🏴صلی الله علی الباکین علی الحسین (علیه السلام)
◾️صلوات خدا بر گریه کنندگان برای حسین علیه السلام
#امام_حسین (علیه السلام)
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
⚫️ امان از دل زینب 🏴
▪️ هر وقت سیلی خوردی بگو یا زهرا س
▪️ هر وقت دستت رو بستند بگو یا علی ع
▪️ هر وقت تنها و بی یاور شدی بگو یا حسن ع
▪️ هر وقت تشنه شدی و آب گورا نوشیدی بگو یا حسین ع
▪️ هر وقت شرمنده شدی بگو یا ابا الفضل ع
⚫️ اما اگر سیلی خوردی ، دستت رو بستند ، تنها و بی یار شدی ، تشنه شدی آب نخوردی ، شرمنده شدی بگو :
😭 امان از دل زینب س
🏴🚩🏴🚩
5.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ای جان آرام گرفته و اطمینان یافته به سوی پروردگارت در حالیکه از او خشنودی هستی و او نیز از تو خشنود است بازگردد
گاهی یک عکس میتواندروضه باشد😭
باهرچی ميشدميزدنت
پيرمردی باعصاباکینه ميزد
نیزه داربانیزه
نشدباسنگ
برشمرلعنت
همه جاراسياه میديدی
بفدای نفس نفس زدنت
#غريب_گير_آوردنت
و درنهایت اسب سواران تاختند.....
انا لله و انا الیه راجعون.
در این ساعات عصر عاشورا
یتیم شدیم 😭😭
وبه روح بلند امام حسین علیه السلام از جانب پروردگار ندا آمد:
ای جان آرام گرفته و اطمینان یافته به سوی پروردگارت در حالیکه از او خشنودی هستی و او نیز از تو خشنود است بازگردد
ذوالجناحا ازچہ رنگتــ باختے؟
جانِ زینبــ را ڪجا انداختے؟😭
#امان_ازدل_زینبــــ 😭
#آجرڪ_الله_یابقیة_الله 😭💔
لبیک یا حسین علیه السلام
⚫چرا اسبها که حیوانات فهمیده و نجیبی هستند، روز عاشورا بر پیکر مطهر امام حسین علیه السلام تاختن؟!
🌺حدود هشتاد سال پیش
یکی از علمای اصفهان که از سادات خیلی اصیل هم هستند...
✔دهه اول محرم بوده، به يكى از روستاهای اطراف منبر می رود. آن روز برف سنگينى مى آمده است.
🔹وقتى روضه اش تمام مى شود بايد به يك روستای ديگر با فاصله مثلاً يك فرسخ برود.
🍂نقل می کند:
عباى زمستانيم را به سر كشيدم و سوار بر الاغ شدم و رفتم. برف سنگينى مى آمد. مقدارى كه آمدم احساس کردم، گويا يك سوارِ ديگر از پشت سر من، دارد مى آيد.
☘حدس زدم یه نفر از روستا آخرش آمده مراقب من باشد.
🌺بعد آن آقا كه پشت سر من مى آمد گفت:« آ سيد مصطفى سلامٌ عليكم».
🔹گفتم:« سلام عليكم» .
🌺گفت: «مسئلةٌ»(یعنی سوالی داشتم؟)
🔹گفتم:« بفرماييد».
🌺گفت:« آيا در روز عاشورا دشمن بر جسد حضرت سيدالشهداء اسب تاخت؟
🔹گفتم:« بله من در تاريخ خوانده ام كه چنین کاری کرده اند.
🌺آن آقا گفتند:« و اسب ها هم بر بدن رفتند؟»
🔹گفتم: «بله در تاريخ هست كه اسب ها هم بر بدن رفتند.»
🔸مدتى گذشت و يك خورده جلوتر آمديم. باز آن آقا گفتند:« آسيد مصطفى! آيا متوكل عباسی خواست قبر حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) را، منهدم كند؟»
🔹گفتم: بله سعى كرد كه از بين ببرد».
🌺گفت:« گاوها را فرستاد كه قبر را شخم بزنند و مساوى كنند؟»
🔹گفتم:من در تاريخ خوانده ام كه فرستادند اما گاوها نرفتند.
🌺گفت« چطور؟ اسب كه حيوان نجيب و خوش فهمى است و در عالم خودش بيش از گاو متوجه می شود، اما بر جسد و بدن مبارك حضرت سيدالشهداء (علیه السلام) رفت ولى آن گاوها حتى بر قبر مطهر هم نرفتند و قبر را از بين نبرند؟!»
✔آقا سید می گوید:
من به فکر رفتم که عجب سوالى شد! اين از محدوده توانائى فکری اين آبادى و اين منطقه بيرون است! داشتم به جوابش هم فكر مى كردم.
🔆گويا حس كردم از همان پشت سر نورى به دلم افتاد و جوابی برای این سوال به نظرم آمد.
🔸گفتم:« البته اين قضيه يك جوابى دارد».
🌺گفتند:« چى هست؟»
🔸گفتم:« روز عاشورا حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) خواسته بودند كه هر چه دارند را براى خدا بدهند حتى اين يك مشت استخوان را گذاشتند وسط و خودشان اجازه دادند و خودشان خواسته بودند كه اسب بر بدن مبارکشان برود. خود حضرت خواستند هر چه داشتند را در راه خدا داده باشند.
🔥اما در جريان متوكل، اينها مى خواستند آثار حضرت را از بين ببرند.
🌸نظر امام حسین (علیه السلام) بر از بين رفتن آثارشان نبود، از اول خود حضرت مى خواستند، آثارشان محفوظ بماند تا مردم به اين وسيله بهره ببرند و مقرّب به خدا شوند».
⚘آن آقا كه پشت سر بود، فرمود:« درست است.»
🔹آقا سید مصطفی می گوید: بعد پشت سرم را نگاه كردم ديدم هيچ كسى نيست حتى جاى پائى غير از همين مسيرى كه من آمده ام، نيست...(فهمیدم آقا امام زمان عج بوده اند)
صل الله علی روحک و بدنک و جسدک یا حسین😭😭😭