرف و دشمن را ناامید کرد؟ 🌐متن کامل
🔰جریان هرزه زبانهای پول پرست علیه انبیا 🔹در گذر زمانه دو جریان مهم «دعوت» وجود داشته است که همواره در تقابل با یکدیگر بوده‌اند؛ گروهی که فراخوان عمومی برای دعوت به خدا می‌دادند و جمعی که مردم را به خود دعوت می‌کردند. تمام انبیا و اولیای الهی پیام واحدی برای بشر داشتند که خدا را عبادت کنید و از غیر او دوری و اجتناب کنید. انبیا برای این دعوت هیچ گاه از اکراه و اجبار و تسلط بر دیگران استفاده نکردند، بلکه با منطق و زبان نرم فتح قلوب کردند. 🔸از سوی دیگر در برابر این جریان ناب و صواب، گروهی بودند که با سیطره استبدادی بر سایرین آنها را با زور شمشیر و تهدید به حبس و شکنجه به عقاید باطل خود دعوت می‌کردند و گاه چنان غره می‌شدند که خود را پروردگار آنها می‌دانستند! جریانی که به جای منطق و بیان، با پول و بوق و زور می‌کوشید تا خود را سر پا نگه دارد و هر صدای مخالف این مسیر را از پای در آورد! آن سو اگر برای بیان حقایق و سعادت واقعی برای مردم جان می‌کند و طلب مزد نمی‌کرد، این‌سو برای ضلالت خود و دیگران، از گرفتن مال و حتی جان مردم ابایی نداشت! 🔹روش رایج جریان استکبار و تکبر برای مقابله با جریان سعادت و حقیقت، توسل به رسانه و ثروت و در نهایت سلاح بوده است. آنها می کوشیدند ابهت و عظمت و تقدس انبیا و کلام آنها را در برابر مردم بشکنند تا به زعم خود بیان آنها را بی‌اثر کنند! تمسخر و استهزا و تحقیر شیوه همه مستکبران بوده است؛ چنانچه تعبیر قرآن به گونه‌ای است که گویا این امر یک قاعده و اصل است: «يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ»؛ (یس/ 30) هیچ فرستاده‌ای از طرف خدا نیامده مگر آنکه، دستگاه جور و خودمحور آن را مسخره کرده است! 🔸شاید قدیمی‌ترین سندی که بتوان برای این امر بیان کرد، بدزبانی قوم نوح در برابر این نبی اولوالعزم باشد. به فرموده علامه طباطبایی در گفت‌وگوى نوح(ع) با قوم خود، آنان ايمان آوردن افراد بى‌مال و مكنت به او را بر او خرده مى‏گرفتند! «قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ»؛ مقصود مردم از اينكه به نوح(ع) گفتند: پيروان تو افراد پستند، اين بوده كه شغل پست و كارهاى كوچك دارند و لذا آن جناب پاسخ‌شان داد به اينكه: «وَ ما عِلْمِي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ». ظاهراً قوم نوح(ع) ملاك شرافت و احترام را اموال و فرزندان و پيروان بيشتر مى‏دانستند، همچنان كه از دعاى نوح (ع) كه عرضه داشت: «رَبِّ إِنَّهُمْ عَصَوْنِي وَ اتَّبَعُوا مَنْ لَمْ‌يَزِدْهُ مالُهُ وَ وَلَدُهُ إِلَّا خَساراً» (نوح/ 21) اين معنا به خوبى برمى‏ آيد، كه مرادشان از ارذلين، بردگان و فقرا و صاحبان مشاغل پست و خلاصه كسانى است كه اشراف و اعيان‌شان ايشان را سفله و فرومايه مى‏خواندند و از مجالست و معاشرت با آنان ننگ داشتند. 🔹این ماجرا ادامه داشت تا زمان آقا و سرور همه انبیا، پیامبر اعظم(ص) که اشراف و مترفین و مستکبران با استفاده از رسانه و بوقچی‌های خود، با تمسخر و ناسزا به جنگ منطق و اندیشه متعالی نبوی رفتند. شیوه همان شیوه و ابزار همان ابزاری بود که سالیان سال علیه انبیا استفاده می‌شود. 🔸سوره همزه بیان روشنی از راهکار و ابزار این جریان علیه رسول اعظم و اجرای قاعده استهزاست؛ یعنی استفاده از توهین همراه با ثروت! در تفسیر «روح‌المعانى» در ذيل آيه «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ»، گفته است بنا بر یک روایت اين سوره در شأن وليدبن‌مغيره و بدگویي‌اش نسبت به رسول خدا (ص) و سعى در تنقيص آن جناب نازل شده، و بنا بر قولى ديگر در شأن عاص‌بن‌وائل نازل شده است. دو وصف مهم برای این افراد در این سوره بیان شده است، هرزه زبان‌های پول‌پرستی که گمان می‌کردند اموال‌شان موجب قدرت و جاودانگی‌شان می‌شود! «الذی جمع مالا و عدده یحسب ان ماله اخلده». نمونه دیگر این افراد ابولهب بوده است که بر تمسخر و آزار پیامبر شهره بود. البته در مورد او هم آمده «ما اغنی ماله و ما کسب» 🔸این جریان، سر سلسله و راهبر جریان تخریب انبیا بوده و دانشمندنماها و کارگزاران و جهال را تشویق و تقویت و حمایت کرده تا به هر طریق به اهداف خود برسند. 