eitaa logo
علی‌صدر ☫ 𝑨𝒍𝒊 𝑺𝒂𝒅𝒓
1.3هزار دنبال‌کننده
333 عکس
96 ویدیو
58 فایل
﷽ صــــــدر جامعه باش هفته‌نامه‌صــــدر + نشریه نفوذی دین | سیاست | جامعه Sadriion.ir | @ruzefekr روضۀ‌فکر‌حسین(ع) | اینستا: instagram.com/eain.sad پیام ناشناس https://harfino.space/ruzefek_p
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 🔸خداقوووتت عالیعع/در گام اول بدرد خودم خورد چون بین دانشگاه و حوزه گیر ڪرده بودم. میتونم تو مدرسه‌مون ام پخش ڪنم دیگه ؟ (ج: بله ممنون میشیم پخش کنید) 🔸سلام خسته نباشید من چندماهه عضو کانالتون هستم همیشه دوست داشتم ک برم و از اول کانال بخونم مطالبو اما یا رغبت نداشتم ب اینکار یا تنبلی میکردم ولی امروز ک نشریه رو خوندم واقعااا عاالی بود. من از همین دو صفحه جواب چندتا سوالمو گرفتم. کارتون عالیه پرقدرت ادامه بدید. اجرتون با امام زمان 🔸سلام خداقوت. بابت نشریه خدا خیرتون بده. اولش که باز کردم دیدم پر مطلب، ی جا خالی نداره. ولی وقتی شروع ب خوندن کردم، روون و صمیمی گفته شده بود. خیلی خوب بود. 🔸یاد قدیما افتادم ک روزنامه و مجله میخوندیم. فقط با این تفاوت که این یکی به مراتب جذاب تر و بهتره! اصلا یه ارامش خاصی داره ‹ @sadriion_ir
🔰 | خوش آن ساقی، که می پاید مرا، میخانه، میخانه" استادِ محقق‌، علامه بزرگ گوشه ای از القابی است نسبت داده شده به محمدرضا حکیمی‌؛‌ برای بسیاری از ما که عنوان‌های «علامه» و «استاد» را مانند خرمای خیراتی به همه تعارف می‌کنیم و بی دلیل در همه‌جا و برای همه‌کس به‌کار می‌بریم، علامه‌خواندن استاد حکیمی، بیشتر تعارفی معمولی است. برای خروج از این عادت به بررسی بخشی از زندگی ایشان می‌پردازیم: محمدرضا حکیمی متولد سال 1314 در مشهد مقدس و تحصیل کرده‌ی حوزه علمیه نواب در حیطه‌ی فقه‌، فلسفه‌، ادبیات عرب‌، نجوم و تقویم می باشد. وی مانند فیلسوفان بزرگ اسلام چون سهروردی و ملاصدرا به دنبال تشکیل طرح جامع اندیشه اسلامی بود‌؛ طرح جامع اندیشه اسلامی یعنی: ترکیبی از عقل و استدلال عقلی‌، عرفان‌، علوم قرآنی و فقه. علامه حکیمی دارای 50 اثر است که مهم ترین آن الحیاة نام دارد‌، کتابی که آیت الله خامنه ای(مدظله العالی )در سال 1360 آن را گنجینه‌ی گرانبهای فرهنگ اسلامی نامیدند‌، از اهمیت این کتاب همین بس که به ارائه چهره اسلام بر محور عدالت اجتماعی و پاسخ دادن به دردهای انسان از نگاه اسلام پرداخته است. علما‌‌ و همراهانِ وی او را اسلام شناسی عدالتخواه نامیده اند و معتقد اند که دردِ عدالت و عدالت جویی در وجود علامه حکیمی ریشه دوانده بود‌؛ گوشه‌ای از این صفت آشکار و عالی را می‌توان در خودداری علامه از دریافت جایزه جشنواره بین‌المللی فارابی در سال 1388 و نامه ارسالی ایشان به این جشنواره متوجه شد‌،ایشان ضمن انتقاد و طرح یک پرسش در رابطه با هدف جشنواره در بخشی از نامه نوشته اند: «بار دیگر تاکید می‌کنم تا هنگامی که در جامعه‌ ما فقر و محرومیتِ مرئی(آشکار) و نامرئی(پنهان) بیداد می‌کند، برگزاری چنین جشنواره‌هایی، از نظر اینجانب در اولویت نیست.