تقدیم به تکتک آدمای سمی زندگیم...
پ.ن: جذابیتی که این استیکر روی ماشینه برام داشت... 🤚😅
#روزمرگی
#عکسام
@Sadra_Graphy
دوستان توجه کنید!!!
بعد از مذاکرات فراوان با یه عزیز دل، و تحت فشار قرار گرفتن بنده، مجبور شدم بیوگرافی پیویم رو عوض کنم...
در نتیجه بیوگرافی من اجبارا تغییر یافت😭😭
@Sadra_Graphy
2 - Bagheboon (320).mp3
4.76M
چه مهمانان بیدردسری هستند مردگان!
نه به دستی ظرفی را چرک میکنند،
نه به حرفی دلی را آلوده!
تنها به شمعی قانعند و اندکی سکوت
🎙 • اپیکور
🎶 • باغبون
#موسیقی
@Sadra_Graphy
خاک باش
علی ابوتراب است...
جهت زیبایی اکانت هاتون =))
#profile
@Sadra_Graphy
موضوع : دیدار دونفره با عزرائیل
تاریخ: 1403/2/15
زمان: 19:55
مکان: تبریز. حوالی منطقه ایدهلو
عصر.
دمدمای غروب.
هوا کمی سرد.
موتور فلات (پلاک سبز)
احسان (راننده)
من (راکب)
حرکت ستونی موتورها.
فاصله بین موتورها.
دنده ۲ ، دنده ۳ ...
سرعت بالا برای جبران تاخیر.
کمی جلوتر.
پراید سفید ساکن در سمت راست.
چراغ راهنمای چپ.
بلافاصله پیچیدن در عرض خیابان.
احسان پشت فرمان موتور.
پرکردن گاز تا آخر برای رد کردن پراید.
کشیدن موتور به سمت چپ خیابان.
پراید سفید.
ادامه به حرکت.
من.
+احسان نرو...
احسان.
ادامه گاز دادن.
من.
تصور زمین خوردن.
تصور خرد شدن استخانها.
تصور مرگ.
من.
احساس لمس آسفالت.
احساس سیاهی.
احساس درد.
یخ زدگی.
چیزی شبیه به مرگ.
مرور کل زندگی.
احسان.
رد کردن میلیمتری پراید.
رد کردن حادثه مرگ حتمی.
زنده بیرون کشیدن ما از مرگ حتمی.
شوک وحشتناک بعد از حادثه.
شوک وحشتناک غیر قابل درک.
افت فشار خون.
افت قند خون.
چیزی شبیه به تشنج.
بعد از سپری کردن 10 دقیقه غیر قابل تصور،
به قول احسان،
رسیدم ـ هاهاهاهاها
#اتفاقات
@Sadra_Graphy
در جایگاه نصیحت نیستم اما
برای ارانش خودتونم ک شده وقتی شروع این پیامهارو میبینید دیگه ادامه ندین....
ی سری ادما واقعا مریضن
ن ارزش وقت گذاشتن دارن و نه عصاب خوردی
نصیحت ارزندهای هست