🔹امروز نیز همین خط دنبال شده و کسانی که در برابر تابش رسول مکرم، خود را خوار و خفیف می‌بینند، رسانه‌ها و عمال خود را به صف می‌کنند تا به رسم نورانی انبیا تاخته و تقدس آنها را بشکنند. طبق سنت الهی عاقبت همه کسانی که زبان تمسخر در برابر انبیا باز کرده‌اند، عذاب الهی است. 🌐 متن کامل هفته نامه
23.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰پاسخی به دکتر سعیدزیباکلام غیر از امام خمینی، در کلام مرحوم شهید مطهری و شهید بهشتی و حتی مرحوم شریعتی و سخنرانی های آیت الله خامنه ای که در کتاب طرح کلی موجود است، به کرات از حکومت اسلامی در زمان غیبت و شرایط حاکم دینی و ولایت فقیه سخن به میان آمده است. اینکه آقای زیباکلام آن دوران نمی دانسته چه کار می کند، مشکل مردم و انقلاب نیست! عده ای برای توجیه شرایط امروز تاریخ انقلاب را تحریف می کنند، عده ای هم برای نقد وضع موجود!!
🔰چه کسانی مصباح را سنگ زدند؟ 🔸چپ و راست به علامه مصباح تاختند. یادمان نمی رود سالهایی که مصباح یک تنه، مقابل روزنامه نگار و روشنفکر و قلم به مزدهای اصلاح طلب ایستاد و سلاحش فکرش و زبانش بود اما پاسخش تهمت و کاریکاتور و تمسخر و شایعه! 🔹اما ناجوانمردانه تر از اصلاح طلبان، اصولگرایانی بودند که با تیغ ناسزا علیه کسی به میدان آمدند که رهبری او را معادل مطهری و علامه طباطبایی خوانده بود. در سفر رهبری به قم، در میان انبوه موسسات و مراکز علمی، رهبری به پایگاه علمی مصباح رفت و گفت بصیرت و صمیمیت و صفا در او در جمع شده است. 🔸اما هیچ کدام از اینها برای اصولگرایان تشنه قدرت کافی نبود که او را احترام کنند! اگر مصباح مبانی و ریشه های اصلاح طلبی را هدف قرار داده بود و از آن واکنش اصلاح طلبان تند بود، اما در برابر اصول‌گرایان او فقط یک اختلاف نظر داشت.. 🔹سال ١٣٩٠ در انتخابات مجلس و بعد در انتخابات سال ٩٢ او با استدلالی که داشت‌ (و نه بر مبنای مسموعات) نمی خواست تن به وحدت بی مایه اصولگرایی بدهد، همین! از اینجا بود که اصولگرایان او را رییس خوارج نامیدند و نابلد در سیاست و حتی بی عقل! بدتر از اصلاح طلبان به او تاختند و او را در سخنرانی ها و رسانه هایشان بایکوت کردند! چرا چون به جای قالیباف، نظر به کس دیگری داشت همین! 🔸مصباح، نه به آنها گفته بود منحرف نه فراماسون و نه ساحر و سحرزده و نه بزرگترین فتنه و خطر اسلام! با این حال حتی وقتی جوانان فعال مجازی اصولگرا به دفتر او رفتند، از هتاکی علیه او مضايقه نکردند! 🔹بعید نیست به زودی همین‌ها خود را آویزان مصباح کنند و علامه علامه راه بیندازند، اما تاریخ فراموش نخواهد کرد که اصولگرایان به خاطر انتخابات حتی به مصباح یزدی هم رحم نکردند...
گرشاسب پهلوان اژدهاکش دلیر ایرانی، نماد مبارزه با شیطان و نبرد با نفس است. او از جاودانگان تاریخ است که همراه سوشیانت، علیه ظلم می شورد و بر ضحاک ماردوش غلبه نهایی پیدا می کند... هر چه از دلیری و دلاوری گفته شود، باز هم افسانه و نماد است... را ما دیده ایم که همه اینها بود و حقیقت هم بود... ترکیب فرهنگ ایرانی و اسلامی از سربازان ما حقیقتی شبیه افسانه ها ساخته است.... ... یک سال است 1:20 هر جمعه را گرامی می داریم... و این 1:20 جمعه سخت ترین است...