باید سعی کنیم جامعه ما به شکلی نباشد که درباره اش بگوییم مفهوم انسان در کوچه‌ها سرگردان است و مفهوم انسانیت در کتاب‌ها!» قطعا او با خود می اندیشید که اسلام محمد(ص) این گونه نبود که پس از قرن ها مردم دو گروه شوند:گروهی سر در سطل های زباله به دنبالِ یافتن خوراکی برای زنده ماندن و گروهی غرق در هزاران امتیاز و تجمل و رفاه! و عجیب آن که هر دو نیز "مسلمان" خطاب شوند. «مستکبران با كرّ و فر، مستضعفان محرومتر هم خارجی، هم داخلی، بر ظلم بستندی كمر ایمان فتاده زیر پا، انسان شكسته بال و پر ای آفتاب، ای آفتاب، از خلق پنهان تا به كی» بخشی از شعر تقدیم شده به سید حسن نصرالله توسط علامه حکیمی. این عالم بزرگ‌، محمدرضا حکیمی که به کرونا مبتلا شده بود در شامگاه روز 31 مردادماه به دلیل ایست قلبی از دنیا رفت. روحشان شاد و یادشان گرامی باد. 👤 عین_یاء ‹ @sadriion_ir
🔰 | اگر تعهدی احساس نکردی، در مؤمن بودن خود شک کن! تعهد به چه؟ و چرا اگر متعهد نباشم مؤمن نیستم؟! مومن واقعی، به آنچه که دین می‌گوید باور و ایمان قلبی دارد، شخصی است که تسلیم خداست، و اگر معتقد به خداوند است میداند برای کاری آمده و مسئولیتی دارد، اسلام را می‌شناسد، اسلام راستین را، اسلام همراه با عمل و حرکت و تلاش را. ایمانی را پذیرفته که خود را متعهد به انجام عمل می داند و ایمانش از مرحله اعتقاد قلبی عبور کرده و به ظهور نشسته. این فرد مومن، از بند اسارت آزاد است و مجهز به زره است، خود را آماده کرده. آماده چه؟ آماده ورود به میدان. کدام میدان؟ میدان گناه!!! ما را چه به میدان گناه؟! مومن واقعی و متعهد باید خود را آماده کند تا به دل میدان بزند و دست گنهکاران را بگیرد و نجات دهد، یعنی آنقدر روی خود کار کرده باشد، که از متزلزل شدن و انحراف نترسد بلکه ورود کند به هر عرصه ای و دست دیگران را بگیرد و از آن گناه بیرون بکشد. اسلام راستین مومن متعهد می‌خواهد، متعهد به جامعه. نه مومن گوشه گیرِ جدا شده از جامعه، و نه ایمان همراه با رهبانیت. 👤ف آ ‹ @sadriion_ir
+ولی خودمونیم؛ یه ملتِ باهوش و متمدن وصاحبِ فرهنگی مثل ایرانی‌ها؛ قاعدتا خیلی وسواسی عمل می‌کردن و تن ب هر دین و مذهب جدیدی نمیدادن؛ و چقدر غنی بود اسلام؛ ک مخشونو زد؛) @valehe133
وَ خُذُوا مِنْ أَجْسَادِكُمْ فَجُودُوا بِهَا عَلَى أَنْفُسِكُمْ. از جسم خود بگيريد و بر جان (روح) خود بيفزاييد. خطبه‌183 ‹ @sadriion_ir
🔰 |چرا گریه پس از هزاروچهارصد سال؟ در دین اسلام و از زبان پیامبر صلی الله علیه تا ائمه اطهار، بارها مطرح‌شده‌است که عزای امام حسین(ع) نباید فراموش شود و این ذکر نباید از یاد برده‌شود. اما سوالی که بسیاری مطرح کرده‌اند این است که، این همه اصرار برای چیست؟ چرا پس از 1400 سال، هنوز باید برای این مصیبت اشک ریخت و برای برپایی این عزا وقت گذاشت؟ برای رسیدن به پاسخ باید گفت آنچه که در اینجا مهم است این است که افراد جامعه اسلامی باید بدانند، این عزا و ماتم، برای یک فرد عادی نیست. بدانند که این اشک ها در عزای یک قهرمان ریخته می‌شود و هدف اسلام در اینجا، برپایی عزا، برای کسی که در یک بیابان، تنها و بی یاور کشته‌شد و خانواده‌اش به اسارت برده‌شدند نیست. در واقع اگر به عزای امام حسین(ع) اینگونه نگاه‌شود، یعنی رسالت و هدفی برای این عزا در نظر گرفته نشده‌است. و اینگونه به نظر می‌رسد که در زمان معینی، برخی افراد، شهر را سیاهپوش می‌کنند، جمع می‌شوند، هیئت و علم به راه می‌اندازند. آن هم بدون دلیل. یا نهایت دلیل این است که بگویند انسانی مظلوم و غریب و بیچاره کشته شده است. اما این جوابی نیست که بتواند جامعه ای را قانع کند. چرا که با نگرشی سطحی و ساده هم می‌توان فهمید که این حرکت، از این جنبه، نه تنها اثری ندارد بلکه وقت تلف کردن نیز هست. چه بسا اسلام هم با آن مخالف است. در تحلیلِ چراییِ این عزا،در واقع افراد جامعه اسلامی، در وهله اول باید بدانند که این اشک‌ها برای یک قهرمان است و پس از آن که این موضوع درک شد، مسئله دیگری پیش می‌آید و سوالی که عموما افراد می‌پرسند این است که ،به فرض که ما میدانیم او یک قهرمان است، اما این در اصل مطلب چه فرقی میکند؟ قبول است که ایشان قهرمان اند اما بعد از 1400 سال ، همچنان گریه بر یک قهرمان؟ به چه علت؟ برای پاسخ باید گفت که در واقع هدف از برپاییِ عزای یک قهرمان این است که، روحیه قهرمانی در جامعه پیدا شود. برای اینکه افراد جامعه هم بتوانند شبیه آن قهرمان شوند. برای اینکه نسبت به حق غیرت پیدا کنند. برای زنده شدن روحیه عدالت‌خواهی در بطن جامعه اسلامی و برای یاد گرفتن از آن قهرمان و اینکه مردم بتوانند یاد بگیرند که آنها هم با ظلم و ظالم به جنگ بپردازند. با نگاهی کوتاه به هشت سال دفاع مقدس، میتوان اثر این اشک را متوجه شد. راز این اشک، در شعار رزمنده ها در زمان جنگ نهفته است و یا در صحبت های مادری که وقتی فرزندش را به جنگ می‌فرستاد معتقد بود که او، ادامه دهنده‌ی راه امام حسین است. اثرِ این عزا، تنها به زمان دفاع مقدس محدود نمی‌شود. چند سال جلوتر، وقتی حرم های متبرکه ائمه به خطر افتاد، شهدای مدافع حرم نیز حسینی وار، زن و فرزند خود را رها کردند و به دفاع پرداختند . در آن زمان نیز آنها نیز معتقد بودند که در زندگیِ خود به حضرت اباعبدلله اقتدا کرده‌اند تا در راه آزادی و آزادگی جان خود را فدا کنند. و این نشانه ی تاثیر همان اشک و مصیبت است. در واقع هدف از رثای امام حسین این است که راه ایشان و روش قهرمانی‌شان در جامعه ی اسلامی باعث حرکت شود. حرکتی به سمت آگاهی و برای آزادی و آزادگی. نکته آخر اینکه اگر افراد بتوانند به فهم عمیق نسبت به اتفاق تاریخی کربلا و آنچه که امام حسین انجام داد دست پیدا کنند می توان گفت، از آن اشک و ماتم استفاده شده است. و در غیر این صورت، اگر از این عزاداری از جنبه ی دیگر و صرفا برای جریحه دار کردن احساسات مردم استفاده شود، باید گفت که کاری بس بیهوه انجام می‌شود. 👤 راضیه حسینی ‹ @sadriion_ir
#ارسالی‌مخاطبین نمایی از نسخه الکترونیکی در کنار نسخه چاپی نشریه😊 ‹ @sadriion_ir ›
یه نشدنایی اولش ناراحتت می‌کنه، بعدش میگی خدایا شکرت که نشد!
