خوشا به حال مسلم
چه سعادتی بالاتر از اینکه امامِ زمانت، تو را امینِ خود بداند و تو بشوی بخشی از هستِ او و وجودت هر لحظه، لبخند رضایت بر لبان مولایت بنشاند؟
مُسلِم که باشی میتوانی تمامقد، فدای «آقای دوعالم» شوی و این افتخار را داری که راهی شوی برای تحقق اوامر ولیّ خدا. ایمان و معرفتت به درجهای رسیده است که از میان مردم زمانه، تو میشوی نمایندهٔ امامِ زمانت.
البته که آغوش پُرمهر پسرِ فاطمه (سلاماللهعلیها) به وسعت تمام کسانی است که او را از صمیم قلب طلب کنند؛ که در اینصورت، پذیرفتهشدهٔ درگاه خدا و مدهوش محبتشان میشوی.
چه شیرین است فداییِ قطب عالمِ امکان شدن! و چه پیشکشی بالاتر از تقدیم جانت در امتداد نگاه یار؟ خوشا بهحال مُسلِم که وظیفهاش را تماموکمال انجام داد و اما مردمی که از پیروی از او خودداری کردند و حرف امامشان را زمین زدند...
خدایا! میشود ما را هم مثل مُسلِم تربیت کنی، برای آخرین نور حقیقتت؟
#دلنوشته_مهدوی ؛ ویژهٔ سالروز ورود #حضرت_مسلم به کوفه
مثلِ علیبن مهزیار...
خوشبختی یعنی…
مثل «علیبن مهزیار»، امام زمانت به تو بگوید: چرا اینقدر دیر به دیدنمان آمدی؟
ما صبح تا شب و شب تا صبح منتظرت بودیم…
📝 #دلنوشته_مهدوی
کشتی نجات
درست مثل همان لحظهای که آتش بر ابراهیم گلستان شد، یا همان آنی که نیل پیش پای موسی گریبان چاک زد، و یا آن هنگامه که یوسف از بند حیلهٔ شیطان رها شد...
آمدن تو هم اتفاقی است که در میانهٔ تاریکترین لحظات میافتد
🌄 آنجا که هیچکس گمان نمیبرد کورسوی امیدی بر جهان بتابد، آنجا که جهان در دریایی از تباهی در حال غرق شدن است، ناگهان کشتی نجات تو سر میرسد.
فقط ای کاش عمر ما، به صبح آمدنت قد بدهد.
📝 #دلنوشته_مهدوی
کشتی نجات
درست مثل همان لحظهای که آتش بر ابراهیم گلستان شد، یا همان آنی که نیل پیش پای موسی گریبان چاک زد، و یا آن هنگامه که یوسف از بند حیلهٔ شیطان رها شد...
آمدن تو هم اتفاقی است که در میانهٔ تاریکترین لحظات میافتد
🌄 آنجا که هیچکس گمان نمیبرد کورسوی امیدی بر جهان بتابد، آنجا که جهان در دریایی از تباهی در حال غرق شدن است، ناگهان کشتی نجات تو سر میرسد.
فقط ای کاش عمر ما، به صبح آمدنت قد بدهد.
📝 #دلنوشته_مهدوی