🔻بحران فقدان عالم ژرف اندیش در راس جریان انقلابی 🔸فارغ از مبارزات مردم در دهه چهل و پنجاه، از ابتدای انقلاب در حوادث مهم کشور، روحانیت نقش داشته است. چه آن زمان که بزرگانی مانند شهید بهشتی و باهنر و... حزب جمهوری را راه اندازی کردند و چه بعد از آنکه جامعه روحانیت و مجمع روحانیون سر برآوردند. 🔹همواره‌ در رقابت‌های انتخاباتی و بیان مواضع حساس این روحانیت بود که فصل الخطاب می شد. جامعه مدرسین و مجمع محققین باید به این فهرست اضافه کرد. 🔸اینک با فقدان آیات عظام مهدوی کنی، یزدی و مصباح و کهولت سن آیت الله موحدی کرمانی، جریان اصولگرا و نیروهای انقلابی پشتوانه قوی حوزوی خود که بتواند همه نیروها را اطراف خود جمع کند را از دست داده است. 🔸افرادی که هم سابقه انقلابی داشته و هم از فحول حوزه بوده و در علم و اخلاق و سیاست سرآمد جلوه کنند. به گونه ای که هم بدنه مردمی و هم نخبگان آنها را معتمد و قابل اتکا بدانند و نظرشان جامع الأطراف و مورد إجماع گروه‌های مختلف باشد. 🔹جریان انقلابی اینک به شدت از این نقیصه رنج می برد و به خصوص جوانان این جریان، به دنبال کسی هستند که در اختلافات و منازعات فصل الخطاب باشد. 🔸اگر این اتفاق به زودی نیفتد، تغذیه فکری و تئوریک به سطحی نگری و کم مایگی دچار خواهد شد و جای عمق علمی را سیاست بازی و تعداد پامنبری و دنبال کننده های فضای مجازی خواهد گرفت. 🔹دلسوزان و بزرگان جریان انقلابی باید هر چه زودتر برای این خلا چاره اندیشی کنند و به نظر نگارنده علمایی مانند آیات عظام تحریری، جاودان، شب زنده دار، و در رده دیگری اعرافی، سیفی مازندرانی، تقوایی، رشاد، خسروپناه، مدرسی یزدی، فیاضی و... می توانند جمع عالمانه مورد توافق را فراهم کنند.
17.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چند روزه الگوریتم و هوش مصنوعی اینستاگرام پر کار شده و هزار هزار استوری و پست و اکانت را به خاطر نشر عکس شهید قاسم سلیمانی حذف می کند! کاربران ایرانی اما با خلاقیت و ایجاد کدها و رمزهای خاص از موضع خود کوتاه نیامدند.... شاید اینها بتوانند با پول و تکنولوژی فضای مجازی را محدود و کنترل کنند اما دلها و قلبها تحت سلطه عشق است! آن سوی دنیا و دور از ایران، يحیی و ميسره ای هستند که به یاد شجاعت قهرمان ما نوزاد پسر خود را با نام قاسم سلیمانی نام گذاری و متبرک می کنند... هشدار ما به شما به یک پیام روی صفحه موبایل تان نیست که اپلیکیشن بی مغزتان می فرستد.. هشدار ما قلب شما را نشانه گرفته است... حالا بروید در اتاقهای خبیث فکر کثیفتان بودجه جنگ نرم و جنگ سایبری تان را صد برابر کنید!! منتظر قاسم سلیمانیها با قوم و زبان‌های گوناگون باشید...