🔺هم ابلیــــس‌ اشتباه‌ کرد هـــم‌ آدم؛ فقط‌ فرقشــــــون‌ این‌ بود که‌ ابلیس وقتی‌ متوجه‌ِ اشــــــتباهش‌ شد توجیـــه‌ کرد، ولی آدم‌ فورا‌ عذرخواهــــــی‌ کرد..! من‌ و شـــماهم می‌کنیم؛ مـــــــهم‌ اینه‌ بعدش‌ چیــــکار می‌کنیم! ‌‏«قالَ أَنا خَیرُ مِنهُ.. قالَ ربَّنا ظَلَمنا أَنفُسَنا..»‌ 📚 آیه۱۲و۲۳سوره‌اعراف ‹ @sadriion_ir
کسی از دوستان اگر میتونه صفحه‌آرایی نشریه رو کمک‌مون کنه، پیام بده بیزحمت: @ali_sadeghi_ir
کانال ایده ای برای برگردوندن زمان به خیلی سال پیش نداره؟ مثلا پرتمون کنه به گذشته های دور؛ اونجا که فضاها همه حقیقی بود...زمستوناش برف سنگین وتابستونای گرمش بستنی میوه ای، مثلا صب زود بیدار میشدیم مانتو گله گشاد بلند ومقنعه چونه دار سرمیکردیم با چادر وکیف سامسونت سوار تاکسی پیکان میشدیم، میرفتیم از دکه سر چهارراه نشریه صدریون میگرفتیم لول میکردیم، نون وسبزی خوردنم سرراه میخریدیم خیابونا پر پوسترای احمدی‌نژاد بود یاخاتمی،فرقی نمیکنه :] بعد برمیگشتیم خونه، تلویزیون سریالای سیروس گرجستانی پخش می کرد.شبا دور هم.. 🌱
https://t.me/sadriion_ir/6170 من مال این دوران نبودم ینی بودما... اونقدری که تو خیابونا گز کنم و نشریه لول کرده دستم بگیرم نبودم ته ته تصورم از چپی و راستی بودن ام اینکه این گروه چپ دست ان و اون یکی راست دست؛ بوده لابد ولی محال ممکنه از اون زمان و حتی قبل تر از اون، وصف و شرح حالی بخونم و غم نریزه توی دلم غم معمولی نه ها! بزرگ... خیلی بزرگ انگاری که تو دل اون روزا بودم نمک‌ غذامو و میچشیدم و گوشم به رادیو بوده... که نکنه رنگ بندی وضعیتا عوض بشه و من هنوز لنگ رنگ غذام باشم چشمم به در بوده واسه رسیدن یه نامه... من خودمو اونجا جا گذاشتم وسط بساط سبزی پاک کردنای میون کوچه... وسط کوچه هایی که رد شدن ماشین ازشون جزو محالات بود کنار فرفره های همون پسر بچه شر محل من‌مال اون موقع نیستم ولی یه تیکه هایی از وجودم اونجا جا مونده لابد دیگه وگرنه این همه غم و حسرت از کجا میاد؟ همین کاری که این متن و این نشریه باهام کرد