eitaa logo
کانال شهید مصطفی صدرزاده ♥️
4.2هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
8.5هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
ذکرِ‌روزِ‌دوشنبه :🌿 یا قاضِیَ الْحاجات؛ ای برآورنده حاجت ها.
امام رضا علیه السلام: کسی که دنیا را برای دین یا دین خود را برای دنیا ترک کند از ما نیست. @sadrzadeh1
دعا کنیم همیشه چشمانی داشته باشیم که؛ بهترین ها را ببیند... قلبی که بدترین ها را ببخشد ذهنی که بدی ها را فراموش کند و روحی که ایمانش را هیچ گاه از دست ندهد.💕🌱 ظهرتون بخیرودرپناه حق🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
أَعوذُبالله‌مِنَ‌الشیطانِ‌الرَجیم|﷽ السلامُ عَلے المَھدی♥️🌱 دوستان یه چند شب بریم شلمچه ؟؟ از امشب شروع میشه ✋ انشاءالله حوالی ساعت 21 آنلاین باشید 🌸 اینم آدرس 👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1545666588C617dd02c1c خیلی حال هوای داره دلتون بارونی میکنه 😭
✍🏻رزمنده نوجواݩ جامانده از عملیات را مۍ مانم که دسٺ به دامانِ هویٺ خود در شناسنامه نیز شد و راهش ندادند.. و گفتند به اقتضاۍ طبیعتت کودکۍو تواݩ رزم ندارے🥀 🖇️حالا چشم دوخته ام به رزم این چند میلیوݩ زائر که برایٺ در حال جنگیدݩ هستند و دستهاۍمن حتۍ در ایستگاه صلواتۍ دلهایشاݩ خالۍ از تدارکاٺ مانده... ❣️در میاݩ ایݩ هجمه ی بغض جاماندݩ.. دلخوشم به خلوتی در بیݩ عاشقانٺ... ❣️اینجا.. بیݩ الحرمیݩ شهدا.. روز اربعیݩ... که اگر ایݩ هم نبود...😔 🌹خدا نکند که نباشۍ.. آرام جاݩ.... 🥀حتۍ خیال بۍ تو شدݩ مۍ کشد مرا.. کارم به روزگار جدایۍ نمی کشد... 🥀 مݩ جامانده نیستم...😔 🥀مݩ دلم را خیلۍ پیش تر از حالا فرستاده ام مݩ خیلۍ وقت اسٺ دلم ساکن بین الحرمیݩ اسٺ... ❣️مݩ روحم سرگرداݩ تا کربلاسٺ. من اشکم دارد شستشو مے دهد غبار قدم هاے زائرالحسیݩ را.😭 مݩ گوش هایم مے شِنَود هلابیکم یا زوار ابوسجاد را. مݩ دارد لب هایم مے سوزد از داغي شاے عراقۍ. 🥀مݩ پاهایم تاول زده از بس برایت دَویدم... مݩ دلم تاول زده... مݩ جا نمانده ام ، مݩ تا ابد به پاے تو ماندم... 🥀مݩ نیامدم اما تو پاے دردهایم وقٺ مۍگذارے مۍدانم.. ❣️تو تیمار تاولهایۍ چه فرقۍ مۍکند که پاے پیاده تاول زده باشد یا دلۍ خسته و محروم؟! 🥀ایݩ دلم تاول زده😭 تربٺ نگاهٺ را مۍخواهم ضریح دستانت را گنبد قامتٺ را بر سرم 📿تسبیح دلٺ را به دستم بده ارباب سجاده ے پیشانۍ اٺ را براے دو رکعت توجه خاص به من قرض مۍدهۍ؟! هماݩ جا را که سنگ بوسیده اسٺ.. دستِ به خوݩ خضاب شده اٺ را بر شانه ام بگذار .. از مݩ دلجویۍ کݩ ببیݩ که محتاج نگاه تو شده ام!😭 ❣️جز در جوار یادٺ، از ابتلائاٺ زمانه عبور ناممکݩ اسٺ.. مانند مقام ابراهیم که در قلب قبله جامانده اسٺ، 🌷رد پاے تو را در قلبم به هر قیمتۍ که باشد نگاه خواهم داشٺ.. مرا که نسیم وزیده از حرمٺ بهشٺ را مۍماند، نسیمۍ از حرمٺ بفرسٺ، دل مݩ بهشٺ مۍخواهد..