🔰فیلسوف پرهیزکار 🔹علامه طباطبائی پس از شهادت استاد مطهری در وصف ایشان گفته بود: «انسان باتقوایی بود، تقوایی که از فلسفه اسلامی به دست آورده بود.» راز این رابطه شاید این باشد که فلسفه، اندیشه را نظم می‌دهد. مبنای فلسفه برهان و استدلال و تلاش برای رسیدن به یقین است؛ از این رو فیلسوف می‌کوشد تا از مغالطه و بیان نامرتب دوری کند و همین امر از اندیشه به بیان و عیان او نیز سرایت می‌کند. فلسفه اسلامی به همین امر اکتفا نمی‌کند و به خصوص در حکمت متعالیه و اشراق، در کنار تعقل و تفلسف، تهذیب نفس و نورانیت درون نیز لازم است. 🔸موضوعی که بی‌تردید مرحوم آیت‌الله مصباح‌یزدی نیز مصداق بارز آن است، چرا که به گواه موافق و مخالف، در چهل سال اخیر، آیت‌الله مصباح جزء فيلسوفان برجسته رده اول جهان اسلام بوده است. او در فلسفه تنها یک مدرس نبود؛ بلکه صاحب ایده و جسارت نقادی بزرگان فلسفه بود. او نه تنها در فلسفه اسلامی، بلکه در فلسفه غرب نیز سری در سرها داشت. با مرور زندگی ایشان، می‌توان همان گونه که علامه طباطبایی بیان داشته بود، تقوای حاصل از فلسفه اسلامی را مشاهده کرد. 🔹این به معنای آن نیست که نقد و نقصی بر ایشان وارد نبود؛ بلکه سخن این است که ممشا و مبنای مواضع و تصمیماتش بر اساس تقوا و یقین بود، نه هوی و هوس و قدرت و سیاست‌بازی. او می‌توانست در کنجی به درس و بحث ممحض شود و طمطراق علمی خود را فزونی بخشد و گرد اهانت و هتاکی دونمایگان سیاست به دامنش ننشیند؛ اما بر اساس همین تقوا تشخیص داد باید به عرصه سیاست پا بگذارد و حتی در جزئیات و مصادیق ورود کند. اگرچه آماج هجوم و هتک حرمت قدرت‌طلبان بی‌تقوا هم قرار گیرد و وجهه علمی و آبرویش هم مخدوش شود. این مهم جز با تقوایی عمیق و ریشه‌دار حاصل نمی‌شد. 🔸تواضع و کرنش ایشان در مقابل رهبری، مؤید دیگری بر متقی بودن مصباح‌یزدی است. انسان تا نفسش را ذلیل نکرده باشد، نمی‌تواند این گونه فروتن باشد. در بین معدود تقریرهای عقلی اثبات ولایت فقیه، تقریر ایشان را بسیاری از استادان عقلانی‌تر و با اتقان بیشتری می‌دانستند. به واقع او به آنچه اثبات عقلی کرده بود، خودش از عمق جان اعتقاد قلبی داشت. 🔹سیاست‌ورزی توأم با خردگرایی مبتنی بر تقوا و خداترسی موجب تعالی یک جامعه ایمانی خواهد شد؛ هر چند به طور طبیعی اختلافات فکری و نظری هم وجود داشته باشد. فیلسوف بودن و خردورزی، ویژگی مهم آیت‌الله مصباح بود که شئونات دیگر ایشان از آن سرچشمه می‌گرفت. نگاه او به اخلاق، کلام، سیاست، انسان‌‌‌شناسی، قرآن و حدیث همه ناشی از نگاه فلسفی ایشان بود. 🔸افزون بر این منظومه فکری ایشان جامعیت داشت و در غالب علوم اسلامی، از ابتدا تا انتها، به طور دقیق و کارشناسانه غور کرده بود. از این رو نه مثل روشنفکران فلسفه زده و عقلگرایان افراطی علیه شریعت سخن می‌گفت و نه مثل اهل ظاهر متحجر فقط بر ظواهر پافشاری داشت. همین امر نظرات و اندیشه او را برای اهل فن قابل توجه کرده بود. او هم یک دوره فقه خوانده بود، هم اهل حدیث و روایت بود، هم یک استاد اخلاق بود، هم با الهیات اسلامی کاملاً آشنا بود، هم به نظرات روز در علوم انسانی مسلط بود. هم مجتهد فقه اکبر بود و هم مجتهد فقه اصغر که امروزه این خصوصیت در کمتر دانشمندی دیده می‌شود. 🔹انسجام فکری و استحکام اندیشه ایشان به این دلیل بود که با فلسفه اسلامی بین همه این علوم پیوند برقرار کرده بود و به هر کدام به مثابه یک جزیره از هم جدا نمی‌نگریست؛ بلایی که امروز آسیب بزرگی به علوم انسانی اسلامی زده است. نگرش نقطه‌ای و تک بعدی به مسائل دینی بدون توجه به ابعاد دیگر، ثمره‌ای جز بیان نظرات سست و شبهه‌افکن ندارد. 🔸اتفاقی که در اواخر دهه هفتاد در کشور به وفور رخ می‌داد و شبهات فراوانی را روانه جامعه می‌کرد و در این میان، آیت‌الله مصباح با تفکری یکپارچه و کامل در مقابله با این حملات، بسیار مؤثر بود. آیت‌الله مصباح‌یزدی را به جرئت می‌توان روحانیت اصیل و تراز منشور روحانیت امام(ره) دانست که نه حیات علمی‌اش را بهانه کوتاهی در حیات اجتماعی و سیاسی‌اش قرار داد و نه به بهانه حضور سیاسی از شاگردپروری و فعالیت علمی دست کشید و در هر دو نیز در اوج بود. 🌐لینک مطلب