eitaa logo
🌹صدرا🌹
508 دنبال‌کننده
23.2هزار عکس
25.1هزار ویدیو
272 فایل
-مهربانم، عالم از توست غریبانه چرا میگردی؟❤️😔 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب( س) به کانال صدرا خوش آمدید. با مدیریت @sadrasadat74 پیشنهادات و انتقادات خود را منتقل کنید. ✅ کپی از مطالب کانال،مشروط برذکرصلوات برای شهدا،بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️🕌 تماشای‌انیمیشن‌داستان‌سامرا ویژه روز شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام 🎞داستان‌دفاع‌ازحرم ع توسط مهندسین جوان ایرانی 📽 تماشای رایگان داستان سامرا با کیفیت بالا https://b2n.ir/samera1 با کیفیت پایین https://b2n.ir/smera2 #️⃣ (ع)
✍ و ...... تکرار ماجرای همیشگی تاریخ ! ضعف و سستی شیعیان ؛ برای یازدهمین بار، ذخیره‌ی خداوند را از صندوقچه‌ی دنیا گرفت. و باز .... آدمیزاد ماند و وحشتِ دنیایِ بی‌چراغ! ▪️ علیه‌السلام
4_5895386506943531239.mp3
6.17M
🎙 نشسته برق شادی توی چشمای هادی 👤 حاج 🌺 ویژه ولادت
🌸بر واسطه رحمت ایزد صلوات 🍃بر روی مطهر ابا محمد صلوات 🌸میلاد امام عسکری بفرستید 🍃بر خاتم انبیاء محمد صلوات
🏴 حضرت امام حسن عسکری سلام‌الله‌علیه: در مقام ادب، همین بس که آنچه برای دیگران نمی‌پسندی، خود از آن دوری کنی. 🏴شهادت مظلومانه یازدهمین أختر تابناک امامت و ‌ولایت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام را بر ساحت مقدس حضرت ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و محبان خاندان عصمت و طهارت تسلیت باد علیه السلام علیه السلام
☝️تصویر بسیار زیبا و دلنشین از داخل ضریح امامین ، مضجع شریف علیه السلام علیه السلام مادر علیه السلام دختر علیه السلام
🕯 صلواتی بفرستید برای آن امام ۲۸ ساله‌ که به اندازه‌ی هزاران سال در حقش ظلم و خیانت کردند ...🖤😭
🔶سوم ربیع الثانی سفر عليه السلام به جرجان ( ) 🔶 در اين روز عليه السلام براى وفا به وعده اى كه فرموده بودند و آشكار شدند معجزاتى از آن بزرگوار با طى الارض از به تشريف فرما شدند. 📚 الخرائج و الجرائح ج۱ ص۴۲۵ مى گويد: سالى قصد كردم ، و قبل از حج به زيارت عليه السلام در رفتم . اموالى از شيعيان همراهم بود كه بايد به آن حضرت مى رساندم . خواستم از آن حضرت بپرسم اموال را به چه كسى بدهم ، ولى پيش از آنكه من صحبت كنم حضرت فرمودند: به مبارك خادم بده . عرض كردم : همين كار را كرده ام ، و سپس بيرون آمدم و گفتم : شما در جرجان به شما سلام مى رسانند. امام عليه السلام فرمود: مگر بعد از مراسم حج به جرجان بر نمى گردى؟ عرض كردم : بر مى گردم . فرمودند: ۱۷۰روز ديگر اول روز جمعه سوم ربيع الثانى به جرجان وارد مى شوى . آن وقت به مردم اعلام كن كه من در آخر همان روز به جرجان مى آيم . برو به سلامت . خداوند متعال تو را و آنچه باتوست به سلامت به اهل و اولادت خواهد رسانيد. پسرى براى پسرت متولد شده است . نام او را صلت بگذار، كه خداوند به زودى او را به حد كمال مى رساند و او از اولياء ما خواهد بود. من گفتم يابن رسول الله ، از شيعيان شماست و به دوستان شما هر سال بيش از صد هزار درهم احسان مى كند، و در جرجان از اشخاصى است كه متنعم به نعمت هاى الهى است . امام عليه السلام فرمودند: خداوند به ابو اسحاق ابراهيم بن اسماعيل در مقابل احسانى كه به شيعيان ما مى كند جزاى خير بدهد و او را بيامرزد و او را پسرى صحيح الاعضاء روزى فرمايد كه قائل به حق باشد. به ابراهيم بگو: مى گويد: نام پسر خود را احمد بگذار. راوى مى گويد: از خدمت حضرت مرخص شدم و حج رفتم و بازگشتم ، و در روزى كه حضرت معين فرموده بودند به سلامت وارد جرجان شدم . هنگام كه اصحاب ما براى تهنيت آمدند، به ايشان گفتم : امام عليه السلام مرا وعد داده كه در آخر امروز به اينجا تشريف مى آورند. پس مهيا شويد و مسائل و حوائج خود را آماده كنيد. شيعيان چون