💢 شماره تلفن حرم سلام الله علیه 📞شماره تلفن 👇👇 https://eitaa.com/shahada_ir/7049 مستقیم به میکروفن ضریح امام حسین سلام الله علیه وصله، هر درد دلی دارید به آقا بگید. التماس‌دعا نشر بدید شاید کسی دلتنگ باشه «اَلَّلهُم‌عجِّل‌‌لِوَلیِڪَ‌‌الفرَج»🏴 ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
🍃🌸🍂🌺🍃🌸 📜 ✍یک روز مرد دنیا دیده ای با پسرش به سفر رفت . در راه نعل اسبی پیدا کردند و به پسر گفت : نعل را بردار شاید به دردمان بخورد . پسر گفت : ما که اسب نداریم به چه دردمان می خورد ؟ پدر نعل اسب را برداشت و به پسر هم چیزی نگفت و به راهشان ادامه دادند . در راه به روستایی رسیدند . 🔹پدر در کارگاهی نعل اسب را فروخت بی آنکه پسر متوجه شود و با پولش کمی گیلاس خرید و در پارچه ای پیچید. و به راه ادامه دادند. در بین راه هر دو حسابی تشنه شدند و آبی که همراهشان بود تمام شد . در راه از تشنگی زیاد پسر بی حال شد و پدر گفت فاصله ی زیادی تا مقصد نمانده راهت را ادامه بده. 🔹گیلاسی را جلوی راه پسر انداخت. پسر فوراً آن را برداشت و خورد و شیرینی آن باعث شد تا به راهش ادامه دهد . پدر یک گیلاس جلوی راه او می انداخت و پسر آنها را می خورد تا به راهش ادامه دهد و قوت می گرفت . پسر از پدر پرسید که این گیلاس ها را از کجا آورده؟ پدر گفت : 🔹تو حاضر نشدی برای برداشتن نعل اسب خم شوی اما 20 بار برای برداشتن گیلاس خم شدی این گیلاس از فروش همان نعل اسب به دست آمده به همین دلیل می گویند : 🔹هر چیز که خوار آید یک روز به کار آید.
📗معرفی کتاب سرباز روز نهم: حاصل زندگی مجاهدانه و خستگی‌ناپذیر شخصی است که می‌تواند در دورۀ حاضر، بی‌شک الگویی دست‌یافتنی باشد. او که از سال1392 با ده‌ها ترفند پایش را به سوریه باز می‌کند، ظرف دو سال از چهره‌های محبوب و مؤثر مدافعان حرم می‌شود؛ تا جایی که سردار شهید‌سلیمانی را به تمجید وامی‌دارد. در این کتاب سعی کردیم شهید و زندگی‌اش را آن‌طور که می‌تواند در میدان زندگی اجتماعی مردم الگو شود، نشان دهیم و نه صرفاً روایتی ماورایی و صرفاً معنوی و احساسی از شهید ترسیم کنیم. شاید گشتی در زندگی‌نامه‌ها و خاطرات شهدا آن‌طور که نشر شده‌اند، ما را به این رهنمون کرد که: «ملموس و واقعی تصویر کنیم، نه دست‌نیافتنی… ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
پیشنهاد میشه حتما مطالعه کنید👌🌹
قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ الانعام/۳۷ بگو خدا میتواند برایت معجزه کند. امیدوارم خدا حواسش شیش دنگ بهتون باشه نذاره کاری رو اشتباه انجام بدین... آدمی رو غلط انتخاب کنین... مسیری رو عوضی طی کنین... روحتونو خسته کنین... و خدای نکرده جایی بلغزید، امیدوارم همیشه خدا نگاهش رو به شما باشه🌸 🍃 @sadrzadeh1
نمیدونم شاید اونی که نرفته کربلا بیشتر تو دل جا داره...! بقول حاج مهدی رسولی: چه رفته ها که حاجی هم نمیشن و چه نرفته ها که کربلایی ان
خداجونم دلم میخواد فقط صدات کنم و بگی جانِ دلم... دلم میخواد گوشام که خیلی وقته کر شده از صدای جانم گفتنات شنوا بشه... میشه؟! @sadrzadeh1
نامشان زمزمه‌ی نیمه‌شبِ مستان باد تا نگویند که از یاد، فراموشان‌اند پ‌ن: اثر مسعود نجابتی، اسامی شهدای کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از کشتی‌گیرانی که روحیه جنگاوری و پهلوانی او را به سوریه کشاند «مصطفی صدرزاده» نام دارد. این کشتی‌گیر با نام جهادی «سیدابراهیم» گردان عمار لشکر فاطمیون را فرماندهی می‌کرد. وی در سال ۹۴ همزمان با تاسوعای حسینی در حلب سوریه به شهادت رسید. ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره رئیس فدراسیون از ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
26.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الشهدا 🌹 اردیبهشت ۹۴ مجروح در بیمارستان بود.😔 قبل از ظهر بود و وقت نبود ، نمی تونستم تا ساعت ۱۴ صبر کنم، رفتم داخل اتاقش دیدم مصطفی داره میره ملاقات ،💐 گفتم کجا میری عزیزم ؟💕 گفت : مامان تو اون بخش اوردن می خوام برم پیششون ، گفتم با این وضعیتی که داری ،بذار همراهت بیام ، گفت، میشی ،💕 احساس کردم راحت نیست ، با هم همراه شدیم تا دم در همراهیش کردم و دم در ایستادم تا بیاد بیرون ، بعد با هم برگشتیم. 🌹 از اینکه می توانست بره ملاقات خداروشکر می کرد،🙏 وقتی می گفتم باید استراحت کنی 😔 می گفت : مامان نمی دونی وقتی میرم بهشون سر میزنم چقدر میشن ، چون اینجا هستند و کسی رو ندارند . 👏🌹 انقدر بهشون می کرد که موقع ترخیص اشک تو چشمانشون جمع میشد.😔 "نمی دونم با این چه باید کرد"🌹😭🌹. ╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮ ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾        @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾
قرارِعاشقۍ❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 اللّٰهُمَّ‌عَجِّل‌لِوَلیِّڪ‌الفَرَج 💐💚 ✾‌✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾   @sadrzadeh1 ✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾‌✾