🔴ماجرای پیشخور کردن دلارهای بلوکه شده ایران در دولت روحانی/ خیانت بزرگی کردند
ابوترابی، عضو شورای مرکزی فراکسیون انقلاب اسلامی:
🔹دولت روحانی تمام شاخص های اقتصادی را با قمار برجام باخت و فرصتهای اقتصادی را سوزاند و عملاً هیچ پیشرفتی در کشور حاصل نشد.
🔹روحانی دولت را با کسری بودجه ۵۴۰ هزار میلیارد تومانی به آیتالله رئیسی تحویل داد.در سال۱۴۰۰ ، هم زمان با انتقال دولت، در شش ماهه اول سال دولت اعتدال ۹۰ درصد بودجه را پیشخور کرد و برای شش ماه دوم سال در زمان دولت آیتالله رئیسی فقط ۱۰ درصد بودجه باقی مانده بود. آیتالله رئیسی با هنرمندی توانست بودجه را تامین کرده و حقوق کارمندان را پرداخت کند.
🔹معادل ریالیِ دلارهای بلوکه شده ایران در خارج از کشور در دولت روحانی پیشخور شد این خیانت و ظلم بزرگ به دولتهای بعدی بود.
🔹به عبارت دیگر به طلبهای ایران در خارج از کشور که در بانک های مختلف بلوکه شده است تبدیل به ریال شده و دولت قبل آن را پیشخور کرد.
خانم گوهرشاد و جوان عاشق
گوهرشاد خانم(همسر شاهرخ میرزا و عروس امیر تیمور گورکانی) سازنده ی مسجد معروف گوهرشاد مشهد، پیش از ساختن مسجد به دست اندرکاران گفت: از محل آوردن مصالح ساختمانی تا مسجد برای حیوانات باربر ظرفهای آب و علف بگذارید، مبادا حیوانی در حال گرسنگی و تشنگی بار بکشد. از زدن حیوانات پرهیز کنید، ساعات کار باید معین باشد و مزد مطابق زحمت داده شود و...
گوهرشاد خانم، بیشتر وقتها خود جهت هدایت و سرکشی حاضر می شد و دستورات لازم را می دارد. روزی یکی از کارگران به طور ناگهانی چشمانش به صورت او افتاد و در اثر همین نگاه، آتش عشق در وجودش شعله ور گشته و عاشق دلباخته ی او شد؛ اما در این باره نمی توانست چیزی بگوید تا اینکه غم و غصه ی فراوان او را مریض کرد. به خانم گزارش دادند که یکی از کارگران که با مادرش زندگی می کرد مریض شده است. بعد از شنیدن این ماجرا خانم به عیادتش رفت و علّت را جویا شد. مادر کارگر جوان گفت: او عاشق شما شده است.
خانم با اینکه عروس شاهزاده بود، اما هیچ ناراحت نشد! به مادر جوان گفت: باشد، وقتی من از همسرم جدا شدم با او ازدواج می کنم ولی به شرط اینکه مهریه من را قبل از ازدواج بپردازد و آن این است که چهل شبانه روز در محراب این مسجد نیمه کاره عبادت کند.
جوان پذیرفت، چند روز از پی عشق او عبادت کرد؛(ده روز اول گوهرشاد و گوهرشاد صدا زد – ده روز دوم گوهرشاد و هم خدا را صدا زد – ده روز سوم هم گوهرشاد و هم خدا را صدا زد – ده روز آخر فقط خدا را صدا میزد) و با توجّه خاص امام رضا (علیه السلام) حالش تغییر یافت ( و از آن پس بخاطر خدا عبادت کرد). پس از چهل روز, گوهرشاد خانم از حالش جویا شد، جوان به فرستاده ی خانم گفت: به خاطر لذّتی که در اطاعت و بندگی خدا یافتم، از لذت نفس شهوانی پرهیز کرده ام.(بخاطر اینکه لذت عبادت را فهمیده ام, دیگر عاشق خدا شده ام).
10.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
رهبر انقلاب، روز گذشته: شهید سلیمانی به نگاه و تجربه من و چیزی که حس کردم، یک روح تازهای در مجموعه مقاومت دمید و راه تازهای در مقابل او باز کرد و آن را هم از لحاظ معنوی و هم از لحاظ مادی مجهز کرد. ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
#سلامتی_فرمانده_صلوات
هر شب پرونده اعمالت را بگذار جلویت.
ببین آیا امام زمان امضا می کنند؟ بدون نقص بودی؟
امروز چند عمل بد انجام دادی؟
امروزت مورد رضایت امام زمانت بوده؟
تا می توانی جبران کن و الّا نخواب!
این از ضروریات رشد یک سالک الی الله است.
حال شاعر عجیب دیدنی است
دستش آرام روی قلب گذاشت
السلام علیک یا مهدی
و علیک السلام ای شاعر
یاور من چقدر خوش عهدی
او که هر لحظه بی رمق می شد
چشم در چشم صاحب خود دوخت
مهدی عج آمد کنار بالینش
چشم مولا ز سوزش غم سوخت
در همان لحظه های آخر عمر
یک سوال از امام خود پرسید
هَل وَفَیتُ لِعَهدی آقا جان ؟
خنده ی ناب سرورش را دید
چهره ی ماه مهدی زهرا
پر ز خنده و چشم گریان بود
آری ای یاورم وفا کردی !
صورت شاعرش چه خندان بود
آه مولا چقدر شیرین است
خنده ی سبز و پر رضایت تو
آه مولا چقدر خوشبختم
در کنار تو و عنایت تو
چشم بست و چونان کبوتر رفت
(پیش پای امام خود جان داد)۵
مهدی فاطمه نگاهش کرد
نام او را به لیست گردان داد
شاعرش رفته تا که برگردد
رجعتی ناب همچو یارانش
عطر نرگس درون خانه چکید
شاعرش رفت چون شهیدانش
دفتر خیس از اشک شاعر ماند
روی میز و خودش خدایی شد
ماه از راه می رسد آخر
جمله را گفت و او فدایی شد
ماه از راه می رسد آخر
ماه آمد چقدر خندان بود
شاعر امشب درون خیمه ی نور
(سر خوان کریم مهمان بود)۶
۱ و ۲ و ۶ : تخلص و تصرف از شعر ( قبله ی آخر الزمانی ها) از احمد بابایی
۳:تخلص و تصرف از شعر (همای رحمت) از سید محمد حسین شهریار
۴: تخلص از شعر ( تجلی طاها) از علی فانی
۵: تخلص از شعر (برای شمر تعزیه) از جواد الهی پور
بر گرفته کلی از داستان شعر (طوفان واژه ها) از سید حمیدرضا برقعی
شاعر :خانم رضویان