نماز ظهر و عصر را به جا آوردند، در خانه من جمع شدند. ناگاه امام عسكرى عليه السلام در همان ساعتى كه فرموده بودند وارد شدند. هنگام ورود بر ما سلام كردند و ما به استقبال شتافتيم و دست آن حضرت را بوسيديم . آنگاه حضرت فرمودند: من به جعفر بن شريف وعده كرده بودم كه در آخر اين روز نزد شما بيايم . من نماز ظهر و عصر را در سامراء به جا آوردم و نزد شما آمدم تا با شما تجديد عهد نمايم . اكنون شما حوائج و مسائل خود را بياوريد. اول كسى كه ابتدا به سؤ ال كرد بود. او گفت : يابن رسول الله ، پسر من از هر دو چشم نابيناست ، دعا فرماييد تا خداوند ديده هايش را به او برگرداند. حضرت فرمودند او را حاضر كن . او را حاضر كرد و حضرت دست مبارك بر چشمان او كشيد و چشمانش روشن شد. پس از او يك يك آمدند و خود را بيان كردند و حضرت حاجتهاى آنان را بر آورده مى نمودند، تا اينكه حوائج همه را بر آوردند و مسائل آنها را جواب فرمودند و همان روز به سامراء مراجعت نمودند. 📚اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات ج۵ ص۳۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میلاد امام حسن عسکری علیه السلام مبارک🌺🌸 علیه السلام علیه السلام 🍃🌹ــــــــــــــــــــــــــــ
🔥ترور پدر جوان ۲۸ ساله 🔻پدر، فقط ۲۸ سال سن داشت و در بستر بیماری سختی افتاده بود. اما این بیماری عادی نبود، بلکه تروری بود که از طریق مسمومیت توسط عوامل «معتمد» رخ داده بود. 🔻پدر، کاسه‌ی دارو که آب و مصطکی در آن ریخته شده بود را نزدیک دهان کرد، اما سم چنان اثر کرده بود که دست آنقدر لرزه داشت که پدر نتوانست آن را بنوشد. در این لحظه، پدر، سراغ پسر پنج ساله‌اش را گرفت. وقتی سراغ پسر رفتند دیدند در سجده نماز است...خبر دادند که بیاید 🔻افراد حاضران دیدند که کودکی پنج ساله با صورتی بسیار زیبا و همچون ماه نورانی که موی سرش به هم پیچیده و مجعد است و نزد پدر آمد، سلام کرد... 🔻همین که چشم پدر به فرزند خود افتاد، گریست و به او فرمود: ای خود، مرا آب بده، که من به سوی پروردگار خویش می‏روم. 🔻کودک، ظرف آب جوشانیده را با دستان خود به پدر خورانید و بعد به پدر کمک کرد برای نماز وضو‌ بگیرد 🔻پدر پس از نماز رو به فرزندش کرد و فرمود: «پسرم بشارت باد بر تو که تویی مهدی و حجّت خدا بر روی زمین و تویی پسر من و منم پدر تو 🔻تویی (م ح م د) بن الحسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب و پدر توست رسول‏خداص 🔻تویی خاتم ائمه طاهرین و نام تو همنام رسول خدا است و این عهدی است به من از پدرم و پدران طاهرین تو ...» و علیه السلام، مظلومانه در همان هنگام در سحر جمعه به شهادت رسید. ✍حمیدرضا ابراهیمی
🔴 « این نامه‌ها رو ببر مدائن. سفرت ۱۴ روز طول میکشه؛ روز پانزدهم که به سامرا بر می‌گردی، صدای شیون و‌ گریه از خانه من بلنده و بدن من رو آماده غسل دادن میبینی!» ✍️ شیخ صدوق، همین ابن بابویه معروف که در شهرری مدفون شده، در کتاب کمال الدین و تمام النعمة از أبوالأدیان(نامه رسان امام حسن عسکری) نقل میکنه: ⚫ «روزی به محضر امام عسکری رفتم و دیدم حضرت در بستر بیماری هستند. حضرت نامه‌هایی نوشتن و فرمودن « این نامه‌ها رو به مدائن ببر. سفرت ۱۴ روز طول میکشه؛ روز پانزدهم که به سامرا بر می‌گردی، صدای شیون و‌ گریه از خونه من بلنده و بدن من رو آماده غسل دادن میبینی!» ✅ از شنیدن این خبر شوکه کننده، دست و پام رو گم کردم و با ناراحتی گفتم: مولای من! اگه این اتفاق بیفته، جانشین شما کیه؟ حضرت فرمود: همون کسی که پاسخ‌ نامه‌های من رو از تو مطالبه میکنه. گفتم: آقا جان، علامت دیگه ای؟ فرمود: همون کسی که بر بدن من نماز میخونه جانشین منه. عرض کردم:آقا جان، علامت دیگه ای؟ فرمود: همون کسی که از محتویات داخل همیان(کیسه) خبر میده، پیشوای شما بعد از منه. ابوالادیان میگه: هیبت و شکوه امام مانع شد بپرسم کدوم همیان؟ داخلش چیه؟  ⚫ از محضر امام مرخص شدم؛ به مدائن رفتم و نامه‌ها رو به صاحباشون رسوندم؛ پاسخشون رو هم گرفتم و برگشتم سمت سامرا. همونطور که امام عسکری فرموده بود، روز پانزدهم وارد سامرا شدم. دیدم از خونه امام صدای شیون و‌ گریه بلند بود و بدن مطهّر حضرت در جایگاه مخصوص غُسل بود. ✅ برادر امام هم که معروف بود به جعفر کذّاب، جلوی درب منزل حضرت نشسته بود و گروهی از شیعیان هم اطرافش رو گرفتن و مصیبت رحلت برادرش رو تسلیت میگفتن و امامتش رو هم تبریک و تهنیت می‌گفتن!! ⚫ من جا خوردم و با خودم گفتم: واویلا! اگه جعفر جانشین امام عسکری باشه که فاتحه ی امامت خونده شده! چون می‌دونستم جعفر آدم فاسقیه. شراب میخوره! قمار بازی میکنه! اهل ساز و آواز حرامه! منم جلو رفتم تسلیت و تبریک گفتم ولی جعفر چیزی درباره نامه ها از من نپرسید. خیالم راحت شد که این امام نیست که یکدفعه خادمی ‌اومد سمت جعفر و ازش خواست تا بیاد و بر بدن برادرش نماز میت بخونه! داخل حیاط خونه شدیم. بدن مطهر امام، کفن شده توی تابوت بود. جعفر جلو رفت و شیعیان هم پشت سرش. ✅ تا خواست تکبیر بگه، یکدفعه پسربچه ای گندمگون با موهای مُجَعّد وارد شد و لباس جعفر رو کشید و فرمود:‌ عمو! برو عقب؛ من شایسته ترم که بر بدن پدرم نماز بخونم! رنگ جعفر پرید؛ چهره‌ ش زرد شد و کنار رفت. پسربچه ی خردسال جلو ایستاد و بر بدن امام نماز خوند. بعد از نماز، پیکر مطهر امام کنار پدر بزرگوارشون امام هادی(ع) به خاک سپرده شد.   🟢 کودک خردسال زیبا سمت من اومد و فرمود:‌ پاسخ ‌نامه‌هایی رو که همراهته بیار. نامه‌ها رو به ایشان تقدیم کردم و با خودم گفتم: خب! دو علامت روشن شد (نماز خواندن بر بدن امام و مطالبه نامه‌ها) و فقط مونده بود خبر دادن از محتویات همیان؛ اما کدوم همیان؟! کسی به من همیانی نداده بود! یکی از شیعیان از جعفر پرسید: آقای من! اون کودک کی بود؟ جعفر گفت: به خدا قسم اون کودک رو تا الان اصلا ندیده بودم و نمی‌شناسم!  ✅ در همین حال بود که گروهی از شیعیان قم به منزل امام رسیدن و وقتی خبر دردناک شهادت امام را شنیدن، پرسیدن جانشین امام عسکری کیه؟ جمع حاضر جعفر رو نشون دادن. اهل قم اومدن پیش جعفر؛ سلام کردن و تسلیت و تهنیت گفتن و سوال کردن: همراه ما نامه‌ها و اموالی هست. به ما بگو نامه‌ها از طرف چه کسانیه و اموال همراه ما چقدره؟ جعفر که نشسته بود، آشفته شد؛ بلند شد و لباسش رو تکون داد و گفت: از ما علم غیب می‌خواید؟! من چه میدونم نامه ها مال کیه و چقدر اموال دارید! 🟢 در همین حال، خادمی ‌از خونه بیرون اومد و گفت: نامه‌های شما از فلانی و فلانی و فلانیه(اسم چند نفر رو آورد) و همیان شما هزار دینار داره که ده سکه از اونها روکش طلا داره. اهل قم که دیدن جواب ها همه درسته، نامه‌ها و اموال رو به خادم دادن و گفتن: اون کسی که تو رو فرستاده امام زمانه. ✅ و من فهمیدم امام زمانم، همون پسربچه خردسال گندمگونه❤ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ⚫ از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته، امام زمان سلام آماده می کنی کفن و تربت و لحد صاحب عزای عشق، خدا صبرتان دهد 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 . ┄┅═☫نشرمطالب=زکات جاریه
روضه امام عسکری (ع)97.08.25.mp3
14.34M
📣 استاد میرزامحمدی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴👈 آیا همسر مادر امام زمان (عج) اروپایی بودند و از نسل حواریون حضرت عیسی(ع) بودند؟ 🔻 ماجرای جالب ازدواج ایشان با حضرت امام حسن عسکری (علیه السلام) 🥀 🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 آی جریان انقلابی! برگرد به قرآن... ‼️
تشر  علیه‌السلام به شیعیان
 و
انقلابی هایی که با هم اختلاف کردند... 🔻تحلیلی بر مجادلات اخیر جریانات انقلابی و فرمول رهبر معظم انقلاب در جمع هیئات دانشجویی 🎙 حجت‌الاسلام حاج احمد پناهیان